عوامل و ساختارهای آسیبزای اجتماعی در حوزه زنان و خانواده
نماینده سابق مجلس شورای اسلامی به تبیین عوامل و ساختارهای آسیبزای اجتماعی به حوزه زنان و خانواده پرداخت و گفت: حمایت از خانواده و ایفای نقش فعال زنان نیازمند این است که تمام اقدامات در کشور، خانوادهمحور و منطبق بر الگوهای اصیل اسلامی باشند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، فاطمه رهبر، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، به تبیین عوامل و ساختارهای آسیبزای اجتماعی در حوزه زنان و خانواده پرداخت و گفت: نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک الگو از حکومتهای دینی و الهی هم در مبانی تئوریک و نظری که برگرفته از شریعت عالم تاب اسلام ناب محمدی(ص) است و هم در راهبردهای عملی و اجرایی، تحکیم بنیان خانواده و صیانت از این نهاد مقدس و رکن رکین جامعه را به عنوان اصلیترین و اصیلترین نهاد اجتماعی در سر لوحه کار خویش قرار داده است چرا که به درستی اعتقاد دارد حیات و ممات جامعه به حیات و ممات خانواده وابسته است.
وی با بیان اینکه نظام جمهوری اسلامی تلاش کرده تا احقاق حقوق انسانها و حفظ حرمت افراد اعم از زن و مرد را در چهارچوب تفکر اسلامی و به عنوان یک اصل اساسی پیگیری کند، اظهار کرد: بر این مبنا توجه به حقوق زنان و بسترسازی جهت حضور فعال آنان در عرصههای مختلف نیز با الهام گرفتن از ارزشهای مذهبی، اصول و مبانی اسلامی در قالب یک کار ویژه مورد عنایت قرار گرفته است. بر این مبنا و در عالیترین سطح قوانین و مستندات قانونی در جمهوری اسلامی ایران مانند قانون اساسی و در بخشهایی مانند اصول 20 و 21 به صورت خاص به حقوق و جایگاه زنان پرداخته شده که این موضوع برگرفته از اندیشه عدالتمحور رهبران این نظام الهی بوده است. با این رویکرد، انقلاب اسلامی هویت زنانه زن را به رسمیت شناخته و آنرا مطابق ظرفیتها و ظرافتهای زنانه باز تعریف کرد و همین امر سبب احیای شخصیت زن در جامعه اسلامی کشورمان شد به گونهای که زن بتواند در مقام یک انسان و نه به عنوان جنس دوم و با در نوردیدن دیوارهای تبعیض آمیز به فعالیت در زمینههای مختلف بپردازد.
وجود نگاه مردسالارانه
وی در ادامه به عوامل و ساختارهایی که میتوانند به مثابه تهدید و آسیب برای این بستر مهیا شده باشند اشاره و عنوان کرد: در بسیاری از رویکردها در سطح جامعه شاهد آن هستیم که نگاه صرفا مردسالارانه رویکرد غالب بوده و تلاش میشود تا این رویکرد را بر مبنای بینش دینی توضیح و تفسیر کنند، حال آنکه اساسا ارتباط دادن این گونه نگرشها به مفاهیم دینی آن هم با اصول و مبانی عدالت محور دین مبین اسلام، رویهای کاملا غلط است که مدعیان آن فقط میکوشند تا برای نگرشهای خاص خود توجیهی مذهبی بیابند. هر چند که توانمندیها و ظرافتهای جنسیت زنانه در مقایسه با ظرفیتهای جنسیت مردانه کاملا مشخص و مشهود بوده و بر این مبنا باید تمایزاتی را در نظر گرفت اما چنان چه این خط فکری راهی را در پیش گیرد که همه نقشها و جایگاهها را صرفا برای مردان تعریف، توجیه و تفسیر کند شکی در انحراف آن نیست، چرا که این امر به نادیده انگاشتن نیمی از جمعیت جامعه منجر میشود و میتواند سکوت و سکون و رخوت اجتماعی عمیق و شدیدی را در جامعه پدید آورد.
نفوذ اندیشههای غرب گرایانه و فمینیستی
رهبر وجود تفاوت و تضاد اساسی در نوع نگاه اسلام و غرب و همچنین خاستگاه عقیدتی و بینشی آنان در این مقوله را از جمله موارد مهمی دانست که میتواند عرصه حضور و فعالیت زنان در جامعه و همچنین نقش و کارکرد خانواده را با چالش مواجه کند و گفت: غرب زن را به مثابه یک کالای تجاری و مادی و به عنوان زینت المجالس میبیند تا از جسم و بعد فیزیکی و مادی آن منتفع شود، حال آنکه اسلام با پس زدن نگاههای پست حیوانی، زن را دارای مقام خاص و جایگاه ویژه دانسته و معتقد است که کمال و تعالی جامعه صرفا از طریق آن امکان پذیر است. با این حال برخی آموزههای فرهنگ غربی مانند انکار تفاوتهای جنسیتی، اختلاط نقشها، فردگرایی و اصالت لذتهای دنیوی، سلامت، ثبات و حتی کیان خانواده را به خطر انداخته و آسیبهای جدی اجتماعی به وجود آورده است.
معاون حمایت و سلامت کمیته امداد ادامه داد: بر این مبنا همان اندازه که در یک سو وجود نگاه مردسالارانه میتواند محدود و محصور کننده حضور مشارکتگرا و فعال زنان باشد ، وجود نگاههای سهمیهای و مبتنی بر جنسیت زنان که بازتابی از نسخههای مردود و منسوخ و معیوب غربی است نیز میتواند تهدیدی مضاعف باشد که نه فقط نقش زن بلکه نقش و کارکرد خانواده را نیز مورد تهدید و چالش قرار دهد. از این رو نباید کورکورانه راهی در پیش گرفته شود که هدف گذاری آن متأثر و منبعث از اندیشهها و افکار ماتریالیستی غربی باشد، چرا که نسخههای تجویزی از سوی مکاتب غربی مانند فمینیسم، لیبرالیسم و ... در گذر زمان امتحان خود را پس دادهاند، اگر بدون مطالعه و تدبیر درست گام برداریم به واقع خواسته یا ناخواسته راهی را رفتهایم که مورد نظر برنامه ریزان و اتاق فکر مروج فرهنگ غربی است. هم چنان که رهبر معظم انقلاب در این خصوص میفرمایند: «در جایی که مطالبه میکنید باید دقت کنید از دیدگاههای فمنیستی پرهیز کنید و ما باید در زیر چتر اسلام برای تبیین قوانین حرکت کنیم»
توطئه برنامهریزی شده برای تقلیل نقش و جایگاه خانواده
رهبر یکی از مصادیق مهم حضور زنان در عرصه فعالیتهای اجتماعی را نقش آفرینی زنان در کانون خانواده و نتایج متأثر از این مهم برشمرد و تصریح کرد: تجربه عملی چند دهه اخیر نشان داده است اگر در هر زمان و هر جامعهای شاهد تبلور ارزشها و حرکت در مسیر نیل به آرمانها بودهایم، این مهم برگرفته از پویایی نهاد خانواده و یا نقشآفرینی هنرمندانه زنان متعهد و انقلابی بوده است. جامعه ایران اسلامی خود گواه گویایی در این خصوص است که بستر متدینانه و انقلابی خانوادهها با تکیه بر حضور تأثیرگذار زن مسلمان چگونه توانسته است فریاد ظلم ستیزی، عدالت خواهی و آزادگی را در عرصه گیتی به صدا در آورده و زمینه ساز لرزش کاخ های پوشالی مستکبرین شود. همین امر نشان از تأثیرگذاری زن مسلمان در عرصه سیاست است. بر همین اساس صاحبان جهانی قدرت و به ویژه غرب با جدیت و صرف هزینههای بسیار در تلاش هستند تا با برنامههای خویش که در راستای جابجایی ارزشها با ضد ارزشها و قبح زدایی از بسیاری از محرمات و امور حرام هستند، زمینه مرگ خانواده و تنزل جایگاه و کارکرد آن را فراهم کنند چرا که عملی شدن این موضوع عملا به مثابه مرگ جامعه و فروپاشی کشور از درون است.
شیوع گسترده آسیبهای اجتماعی
این نماینده ادوار گذشته مجلس شورای اسلامی مسئله آسیبهای اجتماعی را یکی از مهمترین چالشها و مشکلات جاری و پیش روی کشور ارزیابی و عنوان کرد: اگر این امر به درستی و با دقت مورد توجه قرار نگیرد به خاستگاه و نقطه شروع بسیاری از چالشها و بحرانهای مهیب آینده تبدیل میشود. دغدغههای صریح مقام معظم رهبری در خصوص موضوع آسیبهای اجتماعی و تأکیدات ایشان مبنی بر لزوم کنترل، مواجهه و مقابله با این پدیده نامبارک اجتماعی را که نه فقط یک دستور حکومتی بلکه یک حکم شرعی بوده و پیگیری آن به مثابه یک وظیفه و تکلیف دینی است، هماهنگی و سرعت عمل و دقت نظر بیش از پیش دستگاههای متولی در این بخش را میطلبد.
وی به تأثیرگذاری منفی آسیبهای اجتماعی بر رکن خانواده به عنوان اصلیترین و اصیلترین نهاد اجتماعی اشاره و بیان کرد: نتیجه بروز و ظهور آسیبهای اجتماعی تزلزل و در نهایت تخریب و فروپاشی خانواده است و همین امر ابعاد تأثیرگذاری آسیبهای اجتماعی را بیش از پیش گوشزد میکند. طیف وسیعی از معضلات اجتماعی همچون؛ طلاق، اعتیاد، بدحجابی و ترویج فرهنگ برهنگی، بزهکاری، فساد و فحشا و بسیاری دیگر از این دسته انحرافات از جمله آسیبهایی است که به صورت طاعونوار در حال شیوع بوده و کانون خانواده و عفت و پاکدامنی زن مسلمان ایرانی را هدف گرفته است.
گذار خانواده از دوران سنتی به مدرن
رهبر خانواده را در جامعه امروز در حال تغییر و گذار از سنتی به مدرن و از گسترده به هستهای دانست و گفت: در این بین اگر روند تغییرات کارکردهای خانواده به خوبی مدیریت نشود به سمت تحلیل و تقلیل پیش خواهد رفت. خانواده در نگاه سنتی و اصیل خود کارکردهایی همچون؛ اقتصادی، آموزش دینی، تولیدی، تربیتی، اجتماعی و... داشته که در دوران پرشتاب کنونی بسیاری از آنها مورد تهدید قرار گرفته است. در این شرایط علاوه بر تغییر و از دست دادن کارکردها شاهد تغییر ساخت خانواده از خانواده گسترده به سمت هستهای شدن نیز هستیم، زیرا از یکسو با بروز پدیدههایی همچون کاهش نرخ باروری و افزایش سن ازدواج و همچنین عدم توجه جدی به برخی سفارشات موکد دینی و اخلاقی همچون صله ارحام، دامنه کمی و کیفی ارتباطات بین خانوادهها کاهش یافته و از سوی دیگر نقش گسترده تکنولوژی در زندگی امروز خانوادهها به ویژه کارکرد فضای مجازی و شبکههای اجتماعی چارچوبهای ارتباطی و کارکردهای سنتی و اصیل خانواده را به شدت با تهدید مواجه کرده است.
تغییرات در مناسبات خانواده و جابجایی نقشها
وی در ادامه سخنان خود یکی از مواردی که میتواند برای نهاد خانواده و همچنین نقش و جایگاه زنان چالش آفرین بوده و آثار ناخوشایندی را بر جای بگذارد تغییرات در مناسبات خانواده و جابجایی نقشها عنوان کرد و گفت: ریشه این موضوع به عدم توجه جدی به اصول و مبانی دینی و روند خزنده و گزنده تهاجم فرهنگی برمیگردد که در تلاش است تا چنین القاء کند که موفقیت خانواده صرفا بر مبنای ارزشهای غربی شکل گرفته است. در این چارچوب مهمترین تغییری که اتفاق افتاده اختلاط و جابجایی نقشها است.
وی ادامه داد: از سوی دیگر با تغییر در مناسبات و روابط خانواده، هم رابطه درون خانواده و هم رابطه بیرون از خانواده با چالش مواجه شده است. تضعیف نقشهای مادری و همسری، تغییرات در رابطه والدین با هم، رابطه والدین با فرزندان، رابطه خانواده با خویشان و آشنایان، تغییر در مناسبات زن و شوهر، تغییر در شیوه های همسرگزینی و مواردی از این قبیل نیز در همین چارچوب ارزیابی میشود. تغییراتی که میتوان آنرا ماحصل نفوذ نظام تربیتی غرب دانست که سبب شده تا روابط خانوادگی در بستر سالم اسلامی _ ایرانی خود که مبتنی بر گذشت و محبت است به سمتی سوق داده شود که متأثر از نگاه غربی و مبتنی بر نوعی جدال و تنازع و رقابت است.
این فعال عرصه امور زنان از دیگر نکات مهم در این بین را گسترش پدیده زنان سرپرست خانوار و همچنین شیوع فرهنگ فردگرایی و تجردگرایی دانست که بسیاری از افراد را با خود همراه کرده و نتیجه سوء آن را میتوان در خانوادهها مشاهده کرد.
ضعف ساختارهای مؤثر بر نهاد زنان و خانواده
رهبر مشکلات اقتصادی، نارسایی ساختارهای حمایتی و رفاهی، ناکارآمدی ساختارهای پشتیبان، ضعف در سیستم آموزشی و تربیتی جامعه به عنوان پوشش دهنده و مکمل نقش خانواده و ... را از جمله مواردی خواند که سبب میشود تا ساختار خانواده و به تبع آن نقش نهاد زنان با چالش و ضعف مواجه شود و گفت: به عنوان نمونه هر میزان که اوضاع اقتصادی و معیشتی خانواده در تنگنا قرار گیرد کارکردهای اصلی خانواده مانند نقش تربیتی، مهارت آموزی و نقش پیشگیرانه آن در آسیبهای اجتماعی با تهدید روبرو میشود. از سوی دیگر شاهد آن هستیم که نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور بر خلاف رویکرد دینی و هماهنگ با آموزههای فمینیستی، تفاوتهای جنسیتی را در برنامهریزی های آموزشی به کلی نادیده میگیرد و به این ترتیب در رواج این آموزهها و دامن زدن به فقدان مهارتهای زندگی خانوادگی، سهم بسزایی دارد.
وی افزود: از سوی دیگر کلیت نظام آموزشی کشور نیز چون برگرفته از نظامهای مدرن غربی و مبتنی بر یک الگوی انسان محور است، نمیتواند نتایج مورد انتظار را برآورده سازد. همچنین نظام اقتصادی کشور نیز چه در بحث سیاست گذاری، چه در بحث برنامهریزی و چه در بحث قانونگذاری، آن چنان که باید در راستای حمایت از خانواده عمل نمیکند، لذا اگر اشتغال زنان در خانواده متعادل اسلامی باید فرع بر وظایف اصلی زن به عنوان مادر و همسر و محور عاطفی خانواده باشد، نظام اقتصادی نیز باید فرصتهای شغلی ویژه زنان و متناسب با شرایط آنان را فراهم کند.
رهبر عدم کارایی مطلوب نهادهای متولی در حوزه زنان و خانواده و برخورد بعضا سیاسی آنان با این مقوله که عمدتا برگرفته از نسخههای تجویزی سازمانهای بینالمللی است را بیش از آنکه در مقام حامی و پشتیبان برای این عرصه باشد به مثابه یک عامل چالشزا برشمرد و تأکید کرد: زمانی میتوانیم سخن از حمایت از خانواده و ایفای نقش فعال زنان بر زبان برانیم که کلیت برنامهها، اقدامات و طرحهای کشور، خانواده محور و دارای پیوست حمایت از خانواده و منطبق بر الگوهای اصیل اسلامی باشند.
منبع:ایکنا
انتهای پیام/