چرا عقل دورترین چیز به تفسیر قرآن است؟

چرا عقل دورترین چیز به تفسیر قرآن است؟

پیامبر اسلام در روایتی، دورترین چیز نسبت به تفسیر قرآن را عقل معرفی کردند و ائمه نیز تأکید کرده‌اند فهم کامل و بی‌خطای آن نیازمند ظرفیتی فراتر از عقل معمول انسانی است و این فهم در انحصار راسخان در علم است.

خبرگزاری تسنیم ، سعید شیری: قرآن کریم کتاب هدایت است، اما فهم کامل و بی‌خطای آن نیازمند ظرفیتی فراتر از عقل معمول انسانی است. آیات قرآن، از جمله « وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِی العِلْمِ »، نشان می‌دهد که تأویل حقیقی فقط در دست گروهی خاص یعنی پیامبر و اهل‌بیتش است و این تفسیر موافق تمام احادیث ذیل این آیه از قرآن است. از این رو سنت معتبر، رجوع به ایشان را نه یک توصیه اخلاقی، بلکه یک اصل معرفتی می‌داند؛ چرا که تفسیر با تلاوت یا ترجمه تفاوت دارد و ورود به معانی عمیق قرآن بدون معلم معصوم، رفتن به بی‌راهه است.

امام صادق علیه‌السلام در روایتی با اشاره به حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: « لَیْسَ شَیْ‏ءٌ بِأَبْعَدَ مِنْ قُلُوبِ الرِّجَالِ مِنْ تَفْسِیرِ الْقُرْآنِ »؛ یعنی هیچ چیز به اندازه تفسیر قرآن از دل‌های مردم دور نیست. (المحاسن، ج‏1، ص268) در روایتی مشابه امام باقر خطاب به جابر جعفی می‌فرماید «یَا جَابِرُ لَیْسَ شَیْ‏ءٌ أَبْعَدَ مِنْ عُقُولِ الرِّجَالِ مِنْ تَفْسِیرِ الْقُرْآنِ إِنَّ الْآیَةَ یَکُونُ أَوَّلُهَا فِی شَیْ‏ءٍ وَ آخِرُهَا فِی شَیْ‏ءٍ وَ هُوَ کَلَامٌ مُتَّصِلٌ مُنْصَرِفٌ عَلَى وُجُوهٍ.»؛ یعنی« ای جابر، هیچ چیزی از عقول مردم دورتر از تفسیر قرآن نیست ؛ زیرا ممکن است آغاز یک آیه در موضوعی باشد و پایان آن در موضوعی دیگر؛ و آن، کلامی است به‌هم‌پیوسته که بر وجوه مختلف منصرف می‌شود. » (همان، ج2، ص300)

این بیان نشان می‌دهد که عقل انسانی، به‌تنهایی توان درک لایه‌های غیبی و مقاصد واقعی وحی را ندارد. عقول مردم، هرچند در امور روزمره مشترک و قابل مقایسه‌اند، اما در درک قرآن چنین اشتراکی ممکن نیست.

امام در ادامه حدیث می‌فرمایند « وَ فِی ذَلِکَ تَحَیَّرَ الْخَلَائِقُ أَجْمَعُونَ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ »؛ یعنی همه خلایق جز آنکه خدا خواسته، در این امر سرگردان شدند. این سرگردانی، نتیجه برداشت‌های گوناگون و متعارضی است که از یک متن الهی می‌شود، زمانی که مرجعیت علمیِ معصوم نادیده گرفته شود و هر کس به رأی خود وارد عرصه تفسیر شود.

امام صادق علیه‌السلام فلسفه این پوشیدگی را چنین بیان کرد: « إِنَّمَا أَرَادَ اللَّهُ بِتَعْمِیَتِهِ… أَنْ یَنْتَهُوا إِلَى بَابِهِ وَ صِرَاطِهِ »؛ خداوند خواست با پوشیده داشتن معانی، مردم را به سوی درگاه و راه خود بکشاند. این درگاه و صراط، همان اهل‌بیت وحی هستند که حاملان علم کامل کتاب‌اند. به این ترتیب، ا ین «دوریِ عقل» از تفسیر، برنامه‌ریزی شده و هدفمند است تا بندگی خدا از راه امامان محقق شود.

امام ادامه دادند: « وَ أَنْ یَنْتَهُوا فِی قَوْلِهِ إِلَى طَاعَةِ الْقُوَّامِ بِکِتَابِهِ …»؛ یعنی سخن مردم باید به اطاعت برپا دارندگان کتابش ختم شود. این یعنی، عقل انسان برای رسیدن به فهم درست قرآن، نیازمند اتصال به قُوّامین بالکتاب (اهل‌بیت) است. بدون این اتصال، عقل نمی‌تواند از آن بُعد ذاتی خود ـ که از فهم تفسیری فاصله دارد ـ خارج شود.

سپس امام با استناد به آیه « وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلَى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ …» (اگر آن را به پیامبر و أولوا الامر بازگردانند، از ریشه‌های مسائل آگاه خواهند شد)، فرمودند که علم استنباط مسائل قرآن، اختصاص به اولی‌الامر دارد و دیگران از این علم بی‌بهره‌اند. حتی از منظر عقل اجتماعی نیز ممکن نیست، چنان‌که فرمود: « لَا یَسْتَقِیمُ أَنْ یَکُونَ الْخَلْقُ کُلُّهُمْ وُلَاةَ الْأَمْرِ »؛ اگر همه اولی‌الامر بودند، دیگر کسی نمی‌ماند که امر و نهی الهی به او ابلاغ شود.

سپس هشدار دادند: « إِیَّاکَ وَ إِیَّاکَ وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ بِرَأْیِکَ …»؛ یعنی هرگز قرآن را به رأی خود تلاوت و تفسیر نکن. زیرا مردم در فهم قرآن هم‌تراز نیستند و توان و اجازه تأویل، جز برای کسانی که از راه و باب تعیین‌شده الهی ورود می‌کنند، وجود ندارد. این هشدار، تأکید نهایی بر فاصله ذاتی عقل فردی با فهم کامل قرآن است.

امام صادق در پایان فرمودند: « وَ اطْلُبِ الْأَمْرَ مِنْ مَکَانِهِ تَجِدْهُ… »؛ امر الهی را از جایگاه واقعی‌اش بجوی تا آن را بیابی. لذا عقل زمانی می‌تواند از دورترین نقطه نسبت به تفسیر قرآن، به نزدیک‌ترین مسیر برسد که به منبع معصوم و منصوب از جانب خدا متصل شود. این اتصال، عقل را از حیرت و اختلاف، به یقین و وحدت در فهم وحی می‌رساند و تا جای ممکن از اختلاف قرائت‌های مختلف از دین می‌کاهد و پراکندگی‌های آراء را به وحدت نزدیک می‌کند.

اولین گام، پایبندی به همان قاعده‌ای است که پیامبر اسلام و ائمه بیان کرده‌اند: قرآن جز از راه اهل‌بیت فهمیده نمی‌شود. بنابراین، منابعی که مستقیم از معصوم روایت می‌کنند ـــ مثل تفسیر قمی، نورالثقلین و صافی ــ باید محور کار باشند. این‌ها خودشان در حکم «شرح رسمی» آیات هستند، نه برداشت شخصی.

وقتی متنی از معصوم وجود دارد، نباید بر اساس ذوق یا فلسفه فردی آن را محدود یا گسترش داد، مگر با قرینه از خود معصوم یا نص قرآن. این همان هشدار امام صادق در حدیثی بود که آوردیم: « إیّاک و إیّاک و تلاوة القرآن برأیک …».

بنابراین هر شیعه یا محب اهل‌بیت می‌تواند ـ و حتی باید ـ در کنار تلاوت روزانه یا هفتگی قرآن، به سراغ احادیث تفسیری همان آیات برود. این کار هم یک «تلاوت همراه با تفکر» می‌شود و هم تضمین می‌کند که فهمِ فرد، در چارچوب معارف عترت بماند.

امروزه با وجود ابزارهای دیجیتال، دسترسی به این احادیث بسیار ساده‌تر شده است. نرم‌افزارهایی مانند جامع‌الأحادیث نور و پایگاه‌های معتبری مثل «الوحی» یا «مرکز نور» امکان جستجوی سریع آیات و روایات مرتبط را فراهم می‌کنند. کاربر می‌تواند آیه مورد نظر را وارد کند و تمام احادیث مرتبط از منابعی چون تفسیر قمی، نورالثقلین، البرهان، صافی و حتی تفاسیر موضوعی را یکجا ببیند.

این روش دو فایده بزرگ دارد:
1. ارتباط زنده با کلام معصومین؛ فرد به‌جای برداشت شخصی، مستقیم از سخنان امام بهره می‌گیرد.
2. پرهیز از پراکندگی و برداشت ناصحیح؛ چون تمام شواهد روایی را در کنار هم می‌بیند و می‌تواند از جزم‌گرایی بر اساس یک روایت منفرد بپرهیزد.

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
fownix
غار علیصدر
پاکسان
بانک صادرات
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
تبلیغات