"شهید حججی" تاریخساز شد/ ثبت بینظیرترین تشییع شهید مدافعحرم در تهران
تشییعهای تاریخی شهیدان در تهران پایانپذیر نیست. این بار جمعیتی به بزرگی یک تهران برای تشییع یک شهید ۲۵ ساله نجفآبادی آمده بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شاید به نظر میرسید تشییع 5 ساعته پیکر مطهر 175 شهید خطشکن و غواص با دستان بسته در خرداد دو سال گذشته بینظیرترین تشییع شهدا در دهه 90 در تهران شود.
شاید بعدتر وقتی شهدای فداکار آتشنشان که در حادثه پلاسکو به شهادت رسیده بودند توانست مثل غواصان دفاع مقدس، تهران را در روز تشییع بلرزاند، اما امروز پنجشنبه 5 مهرماه 96 همزمان با ششم ماه محرم و ساعت 9 به وقت پایتخت بار دیگر ثابت کرد تشییعهای تاریخی شهیدان در تهران پایانپذیر نیست.
این بار جمعیتی به بزرگی یک تهران برای تشییع یک شهید 25 ساله نجفآبادی آمده بود. نه کسی همشهریاش بود و نه کسی او را پیش از شهادت میشناخت، اما خدا خواست که او با آن بدن نحیف و سن کم و گمنامیاش، بعد از شهادت میان این مردم عزیز شود. حالا «همه» برای تشییع شهید محسن حججی به میدان آمدهاند.
* ساعاتی پس از آنکه رهبر معظم انقلاب برای زیارت شهید محسن حججی و دیدار با خانوادهاش در جوار شهید حاضر شده بود، مردم نیز برای وداع آخر با شهیدی که حماسهساز نبرد سوریه بوده است و با شجاعتش توانست نقشههای توحشزای داعش را نقش برآب کند، در میدان امام حسین(ع) حاضر شدند.
* هر چند که مراسم ساعت 9 صبح در میدان امام حسین(ع) آغاز شد، اما بیش از دو ساعت طول کشید تا تشییع شهید محسن حججی به سمت میدان شهدا آغاز شود.
مراسمی که مسئولین برای این تشییع باشکوه تدارک دیده بودند بیش از یک ساعت طول کشید و ما بقی زمان صرف ازدحام جمعیتی شد که باعث کندی حرکت کاروان تشییعکننده پیکر مطهر میشد.
* سعید حدادیان که یکی از مداحان مراسم بود و کمی تأخیر کرده بود، لابلای ازدحام جمعیت مانده بود. با صدای بلند خودش مردم را هدایت میکرد تا دیگران او را شناخته و بتواند مسیری برای خروج از آن ازدحام و ورود به جایگاه مراسم پیدا کند و مداحیاش را آغاز کند.
بیش از نیم ساعت طول کشید تا از بین جمعیت خود را بیرون کشید و صدایش پشت بلندگوی تریبون مراسم شنیده شد که میخواند: یاد شهید سر جدا دل رو میبره کرب و بلا...
* با وجود گرمای زیاد هوا و شلوغی و ازدحامی که همه از قبل آن را پیشبینی میکردند، اما مردم زیادی با فرزندان کوچک و حتی شیرخواره خود در این مراسم شرکت کرده بودند.
نوزادانی که با لباس سقایی توی کالسکههایشان نشسته بودند، یا بچههای خردسالی که با سربند و چفیه و پیراهنهای مشکی جلوتر از پدرها راه میرفتند.
* پرچمهای فاطمیون، حزبالله لبنان، یاحسین(ع)، لبیک یا زینب(س) و ... پوسترها و عکسهای بزرگ شهید حججی در رنگها و طرحهای مختلف دست حاضر در مراسم خودنمایی میکرد.
* سخنرانی حماسی حجتالاسلام پناهیان در مراسم جمعیت را بارها به تکبیر واداشت. حجتالاسلام پناهیان در میان سخنانش از شهید مدافع حرمی گفت که نیت کرده بود اگر دختردار شد نام او را کوثر بگذارد، اما کوثر کوچکش را گذاشت و به دفاع از حرم رفت و وقتی توفیق شهادت نصیبش شد که از کوثرش عبور کرد و از دنیا دل برید. این شهید همان شهید محمودرضا بیضایی است.
* پناهیان با اشاره به تاثیری که خون ححجی در میان مردم کشور گذاشته است و شور و حرارتی که برپا کرده گفت: «بنا نیست همه ما شهادتطلب باشیم و بنا نیست که همه ما مانند شهید حججی آرزوی شهادت کنیم و برای آرزوی شهادت اشک بریزیم؛ بعضی از ما توان اینهمه ظرفیت بالای معنوی را نداریم، همینقدر که مردم ما اگر در حد و اندازه شهید حججی و شهیدان مدافع حرم نیستند، ولی برای شهدای مدافع حرم احترام میگزارند، کافی است.» صدای تکبیر مردم در میان سخنارنی وقتی بلندتر شد که پناهیان گفت: «این مردم از خون حججی نمیگذرند و انتقام این خون را با نابودی داعش تمام نخواهد بود و انتقام خون حججی تنها با نابودی اسرائیل فراهم میشود.»
* ساعت حدود ده و نیم بود که ماشین حامل پیکر مطهر شهید حججی به سمت خیابان 17 شهریور حرکت کرد و تشییع پیکر به سمت میدان شهدا آغاز شد. بخشی از مردم پس از اتمام مراسم سخنرانی و مداحی روانه خانههایشان شدند اما بخشی دیگر با آغاز تشییع پیکر مطهر تازه به جمع باشکوه تهرانیهای مشایعت کننده اضافه شدند.
* ازدحام زیاد و هجوم موج جمعیت مشتاق برای تشییع این شهید مدافع حرم همه را ناخودآگاه به یاد خاطره تشییع سخت اما باشکوه غواصان شهید دست بسته دفاع مقدس میانداخت که دو سال پیش در میدان بهارستان آغاز شد و 5 ساعت به طول انجامید. گاهی آنقدر تشنگی، گرما و فشار جمعیت آزار دهنده میشد که مردم با صدای بلند یاد شهدای منا را زنده میکردند که در ازدحام مکه جان دادند.
* جمعیت یک صدا در خیابان 17 شهریور همراه با مداح شعار میداد و «لبیک یا حسین(ع)» و «لبیک یا زینب(س)» سر میداد. وقتی جمعیت جلوتر رفت. ازدحام باعث شد صدای بلندگوها و صدای شعار راهنمای جمع از جمعیت دور شود. اما مردم منتظر او نماندند و خودشان خودجوش جمعیت را رهبری کرده و شعار میدادند. شعارهای خودجوش مردم هم رنگ و بوی شعارهای انقلابی را داشت. آنها شعارهایی از قبیل: «این همه لشکر آمده، به عشق رهبر آماده»، «ما اهل کوفه نیستیم ، علی تنها بماند»، «مرگ بر آمریکا، مرگ بر سعودی»، «مرگ بر فتنهگر» و «حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست»
*برخی از مردم بر روی پشت بامهای خانه شان ایستاده و همراه با جمعیت خیابان 17 شهریور شعار میدادند و سینه میزدند. حضور عکاسان و فیلمبرداران نیز بر روی این پشت بامةا و تیرهای چراغ برق نشان از تلاش مضاعفشان برای ثبت این لحظهها میداد.
* مردم زیادی دوربین و موبایل به دست از سیل جمعیت فیلم میگرفتند. از صدای تکبیرها و پرچمها. همه یک تصویرساز خودجوش شده بودند تا برای آلبوم شخصیشان هم که شده چند فریم از این حماسه بینظیر را ثبت کنند.
* رزمندگان و خانواده شهدای افغانستانی لشکر فاطمیون با لباس رزمندگان این لشکر و پرچمهای زردرنگ فاطمیون که برخی از آنها منقش به شعار «لبیک یا زینب(س)» شده بود در یک سوی خیابان و رزمندگان پاکستانی تیپ زینبیون با پرچمهای منقش به نام زینبیون نیز در سوی دیگر کنار سایر مردم در مراسم تشییع پیکر مطهر این شهید مدافع حرم حضور داشتند. برخی از این برادران افغانستانی و پاکستانی تصاویر شهدای خود را نیز در دست گرفته و یادشان را در کنار همرزمش زنده کردند.
* آفتاب تندی بر روی صورت مردم میتابید و تیزی این آفتاب خیلیها را بیطاقت کرده بود. هرچند ایستگاههای صلواتی بین راه به توزیع آب مشغول بودند، اما تعداد مردم بیشتر از آن بود که رسیدگیها جوابگوی همه باشد. در این میان مردم ساکن خیابان 17 شهریور و کارمندان اداراتی که در این یخابان قرار داشتند سعی میکردند به هر وسیله به مردم کمک کنند تا سختی تحمل گرما برایشان کمتر شود. تعداد زنانی که روی پشت بام ها شلنگ اب باز کرده و بر روی مردم اب میپاشیدند تا از حرارت بدن آنها بکاهند، کم نبود. پیرمردی هم شیشههای کوچک نوشابه را پر از اب خنگ کرده و میان مردم توزیع میکرد. یکی از کسبه نیز کلمن آب مغازهاش را میان جمیعت آورد تا چند نفری را سیراب کند.
* با پاهایی برهنه بر روی سنگفرش خیابان 17 شهریور در حرکت بود و همراه با سایر مردم شعار میداد. جورابهایش خیس و گِلی شده بودند. میگفت: «در همهمه میدان امام حسین(ع) کفشهایم میان جمعیت جا ماند.» و بعد با لبخندی ادامه میدهد: «شاید توفیق بر این بوده که با پای برهنه در تشییع شهید شرکت کنم. خدا چه میداند شاید اینطوری قبولتر باشد.» البته تنها او نبود که در این ازدحام کفشش را گم کرده بود، ضمنا برخی هم لابلای جمعیت مصدوم شده بودند و...
* گروه سرود «سلام مدافع حرم» با اجرای این سرود در مسیر تشییع پیکر مطهر شهید محسن حججی در انتهای خیابان 17 شهریور منتهی به میدان شهدا، به فضای حماسی این مراسم افزوده بود. نوای این سرود برای همه اشنا بود. آنقدر که جمعیت یک صدا زمزمه میکرد: «سلام عزیز پر پرم، سلام یل دلاورم، سلام مدافع حرم...»
* ساعت 12 بود که ماشین حامل پیکر مطهر شهید به میدان شهدا رسید. اما بیش از نیم ساعت طول کشید تا سیل عظیم جمعیت تشییع کننده به این میدان برسند. کم کم مردم پراکنده شدند و پیکر شهید محسن حججی برای انتقال به اصفهان آماده شد. پیکر مطهر شهید جهت انجام مراسم وداع، تشییع و تدفین در شهرستان نجف آباد استان اصفهان که زادگاه شهید و محل سکونت خانواده اوست با هواپیما به اصفهان منتقل شد. حالا حماسه مردم اصفهان در میدان امام(ره) این شهر در انتظار پیکر شهید نشسته است. پیکر مطهر شهید فردا پنج شنبه 6 مهرماه 96 در شهرستان نجف اباد به خاک سپرده میشود.
شهید محسن حججی یکی از نیروهای لشکر زرهی 8 نجف اشرف و از نیروهای فعال مؤسسه شهید احمد کاظمی بود. او اهل اصفهان و 25ساله بود که در منطقه مرزی عراق و سوریه طی یورش داعش، اسیر و دو روز بعد از اسارت همچون سالار شهید اباعبدالله الحسین علیه السلام به درجه رفیع شهادت نائل شد. از این شهید بزرگوار یک فرزند دوساله به یادگار مانده است.
انتهای پیام/