انسجام ملی نقشه‌های زنجیره‌ای دشمن را به شکست می‌کشاند

حجت‌الاسلام دکتر مهدی مشکی‌باف، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی(ره)، در گفت‌و‌گو با خبرنگار حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، به تحلیل سخنان اخیر رهبر انقلاب پرداخته و ابعاد گوناگون آن را تشریح کرد. وی با اشاره به افزایش تنش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، اظهار داشت: سخنان رهبر انقلاب یک بیانیه‌ی دکترین جامع قابل تحلیل است که یک راهبرد کلان را به تصویر می‌کشد و نیز دکترین مصونیت راهبردی را تبیین می‌کند؛ و آن هدف نهایی که رهبرانقلاب در سخنرانی اخیر‌شان بیان فرمودند، رساندن کشور به نقطه‌ای است که در برابر هر دو نوع تهدید – براندازان داخلی و اجبار خارجی- نفوذ ناپذیر شود. بنابراین این راهبرد بر سه ستون اصلی استوار است که هر کدام به ستون بعدی منجر خواهد شد و در نهایت به نتیجه‌ی نهایی به راهبرد کلان می‌رسد.

استاد مؤسسه امام‌خمینی(ره) افزود: اولین ستون، مسأله‌ی استحکام بخشی داخلی است که از وحدت ملی گرفته‌ می‌شود. ستون دوم، حاکمیت فناورانه است که با محوریت غنی‌سازی اورانیوم اجرا خواهد شد و ستون سوم، طرد دیپلماسی اجبار محور است که بر اساس رد مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی تحقق می‌یابد. این سه‌ در نهایت به الزام راهبردی که غنی شدن حقیقی جمهوری اسلامی است، ختم خواهد شد.

وی با اشاره به استحکام بخشی داخلی آن را به‌عنوان دارایی راهبردی معرفی کرد و در ادامه گفت: رهبر انقلاب در جنگ 12 روزه یک‌پارچگی ملت را دلیل ناامیدی دشمن عنوان می‌کنند. ایشان نقشه‌ی دشمن را یک زنجیره‌ی علت و معلولی دقیق می‌دانند، بدین صورت که ضربه به مهره‌های کلیدی، سبب ایجاد خلأ و وحشت شود و این امر مردم را به داخل خیابان‌ها بیاورد و سپس آنها از نیروی داخلی برای براندازی استفاده‌کنند.

استاد حوزه و دانشگاه با توجه به تلاش‌های رسانه‌های وابسته جهت ایجاد آشوب و فتنه، سخنان رهبری را پیش دستانه دانست و تصریح‌کرد: رهبر انقلاب علت عقیم‌ماندن نقشه‌ی دشمن را استحکام ملی خواندند که نتیجه‌ی عکس داشت و اعتراضات علیه دشمنان صورت گرفت. حضرت آیت الله خامنه‌ای به‌شکل‌ی پیش‌دستانه ضمن استمراری دانستن وحدت مذکور، آن را محدود در زمان جنگ تحمیلی 12 روزه نپنداشته و در این گفتمان تفاوت‌های سیاسی و قومی را مخل وحدت ندانستند. به‌تعبیری رویکرد عمیق رهبرانقلاب، یک گفتمان کارکردی پیش‌گیرانه است که در برابر گفتمان براندازی‌های نرم، قرار گرفته و جلوی انقلاب‌های رنگی را خواهد گرفت و به‌دنبال تنگ کردن فضای اجتماعی برای نفوذی‌ها است. منطق این کار روشن است، زیرا رهبر انقلاب صرفاً به‌دنبال ستایش وحدت نبوده، بلکه در این سخنرانی نقشه‌ی دشمن را آشکار می‌کند، یعنی ترور، اغتشاش، اعتراض خیابانی و براندازی، که چهار ضلع مهم اقدامات دشمنان‌اند.

مشکی‌باف، وحدت ملی را مانع تحقق زنجیره‌ی نقشه‌های دشمن در مرحله‌ی اعتراضات خیابانی دانست و با اشاره با سخنان رهبر انقلاب، عنوان کرد: ایشان از نقشه‌ی شکست‌خورده‌ی دشمن به‌عنوان یک عبرت یاد می‌کنند، یعنی هر اعتراضی که مرتبط با خارج باشد، پیشاپیش مشروعیت زدایی شده و از دل آن روایت انسجام داخلی عرضه می‌شود. رهبر انقلاب در سوی دیگر، هویت ملی ایران معاصر را مترادف با مقاومت در برابر دشمنان خارجی بازتعریف می‌کند، به این معنا که فرمایشات رهبر معظم انقلاب یک هویتی را می‌سازد که در آن، تفاوت‌های سیاسی و قبیله‌ای در برابر وظیفه‌ی اصلی که دفاع از کشور است، در درجه‌ی سوم و چهارم قرار می‌گیرد. این اتفاق، قدرت بسیج عمومی را با خود به‌همراه می‌آورد. باید اذعان داشت که وحدت در نگاه حضرت آقا یک تاکتیک کوتاه‌مدت نیست، بلکه بستری برای قوی شدن است. وحدت یک مفهوم فعال است نه منفعل به این صورت که یک عنصر قدرت‌زا است.

پژوهشگر علوم سیاسی در ادامه، به ستون دوم دکترین راهبردی رهبر انقلاب اشاره کرد و افزود: حاکمیت فناورانه مسأله‌ای است که خیلی جدی مورد توجه رهبری قرار گرفته است. ایشان با تأکید بر قوی شدن، ابعاد فرایند غنی سازی را تبیین می‌کنند. غنی‌سازی از آنجا که اهمیت بالایی دارد نیازمند تحلیل و تبیین‌های گسترده‌ای در سطح رسانه‌های تصویری است، تا مردم نسبت به آن آگاه شوند. علی‌رغم اهمیت این مسأله، تبیین جدی صورت نگرفته است و ما ناچاریم تا از سخنان رهبر انقلاب برای یادآوری ویژه بودن این صنعت استفاده کنیم. ایشان در مسأله‌ی هسته‌ای چندین مرتبه در فرمایشات خود، روایت‌هایی از تلاش دانشمندان هسته‌ای مطرح کردند که می‌توان از آنها بهره برد.

وی تصریح اظهار داشت: روند غنی شدن نیز از آنجا که در روند دانش طی می‌شود، نمی‌توان آن را ترور کرد و این نکته‌ای بود که رهبر انقلاب بدان اشاره داشتند. از طرفی این پیام نشان‌دهنده‌ی بازدارندگی ایران در زمینه‌ی هسته‌ای است و نشان‌می‌دهد اگرچه دشمن به تأسیسات حمله کرده است، ولی از تداوم آن جلوگیری نمی‌کند، زیرا دانش هسته‌ای انعطاف‌پذیر است و محافظت از دارایی‌های فیزیکی را به تثبیت ماندگاری توانمندی تغییر داده است. اینکه رهبر انقلاب می‌فرمایند علم، از بین رفتنی نیست ناظر به همین نکته است.

دکتر مشکی‌باف در ادامه به ستون سوم پرداخت و گفت: رکن سومی نیز که در دکترین رهبر معظم انقلاب قرار دارد، بیهودگی دیپلماسی بدون برابری است. یعنی ایشان مسأله‌ی مذاکره را از این جهت بی‌فایده می‌دانند و نتیجه‌ای از پیش تعیین شده دارد، که آثار منفی آن به‌مراتب بیشتر از بردهای میدانی است. رهبرانقلاب به‌شکل قاطعی مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی را رد می‌کنند که بر دو رکن استوار است، بیهودگی و مضر بودن. یعنی اگر این جنس از مذاکره را پذیرفتیم، به چارچوب اجبار در فرایند مذاکره و دیپلماسی جهانی، مشروعیت بخشیدیم.

وی با اشاره به بیهودگی مذاکره تصریح‌کرد: رهبرانقلاب در سخنان خود فرموده‌اند که ایالات متحده به مذاکره‌ای تن می‌دهد که نتیجه‌اش از پیش تعیین شده باشد. بنابراین ما شاهد یک مذاکره نیستیم، بلکه این یک تحمیل است که خودبه‌خود نتیجه‌ی مذاکره در آن انشاء شده‌است. حالا چرا این مذاکره در شرایط فعلی مضر است؟ باید دانست که مذاکره‌ی تحت تهدید، بستر تهدید پذیری را فراهم می‌کند. یعنی اگر گفت و گوی امروز را بر سر غنی‌سازی بپذیرید، نتیجه‌اش آن است که باید بر سر موشکی و اتحادهای منطقه‌ای و سیاست داخلی نیز تهدیدها را قبول کنیم. یعنی خود نشستن پای میز مذاکره، جرقه‌ی نابودی شرف ملت را رقم خواهد زد.

استاد حوزه و دانشگاه برجام سند اثباتی این سخن دانست و افزود: تجربه‌ی نهایی که ما برای اثبات بدعهدی آمریکایی‌ها داشتیم، ادبیات برجام است؛ سال‌ها ایران پایبندی خود را نشان داد و از طرف دیگر با خروج یکجانبه‌ی آمریکا از برجام، شاهد آن هستیم که پرونده‌ی هسته‌ای ایران نه‌تنها عادی‌سازی نشده است، بلکه مشکلات دشواری در شوری امنیت برای ایران به وجود آمده است. این امر حاکی از شکست مسیر دیپلماتیک است.

وی ادامه‌ داد: برجام با توجه به آسیبی که به کشور وارد آورد، به یک لحظه‌ی راهبردی بدل شد. رهبرانقلاب خیانتی را که در برجام رقم خورد، به‌عنوان یک استدلال برای آینده خصوصاً در مورد تعامل دیپلماتیک استفاده می‌کنند. ایشان صرفاً از برجام انتقاد نمی‌کند، بلکه بر امتیازات داده شده از طرف ایران و عهدشکنی آمریکا را به اضافه‌ی بازه زمانی ده ساله‌ای که تازه به اتمام رسیده است، تأکید می‌کند تا نشان دهد بلند مدت بودن این توافق‌ها کاملاً بیهوده است. رهبری به‌شکل دقیقی از یک اشتباه محاسباتی سیاسی یک نکته‌ی عمیق سیاسی- اخلاقی را متذکر می‌شوند و آن عدم اعتماد ذاتی به دشمن است.

دکتر مشکی‌باف در پایان گفت: رهبر انقلاب نفس مذاکره را در شرایط فعلی به‌عنوان اقدامی برای تسلیم معرفی می‌کنند. یعنی هرگونه تعامل در حال حاضر، خودبه‌خود فرایند تسلیم را رقم می‌زند. بر این اساس مذاکره در نگاه رهبر انقلاب، تهدید شرافت بشر و تهدید برای بقاء ملی است. برهمین اساس ایشان به‌طور جدی می‌پرسند که آیا این مذاکره است؟! شرایط یک مذاکره‌ی بالقوه با وضعیت ترسیم شده در شرایط فعلی، مشروعیت خود مذاکره را زیر سؤال می‌برد که از نظر سیاسی پذیرفتن آن از سوی هر مقام سیاسی، او را با صفت خائن یا جاهل همراه می‌کند.

وی گفت: رهبرانقلاب از دل ادبیات خود راهبردی را تبیین می‌کنند و آن قوی شدن ایران است. این سه ستون مطرح‌شده، مؤلفه‌های یکپارچه‌ای هستند که ایران را به یک ایران قوی تبدیل می‌کنند. هدف نهایی نیز این است که ایران به سطحی از بازدارندگی برسد که دشمن حتی جرأت تهدید نیابد.

انتهای پیام/