گفتوگو با غلامحسین دینانی درباره «فلسفه و زندگی»
کریم فیضی در کتاب جدیدش به «فلسفه و زندگی» غلامحسین ابراهیمی دینانی از زبان خودش پرداخته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، «فلسفه و زندگی»، گفتوگو با غلامحسین ابراهیمی دینانی، اندیشمند و استاد دانشگاه، به کوشش کریم فیضی از سوی انتشارات اطلاعات منتشر شد. فیضی که پیش از این نیز به بررسی آرای دینانی در رابطه با عرفان اسلامی و ... پرداخته است، در این اثر اندیشهها و آرای این استاد فلسفه را در دو بخش کلی فلسفۀ فیلسوف و زندگی فیلسوف مورد بررسی قرار داده است.
این کتاب صرفاً کوششی برای راهیافتن به منظومه درونی یک فیلسوف معاصر نیست، بلکه سفر به باطن اعماق یکی از ویژهترین شخصیتهای علمی و فکری ایرانی است؛ شخصی که سرنوشتی بسیار خاص داشته و بخشی از جدیترین تحولات ایران در هفتاد سال گذشته را در متن و میانه زندگی خویش شاهد بوده و بدایت و تداوم و نهایت جریانهای بزرگ روزگاران را با چشم سر دیده و با چشم فکر کاویده است. شگفت آنکه او خود زندگی را به بودن در متن و میانه تعریف میکند، شاید شخصی را نتوان یافت که با او در این پدیده شریک باشد. البته بیاعتنایی دکتر دینانی به این مسائل، دلیل بیاهمیت بودن آنها نیست.
غلامحسین ابراهیمی دینانی فیلسوفی است با مجموعهای از ویژگیهای خاص و منحضربهفرد. در این اثر کوشیده شده مراحل زندگی او به گونهای مشخص مورد پرسش قرار گیرد تا از این رهگذر تمام آنچه تا امروز به عرصۀ بیان نیامده، آشکار شود. برای اینکه کار در مراحل خویش کامل و بیعیب باشد، تقریباً همۀ جزئیات مورد بررسی قرار گرفته است. از آنرو که تعمد ویژهای برای تحقق معنای دقیق و حتی فلسفی روایت در میان بوده، در مواردی نیز یک موضوع از چند زاویه و از چند چشمانداز مورد توجه قرار گرفته است که ممکن است برای گروهی از خوانندگان این کتاب، حالت تکرار را تداعی کند، ولی به واقع چنین نیست، و از این حیث برای کسانی که به تفاوت موضوع با تفاوت چشمانداز باور دارند و حضور یک جزء را در کلی دیگر و ترکیبی متفاوت، در معنایی جدید ارزیابی میکندد، این تفاوت نگاهها معنایی متفاوت را در پی دارد و میتواند به روشنکردن برخی مسائل مغفول کمک کند. کمترین رهاورد این چندسویهنگری و یک موضوع را از چند زاویه بررسی کرده این است که افزون بر تأکید ـ که خود منزل و موقفی است ـ صدق گوینده را نشان میدهد، هرچند که تفاوت بیانی هر یک از این زاویههای متععد ولی موضوعات واحد، دارای معنایی است که هم میتواند در ملاحظات محتوایی و بررسیهای زبانشناسی به کار آید و هممیتواند میزان اشتراکهای دو منظر را برای خوانندۀ آگاه و نکتهبین روشن کند.
در بخشهایی از این کتاب به قلم دینانی میخوانیم: زندگی همیشه در میان آغاز و پایان است و هر موجودی که در این جهان زندگی میکند نیز آغاز و پایان دارد؛ بنابراین خصلت ذاتی زندگی کردن همواره «در میان بودن» است، اما چگونه میتوان به آنچه «در میان بودن» است، اندیشید و از اول و آخر آن به طور کلی غافل بود؟ غاقل بودن از آغاز و انجام آنچه در میان دیده میشود، مستلزم عدم آگاهی به همان چیزی است که «در میان» دیده میشود. شناختن آنچه در وسط قرار گرفته است، بدون شناختن مبدأ و منتهای آن، یک شناخت واقعی نیست و میتوان آن را توهم شناخت به شمار آورد. چگونه میتوان درباره معنی زندگی سخن گفت و درباره مبدأ و پیدایش و سرانجام آن سکوت اختیار کرد و لب فروبست؟
همیشه آنچه در میان است، از آنچه ماقبل و مابعد آن شناخته میشود، کوتاهتر و کوچکتر است. سایه در هنگام ظهر- که در واقع نیمروز است و میان صبح و عصر قرار گرفته است- از سایههای قبل و بعد از خود کوتاهتر بوده و کوتاهترین نیز شناخته میشود. مدت زندگی انسان در این جهان مادی و عنصری نسبت به آنچه پیش از آن بوده و پس از آن خواهد بود، بسیار اندک و ناچیز است. شاعر معاصر اخوان ثالث با یک تیزبینی شاعرانه به این مسئله اشاره کرده و به درستی گفته است:
تا چشم خود گشودم و بستم گذشت عمر
بود و نبود ما، به جز از یک شرر نبود
انتشارات اطلاعات کتاب حاضر را در 528 صفحه روانه بازار نشر کرده است.
انتهای پیام/