شخصیت رهبر انقلاب؛ از جهان‌بینی تا جهان‌زیست

شخصیت رهبر انقلاب؛ از جهان‌بینی تا جهان‌زیست

منظومه اعتقادی رهبر معظم انقلاب اسلامی که شاید یکی از قله‌های آن کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» است، نشان‌دهنده این است که در نگاه ایشان طرح اسلام یک مسلک اجتماعی است و اصول منسجم و هماهنگ دارد و از طرفی ناظر به زندگی جمعی انسان‌ها است.

خبرگزاری تسنیم ـ عباس بابایی؛ سیره علمی رهبر معظم انقلاب اسلامی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و باید مورد مداقه قرار بگیرد؛ یکی به‌دلیل سم‌پاشی‌ها و جسارت‌هایی که علیه ایشان صورت گرفته است و دوم اینکه ایشان ولی فقیه است و دانستن اینکه چه‌جایگاهی دارند، باعث آرام گرفتن قلب‌های مریدان و مقلدان و چه‌بسا دیگران می‌شود.

رهبر انقلاب شخصیتی دارای منظومه فکری است و این‌گونه نیست که در یکی از علوم اسلامی کار فراوانی انجام داده باشند و علوم دیگر را رها کرده باشند! 

سیر فقهی رهبر انقلاب

ایشان مقدمات و سطوح حوزه را که حدوداً ده سال طول می‌کشد در کمتر از شش سال طی کردند و از محضر اساتیدی همچون پدر بزرگوارشان سید جواد خامنه‌ای، میرزا احمد مدرس یزدی و ملا هاشم قزوینی که هر کدام از این‌ها استوانه‌هایی بودند، بهره برده‌اند.

بعد از طی سطوح سه‌گانه، در سن 17سالگی وارد درس خارج فقه شدند و این هم نشان‌دهنده نبوغ بالای ایشان است.

ایشان خارج فقه را با آیت الله میلانی در مشهد می‌خوانند و بعداً به قم می‌آیند، بعد از مدتی به‌خاطر اینکه پدر به‌خاطر مشکلات جسمی به ایشان نیاز داشت و دوست داشت که ایشان به مشهد بیاید، ایشان مردد بین قم و مشهد می‌شود و در نهایت به این نتیجه رسیدند که باید در خدمت پدر باشند، خودشان هم فرمودند؛ "اگر من چیزی دارم به‌خاطر همین است که در خدمت پدر بودم".

آیت الله خامنه‌ای از سال 43 تا 49 در مشهد بودند و مجدداً در درس آقای میلانی شرکت می‌کنند و شروع به تدریس رسائل و کفایة الاصول می‌کنند، بعضی از بزرگان گفته‌اند کسانی که بتوانند کفایه و رسائل و مکاسب را تدریس کنند، مجتهد هستند.

انقلاب که صورت گرفت تا سال 68 ایشان همین امتدادبخشی به فقاهت را داشتند. رهبری ایشان مصادف با فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی می‌شود، ایشان نسبت به داشتن درس خارج فقه تلاش می‌کنند و یکی از دلایلش توصیه مرحوم آیت‌الله‌العظمی بهجت (رحمة الله علیه) بود.

رهبر انقلاب غیر از درس خارج، شورای فقهی قرار دادند که شخصیت‌هایی مثل آیت الله شاهرودی و آیت‌الله مؤمن و آیت‌الله امامی‌کاشانی و تعداد دیگری از بزرگان حضور داشتند و به مسائل نویی که نیاز جامعه بود می‌پرداختند. مرحوم آیت الله شاهرودی گفته بودند؛ "غالباً در این جلسات حرف آخر را رهبر می‌زند؛ آن هم نه از باب تحکّم؛ بلکه از باب علمیت و تسلطی که ایشان دارد".

مباحث تفسیری

تفسیر قرآن نزد رهبر انقلاب جایگاه ویژه‌ای دارد. تفسیری که ایشان می‌گوید چهار امتیاز قابل توجه دارد، و این چهار ویژگی بیان می‌شود: یکی بحث گرایش سیاسی ـ اجتماعی است یعنی قرار است که مسائل روز و اجتماعی را از قرآن دریافت کنیم. مورد دوم جهت‌گیری هدایتی و تربیتی است؛ یعنی تلاش می‌کنیم برای تربیت قرآنی مخاطب و هدایت قرآنی جامعه.

نکته بعدی تأکید بر ابعاد کارآمد قرآن کریم است، احتراز از موارد تخصصی که مخاطب خاص دارد.، قرآن برای مردمی آمده است که قرار نیست از همه علوم اسلامی خبردار باشند، بنابراین تفسیری گفته شود که اقتصاد، معاشرت، سبک زندگی و... را تأمین کند.

نکته آخر تأکید بر اصول حرکت اجتماعی است، اگر یک‌سری سنت‌های الهی ثابت را از دل قرآن بیرون کشیدم بسیاری از اتفاقات مصداقی را ذیل همان سنت‌ها تعریف کنم.

منظومه اعتقادی

منظومه اعتقادی رهبر انقلاب که شاید یکی از قله‌های آن کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» است نشان‌دهنده این است که در نگاه ایشان طرح اسلام یک مسلک اجتماعی است و اصول منسجم و هماهنگ دارد و از طرفی ناظر به زندگی جمعی انسان‌ها است. رهبر انقلاب در جای دیگری فرموده بودند که این مباحث (طرح کلی) پایه‌های فکری برای ایجاد یک نظام اسلامی بود.

مورد بعدی در منظومه فکری ایشان آن است که یک اسلام جامعه‌ساز می‌بینیم، نه یک اسلام فردساز، اسلام فرد ‌ساز همان اسلام سکولار است.

از منظومه علمی ایشان بحث اشرافی است که بر احادیث دارند، اشراف قابل‌توجهی که هم در مقوله فقهی و هم تفسیری مشهود است، البته در همین شرح‌هایی که بر نهج‌البلاغه داشتند؛ شرح نهج‌البلاغه‌ای دارند که اساسی‌ترین مسائل زمانه را مطرح می‌کنند، مکاتب فکری را بررسی می‌کنند، از دل آن‌ها به پاسخ شبهات امروز می‌رسید. کتاب «راه روشن مدیران» نگاه علمی رهبر انقلاب به کیفیت مدیریت جامعه اسلامی از نگاه نهج‌البلاغه است.

اشراف بر تاریخ و سیره ائمه(ع)

یکی از مواردی که باعث تمایز جدی بین رهبر انقلاب و دیگران شده، اشراف قابل توجه بر تاریخ و سیره حضرات اهل‌بیت علیهم السّلام است، این اشراف خیره‌کننده است؛ به این معنا که ایشان در طول حیات علمی خودشان کتاب‌های دست‌اول تاریخ شیعه و اهل‌تسنن را مطالعه دقیق و اجتهادی داشته‌اند، بسیاری از مصادیق تاریخ دنیا را مطالعه کرده و صاحب‌نظر هستند، در تاریخ معاصر غیر از اینکه حضور میدانی داشته، حضور علمی هم داشته‌اند؛ نمونه‌اش گفتگوهایی است که با انسان‌های تاریخ‌دان صورت گرفته است و سال‌ها حضور ایشان در بالاترین مناصب حاکمیتی باعث اشرافی در مقوله تاریخ شده که مبانی فکری را بر مصادیق میدانی تطبیق کرده است. امروز اگر بسیاری از سیاستمداران دنیا توجه تام به دیدگاه‌های ایشان دارند، به این دلیل است که معظم‌له اشراف کاملی به تاریخ و وقایع دنیا دارند.

رهبر انقلاب یک نگاه منسجم به سیره معصومین علیهم السّلام دارند، کتاب انسان 250ساله نمونه‌ای از این مدعاست، ایشان قائل‌اند که درست است که هریک از معصومین سیاستی را داشته‌اند؛ اگر ایشان را بسان یک انسان 250ساله ببینیم، این یک انسانی است که در هر زمانی با توجه به اقتضائات، بهترین راهبردها را برای امت در نظر گرفته است، این یک نگاه منسجم و تحلیلی درست از تاریخ اهل‌بیت است.

در نگاه علمی ایشان در سیره اهل‌بیت، مبارزه حاد سیاسی به‌عنوان محور اصلی سیره امامان آمده است، ایشان می‌خواهند این مطلب را ثابت کنند که اهل‌بیت را باید در قامت یک مبارز وسط میدان که می‌خواهد حاکمیت تشکیل بدهد، مشاهده کنید.

نکته دیگر این است که ایشان از نکات ظریف فقه‌الحدیث در تحلیل تاریخ بهره بردند، الآن گزاره‌های تاریخی بیشتر به‌خاطر تواتر مورد قبول واقع می‌شود که یک موضوعی را افراد مختلف آن‌قدر تکرار کردند که هر کسی می‌شنود یقین می‌کند چنین اتفاقی افتاده است،

اما وقتی قرار است که این گزاره‌ها تمدن‌ساز شود، صرفاً نباید به سینه به سینه نقل‌شدن اکتفا کرد و باید سراغ منابع اولیه برویم که قرآن و روایات است، در قرآن بسیاری از مصادیق تاریخی نقل شده است که کمتر به آن توجه شده است، در تاریخ مسلم اهل‌مسیح این است که ایشان کشته شده است؛ ولی قرآن می‌گوید ایشان کشته نشده است، تواتر تاریخ در اینجا به درد نمی‌خورد.

اگر ما با اهل‌سنت در خصوص امامت و ولایت اختلاف داریم، تواتر وجود داشت؛ اما نتیجه لازم را نداشته است، یکی از آن اسناد و منابعی که مورد وثوق شیعه و سنی است قرآن است، اگر آیات تاریخی پیرامون ولایت را بررسی کنیم، این تاریخ از دل قرآن نشاهده می‌شود که سراغ آیه تبلیغ، ولایت، اولی‌الامر و... برویم،

در حدیث هم همین‌گونه است، بسیاری از احادیث ناظر به تاریخ گفته شده است، اگر انسان فقیهی بودم که می‌توانستم از قرآن استنباط کنم، باید برای استفاده از روایات پیرامون مسائل تاریخی می‌رفتم؛ رهبر انقلاب این کار را کرده‌اند، در مسائل تاریخی، فراوان از نهج‌البلاغه استفاده کرده‌اند، نهج‌البلاغه در حالی که کتاب هدایت و تقواست، کتاب تاریخ هم هست، بسیاری از نکات پیرامون صدر اسلام در نهج‌البلاغه هست.

فلسفه و علوم دیگر

در علم فلسفه شاید خیلی‌ها فکر کنند که چون رهبر انقلاب در مشهد بودند و علمای مهم آن‌جا با فلسفه مخالف بودند، پس ایشان هم میانه‌ای با فلسفه ندارند؛ اما وقتی افراد شناخته‌شده در فلسفه اسلامی و غرب در جلسات با ایشان مواجه می‌شوند، متوجه اشراف رهبر انقلاب بر فلسفه می‌شوند.

رهبر انقلاب در مقوله شعر و ادبیات اشراف فراوانی بر دیوان‌های عربی و فارسی و شعرای مختلف دارند و خودشان هم به‌عنوان شاعری زبردست اشعار نغزی دارند.

در علوم و اصطلاحاً آگاهی‌های لازم برای عالم تراز شیعی بحثی به‌نام دشمن‌شناسی و غرب‌شناسی باید اولویت بالایی داشته باشد، کسانی که این ویژگی را داشتند معمولاً کارهای بزرگی را در زمان خودشان انجام دادند؛ مانند میرزای شیرازی که با یک فتوای یک‌خطی، نقش مهمی در کوتاه کردن دست استعمار انگلیس از ایران داشت.
در بحث غرب‌شناسی رهبر انقلاب به این نکته باید توجه داشته باشیم که ایشان فهم عمیقی از تاریخ جهان دارند، عده‌ای از اندیشمندان و مسئولان خارجی وقتی با ایشان دیدار داشتند، اذعان کردند؛ "تسلط ایشان بر تاریخ ما از خود ما بیشتر بوده است".

وجه دیگر ایشان مطالعه‌ ادبیات اجتماعی در قالب رمان‌های فراوان است،
از دل یک رمان می‌توان ادبیات کوچه‌بازاری و اجتماعی یک کشور را به دست آورد، رهبر انقلاب می‌گویند که تا 20سالگی بیش از یک‌هزار رمان را مطالعه کرده‌اند، کتاب‌هایی که بعضاً کرایه می‌کردند و یک‌شبه این‌ها را می‌خواندند که این هم مهارتی در تندخوانی لازم دارد.

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار ویژه نامه‌ها
اخبار روز ویژه نامه‌ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات