عصر جدید زنان با کدام الگو؟
زندگی اجتماعی در اسلام، بستر وقوع سنتهای متمدنانه است. سنتهایی که مسئولیتپذیری اجتماعی را در فرایند تربیت و جامعهپذیری اشخاص به منصه ظهور میرسانند. یکی از این سنتها توجه به حقوق مردان و زنان است.
خبرگزاری تسنیم ـ علی عسگری؛ پس از رشد تفکر انتقادی در غرب و وقوع انقلاب و اعتراضات کمونیستی در برابر جریان سرمایهداری، جنبشهای زنانه نیز به جهت احقاق حقوق همجنس خود، لب به گلایه گشوده و بدین ترتیب، جنبشهای فمنیستی صورتبندی شد. قطع نظر از اینکه این جنبشها چه میزان موفق بوده و به چند گرایش تقسیم شدند، باید به این نکته توجه داشت که تعریف فمنیسم از زن، نه تنها نگاهی نقادانه به رویکرد ابزاری سرمایهداری در قبال آنها نبود؛ بلکه اسباب شیء انگاری بانوان را به شیوهای آسانتر فراهم آورد.
انقلاب جنسی دههی پنجاه و شصت میلادی، رویکرد دیگری از این جنبشها را رقم زد که هویت زن را در تنانگیاش خلاصه میکرد، نه انسانیتاش! به تعبیر دیگر تمامی جریان نظریهپرداز اجتماعی غرب، از آنجا که توسعهی صنعتی را اتفاقی بیبازگشت و رو به تکامل توصیف میکرد؛ بنابراین زن را به عنوان راهکاری سودآور در این مسیر دانسته و وجود او را نه به عنوان یک عنصر انسانساز، که بستری برای از بین بردن مطالبات انسانی و هویت زنانه مغتنم میشمرد.
برخی از اندیشمندان غربی، اینگونه تغییرات فرهنگی را ناظر بر توسعهی فرهنگی عصر مدرن پنداشته و از آنجا که همهی کشورهای جهان را ملزم به رعایتش میدانستند، آن را مطلوب عنوان میکردند. براین اساس سیر تغییر نگاه اجتماعی به زن اگرچه در آمریکا و اروپا شدت یافت؛ اما در کشورهای آسیایی و اسلامی، به خصوص ایران با مقاومت جدی مواجه شد. مقاومتی که علت آن از دید جامعهشناسان توسعه، پایبندی به سنتهای بومی و یا ارزشهای دینی خوانده میشد. اما به راستی سنتهای دینی چه دارد که پس از گذشت شش دهه از تهاجم فرهنگی و انقلابهای جنسی، هنوز مردم مسلمان ایران را نسبت به ارزشهای زنانه و انسانی خود همچون عفاف و غیرت، متعهداند؟
کرامت زنان، گمشدهی جهان صنعتی
بدون شک، هر انسانی بر اساس نیازهای فطری خود به احترام و تکریم محتاج است. این ویژگی نه از روی خود پسندی که از سر دوستی با همنوع و حفظ عزت مؤمنان است.
صنعتیانگاری پیشرفت جامعه، بدون توجه به نیازهای معنوی انسانی از سویی و ابزاری شدن ابعاد گوناگون زیست بشری، رفته رفته با ایجاد حرص و طمع نسبت به سودآوریهای کلان و انباشت سرمایه مواجه شد، به گونهای که احساسات نوعدوستانه را در ساحتهای زندگی عمومی جامعه، کم فروغ ساخت.
در پی این رخداد، اهتمام به سلایق و خواستههای فردی در جامعهی صنعتی جای ایثار و نیازهای اجتماعی را پر کرد تا زین پس فردیت و خود محوری در جهان مدرن حرف اول را بزند. با این بیان، توقع اخلاق برادری، از خودگذشتگی، همدلی و برابری و دیگر از فضیلتهای اخلاقی، انتظاری نابجا دانسته خواهد شد.
چنین رویکردی اگر در هویتهای انسانی-اعم از مرد و زن- رخنه کند، نه زنان از ارزشهای معنوی خود آگاه خواهند شد و نه مردان از انسانیت بهرهمند! از آن رو که زن و مرد به جهت به دست آوردن خواستههای شخصی مردانگی و زنانگی خود را قربانی مطامع تن میکنند بیآنکه لایههای معنوی آن را مورد توجه قرار داده باشند، که این مهم از دل بیتوجهی به کرامت انسانی سر برآورده است.
کرامت اسلامی، زندگی اجتماعی
زندگی اجتماعی در اسلام، بستر وقوع سنتهای متمدنانه است. سنتهایی که مسئولیتپذیری اجتماعی را در فرایند تربیت و جامعهپذیری اشخاص به منصه ظهور میرسانند. یکی از این سنتها توجه به حقوق مردان و زنان است. حقوقی که نه تنها نگاهی ابزاری به انسان ندارد، بلکه انسان را مولِّد مهمترین عناصر مادی و معنوی بشری قلمداد میکند.
در نگاه دین اسلام، انسانها براساس تفاوت در خلقتشان، به یاری و کمک یکدیگر میشتابند تا با خدمت به همنوع خود، سعادت مادی و معنویشان را فراهم سازند.(سورهی مبارکه زخرف/ آیه 32)
این خدمت، زمانی زیستی متمدنانه را شکل میدهد که بر پایهی ایثار و مودت استوار شود. بر این اساس، زنان، مهرورز و از خودگذشتهاند که میتوانند در نقش و منزلت مادری، مردمانی یاریگر و دلسوز تربیت کنند. از این جهت نقش حجاب را میتوان در حفظ زنان از آسیبهای فردگرایی و شیءانگاری مؤثر دانست؛ زیرا حجاب به زن این قدرت را میدهد تا با در نظرداشتن کنشگری اجتماعی، تربیت جامعه را در بنیادیترین ساحت آن به عنوان «خانواده» پیگیری کند.
منزلت مادری و زنانگی مسؤلانه، همان عنصر معنوی است که سالها در جوامع صنعتی غربی سرکوب شده و با غفلت از آن اسباب نیستانگاریها و خودکشیها را ایجاد کردهاند. با این حال توجه به سیرهی بانوان اسلامی همچون حضرت صدیقهی طاهره(س)، حضرت زینب(س) و حضرت فاطمهی معصومه(س) نشان میدهد که زن نه ابزار توسعهی مادی در دستان تعداد محدودی از سودجویان، که کنشگرانی فعالاند تا جامعهی خود را براساس معیارهای فطری و انسانی رشد دهند. تربیتی که نمونهی بارزاش در شهدای دفاع مقدس، دفاع از حرم و جنگ تحمیلی 12 روزه قابل مشاهده است.
پایان پیام/