پرندگان خارزار و برندگان کارزار اخلاق
در ماجرای قتل همسر موقت یا دوم یکی از شهرداران قبلی تقریباً همه نیروهای انقلابی با هوشمندی مثالزدنی، به همسر موقت یا دوم داشتن فرد مزبور ورودی نکردند و اعتراضشان اولاً به کشته شدن آن خانم و ثانیاً سکوت حیرتانگیز مدعیان حقوق زنان در این ماجرا بود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در ماجرای قتل همسر موقت یا دوم یکی از شهرداران قبلی و مدیران دولت حسن روحانی، تقریباً همه نیروهای انقلابی و متدین با هوشمندی مثالزدنی، به همسر موقت یا دوم داشتن فرد مزبور ورودی نکردند و اعتراضشان اولاً به کشته شدن آن خانم و ثانیاً سکوت حیرتانگیز مدعیان حقوق زنان و فمینیستها و اصلاحطلبان در این ماجرا بود که در آن زنی با پنج گلوله کشته شده بود. از ادعای پوچ و بدون سند فردی که در همه این سالها هر روز درِ دکان یک نامزد و رئیسجمهور وقت (از هاشمی و خاتمی و احمدینژاد و روحانی) حاضر شده و تلاش فراوانی داشته و دارد تا از آنجا به نرخ روز ارتزاق کند بگذریم.
این یعنی اولاً مسائل شخصی و خصوصی افراد نه به ما و نه به هیچکس دیگری مربوط نیست و کسی حق دخالت در آن حیطه را ندارد و در ثانی برخلاف ادعاها و شعارها و کفبه دهان آوردنها، این ماییم که مدعی اصلی حقوق بشر و حقوق زنان هستیم نه آنان!
این رفتار اخلاقی و ارزشی متدینان انقلابی پیش از این هم سابقه داشته است. فراموش نمیکنم در زمانی که یکی از مدیران مشهور دولتهای آقایان هاشمی و خاتمی مشکلی خانوادگی پیدا کرده بود، خانمی با موارد معتنابهی سند و مدرک در کیهان خودش را کشت تا آنها که همگی علیه فرد مزبور بود در روزنامه چاپ شود، اما مسئول وقت روزنامه بشدت مخالفت کرد و گفت ما وارد حیطه خصوصی افراد و خطاهای احتمالی آنها نمیشویم؛ ما تنها به اشتباهاتی میپردازیم که جنبه عمومی داشته باشد و مرتبط باشد به مسئولیت کاری و هزینههایی که این مدیریتها به جامعه و تعالی آن وارد میکنند. حتی توجیهاتی چون اینکه شما که از هیچ مطلبی علیه این فرد خودداری نمیکنید و این شخص با چنین مشخصاتی نباید در این مسئولیت باشد هم مؤثر واقع نشد و آن خانم دست از پا درازتر، اسناد و مدارک خود را به روزنامه دیگری برد تا در یک صفحه کامل چاپ شود.
اصولاً این سیره حضرات معصومین علیهمالسلام است که در خطاهای فردی و گناهان خصوصی باید همیشه حمل به صحت کرد و در ثانی باید برای آن تا حد ممکن توجیه تراشید و در مرحله بعد باید آن را سرپوش نهاد و با سکوت و اغماض از کنار آن گذشت و حتی به روی خود فرد معصیتکار هم نیاورد. حتماً همه ما حکایاتی متعددی را به یاد داریم که این الگوهای برتر انسانی چگونه با اینگونه افراد مواجه شدهاند. کاش ما مردم هم به مولا اقتدا میکردیم و این رفتار حسنه را در موارد مشابهی چون یک قاری یا خطاهای خصوصی اثباتشده و نشده این و آن رعایت میکردیم.
در ماجرای اخیری که درباره یکی از مسئولان مطرح شد و خوشبختانه بشدت تکذیب و اعلام شد از کسانی که افترا زدهاند حتماً شکایت خواهد شد و تهمتزنندگان هم فوراً سکوت کردند، ماجرا کاملاً برعکس شد؛ آنها که در ماجرای قتل فجیع و آشکار یک زن توسط یک اصلاحطلب مشهور خفقان گرفته بودند، در این ماجرا وسط میدان آمدند و توییت پشت توییت و پست پشت پست که این هم از اصولگرایان.
بیاییم فرض کنیم –فرض محال که محال نیست– ماجرا درست بوده و شخص مزبور همسر دومی اختیار کرده بوده است. اساساً آیا همسر دوم یا موقت اختیار کردن جزو محرمات شرعی و ممنوعیتهای اجتماعی است که موجب محرومیتهای شغلی و مدیریتی شود؟ در کدام آیه قرآن و احادیث شریف و احکام رسالههای مراجع معظم تقلید و قوانین موضوعه همسر دوم اختیارکردن حرام اعلام شده است؟ صورت ماجرا این میشود که حضرات اصلاحطلب در برابر قتل فجیع یک زن سکوت میکنند و صدایشان در نمیآید اما برای عملی حلال و مباح وامصیبتا سر میدهند. باز هم تأکید میکنم این پاراگراف فقط و فقط بر اساس یک «فرض» نوشته شد تا مقایسهای باشد برای رفتارها و استانداردهای دوگانه رایج و پرفاصله!
در پایان خوب است این نکته ارزشمند مفسر گرانقدر قرآن آقای قرائتی را یادآور شوم که: همه گناهان فقط در صورت ارتکاب است که موجب مجازات الهی و عذاب اخروی میشود و قصد کردن یا دوست داشتن آنها در دل، گناه محسوب نمیشود، بجز یک یک گناه که خداوند در قرآن فرموده است حتی دوستداشتن آن هم عذاب دارد و آن «رواج هرزگی» و «تشییع فاحشه» است و کسانی که حتی در دلشان دوست داشته باشند که این گناهان گسترش و رواج یابد، حتی اگر خود مرتکب نشوند، خداوند وعده عذاب داده است: «إنّ الذین یُحِبّون أن تَشیعَ الفاحشة فی الذین آمنوا لهم عذابٌ ألیم فی الدنیا والآخرة».
ما هم دقت کنیم که رقابتهای حزبی و حبوبغضهای سیاسی و اهداف انتخاباتی موجب نشود که گناه زشتی را به دیگران نسبت دهیم و از ضایع شدن کسانی که از آنها خوشمان نمیآید خوشحال شویم چه رسد که امر مباح و حلالی را در ذهن و روح جامعه به عنوان یک گناه بسیار زشت و فاحش جا بزنیم، آن هم به ثمن بخسِ پیروز شدن در رقابتهای سیاسی و تشکیلاتی. بکوشیم برندگان کارزار امتحانات باشیم تا پرندگان خارزار ابتلائات.
منبع: روزنامه جوان