بررسی آمارهای مرکز آمار ایران درباره وضعیت جمعیت در سن کار کشور و همچنین تعداد میلیونی جمعیت غیرفعال کشور نشان دهنده این است که در شرایط فعلی به دلایل گوناگون از جمله نبود فرصتهای شغلی و ناتوانی نیروی کار در ورود به بازار اشتغال، بیش از 40 میلیون نفر از کار 63 میلیون نیروی فعال به لحاظ اقتصادی، دچار نوعی سردرگمی و خانه نشینی شده اند به نحوی که این جمعیت میلیونی هیچگونه نقشی در توسعه و اقتصاد کشور بازی نمیکنند و کاملا مصرف کننده محسوب میشوند.
به دلیل ماهیت روستاها و شهرهای کشور و میزان امکانات و نوع زندگی که در این بخشها در جریان است، به نظر می رسد وضعیت اشتغال باید در روستاها به مراتب از شهرها بهتر باشد، ضمن اینکه تفاوتهایی نیز در اشتغال روستاها و شهرها وجود دارد.
مهاجرت جوانان از روستا به شهر به امید کار
هم اکنون در قریب به اتفاق روستاهای کشور، مشاغلی با ماهیت ساده و در بخشهای مربوط به کشاورزی وجود دارد و آنچه که از آن به عنوان اشتغال صنعتی و پشت میزنشینی یاد می شود، در شهرها است. در روستاها مشاغل بیشتر از طریق افراد انجام پذیر است و در شهرها از طریق ابزار و امکانات و تکنولوژی.
با این وجود، نمی توان این نکته را نیز از یاد بُرد که درصدی از جوانانی که امروز از آنها به عنوان بیکاران شهری یاد می شود، در واقع همان جوانانی هستند که به دلیل ورود به دانشگاه ها و داشتن تحصیلات دانشگاهی، به امید یافتن شغل راهی شهرها شده اند.
پدیده بیکاری امروز از شهرها و مناطق صنعتی کشور خارج شده و به روستاها نیز کشیده شده است. در حال حاضر بخش قابل توجهی از جمعیت بیکاران روستایی کشور به امید یافتن شغل و زندگی بهتر راهی شهرها شده اند اما بخش قابل توجهی از بیکاران نیز در روستاها مانده و جزو نیروی جویای کار کشور محسوب می شوند.
در جدیدترین آمار ارائه شده در این باره، جمعیت ساکن در روستاهای کشور 21 میلیون و 900 هزار نفر اعلام شده است که از این تعداد، 17 میلیون و 600 هزار نفر در سن کار هستند. به بیان دیگر، به جز 4 میلیون و 300 هزار نفر روستایی زیر 10 سال و بالای 65 سال، مابقی جمعیت قادر به انجام فعالیت اقتصادی هستند.
10.7 میلیون روستایی فعالیت اقتصادی ندارند
نکته حائز اهمیت و قابل تامل اینکه از جمعیت 17 میلیون و 600 هزارنفری ساکن در روستاها، هم اکنون 10 میلیون و 700 هزار نفر جزو جمعیت غیرفعال محسوب شده و عملا بیشتر ساکنان روستاهای کشور هیچ نقشی در کسب درآمد، فعالیت اقتصادی و در نتیجه توسعه زندگی خود و رشد اقتصادی کشور ندارند. از دلایل مهم این مسئله می تواند نبودن زمینه های شغلی و فرصت مناسب برای ورود افراد به بازار کار باشد و نمی توان گفت همه این جمعیت میلیونی دست روی دست گذاشته اند.
از سویی، 900 هزار نفر از کل جمعیت در سن کار روستاهای کشور در حال حاضر جزو افراد جویای کار محسوب میشوند که در صورت فراهم شدن زمینه های کار، می تواند این امکان را به کشور بدهد که از حدود یک میلیون نیروی بالقوه ساکن در روستاها در راستای توسعه آبادانی و رشد کشور بهره مند شود.
همچنین کل جمعیت فعال اقتصادی ساکن در روستاهای کشور 6 میلیون و 900 هزارنفر اعلام شده است؛ بنابراین امروز بیکاری نه تنها در شهرها سایه افکنده، بلکه جوانان و جویندان کار در روستاهای کشور را نیز درگیر خود کرده است. این مسئله از مهمترین دلایل کوچ جمعیت از روستاها به شهرها نیز محسوب میشود.