توقف برجسازیها کاری فرهنگی برای تهران/ شهری که پارههای تنش را میفروشد
برخی از شاعران و نویسندگان کشور مهمان مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران بودند تا پیشنهادهای خود را برای تدوین برنامه سوم شهر تهران ارائه کنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روز گذشته پنجشنبه 27 آبان 1395 نویسندگان و شاعران در مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران گِرد هم آمدند تا نظرات و پیشنهادهای خود را برای اعمال در برنامه سوم شهر تهران ارائه کنند.
پیش از آغاز این نشست عسگری مدیریت حوزه ریاست در مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران، گفت: این جلسه سوم این نشستهاست. تهران پیش از این هم برنامههای 5 ساله داشته است. تدوین سومین برنامه 5 ساله شهر تهران به مرکز مطالعات و برنامه ریزی داده شده است. مدیریتِ شهریِ تهران برای تدوین این برنامه تاکید بسیاری به مشارکتی بودن آن داشته است. در دورههای گذشته تیمی از دانشگاه شریف این کار را انجام میداد اما امسال این وظیفه به ما محول شده و ما هم با مشارکت نخبگان مختلف جامعه این کار را پیش میبریم.
وی با اشاره به نقش فرهنگ در تدوین برنامه سوم شهر تهران، تاکید کرد: فرهنگ در میان مردم ایران مقوله مهمی است. به همین دلیل ما میخواهیم برنامه سوم شهر تهران را فرهنگی تدوین کنیم و در همه جنبهها بحث فرهنگ برای ما در اولویت است.
در ادامه این نشست هنرمندانِ حاضر در این نشست هر کدام به بیان دیدگاههای خود و طرح پیشنهادهایشان پرداختند.
برجسازی و کارتنخوابی از بین برود؛ چهره تهران فرهنگی میشود / برنامههای فرهنگی در ماموریت شهرداری نیست
عبدالجبار کاکایی: اگر میخواهیم کاری برای تهران بکنیم باید جلوی خیلی از کارهایی که در حال انجام است را بگیریم. در تهران باید گفت که چه کارهایی انجام نشود؛ برجسازی و کارتنخوابی را باید از بین برد. چندی پیش سفری به هند داشتم. در یکی از آکادمیهای آنجا گروهی از مترجمان قصهها و شعرهای ایالتهای مختلف این کشور را به زبان دیگر ایالتها ترجمه میکردند. این کار در هندوستان به ابتکار «جواهر نعل نهرو» شکل گرفته، چرا که او با پراکندگی و عدم وحدت مردم هند روبهرو شده و این کار را راهی برای وحدت بیشتر تشخیص داده است. اگر در تهران هم این کار را بکنیم، قومیتهای مختلفی که در این شهر هستند به راحتی با فرهنگ و ارزشهای دیگر قومها آشنا میشوند.
متاسفانه از برخی مسئولان شهرداری شنیدهام که میگویند ما برای ماموریتهایمان کار میکنیم. آنان معتقدند هر برنامه فرهنگی اگر در راستای ماموریتهایشان باشد از آن حمایت میکنند و در غیر این صورت خیر.
اکنون 5 سال است که من در فرهنگسرای ارسباران جلسهای 500 نفره را اداره میکنم و در آن به تدریس ترانهسرایی میپردازیم و هر جلسه هم هنرمندان دیگری را دعوت میکنیم. در این 5 سال سازمان فرهنگی هنری شهر تهران هیچ کمک مالی به برگزاری این جلسه نکرده و نمیکند. حتی در 2 سال نخستِ برگزاری این جلسهها هم بلیتفروشی میکردند و درآمدش نصیب خودشان میشد. همین الان هم این جلسهها برگزار میشود اما سازمان حاضر به هیچ حمایتی نیست؛ چرا که در راستای ماموریتهایشان نیست.
متاسفانه طوفان شهرسازی و برجسازی تهران را در بر گرفته و گرد و غبار همه جا را فرا گرفته است. نمیدانم روزی میرسد که اعلام کنند در تهران ساخت و ساز ممنوع است؛ درست مانند پاریس که اکنون سالهاست هرگونه ساخت و سازی در آنجا ممنوع است.
قصههای هر محله را در قالب داستان روایت کنیم
مصطفی رحماندوست: خانه من در منطقه 3 و در محله هدایت است. چند سالی از سکونتم در آنجا گذشته که فهمیدم این منطقه ربطی به صادق هدایت دارد یا خیر. تهران شهر بیهویتی است. در این شهر جایی وجود ندارد که پدر و مادری دست فرزندشان را بگیرند و ببرند و قصهی آن محله یا منطقه را برایش تعریف کنند. پیشنهاد میدهم هویت محلهها را به بچهها بشناسانایم. راهش هم این است که قصههای هر محله و رخدادهای مهم هر محله را در قالب داستان روایت کنیم. اگر کسی به مکانی که در آن زندگی میکند علاقه عاطفی داشته باشد، آن زمان به هویتبخشی میرسیم.
جواد جزینی: فرهنگسراها و سراهای محلهی بسیاری داریم که معمولا کار خاصی هم انجام نمیدهند. این که نمیدانیم صادق هدایت در این شهر در کجا قدم زده، مقصرش دلواپسانی هستند که از معرفی هنرمندانی که خارج از چهارچوب تفکری خوشان باشد ترس دارند. ترکیه توری مخصوص گردشگران ایرانی گذاشته که در آن ایرانیان را به لوکیشنهایی میبرد که در آن سریال «حریم سلطان» فیلمبرداری شدهاند. جالب این که با استقبال ایرانیان هم مواجه شده است. حال اینکه خانه هنرمندان در تهران یکی پس از دیگری در حال تخریب است.
شهرداری تهران هر ابزاری که برای انجام عملیاتهای فرهنگی لازم است را در اختیار دارد. متاسفانه شهرداری در تجارت بزرگی افتاده و حوزههای فرهنگ را هم با دید اقتصادی میبینند. موسیقی در فرهنگسراها حذف شده و کلاسهای داستاننویسی و شعر را تفکیک جنسیتی کردهاند. متاسفانه نیمی از مشکلات فرهنگی موجود در شهر تهران براثر نگاه سیاستگذاران فرهنگی شهر تهران است. مدیرانی ترسویی که تربیت شدهاند و جرات هیچ فعالیت فرهنگی را ندارند.
تهران؛ شهری که پارههای تنش را میفروشد / محله «دولاب» هیچ نشانی از رزمندگان گُردان «گیوهپوشان» ندارد
مهدی افشار نیک: تهران شهر بیهویتی نیست. تنها در جولان مدیران شهری گم شده است. تهران به عنوان یک شهر منبع درآمدیاش چیست. تراکم را میفروشد، یعنی پارههای تنش را میفروشد و تکه تکه میکند. از سال 1370 قرار شد که تهران با تراکم فروشی خودش را حفظ کند. حال باید دید در شهرهای بزرگ شهرداریها چه میکنند. کافه سِلِکت در فرانسه با حمایت شهرداری صندلیِ مربوط به «سارتر» را نگه میدارد و به آن دست نمیزند. شهرداری هم وضعیتی را فراهم میکند تا گردشگردان از سراسر جهان برای دیدن آن صندلی به پاریس بیایند.
گُردان «گیوه پوشان» در محله خراسان – دولاب بودهاند. کتاب مربوط به رشادتهای این گیوهپوشان در هشت سال دفاع مقدس با عنوان «کوچه نقاشان» چاپ شده است. اما هیچ نشان و یادبودی از بچههای این گُردان در این محله وجود ندارد. متاسفانه مسئولان شهرداری در آنچه مدعیاش هستند هم نمره قبولی را نمیگیرند.
خانههایی که آجرنمای بهمنی دارند، شهرداری چه امکاناتی برای نگهداری این نماها و این خانهها با صاحبانشان میدهد. متاسفانه هیچ. پس صاحبخانه هم خانه را میکوبد و برج میسازد.
خیابان ری که dna وراثتی تهران محسوب میشود، اکنون دو پل و یک اتوبان از آن گذشته و کسی دیگر اسمش را هم نمیآورد.
قناتهای شمال شهر تهران را نجات دهیم / خانهی مشاهیر را با نصب تابلو مشخص کنیم
ایرج حسابی: متاسفانه ما قدرنشناسیم. بیایید خانهی مشاهیر و چهرههای بزرگ را با تابلو مشخص کنیم. ایستگاههای اتوبوس در ژنو دو طرفشان تبلیغات تجاری است و یک طرفشان به معرفی آثار فرهنگی و هنری اختصاص دارد.
دکتر حسابی برای نخستین بار ساعتِ صفر ایران را طیِ مکاتبه با گرینویچ براساس محله دولاب تعیین کرد؛ اما آثا در آنجا یادبودی یا نشانهای به این منظور قرار گرفته است؟ چندین بار به این منظور با شهرداری تهران مذاکره داشتم اما هرگز راه به جایی نبردیم.
همین محله که اکنون در آن هستیم(قیطریه)، 5 قنات داشته که آب منطقه را تامین میکرده است. چندی پیش یک برج میخواستند بسازند که نزدیک یکی از این قناتها بود. حدود صد شب در این قنات سیمان ریخت تا قنات را پر کرد.
البته باید بگویم که الان هم دیر نشده و هنوز 4 قنات دیگر باقی است. باید گروهی را تعیین کرد تا قناتها را حفظ کنند و فضای لازم برای بازدید مردم از این قناتها را فراهم کرد.
مدیریت یکپارچه شهر تهران؛ طرحی که 10 سال است عملی نمیشود
بابک نگاهداری مدیر مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران: مهمترین اولویت شهردار تهران مسائل فرهنگی است و ماهیانه چندین جلسه فرهنگی دارد. متاسفانه کسانی که موظف به ابلاغ قوانین هستند تا کنون این کار را نکردهاند؛ قوانینی که اگر ابلاغ شوند اوضاع فرهنگی شهر تهران بهتر میشود.
در شهرهای بزرگ دنیا شهرداری حاکم شهر است. اما در تهران دستگاههای بسیاری تصمیمگیر هستند و همین مسئله ناهماهنگیهایی را به وجود میآورد. طرح مدیریت یکپارچه شهر را شهرداری تهران در 10 سال گذشت پیگیری کرده که متاسفانه به نتیجهای نرسیده است.
در ادامه میتوانید عکسهای این نشست را ببینید:
انتهای پیام/