نگاهی به مطالب ستون نویسهای ترکیه|شرق فرات٬ جالیزِ هندوانه نیست
اظهارات تند دولت باغچلی در مورد شرق فرات و تاکید بر ضرورت به آتش کشیدن آن مناطق٬ برای این کشور٬ غیر از تقویت باورهای شئونیستی و مسموم کردن ذهن مردم٬ دستاورد دیگری ندارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ستوننویسهای روزنامههای ترکیه که در زبان ترکی از آنها به "گوشهنویس" یاد میشود٬ بخشی از فعالان رسانهای توانمند و اثرگذار هستند که معمولاً یادداشتهایشان تاثیر قابل توجهی بر افکار عمومی و معادلات حزبی ترکیه میگذارد.
تسنیم تلاش میکند تا با انتخاب گزینههای قابل توجهی از نوشتههای ستوننویسهای ترکیه تصویری کوچک از تحولات سیاسی٬ فعالیتهای رسانهای و هدایت افکار عمومی این کشور را به دست دهد.
شرق فرات٬ جالیزِ هندوانه نیست
اُیا بایدار/ پایگاه اینترنتی تی 24
در چندین سایت خبری خواندم که دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی٬ در جمع مردم آماسیا سخنرانی کرده و گفته است:« ما باید اف 16 شویم و بر فراز شرق فرات پرواز کنیم٬ باید بمب شویم و آنجا منفجر شویم٬ باید توپ جنگی شویم و در آنجا آتش به پا کنیم. نباید بیش از این به خائنین فرصت عرض اندام داده شود.»
اندکی مشکوک شدم. با خودم گفتم: این جملات٬ بسیار تند هستند. شاید حرفهای او به درستی پیاده نشده است. بنابراین چرخی در شبکههای تلویزیونی زدم و خوشبختانه در یک شبکه٬ پخش مجدد سخنرانی را پیدا کردم. دیدم بله. متاسفانه باغچلی با نهایت خشم و کینه داد میزند٬ دستش را به حالت تهدید بلند کرده و میگوید: شرق فرات باید به آتش کشیده شود. این در حالی است که اظهارات تند دولت باغچلی در مورد شرق فرات و تاکید بر ضرورت به آتش کشیدن آن مناطق٬ برای این کشور٬ غیر از تقویت باورهای شئونیستی و مسموم کردن ذهن مردم٬ دستاورد دیگری ندارد.
البته که ترکیه حق دارد مراقب امنیت خود باشد و با هر تهدیدی مقابله کند، اما اشاعه خشونت به این شکل وحشتناک٬ چه سودی دراد؟
بیتعارف بگویم٬ دچار ترس و وحشت شدم. ما که در مرز با سوریه٬ 912 کیلومتر دیوار بتنی ساخته و تمام سختگیریهای لازم را برای مراقبت از مرز انجام میدهیم. چه نیازی به داد زدن و تهدید وجود دارد؟ یک نکته دیگر را هم فراموش نکنید٬ آن انسانهایی که آنجا سلاح در دست گرفتهاند٬ روز نخست٬ وقتی که به ترکیه آمدند٬ با صدای بلند گفتند: ما ترکیه را برادر بزرگ خود میدانیم و تمایل و اشتیاق ما برای ارتباط با ترکیه٬ حد و مرز ندارد. به یاد داشته باشید٬ کسانی که مرزهای ما را تهدید کردند٬ داعش و النصره بودند و نه نیروهای ی.پ.گ.
بیایید یک حساب و کتاب کوچک و مختصر انجام دهیم. شما میخواهید به عمق 35 کیلومتر وارد خاک سوریه شوید. یعنی چیزی حدود 185 هزار کیلومتر مربع از خاک سوریه را تسخیر کنید.
واقعاً شما میخواهید بخشی از خاک این کشور بینوا را به بهانه حفظ امنیت خود اشغال کنید؟ اگر خدایی نخواسته عکس این روی میداد و کشوری به بهانه حفظ امنیت خود٬ تا عمق 35 کیلومتری خاک کشور ما پیش میآمد و چنین مساحتی را اشغال میکرد٬ آن وقت چه حالی داشتید؟ پس باید بگوییم: شرق فرات٬ جالیزِ هندوانه نیست جناب دولت بیگ!
اردوغان مجبور است به این شکل حرف بزند؟
جان آتاکلی / روزنامه سوزجو
به احتمال قوی در تمام جهان٬ در میدان مسابقهای به نام مسابقه شکایت و اقامه دعوی علیه هموطنان خود٬ کسی به گرد پای رجب طیب اردوغان رهبر حزب عدالت و توسعه و رئیس جمهور ترکیه٬ نمیرسد. او چپ و راست شکایت میکند و موضوع مشترک تمام این شکایات نیز «توهین و تحقیر علیه رئیس جمهور» است.
اردوغان در فیس بوک٬ در توییتر٬ در اینستاگرام٬ در قهوه خانهها٬ در سطح خیابانها و حتی شاید در خواب٬ همواره با کلمات و جملاتی روبرو میشود که تصور میکند جملاتی حاوی توهین و تحقیر علیه شخص خود اوست و به همین خاطر علیه هر کسی در تمام محاکم قضایی کشور اقامه دعوا میکند.
اما در طرف مقابل٬ خود شخص او در تمام سخنرانیهای عمومی و مصاحبههایش٬ هر چه دلش بخواهد به همه میگوید. از مخالفین و سران احزاب گرفته تا هنرمندان٬ روشنفکران٬ مردم عادی٬ مدیران بخش خصوصی و هر فردی که در تیررس او قرار بگیرد٬ سختترین و تند ترین الفاظ را علیه آنها به کار میبرد و کسی نمیتواند به اتهام تحقیر و توهین علیه رئیس جمهور در هیچ محکمهای اقامه دعوی کند.
از روزی که اردوغان در دنیای سیاست خود را به عنوان بچه محله قاسم پاشا استانبول جا زده و دچار حالات متکبرانه و مغرورانه شده٬ همواره هر گفته و جملهای را یک توهین و تحقیر علیه شخص خودش به حساب میآورد و طوری رفتار میکند که گویی هیچ کسی حق ندارد در برابر او چیزی بگوید.
اگر کسی در دادگاه علیه شخص رئیسجمهور شکایت کند٬ به احتمال قوی با مشکلات بزرگی روبرو خواهد شد. آری اردوغان حاضر نیست این ادبیات و گفتمان خود را تغییر دهد و به طور مداوم در سخنرانیهای خود الفاظ تند و تحقیرآمیزی در مورد دیگران به کار میبرد.
جالب اینجاست که بسیاری از مدیران حزب عدالت و توسعه هم به این نکته اشاره کردند که افراد عوام و به قول آنها هواداران جاهل٬ از این رفتارهای اردوغان خوششان میآید و از اینکه شخص رئیس جمهور و رهبر حزب٬ در سخنرانیهای خود به تندی مخالفین خود را تحقیر میکند٬ ذوق میکنند.
به کارگیری الفاظ تند و اتخاذ مواضع مبتنی بر خشونت کلامی در سخنرانیهای اردوغان٬ رفتهرفته به اسلوب٬ ادبیات و گفتمان رسمی حکومت و دولت تبدیل شده است. حالا دیگر در ادبیات سیاسی ترکیه چنین جملات و الفاظی غریب نیستند و گویی به خاطر سخنرانیهای اردوغان٬ همه به چنین عباراتی عادت کردهاند:
«مگر تو کی هستی؟»
« حد خودت را بدان!»
« مگر قرار است از تو سوال کنیم؟ مگر قرار است از تو اجازه بگیریم؟»
«بیشرف! خائن! تروریست! کودتاگر!»
اینها تنها چند نمونه کوچک از الفاظ تندی هستند که همواره در سخنرانیهای او تکرار میشوند.
ترکیه٬ جماعت و طریقت
احمد هاکان/ روزنامه حریت
میدانید که در ترکیه همواره جماعتهای دینی٬ عرفانی و طریقتهای مختلف حضور ملموسی داشتهاند و گروههای کثیری از مردم را به سوی خود جلب کردهاند. آنها هر از گاهی در مسائل فرهنگی٬ اقتصادی و سیاسی کشور نیز دخالت کرده و میکنند. من در مورد این طریقتها و جماعات٬ سوالی دارم که هنوز نتوانستهام پاسخ روشنی برای آن پیدا کنم.
همواره با خودم میگویم: هر کسی حق دارد وارد هر جماعتی شود که آداب و منش آن را میپسندد و به آنها تمایل دارد.
هر کسی حق آن را دارد که مرید یکی از طریقتهای عرفانی باشد که توجه او را جلب کرده است.
هر کسی حق آن را دارد برای هر فردی که از نظر او صاحب یک مرتبه خاص است٬ الفاظ شیخ و مراد را به کار بگیرد.
اما سوال اینجاست: وقتی که این فرد مرید٬ وارد یک جماعت و طریقت خاص شده و در یک نهاد دولتی و حکومتی صاحب یک پست مدیریتی شود٬ چه اتفاقی میافتد؟
اگر سلسله مراتب شیخ المشایخ طریقت خود را بالاتر از سلسله مراتب اداره و نهاد حاکمیتی خود ببیند، در این صورت او چگونه از دستور مافوقهای خود تبعیت خواهد کرد؟ آیا ممکن است که اداره و نهاد خود را در خدمت آن شیخ و طریقت به کار بگیرد؟
وقتی که چنین اتفاقی روی بدهد، در آن نهاد اداری و اجرایی چندین مشکل بزرگ به وجود میآید: به عنوان مثال مسئله محرمیت و ضرورت پنهان سازی اطلاعات دولتی و حکومتی در این فضا دچار مشکل میشود و فرد مرید٬ نخواهد توانست اطلاعات محرمانه نهاد اداری و اجرایی خود را از مشایخ و بزرگان طریقت و جماعت خود پنهان کند و اساساً نیازی به پنهان سازی نمیبیند. چرا که به آنها ارادت و اعتماد دارد.
همچنین در حوزه منابع انسانی مشکلات بزرگ پدید خواهد آمد چرا که نه از معاونین وزرا و افراد بالادستی بلکه از مشایخ خود دستور خواهد گرفت و در مورد نصب و عزل افراد به توصیههای آنها عمل خواهد کرد.
چیزی که ذهنم را مشغول کرده این است: بدون آنکه آزادیهای فردی را لگدمال کنیم و به حقوق فردی انسانها در انتخاب طریقتها و جماعات ضربه بزنیم چگونه میتوان با چنین مشکلاتی مبارزه کرد؟
انتهای پیام/