فعال رسانهای تاجیک: سپاه اگر از نهضت حمایت میکرد، حتما مانند حزبالله به جایی میرسید
فقط یک نمونه پشتیبانی سپاه از حزبالله لبنان نشان میدهد که اگر سپاه از حزب و گروهی پشتیبانی کند، حتماً به جایی میرسد. امّا میبینیم که فعالیت حزب نهضت اسلامی تاجیکستان در کشور ممنوع اعلام شد و صدها عضو و رهبر این حزب زندانی شدند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، با تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سوی ایالات متحده آمریکا، مواضع بسیاری در فضاهای رسمی و غیررسمی علیه سپاه در تاجیکستان صورت گرفت. در همین راستا، ظفر صوفی، از فعالین رسانهای تاجیک و موسس هفتهنامه «آزادگان» طی یادداشتی در صفحه شخصیاش به انتقاد از این جریانها پرداخته است که یادداشت وی را در ادامه میخوانید.
همیشه به صفت یک فارسیزبان به هر حوادث سرنوشتساز ایران توجه داشتم و دارم. البته بیشتر به عنوان یک تماشاگر، زیا میدانم نه از نظر قانون و نه از نظر موقعیت اجتماعی تاثیری در آن حوادث نمیتوانم داشته باشم. مانند برخیها بر سر زانوی دریده دیگران هم نمیخندم، زیرا میبینم که جامعه خودم شلواری پاره پاره دارد. ایرانیها را هم میشناسم و میدانم که از همزبانان تاجیکستان چندین بار سواد بیشتر سیاسی، جسارت بیشتر سیاسی و عدالتطلبی و حقطلبی بیشتری دارند. مردمی پویا و زنده هستند و آن قدر توانایی درایت و ظرفیت دارند که برای سرنوشت خود و نظام جامعه و آینده وطنشان راحت میتوانند تصمیم بگیرند.
همیشه گفتم و میگویم، ایران را دوست دارم و مردم ایران را همزبان و همتبار خود میدانم. البته تلاش کرده و میکنم که این محبت من در نوشتهها و ارزیابیهایم به عنوان یک روزنامهنگار تاثیری منفی نداشته باشد. برای من این مرزهای سیاسی امروز به جز یک سد مصنوعی در رسیدنم به زیارت آستان بزرگان ملتم، مانند حکیم فردوسی، شیخ عطار نیشابوری، حکیم عمر خیام، سعدی و حافظ شیرازی، پوری سنای بخاری، کمال خجندی، اخوان ثالث، نیما یوشیج و دهها و بلکه صدها بزرگ دیگر نبوده و نیست.
من با نظام حاکم در این کشور هم کاری ندارم. میدانم که ملیونها جانبدار این نظام حاضرند در دفاع از آن جان دهند. در مقابل هزاران نفر هم هستند که از حکومت جمهوری اسلامی خوششان نمیآید و آشکارا و نهان علیه آن مبارزه میکنند. این یک امر طبیعی بوده و شاید هیچ ارتباطی هم به من نداشته باشد. همچنین پشتیبانی میلیونها نفر از هر نهاد و حکومت این کشور، از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک واقعیت جامعه ایران است و من، به عنوان شهروند یک کشور دیگر حکمی در مقابل سپاه صادر کردنم حماقتی بیش نیست. اگر سپاه یا هر نهاد دیگری بد باشد، بر علیه منافع مردم ایران فعالیت کند، مطمئن باشید این مردم گذشت نخواهند کرد. پس ما باید در پی مرهم به زخمهای چرکی شدهی جامعه خود باشیم، نه این که به فکر خراشی کوچک در بدن جامعه ایران. باید نقص را در عملهای اشتباه خود بجوییم و در پی اصلاح شویم. تقصیر را به دوش دیگران گذاشتن یک راه گریز موقت و پایانی جز شکست و پشیمانی ندارد. از سوی دیگر رسم جوانمردی نیست که از عملی دشمنانهی بیگانه در برابر همتبار خود اظهار خشنودی کنیم. ما یکی هستیم و آن گونه که شاعر بزرگ ما فرموده «آب اگر صد پاره شود با هم آشناست!».
اما اصل خبر به دلیلی خوشحالی بیدلیل و نسنجیده مسئولان و ارتش گمنام و بدنام تبلیغاتی حکومت خودکامه ما چه بود؟ رسانههای جهان خبر داند که حکومت آمریکا در یک اقدام بیسابقه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را سازمانی تروریستی اعلام کرد. به کجا انجامیدن این اقدام آمریکا هنوز مشخص نیست. آیا تاثیری بر فعالیتهای سپاه خواهد داشت؟ مطمئنا خیر! این فقط یک اعلامیه بینتیجه سیاسی بیش نخواهد بود. علاوه بر این، با توجه به احتمال مقابله به مثل از جانب جمهوری اسلامی ایران نسبت به آمریکا از احتمال دور نیست، که فعالیتهای ماجراجویانه و عملیات نظامی آمریکا در خاورمیانه از این به بعد با مشکلات فراوانی رو به رو شود.
فرصت زیاد منتظر بودن لازم نیست. چند هفته یا طی ماههای آینده شاهد حوادثی خواهیم شد و نتیجه این اقدام یکجانبه کاخ سفید و عمل پاسخ حکومت ایران را مشاهده خواهیم کرد. پس نباید عجولانه تصمیم گرفت و در جای خالی پایکوبی و خوشحالی کرد. این عمل را برای جشنهای کدو و زردآلو و خربزه و عسل و... خلاصه، برای همایشها و عیدهای مسخره خودمان با حضور رئیسجمهور امامعلی رحمان نگاه داریم بهتر است.
یک ضربالمثل حکمتآموزی داریم: اسب را نعل میزند، قورباغه هم پایش را برداشت! خوشحالی ارتش دستگاه تبلیغاتی حکومت عین مثال کار همین قورباغه است. اینها یا نمیدانند، یا این که خودشان را به نادانی میزنند که آمریکا انتقام شکستهای پی در پی خود طی چند سال اخیر در لبنان، افغانستان، عراق، سوریه و دیگر نقاط خاورمیانه را از ایران میگیرد. همه کارشناسان میدانند که یک عامل قوی و موثر در این شکستها همین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بوده است.
آمریکا یک ابرقدرت جهانی است و دهها سال است که ایران در برابرش قد علم کرده و ثابت کرده که یک قدرت اثرگذار منطقهای است و تسلیم زورگویی نمیشود. منظور اختلاف آنها جدید نیست و تجربه همکاری در برخی مسائل را هم داشتهاند. البته مسائل اصولی و اختلاف اساسی، امثال مساله قدس و جانبداری سردمداران کاخ سفید و پنتاگون از رژیم اسرائیل استثنا بوده و ظاهرا استثنا خواهد ماند. حالا این موضوع بحث دیگری است. ولی با توجه به کاملا سیاسی و کماثر بودن این تروریستی خواندن سپاه و جواب اینگونه جمهوری اسلامی ایران از احتمال دور نیست که بعد چند صباحی یک نرمشی از این یا آن سو زمینهساز گردد و آنها با هم سر سازش بیایند. پس آن هنگام شما چه خواهید کرد؟ روسیاهیتان را کجا پنهان میکنید؟ فکر میکنید ایرانی مثل مخالفان تاجیک است که فریب شما را میخورد و این هم سویش سنگ زدنها را فراموش میکند؟
تصور کنید که دو فیل بزرگ با هم در حال زورآزمایی هستند. خرگوشی در این میان خود را به میدان نبرد این دو میاندازد. حالا زیر پای هر کدام از این دو فیل که بماند، حتماً استخانهایش خرد خواهند شد. فکر نمیکنید کار حکومت ما با فریاد شادمانی سر دادنهای ارتش تبلیغاتی امروزش مانند رفتار همان خرگوش است؟! مطمئن باشید ایرانیها باور نخواهند کرد که این همه اکانتهای فیک بدنام و بینام و روسیاه، به دستور ژنرالها و وزرای تاجیکستان فعالیت میکنند. پشت این موج بدخواهیها چه کسانی نشستهاند و طراحی این همه تلاش دشمنسازی چه کسانی هستند؟ همه میدانند و ایرانیها هم بیخبر از آن نیستند.
دلیل خوشحالی نمایندههای بینام حکومت کشور ما گویا آن است که حزب نهضت اسلامی تاجیکستان (که فعالیتش در کشور ممنوع شده) مورد پشتیبانی سپاه بوده است.
نمیدانم شاید نهادهای امنیتی کشور دلایل موثقی داشته باشند که ثابت کند سپاه واقعاً حزب نهضت اسلامی را پشتیبانی کرده یا میکند. امیدوارم دلایلشان موثق و بر پایه سند و مدرک باشد. آنچه تحت فشار و شکنجه شهروندان را وادار به اتهام زدن کرده باشد، دلیلی محکمهپسند نیست. این گونه شواهد و دلایل فقط در محکمههای تاجیکستان به درد میخورد و بس!
به هر صورت بنده به ادعای طرفداران حکومت کشور شک دارم. زیرا فقط یک نمونه پشتیبانی سپاه از حزبالله لبنان نشان میدهد که اگر سپاه از حزب و گروهی پشتیبانی کند، حتماً به جایی میرسد. امّا میبینیم که فعالیت حزب نهضت اسلامی تاجیکستان در کشور ممنوع اعلام شد. صدها عضو و رهبر این حزب زندانی شدند. مشکلات زیادی بر اعضای این حزب وارد شد و اینها نشان میدهد که حزب نهضت اسلامی پشتیبانی قوی ندارد. به ویژه با توجه به فعالیت سپاه در چند کشور دیگر خاورمیانه در پشتیبانی از جنبشهای اسلامی، ملی و آزادیخواهی میتوان نتیجه گرفت که ادعای پشتیبانی سپاه از نهضت اسلامی بیاساس میباشد.
در مقابل مشکلاتی که بر سر نهضتیها آمده (اکنون به علت و عوامل آن نمیپردازیم که این خود یک موضوع بحث طولانی است!) همه شاهدند که سپاه کاری نکرد.
با توجه به همکاری مؤثر نیروهای سپاه با روسیه در سوریه، شاید میتوانستند از طریق مسکو هم به قولی در سرنوشت نهضت و نهضتی ها تأثیر بگذارند. اما همه دیدید که چنین نشد. پس سپاه پشتیبان نهضت نبوده است؛ اگر واقعاً نهضت اسلامی در ایران پشتیبانی داشته باشد احتمالا نیرو یا گروه دیگری بوده است.
حکمت و ضربالمثلهای مردمی همیشه برای اشتباه نکردن و تصمیم خطا نگرفتن، راهنمای خوبی است و این ضربالمثل دقیقاً نشاندهنده فردای نه چندان دور و عاقبت رفتار ناسنجیده و عجولانه دستگاههای تبلیغاتی کشور میباشد: زمستان میگذرد و روسیاهی به زغال میماند!
انتهای پیام/