روایتی خواندنی از امالشهداء در «ام علاء»
همزمان با هفته دفاع مقدس؛ دهمین چاپ از کتاب «ام علاء» اثری به نویسندگی سمیه خردمند توسط انتشارات شهید کاظمی به بازار نشر عرضه شد.
به گزارش خبرنگار حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، در جنگ هشتساله و پیش از آن، در مبارزات مردم در نهضت امامخمینی(ره) که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد، و اگر همینطور بخواهیم به ماقبلترها اشاره کنیم، در جایجای تاریخ این کشور از مشروطه تا صدر اسلام، از حمله قوای روس و انگلیس به شهرهای جنوبی و شمالی کشور تا قیام سربداران، همواره فرزندان این خاک برای دفاع از آن و برای دفاع از آرمانهایشان، جانشان را فدا کردهاند و مادران نیز در سوگ فرزندان نشسته و پایداری کردهاند. دوره دفاع مقدس، باشکوهترین این تصویرها را رقم زده است که مادرانی با دادن چند فرزند در راه خدا، مقاوم ایستادند و زبان به گِله و شکایت باز نکردند. کتاب «ام علاء» حکایت یکی از همین مادرهاست.
بانو فخرالسادات طباطبایی، دختر آیتالله سید محمدجواد طباطبایی و همسر آیتالله سید حسن قبانچی، نهتنها مادر چهار شهید که همسر شهید و خواهر شهید همبود. دامادش نیز بهدست نیروهای بعث به شهادت رسید. او که ایرانیالاصل بود و در عراق متولد شده و رشد کرده بود، به رسم عرب، بهواسطه اینکه اولین فرزندش علاء بود، همه او را با کنیه «ام علاء» صدا میکردند.
«ام علاء» روایت زندگی امالشهداء فخرالسادات طباطبایی است. حکایت مادری است که نهتنها برای فرزندان خود که به گفته هرکه او را میشناخت، برای همه مادر بود. فرقی هم نداشت که بزرگتر باشند از او یا کوچکتر. سنگ صبوری بود که غصه همه را شنوا میشد و آغوش پرمهری که برای دیگران باز بود تا سر بر زانوانش بگذارند و دست نوازشش را لمس کنند.
نهتنها حکایت زندگی فخرالسادات خواندنی است که حتی انتخاب شدن سمیه خردمند هم بهعنوان نویسنده جالب و دوستداشتنی است. خانم شاعرپیشهای که سالها میان قافیه و ردیفها زندگی کرده بود؛ اما هیچگاه به خودش اجازه نوشتن روایت و داستان را نداده بود. میگفت من الفبای نویسندگی را نمیدانم اما انتخاب که بشوی دیگر این حرفها کاری ایشان بر نمیآید. باید بگویی سمعاً و طاعتاً. و خردمند برای این کار انتخاب شده بود، چه آن موقع که عکس سید صادق قبانچی را میان برگههای کتاب پیدا کرد، چه وقتی جور دیگری راهی قبرستان شیخان قم شد، چه روزی که مزار ام علاء را پیدا کرد. در همه اینها یک پیوستگیای نهفتهبود. یکی دیگر داشت این قطعهها را کنار هم میگذاشت تا او بشود یکی از آشناهای ام علاء. تا ام علاء برای خردمند هم، حکم مادری را پیدا کند که از آن دنیا دستش برای باز کردن گرهها بازتر است.
فخرالسادات طباطبایی، بانوی ایرانیالاصل بود که در نجف در خانهای که صمیمیت الفبای اعضایش بود، به دنیا آمد، رشد کرد و بعدها عروس شد و از آن خانه به خانهای دیگر رفت که آنجا هم دستکمی از خانه پدریاش نداشت. او مادر 18 فرزند شد که چهارتای آنها را در راه اسلام فدا کرد و خود نیز طعم زندانهای نمور بعثیها را چشید و ثمرهاش فلج شدن یک طرف بدنش بود. او در قم رحلت کرد و در حرم حضرت معصومه(س) در حجره پروین اعتصامی به خاک سپرده شد.
در بخشی از کتاب آمده است: «داستان من و این کتاب نتیجه یک اعتماد است؛ اعتماد به دوست حقیقی انسان، کسی که از لحظه لحظه زندگی ما باخبر است. وقتی از دردهایت بگویی و از او خواهش کنی حلقههای مفقود زندگیات را بههم متصل کند، حتماً به بهترین شکل این کار را برایت انجام میدهد... همه را سپردم دست خودش. از همهچیز و همه کس بریدهبودم. زندگیام شده بود مثل تکههای یک جورچین بههمریخته. هر کاری میکردم نمیتوانستم قطعهها را درست سر جای خودشان بگذارم.»
چاپ دهم کتاب «ام علاء» در 270 صفحه قطع رقعی، با شمارگان هزار نسخه و با قیمت 220 هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شدهاست.
علاقهمندان برای مشاهده و تهیه این کتاب میتوانند با ورود به سامانه من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه 3000141441 کتاب را تهیه نمایند.
انتهای پیام/