سرهنگی: در ادبیات دفاع مقدس به نثرهای آهنگین و نمایشی نیاز نداریم
مرتضی سرهنگی میگوید: جنگ، تجربهای است که سخت میتوان از آن نوشت و این ادبیات فراتر از کشتن و کشته شدن، معنای دیگری در باطن خود دارد به نام آزادی و استقلال.
خبرگزاری تسنیم -گروه فرهنگی-زهرا بختیاری: وقایعی که در تاریخ رخ میدهد هر چقدر هم که مهم باشد روزی پایان خواهد پذیرفت و آنچه تا نسلها باقی میماند روایتها و اسنادی است که آن را تعریف میکند. قلم یک نگارنده در واقع همان چیزی است که ذهن مخاطب را سمت و سو میدهد و میتواند شاقول موثری در قضاوت و یا آگاهی از آنچه پیش از ما رخ داده، باشد.
جنگ تحمیلی 12 روزه که در 23 خرداد سال جاری رخ داد و اسرائیل به خاک کشورمان حمله کرد یکی از رویدادهای مهم و حتی درخشان در تاریخ ایران است. اما آنچه از خود این 12 روز و آنچه برملت ما گذشته حائز اهمیتتر است روایت کردن آن است. در گفتوگویی هر چند کوتاه، اما مغتنم با مرتضی سرهنگی از اساتید حوزه ادبیات پایداری به بررسی آسیبهایی پرداختیم که در دفاع هشت ساله رخ داده بود و اینکه چکار کنیم در روایت دفاع جدید، کمتر به آن مبتلا شویم. یکی از صدمههای جدی که تاریخ شفاهی و خاطره نگاری را در جنگ تحمیلی هشت ساله به مخاطره انداخت اغراق، تحریف و احساس کاذب دادن به روایتها بود.
وقتی موضوع را تلفنی با او در میان میگذاریم ضمن تایید آن به گونهای پرداختن به چنین بحثی را مهم میداند. او تجربه 40 سال خاطره نگاری در حوزه ادبیات مقاومت را با خود دارد.
*اغراق، مخاطب را قانع نمیکند
مرتضی سرهنگی با اشاره به اینکه خاطرات، واحدهای کوچک روایی هستند، ابتدا باید هر کدامشان تنه و ریشه داشته باشند، اینطور صحبتش را آغاز میکند: ما در ادبیات جنگ و دفاع به نثرهای آهنگین و نمایشی نیازی نداریم. در واقع اغراق، مخاطب را قانع نمیکند.
وی میگوید: وقتی سربازی حرف میزند، مصاحبهگری که روبرویش نشسته اول باید اندازه دهان او را اندازه بگیرد و بداند چطور و در چه سطحی صحبت میکند. زیرا این صحبتها هست که فصل اول کتاب را شکل میدهد. در واقع اولین مواجهه خواننده با خاطره راوی، همین فصل است که باید مطلب را درست دریابد.
این نویسنده حوزه مقاومت میافزاید: جنگ، تجربهای است که سخت میتوان از آن نوشت و این ادبیات فراتر از کشتن و کشته شدن، معنای دیگری در باطن خود دارد به نام آزادی و استقلال.
وی با بیان اصطلاح هر که شیرینی فروشد مشتری بر وی بجوشد، به نویسندگان توصیه میکند: شیرین بنویسید و مهمتر اینکه اصل همان چیزی که رخ داده را روایت کنید. اصل نویسی در ادبیات جنگ، خصوصا در سالهای اول خیلی درست مسیرش را طی نکرده. هر چند باید گفت: شرایط الان بهتر شده است.
*جنگها در تمام دوران قابل نقد و بررسیاند
سرهنگی با اشاره به اینکه کسی نمیتواند ضد جنگ و دفاع هشت ساله بنویسد و بگوید کسانی که به جبهه رفتند اشتباه کردند، گفت: اگر ما از تلخیها مینویسیم برای این است که قیمت تمام شده آنچه بر سر مملکت آمده را دریابیم. اگر بهای آن درست محاسبه میشد اینطور با کشورمان برخورد نمیکردیم. این هزینه مهم است و با بررسی درست ناملایمات مقدار آن در میآید. جنگها در تمام دوران قابل نقد و بررسیاند ولی فداکاری ملتها را زیر سوال نمیبرد.
وی ضمن اینکه معتقد است جایگاه زنان در ادبیات دفاع، باروایتهای سطحی تقلیل داده شده است، تأکید میکند: زنان ما در جنگ فوق العاده مقاوم بودند و استقامت مردهایمان در جنگ مستلزم مقاومت خانمها در پشت جبهه بود. اگر زنها نمیتوانستد خانه و اموراتش را مدیریت کنند، مردها نمیتوانستد درمیدان جنگ مبارزه کنند.
*تلقی ما از حضور زنان در جنگ
این نویسنده ادبیات پایداری ادامه داد: ساک خیلی از مردها را مادران و همسرانشان جمع کردند. آن وقت ما به عنوان راوی چطور این سلحشوری را روایت میکنیم؟ مستندهای تلوزیونی گاهی زنها را پشت جبهه نشان میدهد که نشستند دور هم آش میپزند و آجیل بسته بندی میکنند! این تلقی ما از حضور زن در این عرصه است.
وی میافزاید: خانمهایی را ببینید که چند سال منتظر ماندند تا شوهرهایشان از اسارت برگردند؟ مثل خانم لشکری که 18 سال در انتظار نشست. یعنی وقتی خلبان حسین لشکری اسیر شد،این خانم 19 ساله بود با یک بچه در آغوشش و وقتی همسرش از اسارت برگشت، فرزندشان سال اول تحصیل در رشته دندان پزشکی بود.
سرهنگی با اشاره به بیتی از اشعار فردوسی که میگوید: «جهان یادگارست و ما رفتنی/ ز مردم نماند جز از گفتنی» افزود: اگر میخواهیم به واقعیت آنچه در هشت سال دفاع و یا جنگ تحمیلی 12 روزه برسیم باید مبالغه را کنار بگذاریم. کتابهای خوبی درباره جنگ داریم. مثل خاطرات خانم لشکری که خوب هم خوانده شد و یا کتاب های دیگری مثل «دا» و «پاییز آمد» که بارها تجدید چاپ شدند.
* مبالغه نمیگذارد در برخی اوقات به چهره واقعی جنگ برسیم
وی گفت: مبالغه نمیگذارد در برخی اوقات به چهره واقعی جنگ برسیم در حالی که خاطرات بهترین گذاره ادبی برای رسیدن به واقعیت است. خاطرات سالم مثل اسباب کشی است. یعنی باید محموله خاطره از سینه سرباز سالم بیرون بیاید و به کاغذ منتقل شود.
این پژوهشگر ادبیات پایداری با اشاره به آموزش درست نویسندگان و راویان، بیان داشت: وقتی مصاحبه کنده آموزش ندیده باشد، اثرش متوسط خواهد بود. ما الان هندوانه و خیار هم متوسط نمیخریم چه برسد به کتاب. جنگ ما هم شایسته این نیست که کتابش متوسط و ضعیف باشد. مصاحبه یک علم و یک فن است که باید یاد بگیرند.
وی ادامه داد: همانطور که محرم و عاشورا میل به عزت دارد نه ذلت، جنگ ما هم میل به عزت دارد. من حدود 40 سال مشغول فعالیت در این حوزه هستم و با افسران عراقی زیادی صحبت کردم. ببینید آنها به جنگ ما چه عزتی میدهند. همان سالها من با یک افسری صحبت میکردم و او گفت: چند ماه در خرمشهر بودم اما یک شب با خیال راحت به کیسه خواب نرفتم. پرسیدم: چرا؟ گفت: از دست شما (منظورش رزمندگان ایرانی بود)، نمیدانید شبهای محمره (عراقیها به خرمشهر محمره میگویند) چقدر طولانی بود. ما از شما میترسیدیم و شبها اگر هم خوابمان می برد. کابوس میدیدیم.
سرهنگی ادامه داد: این واقعه یعنی دفاع هشت ساله ما ذاتا میل به عزت دارد. ادبیات جنگ ادبیات امید است. امید از سنتهای زیبای زندگی است. به قول اقبال لاهوری:
« جنگ شاهان جهان غارتگری است/جنگ مومن سنت پیغمبری است».
*اقتباس ادبی در سینمای جنگ کم داریم
وی با بیان اینکه ما اکنون اقتباس ادبی در سینمای جنگ کم داریم افزود درصد قابل توجهی از فیلمهایی که جایزه اسکار گرفتهاند اقتباسی بوده است. این اهمیت اقتباس است که در اندیشه و تفکر نویسنده ای، سینما هم شریک می شود.
سرهنگی اظهار داشت: بخش زیادی از یک اثر بستگی به مصاحبه کننده و تدوینگر دارد. مردم باید بدانند آن روزهای جنگ چه گذشته است. آن وقت است که قیمت حفظ مملکت را میفهمیم و قدرش را هم بهتر میشناسیم.
انتهای پیام/