معینیان: اربعین بهترین فرصت برای سلوک معنوی بسوی خداست / دلایل عداوت دشمنان در مقابل جریان اربعین
استاد حوزه و دانشگاه گفت: دشمنانی که به دلیل ترس از گسترش اسلام بنای دشمنی با انقلاب اسلامی داشتند، اکنون شاهد حضور مردم دنیا در راهپیمایی اربعین هستند و خود را در آستانه نابودی میبینند؛ لذا بطور طبیعی بنای تقابل با این جریان عظیم الهی را دارند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا رشد و گسترش روزافزون اسلام و آموزههای اسلام در سراسر دنیا مسألهای است که اکنون اندیشمندان و متفکران دنیا به آن اقرار دارند. به تصریح این اندیشمندان پیروزی انقلاب اسلامی ایران نقطه آغاز این تحول عظیم جهانی بود. از این جهت دشمنان به انحای مختلف و با ابزار پر قدرتی همچون رسانه به تقابلی نابرابر با مسلمانان به ویژه مسلمانان ایران بر آمدند. هشت سال جنگ نابرابر با ایران اسلامی، ایجاد اختلافات قومیتی و مذهبی، ایجاد فرقههای ضاله درونمذهبی، ایجاد و تجهیز تروریستها و تکفیریها، مبارزات فرهنگی از طریق ماهوارهها و شبکههای مجازی و ... مصداقی بر این عداوت دشمنان قسمخورده است. هرچند در هر بخش لطمات زیادی به جهان اسلام وارد کردند، اما هربار توطئههای آنان خنثی شد.
شیاطین و ایادی آنان به تصور آنکه اسلام را در معرض نابودی قرار دادهاند، در این سالیان اخیر شاهد ظهور جریان عظیمی به نام پیادهروی اربعین بودند؛ جریانی که نه تنها شیعیان بلکه تمام فرقههای مسلمان و تمام ملتها و امتها با رنگ و آیین مختلف و با یک هدف و مقصد واحد در آن حضور مییابند؛ بنابراین اکنون دشمنان نه تنها مسلمانان بلکه تمام مردم دنیا را در مقابل خود مشاهده میکنند. مردمانی که در قالب یک همایش بناست سلوک معنوی خود را به سوی ارزشهای الهی آغاز کند که این مسأله، همان ترس اصلی شیاطین و ایادی شیاطین است.
به این مناسبت در گفتوگو با حجتالاسلام محمدعلی معینیان ضمن پرداختن به برخی فرصتهای پیادهروی اربعین حسینی، به علل عداوت دشمنان با این جریان عظیم پرداختیم.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
* به نظر شما علت اینکه پیادهروی اربعین جایگاه خود را در دنیا تثبیت کرد چیست؟
ابتدا مقدمهای درباره خود عدد 40 عرض کنم. عدد چهل در فرهنگ اسلامی یک عدد بسیار مقدس است. این واژه در قرآن کریم استفاده شده است. پیامبر(ص) در چهل سالگی به رسالت مبعوث شد. موسی(ع) سی روز به وعدهگاه خداوند رفت، اما به تعبیر قرآن 10 شب اضافه شد و چهل شب شد؛ «وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَة...؛ و با موسى، سى شب وعده گذاشتیم و آن را با دَه شب دیگر تمام کردیم. تا آنکه وقت معینِ پروردگارش در چهل شب به سر آمد..»؛ لذا قطعاً اسراری در عدد 40 نهفته است که از آن ناآگاهیم. اما واژه اربعین به طور اختصاصی برای وجود نورانی سیدالشهدا در نظر گرفته شده است تا جایی که امام حسن عسگری(ع) یکی از نشانههای مؤمن را این مسأله برشمردند.
پرچمدار جریان اربعین امام عصر(عج) است
اکنون شاهد موج دیگری از جریان پیادهروی اربعین حسینی هستیم که خود را از سایر اربعینها از جهت کمّی و کیفی مجزا کرده است. اربعین در حال حاضر تبدیل به یک نشانه و علامت بزرگ بین مسلمانان بلکه تمام مردم دنیا شده است. علامت یعنی نشانه و پرچم. در جنگهای دنیا مرسوم بود عَلم یا علامتی به عنوان نماد آن سپاه توسط قویترین فرد برافراشته میشد. به محض اینکه این عَلم میافتاد، شخص دیگری وظیفه داشت آن را بلند کند. در نهایت وقتی عَلم به زمین میافتاد و کسی آن را بر نمیداشت، علامت شکست آن سپاه بود؛ درباره زیارت اربعین باید گفت این یک نشانه بزرگ محسوب میشود که عَلم آن دست امام عصر(عج) است.
اربعین اتحاد بین عراق و ایران در مقابل دشمنان را مستحکمتر کرد
همچنین از این جهت میتوان پیاده روی اربعین را نشانه دانست که بین دو ملتی صورت میگیرد که تا پیش از این طی هشت سال درگیریهای خونین داشتند. از آن زمان به بعد هرگاه از عراقیها یاد میشد، گویی آنها را دشمن درجه یک خود میدانستیم؛ پس از سرنگونی رژیم صدام و پس از تغییر و تحولات جریانات سیاسی عراق، ارتباط آنان با جمهوری اسلامی ایران نزدیکتر شد و این امر بین مردم دو کشور رسوخ کرد؛ با آغاز موج جدیدی از جریان پیادهروی اربعین، این ارتباط محکمتر و همدلیها بیش از گذشته شد. مردم ایران از ابتدای ورود به عراق با پذیرایی مردم آنجا روبرو میشوند. این پذیرایی با محبت و تواضع و خلوص نیت و نیز با عشق و ارادت به سیدالشهدا(ع) همراه است. ملتها در پیادهروی اربعین فارغ از جناحبندیهای سیاسی و مرزبندیهای جغرافیایی یا یک هدف واحد که همان عشق به زیارت اباعبدالله(ع) است، حضور مییابند. در این مراسم هیچ چیز جز زائر امام بودن برای مردم اهمیت ندارد و این همان آرمان اسلام است.
این تعامل بین قلوب باعث کشش میشود، زیرا خود اباعبدالله مرکز جاذبه قلوب است. پیامبر(ص) در روایتی فرمود «إنّ لِقَتلِ الحُسینِ حَرارَةً فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لاتَبرُدُ اَبَداً؛ در زیارت حسین حرارتی در قلوب مؤمنین است که هرگز سرد نمیشود». پس این جاذبه و عشق به مولایمان حسین روز به روز بیشتر و گستردهتر میشود به گونهای که از سراسر دنیا در راهپیمایی اربعین شرکت میکنند. سال به سال بر تعداد کسانی که با مکتب امام حسین(ع) آشنا میشوند، افزوده میشود و اربعین نمود این حقیقت است.
لذا میتوان نتیجه گرفت ماجرای اربعین نوری از جانب خدا از پنجره وجود امام حسین(ع) است. کسی که بر اساس فطرت خود عمل میکند به طور قطع در این جریان عظیم قرار میگیرد و ناخداگاه خودش را در مسیر سیل خروشان محبان و شیعیان امام حسین(ع) مشاهده میکند تا اینکه به مرقد مطهر اباعبدالله(ع) میرسد.
جالب است وقتی در زیارت اربعین شرکت میکردم، گاهی اوقات افراد میگفتند ما هیچ برنامهای برای زیارت نداشتیم و ناخداگاه به این سرزمین کشیده شدیم.
رسالت اصلی رسانهها در انعکاس حواشی اربعین است
شاید یکی از دلایل حضور زیاد مردم در راهپیمایی اربعین در این چند سال اخیر، تبلیغات مفید از سوی رسانهها و تأکیدات مقام معظم رهبری و سایر مراجع عظام تقلید بوده است. این نکته اهمیت و جایگاه رسانه را مشخص میکند؛ میتوان گفت رسانههای ما رسالت اصلی خود را در ماجرای پیادهروی اربعین انجام میدهند. نمایش شکوه و جلوههای زیبای دین بدون در نظر گرفتن مواضع سیاسی همان چیزی است که رسانهها باید به آن دست یابند.
امروز حرکت پیادهروی اربعین یک نشانه و شاخص است. شاید امروز هیچ ابزار و قدرتی به زیبایی و پویایی پیادهروی اربعین توانایی انتقال پیام سیدالشهدا(ع) به عالمیان را نداشته باشد.
* وقتی خارج از دایره اسلام به این ماجرا نگاه میشود، سؤال پیش میآید که چه اتفاقی افتاده که مردم از سراسر عالم به سمت بارگاه کسی حرکت میکنند که حدود 1400 سال گذشته از دنیا رفته است. نظر شما چیست؟
اربعین به همان دلایلی که عرض کردم باعث جذب ملتها میشود؛ زیرا در این ایام نوری به قلوب پاکطینتان عالم میتابد. اربعین به خودی خود باعث میشود مردم درباره شخصیت امام حسین(ع) و ماجرای عاشورا مطالعه کنند؛ این امر زمینه گرایش حداکثری به سوی اسلام را فراهم میکند.
* چه نسبتی میان قیام اباعبدالله(ع) با ماجرای پیادهروی اربعین حسینی برقرار است؟
امام حسین(ع) راهی که برای حفاظت و صیانت از دین جدش رسولالله(ص) پیمود، استفاده از ابزار امر به معروف و نهی از منکر بود و قبل از حرکتشان از مکه به سوی کوفه به صراحت در وصیتنامه خویش به حنفیه نوشت «إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَر وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی؛ من برای طلب اصلاح امت جدم خروج کردم و قصد دارم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم عمل کنم».
حرکت امام حسین(ع) در حالی صورت گرفت که از اسلام جز پوستهای باقی نمانده بود و غبار فساد بر جامعه اسلامی سایه افکنده بود. امام(ع) در چنین شرایطی قصد داشتند این گرد و غبار منکرات و تفکرات منفی را کنار بزنند تا حقیقت برای مردم آشکار شود.
یکی از استدلالات قرآنیِ حرکت امام حسین(ع) این آیه است: « إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَةَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ آنان که ایمان آورده، و کسانى که هجرت کرده و راه خدا جهاد نمودهاند، آنان به رحمت خدا امیدوارند، خداوند آمرزنده مهربان است». بر اساس این آیه میفهمیم که ایمان آوردن کافی نیست بلکه باید در مسیر خداوند هجرت و جهاد کنیم.
دو نوع هجرت داریم: هجرت کبری و هجرت صغری. هجرت صغری یعنی سفر از یک نقطه به نقطه دیگر. امام حسین(ع) هر دو نوع هجرت را انجام دادند. حرکت ایشان از مکه به سوی کوفه و بعد کربلا هجرت کوچک است. این حرکت امام، رفتار نفیی بود. ایشان پذیرش حکومت جور و بیعت با حاکمی فاسق را نپذیرفت؛ لذا فرمودند «أَلا إِنَّ الدَّعِی بْنَ الدَّعِی قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ؛ آگاه باشید که فرومایه، فرزند فرومایه، مرا در بین دو راهی شمشیر و ذلّت قرار داده است و هیهات که ما زیر بار ذلّت برویم». حرکت دوم امام حسین(ع) از مکه به سوی کوفه جنبه نهیی داشت؛ یعنی ایشان برای نهی از منکر حرکت کرد.
امروز ما نیز باید هجرت کنیم. اگر در جایی هستیم که ظلم واقع میشود و ما توانایی مقابله با ظلم را نداریم، حداقل شریک ظلم نشویم. لذا حضور در پیادهروی اربعین پاسخ به ندای امام حسین(ع) در مقابله با ظلم است.
جنبه دوم حرکت امام حسین(ع)، مجاهدت بود. مجاهدت امام هجرت از نفس به سمت خداوند متعال بود. در این نوع رفتار، حضرت جان خودش را با رضایت تسلیم خداوند کرد و با شهادت در راه او به لقاءالله پیوست. پیام امام(ع) این بود که با ظلم نباید بیعت کرد، با ظلم نمیتوان زیر یک بیرق رفت. امروز جا دارد سیاستمداران ما از امام حسین(ع) درس بگیرند و فرهنگ ایشان را بشناسند. امروز ما نباید زیر یوق استعمار برویم. نص صریح قرآن است که یهود و نصاری را ولیّ و سرپرست خود انتخاب نکنید. یا پیامبر(ص) فرمود «الإسلامُ یَعلُوا و لا یُعلى عَلیه؛ اسلام برتر است و هیچ چیز بر آن برتری ندارد.» هیچ دینی نباید بر اسلام مسلط شود.
امام حسین(ع) با حداقل اصحابی که داشت، هراس نداشت؛ امام فرمود این راهی که میرویم حق است و همه شما سعادتمند میشوید و قطعاً در این مسیر شهید میشویم. سپس جایگاه تک تک یارانشان را در بهشت نشان دادند؛ لذا امام(ع) هم هجرت و هم جهاد فی سبیل الله کرد. امروز شاید نتوانیم آن مجاهدتی را که امام حسین(ع) و یارانشان آفریدند انجام ندهیم، اما برای همرنگ شدن با اماممان و برای درک مسیر ایشان، میتوانیم دست به هجرت بزنیم؛ میتوان گفت اربعین بهترین فرصت برای هجرت به سوی خداست. هرچند به صورت فیزیکی از نجف تا کربلا حرکت میکنیم، اما جلوتر از آن، از لحاظ روحی و معنوی نیز هجرت انجام میدهیم.
در روایاتی از امام صادق(ع) آمده است به ازای هر گام برای زیارت امام حسین(ع) یک حسنه نوشته و یک گناه و خطا از زائر برداشته میشود و یک درجه از مرتبهاش ارتقا مییابد. یا در روایت دیگری داریم مردم در روز قیامت به زوار امام حسین(ع) به دلیل توجهی که خداوند متعال به آنها دارند، غبطه میخورند.
امروز حضور در پیادهروی اربعین را بر خود واجب بدانیم
امروز که به محبت خدا فضای زیارت اربعین در نهایت امنیت فراهم است، اگر کسی عذری ندارد و توانایی شرکت دارد، باید شرکت کند. همچنان که روایاتی در باب وجوب زیارت اباعبدالله(ع) وجود دارد. امام باقر(ع) فرمودند شیعیان ما را به زیارت امام حسین(ع) امر کنید؛ چرا که زیارتش روزی را افزون و عمر را طولانی میکند و بلاها و بدیها را دفع میکند و زیارت حسین(ع) بر هر مؤمنی که اقرار به امامتش از جانب خدا داشته باشد، واجب است. آن قدر در روایات به زیارت امام حسین(ع) تأکید شده که فرمودهاند حتی اگر پول نداشتید، غرض بگیرید. حتی اگر به کسی غرض داشتید، میتوانید به زیارت امام حسین(ع) بروید. در حالی که در سایر مستحبات حق مسافرتی ندارید مگر اینکه بدهی خود را پس دهید. بنابراین یکسری مسائل فقط مختص اباعبدالله(ع) است؛ مثل خوردن مقداری از تربیت کربلا، استجابت دعا زیر قبه حضرت و ... از جمله این موارد است.
دشمن از این سیل خروشان ترسیده لذا به شیوههای مختلف به دنبال تخریب حرکت اربعین است. دشمن میخواهد با ابزارهای مختلف با مطالب کذب و شایعهپراکنیها انگیزه مردم و رغبت و تمایل آنان را کمرنگ کند غافل از اینکه یک مغناطیس عجیبی از سوی امام حسین(ع) قلوب را به سمت خود جذب میکند و این دشمنیها هیچ مانعی برای قطع ارتباط این کشش حسینی نیست.
* چه دلایل دیگری را میتوانید برای علت عداوت دشمنان درباره زیارت اربعین بشمارید؟
دشمنان، اسلام را مانع حرکت خودشان میبینند و در این مسیر جمهوری اسلامی ایران را دشمن ویژه خود میدانند. دشمن همواره از اتحاد بین مسلمانان وحشت داشته و با توطئههای مختلف تلاش کرده بین جامعه اسلامی اختلاف و نزاع ایجاد کند. با ورود در اهل سنت و ایجاد وهابیت، با ورود در تشیع و ایجاد بهاییت نتیجهای نگرفت هرچند به صورت مقطعی لطماتی وارد کرد. اخیراً با شیعه انگلیسی و مرجعتراشی دشمنی دیگری را آغاز کرد.لذا مشاهده میکنید مدام دنبال ایجاد تفرقه و نزاع است.
دشمن میداند اگر اسلام یک مشت گرهکرده شود همانا و نابودی آنان همانا. لذا از طریق رسانههایی که در اختیار دارد، تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا بین مذاهب اسلامی و حتی فرقههای درون مذاهب اختلاف ایجاد کند تا آنان را از مسائل مهم اسلام که نابودی دشمنان و ایجاد امت واحده اسلامی است باز دارد. لذا تفکیریها را مجدداً احیا کردند و در قالب گروهکهای تروریستی مثل داعش قصد نابودی اسلام ناب محمدی را کردند.
دشمن در ماجرای اربعین خود را در آستانه نابودی میبیند
حال حرکت اربعین سبب شده نه تنها از تمام مذاهب و فرقههای اسلامی در زیارت اباعبدالله(ع) حضور یابند بلکه شاهدیم از تمام ادیان در این راهپیمایی عظیم شرکت میکنند. حتی ملتهایی که دارای دین نیستند، در این مراسم شرکت میکنند. بنابراین طبیعی است که دشمن باید نسبت به حرکت اربعین وحشت کند. چون از یک سو میبیند نه تنها مسلمانان بلکه ادیان و غیر ادیان در کنار هم با یک هدف و مقصد واحد حضور دارند و از سوی دیگر محاسبه میکند تمام هزینههایی که برای دشمنی خودطی صدها سال در منطقه صرف کرده در حال نابودی است؛ همچنین خود را در آستانه نابودی مشاهده میکند.
دشمنان که از نهال نوپای انقلاب که بعدها تبدیل به شجره تنومند شد، بر نیامدند، حال در کنار آن شاهد بروز جریان عظیم اربعین هستند. لذا دشمن مستأصل شده و خود میداند که به زودی توسط همین ملتها نابود خواهد شد.
انتهایپیام/