تئاتر مقاومت و لزوم حضور نیروهای تازهنفس و خلاق
آنچه سازمان بسیج هنرمندان درباره جشنواره مقاومت باید بدان توجه کند، نرفتن در دام واژگان است. واژه بینالمللی به نظر میتواند همانند تغییر مربی یک تیم فوتبال، ایجاد شک کند و جشنواره را از چشم عموم بیاندازد.
باشگاه خبرنگاران پویا - محسن لطیفی
آنچه نهادهایی چون بسیج در عرصه فرهنگی – برخلاف دیگر عرصهها – از آن رنج برده است، فقدان نیروی انسانی پرانرژی برای پیشبرد اهداف فکری و اندیشهای بوده که تنها راهکارش در فرهنگ و هنر تعبیه شده است. از این رو در راستای کادرسازی کوروش زارعی به همراه سیاستگذاران سازمان بسیج هنرمندان جشنواره دوازدهم بسیج را با رویکردی آموزشی آغاز کردند. آنان برخی از مدرسان تئاتر را گرد آوردند تا متقاضیان را در نوشتار و کارگردانی راهنمایی کنند و نتیجه کار این روزها در بندرعباس روی صحنه رفته است.
البته نباید از این مسئله غافل شد که اساتید راهنمای این جشنواره اغلب بدون هیچ طرح درسی به آموزش پرداخته اند و گاهی حتی با دیدن نمایشها و برخی دیالوگها میتوان فهمید که استاد راهنمای اثر که بوده؛ چرا که گویی کاملاً سلیقه این افراد مدنظر نمایشنامهنویسان بوده است و این خود میتواند تجربه ای برای زارعی باشد که در دوره بعدی این جشنواره با طرح درسی مشخص جشنواره را پیش برد.
با نگاهی به آثار به نظر میرسد هنرمند با بدیهی دانستن آنکه بسیج به عنوان یک نهاد ساختارمند و واجد یک فکر جاری از چه خوشش میآید، به سراغ موضوعات رفته است؛ اما در جهات محتواپسندی نهادی چون بسیج، نتوانسته اثر خود را محتوامند پیش برد. هنرمندان آماتور بسیجی در گام نخست موفق شدهاند اثر خود را در سروشکلی عرضه کنند که بتوان به آنها تئاتر گفت. این مهم نیز شاید برآمده از همان راهنماییهای اساتید باشد که بتوان شاکله دراماتیکی برای ایدهها پدید آورد.
در کنار این موضوعات البته این روزها در هرمزگان زمزمه هفتدمین جشنواره بین المللی تئاتر مقاومت شنیده میشود که باید همین ابتدا بگوییم اگر قرار است این جشنواره مانند حداقل سه دوره قبلیش برگزار شود، نشود بهتر است و البته آیا اکنون که سازمان بسیج هنرمندان در حال برگزاری دوازدهمین جشنواره سراسری تئاتر بسیج است، آیا میتوان گفت که این سازمان درباره جشنواره تئاتر مقاومت نیز چنین نگاهی دارد؟
کافی است نگاهی به دورههای گذشته داشته باشیم که بیش از آنکه متولیان به فکر محصول موردپسند مخاطب باشند، در پی پر کردن جدول جشنواره بودهاند. در آستانه برگزاریش دست به دامان هنرمندان شاخص شدهاند تا عریضه جشنواره خالی نباشد و نمونه قابلملاحظه دوره آخر است که در نهایت هم جوایز میان همان آثار سفارشی تقسیم شد. نتیجه کار هم جالب توجه بود. متولی اصلی جشنواره حتی در اختتامیه حضور نداشت و فضا نیز شبیه بیشتر جشنوارههای اخیر بدون مخاطب عمده دنبال شد. اسمها نتوانست توجه مخاطبان واقعی – نه رسانههای جمعی – را جلب کند. علت در چه بود؟
آنچه سازمان بسیج هنرمندان درباره جشنواره مقاومت باید بدان توجه کند، نرفتن در دام واژگان است. واژه بینالمللی به نظر میتواند همانند تغییر مربی یک تیم فوتبال، ایجاد شک کند و جشنواره را در چشم عموم بیاندازد. واقعیت آن است که چنین امری چندان کارساز نیست؛ چرا که در تهران جشنوارههای بینالمللی دیگری نیز برگزار میشود که از گعدههای همان اهالی جشنواره، مخاطبش فراتر نمیرود.
به هر حال طبق گفته مسئولان این سازمان قرار است فراخوان جشنواره بین المللی تئاتر مقاومت در اسفند ماه منتشر شود؛ اما آیا واقعاً جشنواره تئاتر مقاومت میخواهد بینالمللی برگزار شود و یا اینکه این تنها اسمی برای بزرگنمایی یک اتفاق است؟ آیا قرار است دوباره آدمهای قدیمی و خسته بازگردند و یا اینکه نیروهای تازهنفس آزموده شده این بار به میدان میآیند؟ نیروهایی که خودشان کف ماجرا هستند و با اعتبار شخصی آنان نیز میتوان بسیار از کمکاریهای سالهای گذشته تئاتر مقاومت را جبران کرد. آیا رئیس سازمان بسیج هنرمندان واقعاً آن طور که در رسانهها عنوان شده به تئاتر و نیروهای تازه نفس اهمیت میدهد؟
آنچه تا به اکنون مشخص است، غلامرضا منتظری چشماندازی متفاوت با آنچه درباره این گونه جشنوارهها فرض میشود، دارد. او در اختتامیه جشنواره تئاتر بسیج گفت «نباید دیگر فصلهای دفاع مقدس نادیده گرفته شود. نباید کاری کرد وقت نسل جدید نام بسیج و دفاع مقدس را میشنود برایش غم و غصه تداعی شود. امروز زمینه ترکخورده عطش طنز دارد و بسیج نباید از عرصه طنز سالم حذر کند. اگر توجه نکنیم این نیاز را آبی مسموم پر خواهد کرد.»
این گفته میتواند چشماندازی برای جشنوارهای باشد که برچسبها مانع از رشدش شده است. میتوان آن را فرصتی برای نیل به رویکردهای تازه دانست.
انتهای پیام/