مسافرآستانه: قهرمانان به حال خودشان رها میشوند؛ جمشید هاشمپور را اذیت کردند/ زارعی: امام ما قهرمان بود
حسین مسافرآستانه بر این باور است در سیستم فرهنگی کشور از هنرمندان مراقبت نمیشود و برخلاف کشورهای دیگر، ستاره هنری به حال خود رها میشود تا قهرمان نشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، دوازدهمین جشنواره تئاتر بسیج این روزها در بندرعباس در حال برگزاری است. جشنوارهای که در یازده دوره خود حسین مسافرآستانه را بر مسند دبیری خود دیده است، این روزها با هدایت کوروش زارعی آغاز شده است. از آنجا که حسین مسافرآستانه از اعضای شورای سیاستگذاری این جشنواره است، درباره وضعیت تئاتر بسیج از او و کوروش زارعی در میزگردی دعوت به عمل آمده است تا به آسیبشناسی، فقدانها و ظرفیتهای آن بپردازیم.
مسافرآستانه که در این سالها مسئولیتهای متعددی در دستگاههای فرهنگی کشور داشته است از حذف قهرمان در سینما و تئاتر ایران میگوید. او همچنین از برخی خودرأییها و خودسریها در باب نمایشهای دفاعمقدسی، نامهربانی با نویسندگانی چون علیرضا نادری و قائله نمایش «خنکای ختم خاطره» سخن گفته است.
آنچه میخوانید مشروح صحبتهای این هنرمندان در این میزگرد است.
***
تسنیم: تئاتر بسیج در جشنواره اخیر چه عملکردی میتواند داشته باشد تا مشارکت مردمی را بیشتر کند؟
زارعی: یکی از کارهایی که امسال در سیاست برگزاری جشنواره انجام دادیم، این بوده گروهها پیش از حضور در جشنواره ما باید اجرای عمومی داشته باشند. پس از اجرای عمومی و زمانی که مردم اجراها را ببینند، این گروهها میتوانند در جشنواره شرکت کنند. مشخص نیست پس از جشنواره هم اجرای عمومی داشته باشند و مردم آثار اینها را ببینند یا نبینند؛ اما وقتی که شما گروه را موظف میکنید قبل از حضور در جشنواره تئاتر بسیج، حتماً اجرای عمومی داشته باشند، هم مردم و هم هنرمند از کار بهرهمند میشوند؛ مردم از اینکه تئاتر رفتهاند و هنرمندان از این که بازخورد کارشان را میبینند و اشکالات کارشان را میفهمند. این اتفاق نمیافتد که بسیج پول بدهد و بیتالمال مصرف کند بعد بیاید در حد یک جشنواره تمام بشود و برود. مردم میآیند استفاده میکنند، مردم این نمایش را میبینند، اینها در واقع میتواند به بالندگی تئاتر بسیج کمک کند. روی موضوعاتی کار میکنیم که مبتلا به مردم است، مبتلا به جامعه است، نه دست به مسائلی بزنیم که پرداختن به آن یا نپرداختن به آن هیچ توفیری نمیکند.
مردم در تئاتر ما دیده نمیشوند، یعنی ما تئاتر را برای مخاطب اجرا نمیکنیم
اینها باید موضوعات و مسائلی را رصد کنند که جامعه، نظام و انقلاب نیاز دارد تا مردم را ببینید. مردم در تئاتر ما دیده نمیشوند، یعنی ما تئاتر را برای مخاطب اجرا نمیکنیم؛ اما اگر مخاطب را در اجراهایمان و در تولیداتمان نبینیم هیچ اتفاقی نمیافتد. آن توسعه فرهنگی و رشد فرهنگی اتفاق نمیافتد.
مسافرآستانه: اضافه میکنم، این تولیدی که ایشان صحبت میکنند که مردم از آن بهرهمند میشوند در این جشنواره به حال خودش رها نمیشود. این تولید از بدو نوشتن تا تمرین تا اجرا، نظارت میشود و با یک کارشناس خبره، به عنوان استاد راهنما در کنار آنها حضور دارد که آن مقبولیت حداقلی را برای مردم ایجاد کنیم، یعنی از حقوق مردم برای وقتی که صرف میکنند، برای دیدن کارها حفاظت میشود. کیفیت کارها را با حضور یک کارشناس، با حضور یک آدم باتجربه تضمین میکنیم. آن وقت به آنها میگوییم باید اجرای عمومی بروید و بعد از اجرای عمومی است که انتخاب میشوند تا در جشنواره حضور پیدا کنند یا نکنند؛ ولی آن محصول همین گونه به حال خودش رها نشده که هر کسی هر چه تولید کرده بیرون ببرد و مردم دیگر از دیدن تئاتر بدشان بیاید، یعنی آن حداقل استاندارد با نظارت کامل در پروسه تولید ما جزء برنامهمان داریم.
تسنیم: اجرای عمومی میروند؟ خروجی آن چه بوده؟ یعنی برآیند خودتان از آن اجراها چه بوده و چه نتیجهای گرفتید؟ چون برای اولین بار بوده و یک آزمایشگاه بوده. نتیجه این آزمایش چه بوده؟
زارعی: بله، اجرای عمومی تمام شده است. همانطور که شما فرمودید این طرح، طرح مبتکرانه و نویی است که در شکل کارکرد جشنوارهای ما و خود ما هم باید این کارها را ببینیم و ببینیم چقدر موفق بودیم و نبودیم؛ ولی همانطور که آقای مسافر فرمود بر کیفیت تولیدات ما تأثیر خواهد گذاشت، یعنی ما تولید را رها نکردیم. قطعاً در این جلساتی که با هیئت انتخاب داشتیم متوجه شدیم که چقدر توانستیم موفق باشیم یا نباشیم. ما به دلیل کمبود بودجه قرار بود چنین کنیم، این را گفته بودیم و در فراخوان هم اعلام کردیم. کارها که تولید میشوند قبل از اجرا، ما باز کارشناس کارگردانی و نیروی خبره کارگردانی قبل از اجرا بفرستیم بالای سر کارها که کارها به لحاظ اجرایی هم سروسامان خوبی پیدا بکند؛ اما به دلیل مشکلات اقتصادی و بودجه نتوانستیم این قولمان را محقق کنیم.
اما برای حضور در جشنواره سراسری هم برای بخش خیابانی، هم برای بخش صحنهای کارشناس اعزام خواهیم کرد که 3 یا 4 روز در استانها با گروهها کار کنند و بتوانند در کیفیت کارها تأثیر داشته باشند؛ چون آن کار گستردهای بود. باید برای نزدیک به 100 نمایش نیروهای مختلفی را میفرستادیم، هزینهاش بالا بود، این قول را از همینجا میدهیم جزء برنامههای کاریمان است که این کار را برای کارهای راه یافته انجام بدهیم که بتوانیم کیفیت کارها را ارتقا بدهیم که به قول آقای مسافرآستانه وقتی نمایشی اجرا میشود مخاطب دلزده از تئاتر نشود. اینها همه منوط به این است که ما بنشینیم و با هیئت انتخاب این صحبتها را داشته باشیم و بگوییم این راهی که ما رفتیم چقدر خطا بوده و طوری بوده که ما هر مرحله نشستیم و گفتگو کردیم.
مثلاً با بازخوانها نشستیم، صحبت کردیم آنها راهکارهایشان را به ما گفتند و معایبمان را پیدا کردیم و امسال سالی است که ما معایبمان را پیدا کنیم و فهمیم کجا مشکل داریم و مشکلاتمان را برای دورهها و سالهای بعد مرتفع کنیم.
مسافرآستانه: این طرح یک طرح آزمایشی نیست. این طرح کارشناسی شده است و به هدفمندیش کاملاً پرداخته شده است، آزمایشی یعنی اینکه شما بگویید اینکه یک کاری بکنم ببینم چه میشود.
تسنیم: منظور من این است که یک مدل ایجاد شده با کارشناسی خروجی است؟
مسافرآستانه: اصلاً تجربه دورههای برگزار شده و مطالعه آن دورهها توسط اعضای انجمن که خودشان همه از صاحباننامها تئاتر هستند، اینها طی جلساتی بسیار بسیار متعددی نشستند، بحث کردند، جزئیات دیده شده، بارها نمونههای کوچکی از اینها اجرا شده است و به یک نتیجه قطعی دست پیدا کرده است که باید اینگونه برگزار شود.
تسنیم: چیزی که در حرفهای آقای زراعی بود و برایم مهم است غیر از اجراها و مخاطب، یک چیزی که برای شما مهم است کارشناسانی هستند که قرار است بالای سر این کار باشند، لیست را نگاه میکردم به غیر از آقای تشکری که از مشهد هستند همه از تهران هستند. چشمانداز شما از اینکه کارشناس استانی داشته باشید چیست؟
من معتقد به بچههای شهرستانی هستم. من یا آقای مسافر مگر بچه کجا هستیم؟
زارعی: آقای ناصربخت از استان البرز هستند، حسین فداحسین از قم هستند، آقای محمدرضا آزاد از قم هستند. ما در حوزه هنری هم داریم این کار را میکنیم. من معتقد به بچههای شهرستانی هستم. من یا آقای مسافر مگر بچه کجا هستیم؟ همه ما شهرستانی هستیم حالا درست است که ساکن تهران هستیم، همه عضو بسیج هستند، همه بچههای بسیجی هستند، یک نفر مانند حسین فداحسین، محمدرضا آزاد، ما سعی کردیم از شهرستانها استفاده کنیم. از هنرمندان نخبهای که در شهرستانها هستند استفاده بکنیم و به کار بگیریم.
تسنیم: باید بیشتر بشود الان روی نمایشنامهنویسان خیلی سرمایهگذاری کردید. اگر بخشهای دیگر لق بزند، چه؟
زارعی: جمشید خانیان که داور بخش نمایشنامهنویسی در اصفهان زندگی میکند و هنرمند بخش نمایشنامهنویسی ماست، یعنی ما رصد میکنیم که بتوانیم بهره ببریم. من در حوزه هنری هم دارم این کار را انجام میدهم. الان در بخش بچههای مسجد نیروهایی که ما میخواهیم بفرستیم بالای سر کارها، مسئولین واحدهای نمایش استانها، آدمهای کاربلد و اجرایی هستند و کارگردان هستند. آنها را میگوییم و هزینه هم کمتر صرف میشود، در واقع ما داریم کار بهرهوری و کادرسازی انجام میدهیم، میگوییم مثلاً آقای مسافرآستانه مدیر مرکز هنرهای نمایشی مثلاً کرمان، شما بروید بالای سر کار بچهها مسجد گیلان، گیلان شما بروید شیراز، شیراز شما بروید اصفهان، ما این کار را انجام میدهیم و هم تعامل ایجاد کنیم، هم کادرسازی ایجاد کنیم و هم استانها نگویند همه چیز در تهران است.
ما این را در بسیج شروع کردیم، در حوزه هنری، در مرکز نمایشهای حوزه هنری هم داریم پیگیری میکنیم که به شکل گستردهتر انجام بدهیم و تلاشمان این است که این اتفاق فراگیر و ملی اتفاق بیفتد. حالا در بخش نمایشنامهنویسی همه نخبهها در تهران هستند، ما مانند فداییحسین و سعید تشکری خیلی کم در استانها داریم؛ حتی ما داریم پا را فراتر میگذاریم که بتوانیم از سالهای آینده روی نیروهای جوان هم تأکید کنیم، یعنی کمتر سراغ باتجربهها برویم. جایی سراغ باتجربهها برویم که به آنها نیاز داریم. اگر میبینیم یک نیروی جوانی، در استان سیستان و بلوچستان است، کارش خوب است و تحصیلاتش هم دارد به آن هم میدان بدهیم، به آن فرصت آزمون و خطا بدهیم که آن هم رشد بکند و در محاق باقی نماند و از بین نرود. اما اگر به او بدهیم، او هم خودش را به روز میکند، اهل مطالعه میکند و سعی میکند سطح کار علمیاش را بالا ببرد، چون میفهمد یک نفر در مرکز دارد به او توجه میکند و امکان دارد یک جا به عنوان کارشناس آموزشی، داور و غیره از او استفاده بکنیم، این جزء برنامههای ما است و ما در جشنواره هم این کار را انجام دادیم.
تسنیم: درباره بخش بچههای مسجد هم توضیحاتی بدهید.
زارعی: این بخشی بود که در آخرین جلسه شورای سیاستگذاری دوازدهمین جشنواره بسیج بررسی کردیم. به هر حال ما جریان بچههای مسجد در حوزۀ هنری را آغاز کردیم. داریم کار را جلو میبریم و بسیج را هم مشارکت دادیم یعنی فکر میکنم که اهدافمان هم یکی است، یعنی بسیج و حوزه در بخش تئاتر مساجد و بچههای مسجد در واقع اهداف مشترکی دارند. لذا پیشنهاد شورای سیاستگذاری بود اکنون که جریان بچههای مسجد فراگیر میشود در دوازدهمین جشنواره سراسری تئاتر بسیج ما بخش بچههای مسجد را هم داشته باشیم. ما پنج نمایش در دوازدهمین جشنواره سراسری تئاتر بسیج بخش مساجد را هم داریم که قرار است که این نمایشها در مساجد شهر بندرعباس اجرا بشود. در طول جشنواره و به شکل غیررقابتی. بخش ویژه جشنواره است، حتی بخش بچههای مسجد و بخش خیابانی مانند دوره قبل فقط قرار نیست در بندرعباس اجرا شود. ما به شهرهای استان هرمزگان، گروهها را اعزام خواهیم کرد. در راستای مردمی کردن، در راستای اینکه نقاط محروم استان هرمزگان استان را درگیر جشنواره خواهیم کرد. شاید تئاتر ندیدهاند، به آنجا هم سفر کنیم، اجرا کنیم، مردم را درگیر کنیم.
مسافرآستانه: چند واژه به نظرم در این دوره مبارک است: کورش زارعی، حوزه هنری، بسیج، بندرعباس. من در دورههای مختلف مدیریتیم یکی از سیاستهای همیشگیم ایجاد پیوند میان مراکز مدعی تئاتر بود. خیلی هم تلاش کردم، عموماً با همۀ مِنّتی که روی من گذاشتند و همه لطفی که به من داشتند، عموماً هم در عمل تن درندادند، حوزه هنری را حتی وقتی برای افتتاحیه و اختتامیه دعوت میکردیم یا با اکراه میآمدندیا نمیآمدند با اینکه میدانستند یک جریان متعهدانهای است؛ اما به دلیل اینکه دم به تله ندهند و مشارکت نکنند و مسئولیتی برای آنها ایجاد نشود، پرهیز میکردند. مثلا میگفتند ما خودمان جشنواره داریم، یعنی دیگر توجیه مثبتشان این بود. امسال قلباً آنقدر خوشحالم، کورش زارعی پیوند خوبی بین بسیج و حوزه هنری ایجاد کرده است و از امکانات هر دو راستای هدف مشترک آنها دارد بهرهمند میشود.
تسنیم: آیا مهدی شفیعی هم پای کار آمده است؟
زارعی: بله واقعاً یعنی مرکز هنرهای نمایشی هم، آن هم به خاطر رفاقت شخصی است، در جلسه شورای سیاستگذاری هم بود، یعنی مرکز هنری نمایشی الان پای کار است، حوزه هنری پای کار است، سازمان بسیج هنرمندان که برگزارکننده است و انتخاب شهر که کورش یک سابقه دیرینی در آنجا دارد. تمام مدیران و مسئولان از استاندارد همه پای این کار کشانده، انتخاب خیلی خوبی است.
تسنیم: من یادم است پارسال یک سفری آنجا داشتم، دیدم چقدر این استان میتواند محفل فرهنگی باشد و نیست، چقدر آدمها آنجا علاقهمند هستند به حوزه فرهنگ و چقدر میشود از این دیرینههای فرهنگی آنجا استفاده کرد برای خود خوراک دادن به موضوعات فرهنگی، آنجا کارها ارتباط بومی دارد با فضا؟
زارعی: بچههای آنها کار میکنند، کارهای آیینی میکنند، من جا دارد اینجا تشکر کنم از آقای دکتر جادری استاندار هرمزگان، آقای اکرمی معاون سیاسی ـ امنیتیشان، شهردار آنجا همه هم بسیجی هستند، همه بچه جبهه و جنگ هستند.
تسنیم: من تعجب میکنم استاندار چگونه وارد همکاری شده است.
زارعی: استاندار در بندرعباس تئاتر میبیند، خودش و خانوادهاش. من خودم سه سال پیش اردیبهشت تئاتر دعوت شدم به بندرعباس، آقای جادری با خانمش در مراسم حضور پیدا کردند و از برگزیدگان تجلیل کردند و به آنان جایزه دادند، نمایشها را میروند و میبینند، علاقهمند هستند و مجموعهای که الان در استان هرمزگان هستند اعم از استاندار، شهردار، معاونان و حوزه هنری، ارشاد همه آنها هم رزمنده بودند، بسیجی بودند در جنگ حضور داشتند هم فرهنگی هستند و هم علاقهمندند، لذا استان را الحمدلله بسیج کردند.
تسنیم: جشنواره به نام بندرعباس است؟
مسافرآستانه: اصلاً جشنواره را به نام آن شهر میشناسند. میگویند جشنواره همدان، جشنواره بندرعباس، جشنواره کن، دیگر این خلاصه میشود در آغاز بود جشنواره هنرهای نمایشی، مردمیِ خیابانی فلان مریوان، الان میگویند جشنواره تئاتر مریوان. جشنواره اگر در بندرعباس نهادینه شود، فضای بندرعباس همینطور که الان است، این فضای دلسوزانه فرهنگی میان مسئولین پابرجا میماند؛ چون مردم همراه هستند در این تردیدی نیست. اما اگر اِعمال سلیقه مسئولین به وجود آید و خدایی نکرده با رفتن این مسئولین خلاف این جهت رخ دهد، وضعیت دگرگون میشود. بهتر است که این جشنواره برای همیشه، بخش ملیاش، در بندرعباس برای همیشه به نام بندرعباس باشد. چون حضور یک جشنواره دائمی در یک شهر خودش یک امتیاز بزرگ فرهنگی است. اگر مسئولین آن شهر این را مواهب خودش بپذیرند خیلی خوب است که این جشنواره در بندرعباس دائمی شود و تعمیم پیدا کند به تمام استان.
یک تفاهمنامه درازمدت چندین ساله امضا میشود که این جشنواره برای آنها بشود
اگر در سالهای آینده با برنامهریزی بهتری بشود جشنواره را برگزار کرد کل این استان میتواند شاهد برگزاری این جشنواره باشد. بخشی از خیابانها درگیر این جشنواره شوند. اصلاً مردم به عنوان یک اتفاق فرهنگی بسیار شایسته و ارزشمند با آن پیوند برقرار بکنند. چون این تئاترهای آیینی ما جدای از موسیقیاش نیست، موسیقی و تئاتر در هم تلفیق هستند. در کارهای آیینی به ویژه خود سلیقه تئاتر بندرعباس هم تئاتر آیینی است، یعنی اگر این اتفاق بیفتد، آنجا نهادینه بشود یا مسئولین استانداری صحبت بشود، یک تفاهمنامه درازمدت چندین ساله امضا میشود که این جشنواره بشود برای آنها و اصلاً یک امتیاز بزرگی برای شهر است، یک مشارکتی صورت بگیرد آسانتر هم میشود.
زارعی: بندرعباس یک شهر تجاری پر از شرکتهای تجاریِ بینالمللی است، این پتانسیلی است که به این قضیه کمک میکند، ضمن اینکه بندرعباس از دیرباز یک جبهۀ دفاعی بوده، شما حساب بکنید زمان پرتغالیها و انگلیسیها که همیشه با استعمار درگیر بودند. همیشه مورد تهاجم استعمارگران بوده و مردم مبارزه کردند. پرتغالیها در هرمز استقرار پیدا کردند و مردم پرتغالیها را از آنجا بیرون کردند.
مبارزه با استعمار بخش فراموششدۀ تاریخ بندرعباس است
مسافرآستانه: بخش فراموششدۀ تاریخ بندرعباس است، اگر این جشنواره آنجا دائمی شود میتواند یک بخش تاریخ پرافتخارِ مبارزاتِ مردمی در بندرعباس هم جزء بخشهای جشنواره باشد و خودش تولید آثار بسیار زیادی را به همراه خواهد داشت.
زارعی: و چقدر میتواند در جنبۀ ملی ما و ارزشی و دفاعی کشور ما تأثیرگذار باشد.
تسنیم: در این چند مدت گذشته که سال 2016 تمام شده و وارد سال 2017 لیستهای مختلفی میآید درباره مسائل مختلف فرهنگی هنری کشورهای غربی، لیست 10 فیلم برتر هالیوود که بالاترین فروش را داشتند آمده است، موضوع 5 فیلم وحدت ملی بوده، جنگیدن با دشمن بوده، فیلمهایی که هالیوود ساخته که احتمالاً Broadway همان روال را داشته چون اینها همراه هم حرکت میکنند این است که فیلمهایی با موضوع وحدت ملی و مسائل خودشان، جنگ ستارگان بوده، کاپیتان آمریکا بوده، از آن 5 فیلم موضوعش دفاع ملی و مبارزه با دشمن فرضی، دشمنها، دشمنان خیلی بزرگی هستند، نیروهای فرازمینی هستند و غیره و فیلمها پرفروش هستند، در بِرادوی هم چیزی فراتر از این نیست یعنی آنجا هم برنامه همین است که این چیزها را تزریق کنند، پس سوال این است که ضعف ما اینجا چیست که ما این مسائلی را که میخواهیم بررسی کنیم مخاطب هزینه نمیکند که بیاید آن را ببیند؟ مثلا نمونهاش یتیمخانه ایران است چقدر محتوا مهم است در مورد استکبارستیزی اتفاق تاریخی که در این کشور اتفاق افتاده و مغفول مانده، آقای طالبی رفته است این را بررسی کرده ولی وقتی مخاطب را میخواهیم پای کار بیاوریم دچار ضعف هستیم؟ یعنی نمیتوانیم مخاطب را راضی کنیم که شما بیایید هزینه کنید و این فیلم را ببینید؟ علتش چیست؟
فرهنگ دفاعی در هر کشوری برای هر ملتی ارزشمند است
مسافرآستانه: علتش را باید موشکافانه بررسی کرد؛ ولی همین قدر بگویم که علتش موضوعش نیست. دلایل دیگری دارد که در جو سیاسی که دامن زده به این قضیه و گارد ایجاد کرده است وگرنه این نیست که مردم با چنین موضوعاتی در ایران مسئه دارند. اولاً ما این رویکردها را باید تبلیغ کنیم. بین خود هنرمندانمان، اهمیت این مسئله در همه جای دنیا اثباتشده است، فرهنگ دفاعی برای هر کشوری گاهی به عنوان فرهنگ مقاومت از آن نام میبریم، دفاع مقدس، فرهنگ مقاومت یا فرهنگ دفاعی برای هر ملتی ارزشمند است، ملت ایران این را عملاً ثابت کرده است در همه برههها ثابت کرده است، دلیل نوع عملکرد غلط تبلیغات غلطی که به ضدتبلیغ ختم شده است، این فضاسازی غلط در واقع باعث شده است که مردم گارد داشته باشند وگرنه نسبت به اصل موضوع گارد ندارند.
تسنیم: فکر کنم بیشتر در تهران باشد یا در استانها؟
ما در محاق یک نوع تئاتر ماندیم و از آن کار کسی دیگر حمایت نمیکند
مسافرآستانه: در استانها هم اینطور نیست، در تهران هم به دلیل رخدادهای سیاسیِ تأثیرگذار سالهای اخیر بوده، تهران تعیینکننده است، میبایست به این فکر شود، خیلی مهم است. به دلیل اینکه روی یک اصولی ایستادیم، روی موضوعاتی پافشاری کردیم نه اینکه کارهای دیگر را بلد نبودیم که از خیلی افراد دیگر بهتر بلد بودیم، گاهی نشان دادیم که اینطور هم بلد هستیم کار بکنیم؛ ولی به دلیل اصول اعتقادی که به آن پایبند بودیم، به دلیل تعهدی که نسبت به انقلاب در خودمان حس میکردیم، ما در محاق یک نوع ماندیم و از آن کار کسی دیگر حمایت نمیکند. یکی از دلایلی که دوستان از پشت فرمان گفتند دیگر کاری نمیکنیم خودتان هر کاری دوست دارید بکنید، به دلیل اینکه فکر کردند من چیزی بلد نیستم، اینها غیرمذهبی بلد نیستند کار کنند؛ ولی ثابت کردیم که میتوانیم.
گفتند اینها غیرمذهبی بلد نیستند کار کنند؛ ولی ثابت کردیم که میتوانیم
زارعی: البته الان یک آدم کاربلدی مانند ابراهیم حاتمیکیا این انگیزه را پُرش کرده، ما مردم داستانمحوری هستیم، قصه و داستان نداریم که خوب روایت بکنیم، اگر در کارهای جنگیمان قصه خوب داشته باشیم و خوب آن قصه و داستان را روایت بکنیم فروش میکنیم دلیل اینکه آنها موفق هستند آن روایت، آن قصه، آن قهرمانپروری، ما قهرمانپروری نداریم.
تسنیم: چرا نداریم؟
زارعی: چون ضعفمان است دیگر، ضعف ساختار ماست دیگر، ما اگر این ضعف ساختاریمان را درست کنیم در سینما و تئاتر...
مسافرآستانه: موضوع این نیست که مردم پس میزنند.
تسنیم: راجع به قهرمان یک مسالهای شکل گرفت که ما اصلاً قهرمان نداریم ما شخصیتها را خاکستری ارائه بدهیم؛ ولی این هم نکات مثبت دارد و هم نکات منفی.
مسافرآستانه: از اول انقلاب تاکنون همینطور بوده.
زارعی: شما سریال رئیسعلی دلواری را یادتان است، چه کیفیتی داشت، از لحاظ کارگردانی، مردم مینشستند میدیدند، سریال کوچک جنگلی، قهرمان داشتیم، دفاعی هم بود، مردم نشستند دیدند، پرمخاطبترین کارها هم بود، تعطیل میکردند مینشستند آن را میدیدند.
تسنیم: پرفروشترین فیلم تاریخی بعد از انقلاب از لحاظ تعداد بلیط فیلم عقابها بود.
آدم متعهد برود در یک کار غیرتخصص خودش، هم به خودش لطمه میزند، هم به دیگران
مسافرآستانه: بله قهرمان داشت دیگر، کاری به موضوع خوب و بد ندارم، وقتی ما درباره هنر داریم صحبت میکنیم. اول باید آن اثر هنری باشد، همانطور که درباره مدیران داشتیم صحبت میکردیم طرف اول باید متخصص باشد بعد بگوید آدم و مدیر خوبی است، انصاف هم دارد، وگرنه آدم خوب خیلی داریم، آدم متعهدی که نماز شب میخواند؛ ولی این مناسب نیست که مدیر فرهنگی فلان جا شود، یا برود فیلم بسازد. ما متأسفانه سالهای سال این نگاه را داشتیم که آدم اگر متعهد باشد باقی چیزهایش درست است، متعهد بودن که بسیار امتیاز ویژه و درستی است؛ اما همین آدم متعهد برود در یک کار غیرتخصص خودش، هم به خودش لطمه میزند، هم به دیگران. ابتدا باید فیلمساز، فیلمساز باشد، درست ساختن را بلد باشد، ما قهرمان نه در فیلمسازی و نه به عنوان بازیگر نداریم.
مخالفت با قهرمانسازی به این دلیل بود که میگفتند قهرمانسازی برای قبل از انقلاب است
همیشه سیاست ما این بوده که این چیزها را نفی کنیم، یک مدتی پدر جمشید هاشمپور را درآوردند دیگر، گفتند دیگر به او مجوز نمیدهیم، خواهش که او بازیگر خوبی است چرا؟ به واسطه حضور او میتوانند کلی آدم بیاید در سینما چرا نه؟ بعد از 3 یا 4 سال که گفتند نه آخر هم گفتند به شرطی که موهایش را نتراشد، برای اینکه قهرمان نشود، مخالفت با قهرمانسازی به این دلیل بود که میگفتند قهرمانسازی برای قبل از انقلاب است...
زارعی: امام ما قهرمان بود.
هر سوپراستاری میآید یا یک طوری به حال خودش رها میشود، میدانید در دنیا چقدر از سوپراستارها مراقبت میکنند
مسافرآستانه: ما اتفاقاً بدون سوپراستار نمیتوانیم، هر سوپراستاری میآید یا یک طوری به حال خودش رها میشود، میدانید در دنیا چقدر از سوپراستارها مراقبت میکنند برای اینکه حفظ شوند؟ حفظ فرهنگی، اخلاقی، رسانهای، چون میدانند این آدم میتواند، ما در ایران برعکسش را شاهد هستیم.
یک کسی که هیچ ربطی به نظام هنری و فرهنگی ایران نداشته باشد، یک مقدار هم جُفتک انداخته باشد، او خودبهخود یک بُتی در بین مردم میشود، حتی اگر هنر نداشته باشد، چون ما این طرف نمیگذاریم بکند، عقده آن طرف برطرف میشود، جمع میشوند آن طرف این حمایتها را میکنند. ما همیشه با این مخالفت کردیم، نگذاشتیم هیچ خوانندهای رشد بکند، تا به یک اوجی رسید بهانه انداختیم یا رفتیم در یک مهمانی او را گرفتیم به دلیل اینکه از او مراقبت نکرده بودیم، مراقبت نکردیم نه او را هل دادیم که برود، بعد برویم او را بگیریم و روی او را کم کنیم، هنرپیشههایمان را هم همین کار را کردیم، نه زن، نه مرد ما نباید قهرمان داشته باشیم، به همین دلیل هم مردم دیگر این امید را از خودشان سلب کردند، دنبال یک قهرمانان دیگری در یک جای دیگری هستند. قهرمانان به حال خودشان رها میشوند و مراقبت نمیشوند.
آدمهای متعهد هنری را هم همین کار را کردند به حال خودشان رها کردند
یک استعداد وقتی یک جایی کشف شد، باید به حال خودش رها شود، میگویم رها شوند منظورم غرضورزانه نیست، بیتدبیری و بیبرنامگی است، من نمیگویم فقط آدمهای مثلاً لاابالیِ هنری را جذب نکردند، گفتند ولش کنید حتی برای او مزاحمت ایجاد کردند، آدمهای متعهد هنری را هم همین کار را کردند به حال خودشان رها کردند، من الان نمونه آوردم، آدمهایی که ثابت کردند پای اعتقاداتشان هستند، پای فرهنگ این نظام هستند، پای ارزشهای ایثار و شهادت ایستادند، آنها را هم به حال خودشان رها کردیم، گفتید چشمشان کور، دندهشان نرم وظیفهشان است.
زارعی: در صورتی که جاهای دیگر هزینه میکنند مراقبت میکنند، هدایت میکنند.
مسافرآستانه: من به خوب و بدش کاری ندارم سلیقهای است. بالاخره هر کدام از این سلیقهها یک بخشی از آحاد جامعه را به خودش معطوف میکند، منتها ما حق نداریم شخصی تصمیم بگیریم که من از این سلیقه خوشم نمیآید او را حذف بکنم. این کار را کردند و بهزادپور یکی از آنهاست؛ ولی به هر حال بخش مهمی از سلیقه جامعه را ارضاء میکرد، اینها را برای خودمان رها کردیم بعد آمدیم از آن طرف دُملهای چرکی دیگری ریختند بیرون گفتیم آنها را کنترل کنیم.
مشکل ما این است که تحمل همدیگر را نداریم
زارعی: مشکل ما این است که تحمل همدیگر را نداریم. اختلافسلیقه با آقای مسافر داری، این اختلاف سلیقه در رشد کمک میکند، شما اگر اختلاف سلیقه نداشته باشید رشد متوقف میشود، آستانه تحمل را بالا ببریم، گفتگو کنیم، حرف بزنیم، آستانه تحمل ما پایین است، همدیگر را نمیتوانیم تحمل بکنیم، به خاطر همین است که همافزایی نداریم، او میخواهد بگوید من این کار را کردم، دیگری این کار را کرد، اگر سه چهار ارگان با هم کمک کنند یک کاری درست انجام بدهید، برای نظام و مملکت خوب است.
مسافرآستانه: همدیگر را کوچک میکنند که خودشان را بزرگ بکنند.
تسنیم: آقای مسافر بازیگر نمایش نیما دهقان پارسال بودند، نیما را خیلی اذیت کردند به خاطر آن نمایش، نیما وقتی رفت ایرانشهر نمایش جاودانگیاش، مساله مهاجرت که در خاورمیانه دارد رخ میدهد هنوز یک تعهد فکری داشت.
زارعی: نیما دهقان سالها با کارهای دفاع مقدسی و تئاتر دفاع مقدس کارش را شروع کرد.
دو نفر مانند علیرضا نادری در نمایشنامهنویسی در هر کشوری باشند، برای آن کشور کافی است
مسافرآستانه: ما هم در سینما و هم تئاتر، کم کارهای خوب در حوزه دفاع مقدس نداریم، واقعاً آثار خوبی داریم، آثاری که هیچ چیزی از سایر موضوعات تاریخی کشور کمتر ندارند؛ ولی هرگز اطرافشان آنطور که در کارهای دیگر اطرافشان گرفته شده و بُلد کرده و بالا آمده، این کارها روی سرشان زده شده، یکی از بهترین و شاخصترین آثار «خنکای ختم و خاطره» بود، واقعاً اثری بسیار متعهدانه و بسیار دلسوزانه به دلیل اینکه یک تلنگری هم به سلیقه بعضیها میزد. به بعضیها خوششان نیامد. این باید قهرمان میشد، این اگر قهرمان میشد کمک میکرد به دیگرانی که تئاتر میخواستند. گفتند تئاتر یا باید شعاری در حوزه دفاع مقدس تولید کند. ببینید سر نیما چه کردند؟! یا علیرضا نادری را چه کردند؟! واقعاً دو نفر مانند علیرضا نادری در نمایشنامهنویسی در هر کشوری باشند، برای آن کشور کافی است.
زارعی: خود نادری بچه جنگ است سالها در جنگ بوده است.
مسافرآستانه: ولی در اثرش شما شاهد اختلافسلیقه نیستید، باید همه شعار بدهند، یک عدم آدمهای خوب کنار هم بنشینند از همدیگر تعریف بکنند، همه از ارزشها حرف بزنند، یکی باید مقابلش باشد!!! عنصر تئاتر تضاد است. اگر تضاد را از تئاتر بگیریم دیگر تئاتر نیست و دیگر درام اتفاق نمیافتد، در نمایش علیرضا نادری، دو تا موافق جنگ صحبت میکنند دو تا مخالفش، میگویند این دیالوگها چیست؟! اصلا آنها را نمیشنوند، چون این به مزاجشان خوش نمیآید.
با وجود تأیید آقارحیم باز هم «خنکای ختم و خاطره» را زدند
در خنکای ختم و خاطره من آقا رحیم (صفوی) را آوردم؛ چون آن قدر فشار از جایی که آقای زارعی میدانند از کجا، زیاد بود. آنقدر طرح توطئه زیاد بود، من هم ایستاده بودم پای کار، گفتم این باید اجرا شود، من هم تا آخر پای آن میایستم و اجازه نمیدهم هیچ کس کاری کند، از همه طرف فشار آوردند، رسید به گوش فرماندهان سپاه و این طرف و آن طرف، یک نفر به من زنگ زد و گفت قضیه چیست؟ گفت شما در جریان هستید؟ گفتم من خودم تهیهکننده آن هستم در جریان هستم چیست؟! گفتند آمدند شکایت کردند، گفتم خواهش میکنم یک وقت بگذارید من با آقا رحیم صحبت کنم یا آقا رحیم را بردارید بیاید کار را ببیند، هر کس هر چیزی در مورد این کار میگوید بیاید ببیند، با شنیدهها کسی قضاوت نکند، گفت آقا رحیم وقت ندارد نمیشود، گفتم یک کاری کنید بیاید چون مسئله حاد است. آقا رحیم آمد با 7، 8، 10 نفر، چند نفر سرهنگ، چند نفر سردار، به من زنگ زدند گفتند فلانی امروز آمده این تئاتر را ببیند، خودم را رساندم، آقا رحیم من را میشناخت، سلام علیک و احوالپرسی کردیم، گفت قضیه چیست؟ گفتم ببینید بعداً با هم صحبت میکنیم، وقتی کار را دید خیلی متإثر بود، گفت من میتوانم به این بچهها خستهنباشید بگویم؟ من سریع به یکی از بچهها گفتم بروید به پشت صحنه بگویید وضعیتشان و حجابشان درست باشد، رفتارشان درست باشد، آقا رحیم میخواهد به شما خستهنباشید بگوید، گفتم بفرمایید، رفتیم شروع کرد چقدر از این کار تعریف کردن، چقدر تقدیس کرد نیما دهقان را، اصلاً در حد یک قدیس در مورد او صحبت میکرد، یک نفر کنار او ایستاده بود، حالا قد آقا رحیم بلند است، گفت البته سردار یک حرفهایی هم میگفت! یک طعنههایی هم داشت، گفت مثلاً چه؟ گفت مثلاً اینکه گفت پدر یکی از شهدا در این نمایش که قبلاً عرقفروشی داشته، میگوید من قبلاً اینجا، گفت من خودم تشخیص دادم، قبل از انقلاب هم تشخیص دادم، گفت تشخیص دادم این راه خوبی نیست که نان ببرم خانه، آن را تعطیل کردم، تراشکاری باز کردم و از راه تراشکاری بچهام را بزرگ کردم که رفته و جلو شهید شده است، بعد انتقاد داشت چون او ارمنی بود، چرا شما توجهی به او نکردید؟ گفت از این طرف من آن کار را کنار گذاشتم از آن طرف آدمهایی که آن موقع صف اول کافه من مینشستند؛ بعد آن آقا به این نکتهاش اشاره میکرد که گفت آن آدمهایی که صف اول کافه من بودند الان هر جا میرویم باز صف اول هستند، یک نگاهی به او کرد و گفت به من که برنخورد به شما برخورد؟! [میخندد] یعنی من خودم ماندم گفتم وای باز این الان یک چیزی گفت و من باید دو ساعت بمانم توجیه کنم. ولی با وجود تأیید آقارحیم باز هم کار را زدند.
زارعی: آن شب که من رفتم آقای قالیباف با زن و بچهاش آمده بود، جلوی من نشسته بود، قالیباف از اول نمایش تا آخر نمایش (خنکای ختم و خاطره) گریه و هقهق کرد بعد با بچهها رفت پایین، همان جا گریه میکرد و حرف میزد و میگفت شما امشب ما را تکان دادید، چه اتفاقی! چه نمایشی!
تسنیم: چرا مسئول ما وقتی میبیند این قدر نمایش تأثیرگذار است جایی که باید از هنرمند حمایت کند عقبنشینی میکند؟
مسافرآستانه: عقبنشینی نمیکند. آدمی که این نمایش را به این شکل دیده، دوباره رفته دنبال کار و مسئولیتهای زندگیش، این فرصت برای آن کسی که این شیطنت را میخواهد بکند همچنان باقی است.
تسنیم: شما میتوانستید دیدار آقا رحیم را رسانهای بکنید.
فضای رسانهای هم مانند الان این قدر قوی نبود
زارعی: رسانهای هم شد، البته ما رسانهای نکردیم یک خبر کوتاهی بود، آنقدر هم قوی نبود، فضای رسانهای هم مانند الان این قدر قوی نبود.
مسافرآستانه: تا 5، 6 سال پیش هر اتفاقی میافتاد کسی برای بخش رسانهاش برنامهریزی نداشت، من جشنواره برگزار میکردم تازه یک تیم ستاد تبلیغاتی میگذاشتم اعم از کار رسانه و غیررسانه و تبلیغات شهری همه چیز را به عهده آنها میگذاشتم، مانند الان نبود، الان خیلی فضاها و امکانات متفاوت است، یک نفر هم میتواند در یک راستای خاص کار 10 نفر را انجام بدهد. آن زمان به این شکل نبود. آن کار هم البته روز دوم و سوم شروع به شیطنت کردند تا آن کار را تعطیل کنند. من تا پایان اجراها پشت آن ایستادم و تمام شد. بعداً به عنوان یک نمونه کار به آبادان برای حضور در بخش جنبی جشنواره دعوت شد، آنجا آن را زدند.
تسنیم: آن افراد ندیده بودند؟
مسافرآستانه: ندیده بودند، یک آقایی بود به عنوان رئیس بسیج هنرمندان آبادان، به او گفته بودند چرا نشستید این کار در تهران فتنه کرده است، حالا آمده در آبادان مگر شما غیرت ندارید؟! چرا اجازه دادید؟! یکدفعه آمدند گفتند این کار نباید اجرا شود، گفتم چرا نباید اجرا شود مگر چیست؟ دو سه تا از دیالوگهای این کار را از قبل به اینها داده بودند، گفتند کار این را میگوید، گفتم آقا شما اصلاً تئاتر میدانید یعنی چه؟ شما باید برآیند حرفهای جمع و تأثیرگذاریش را ببینید، گفت نه. من داور آن جشنواره بودم، دبیر جشنواره با اینها بحث کرد که خودش یک جانباز 70 درصد است، نصف بدنش نیست، نصف دیگرش هم که هست هنوز ترکش دارد، با او بد برخورد کردند به طوری که بغضش گرفت و رفت. من رفتم گفتم شما چه میگویید حداقل بمانید یک اجرا را ببینید، گفتند به ما گفتند این نباید اجرا شود، گفتم چه کسی گفته؟ گفتند! گفتم این اجرا میشود، گفتند به تو چه ربطی دارد؟ تو چه کسی هستی الان؟ گفتم من کسی نیستم؛ ولی به عنوان یک عضو از خانواده تئاتر پشت این کار ایستادم. گفت ما میآییم اِل میکنیم بِل میکنیم، من به بچهها گفتم بروید اجرا کنید، وسط اجرا یکدفعه 10 موتورسوار آمدند سروصدا کردند و بعد پارک کردند یکدفعه دیدیم برقها قطع شد، رفتیم در اتاق نور گفتیم چه شده؟ گفتند از اینجا نیست، برق شهر قطع است، دیدیم برق شهر وصل است، دستور داده بودند رفته بودند کنتور اصلی را قطع کرده بودند، برق قطع شد 20 دقیقه با موبایل مردم همچنان داشت اجرا میشد، یعنی مردم همه موبایلهایشان را روشن کردند، چراغ قوه موبایل را گرفتند روی صحنه و اینها هم نمایش را ادامه دادند، آخرش دیدند نمیشود آمدند وسط از مردم معذرتخواهی کردند و قطع کردند.
تسنیم: جشنواره بسیج چگونه میتواند این رویه منفی را که وجود داشته را حلش کند؟ قضیهای که مردم تئاتر را دوست دارند، تئاتر هم اینشکلی دوست دارند و چون نام بسیج است و بسیج هم مردم هستند از دانشگاه سینما و تئاتر که نیامده آنجا کار کند.
مسافرآستانه: چه کسانی این کار را میکنند؟ کسانی که در آن اتفاق نمیتوانند نقشآفرینی بکنند میآیند، در مقابل آنها اتفاق، بسیج خودش برگزارکننده است، قطعاً خودش پای این چیزهاست، چون خودش مسئولیت دارد، آن زمان من نوعی که این کار را در آنجا کردم، فکر کردم دارد چنین اتفاقی دارد میافتد، من هم یک مسئولیتی دارم و هیچ کاری از دست من برنمیآید و هیچ کسی هم من را آدم حساب نکرده است، من این وسط چه کاره هستم؟ فردا به من بگویند فلان جا چه نقشی داشتی چه بگویم؟ اینها انحرافی بودند من نرفتم حتی جلوی آنها را گرفتم، این میشود یک افتخار برای من، اینطوری است اما وقتی که بسیج برگزارکننده است خودش مسئولیت دارد، جلوی این آسیبها را هم گرفته و جلوی این آسیبها میایستد و سعی میکند پرقدرت کار خودش را ضعیف یا قوی انجام بدهد، من نمیگویم در این جشنوارهها شاهکار هستند که نیستند، ولی برای اینکه برسند باید از موانع و آسیبهای خودش برحذر باشد.
زارعی: بسیج میتواند موضوعاتی که حساسیتهایی در جامعه وجود دارد، با درایت و درست،طرح و مدیریت بکند و این اتفاقات حل خواهد شد؛ من معتقدم همانطور که بسیج در زمان جنگ خط اول جنگ بود و جنگ را هدایت کرد و به سرمنزل مقصود رساند و ما وجبی در جنگ معاصر خاکمان را تقدیم دشمن نکردیم، در زمان فعلی که جنگ، جنگ رسانهای و فرهنگی است باید نقشآفرینیِ بسیج خیلی پررنگتر و مانند زمان جنگ باشد. ما میتوانیم خیلی از مشکلات فرهنگی، تئاتری و سینماییمان و گونههای دیگر را حل کنیم، این از دست بسیج برمیآید به شرط اینکه مدیریتشده، برنامهریزیشده باشد و درست هدایت کنیم، باید بسیج فرهنگ و هنر این کشور را مدیریت کند، اگر درست وارد شود و درست مدیریت کند و درست هدایت کند، ما بُردیم و میبریم، این ماجرا دوسر برد است و اتفاقی در فضای فرهنگ و هنر ما خواهد افتاد که نه دیگر به ایشان برچسب میزنند و نه آن کسی که قبول ندارد، آن هم وارد ماجرا میشود و آن هم درگیر ماجرا می شود و کار میکند.
در نگاه فرهنگی ما مقابل یکدیگر نیستیم ما کنار هم هستیم
مسافرآستانه: نگاه فرهنگ با نگاه حوزه سیاست یا در حوزه نظامیگری وجود دارد خیلی باید متفاوت باشد، اینجا بحث بر این است که با تحمل همدیگر به همافزایی کمک میکنند، آنجا با تقابل همدیگر و این دو چیز مقابل هم است و در فعالیت سیاسی نگاه این است که ما در مقابل یکدیگر هستیم و با حذف یکدیگر به ماندگاری خودمان کمک میکنیم، در نگاه فرهنگی ما مقابل یکدیگر نیستیم ما کنار هم هستیم بنابراین با تحمل یکدیگر به همافزایی هم کمک میکنیم، این نگاه اگر در فعالیت فرهنگی وجود داشته باشد ما خیلی از اختلافات و مشکلات را نخواهیم داشت.
============================
مصاحبه از احسان زیورعالم
انتهای پیام/