نقاش عراقی: طراحی ضریح امام حسین(ع)، عنایت ویژه خدا به فرشچیان بود

نقاش عراقی: طراحی ضریح امام حسین(ع)، عنایت ویژه خدا به فرشچیان بود

علی عاتب، نقاش عراقی، با اشاره به ارزش آثار زنده‌یاد محمود فرشچیان، طراحی ضریح امام حسین(ع) توسط او را لطف و عنایت ویژه الهی توصیف کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شب شعر «رنگ آمیزی عشق» در گرامی‌داشت یاد و خاطره استاد فقید نگارگری ایران زمین، مرحوم محمود فرشچیان با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و ادب کشورهای ایران، هند، افغانستان، پاکستان و عراق با اجرا و دبیری سید مسعود علوی تبار با میزبانی گروه بین المللی هندیران برگزار شد.

در این برنامه که با بداهه‌نویسی محسن شعبانی و مسعود ربانی همراه بود، شاعرانی  چون  ایرج قنبری،  بلرام شکلا، سید تصور مهدی، محمد علی یوسفی، علی مزمل لاهوری، سید مهدی بنی هاشمی لنگرودی، نغمه مستشار نظامی، نجمه بنائیان بروجنی، نگین نقیبی، میترا ملک محمدی، آسیه مرادی، فاطمه ناظری، فاطمه نانی زاد، سیده بلقیس فاطمه حسینی، زهرا پرویزی، و صبا فیروزی در پاسداشت استاد شادروان محمود فرشچیان به قرائت شعر پرداختند.

فرشچیان نظرکرده بود

علیرضا قزوه شاعر، رمان‌نویس و رئیس مرکز پاسداشت زبان و ادبیات فارسی سازمان صدا و سیما در ابتدای این نشست گفت: در تأمل بر شخصیت برجسته و ممتاز استاد محمود فرشچیان، هنرمند عاشورایی و صاحب‌دل، به این باور می‌رسیم که برخی هنرمندان، نظرکرده اند، یعنی نظر لطف خداوند و عنایت اهل بیت علیهم‌السلام در وجودشان جاری شده و آثارشان را به مرتبه‌ای از قدس و جمال، و مقبولیت رسانده که فراتر از هنر صرف است. استاد فرشچیان بی‌تردید از زمره  این نظرکردگان است.

وی افزود: یکی از ویژگی‌های یک هنرمند بزرگ آن است که آثارش دیده شود، هنر استاد فرشچیان از این منظر، هم در اوج است و هم مردمی؛ هم بلندمرتبه و هم آشنا با دل‌ها است. بسیاری از هنرهای مردمی، گرچه با احساسات سخن می‌گویند، اما فاقد آن جلال، آن خلوص، و آن زیبایی‌اند که در آثار فرشچیان موج می‌زند. تابلوی «عصر عاشورا» از برجسته‌ترین نمونه‌های این هنر متعالی و قدسی است؛ اثری که نه‌فقط دیده شده، بلکه نوعی حضور، و نوعی اتصال با حقیقت عاشورا از مرزهای رنگ و خطوط آن عبور، و به دلهای عموم راه یافته است.

نگارگری , محمود فرشچیان , شعر , امام حسین (ع) ,

قزوه یادآور شد: مرحوم فرشچیان از لحاظ شخصیتی و اخلاقی نیز انسانی بی‌هیاهو، بی‌حاشیه، پاک‌دل و اهل صفا بود. برای ما، بسیار ارزشمند است که بزرگان‌ما، همچون مرحوم فرشچیان، از اصالت، نجابت، و صفای درون برخوردارند.هنر قدسی امثال ایشان، علاوه بر آفرینش زیبایی، هویت ما ایرانی‌ها را نیز شکل می‌دهند. او هرجا که پای ملیت یا دین به میان آمده، با تمام وجود از آن دفاع کرده است.

نماد هنر قدسی

سید سلمان صفوی، پژوهشگر و رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن استاد محمود فرشچیان را نماد هنر قدسی با زبان عشق و ایمان دانست و اضافه کرد: استاد فرشچیان؛ نماد هنر قدسی معاصر، با در هم تنیدن عشق، ایمان، خلاقیت و خیال معنوی؛ سفیر بی‌بدیل و شامخ هنر قدسی ایرانی در گستره گیتی است. آثار وی در طول قرون و اعصار، روح ابنای بشر را از عطر دل‌انگیز عرفان، عشق و انسانیت سرشار می‌سازند؛ آثاری که در بین آنها، تابلوی «عصر عاشورا» تراژیک‌ترین و تابلوی «ضامن آهو» رحمانی‌ترین اثر استاد به شمار می‌روند.

وی ادامه داد: ایشان با آمیزه‌ای خیال‌انگیز از نقاشی ایرانی با اندیشه عرفانی؛ هنری والا و ماندگار آفرید که هر رنگ و فرم آن روایتگر تجربه‌ای روحانی و قدسی است.از جمله مشهورترین آثار استاد فرشچیان می توان به تابلو «پنجمین روز آفرینش» تجلی گردهمایی مخلوقات آسمانی و زمینی برای ستایش پروردگار یکتا، تابلو «ابراهیم نبی» به تصویر درآوردن صحنه گلستان شدن آتش بر حضرت ابراهیم(ع) و شاهکارهای «ستایش»، «آسمان چهارم»، «شام غریبان» و «شمس و مولانا»؛ تجلی خیال و اندیشه عمیق استاد در وادی حکمت مینوی و عرفان عاشقانه اشاره کرد.

نگارگری , محمود فرشچیان , شعر , امام حسین (ع) ,

صفوی در پایان افزود: استاد فرشچیان با طراحی ضریح‌ مطهر امام رضا(ع)، امام حسین(ع)، عبدالعظیم حسنی(ع) و گلدسته‌های امامزاده صالح(ع)؛ پیوندی عمیق، استوار و بی نظیر بین هنر قدسی و تشیع برقرار کرد. هنر قدسی وی به مثابه گشودن پنجره‌ای به ساحت معنویت و فرهنگ ایران زمین است که هر نقش آن، حکایتی ژرف و سرشار از شور و شوق و جذبه و اشراق در خود نهان دارد.

اصغر مسعودی، رئیس خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در لاهور، نیز مرحوم فرشچیان را «یکی از بزرگ‌مردان تاریخ هنر این سرزمین» توصیف کرد و گفت: او استاد بی‌بدیل نگارگری ایرانی است؛ مردی که نه‌ فقط نقاش بود، بلکه روح هنر ایران و فرهنگ عاشورایی را در قالب رنگ و نقش به مخاطبان منتقل می‌کند.

به گفته وی؛ آثار استاد فرشچیان ، فراتر از زیبایی بصری، روایت‌گر حماسه، ایمان و عرفان‌ و آینه‌ای از مفاهیم عرفانی و معنوی هستند. بسیاری از آثار او در خانه‌ها، اماکن مذهبی، دانشگاه‌ها، کتاب‌های درسی و پوسترهای فرهنگی دیده شده‌اند. این گستردگی باعث شده که آثار او در حافظه جمعی مردم ماندگار شود.

رئیس خانه فرهنگ ایران در لاهور تصریح کرد: آثار فرشچیان نه‌تنها در ایران، بلکه در موزه‌ها و مجموعه‌های هنری دنیا نیز مورد توجه قرار گرفته‌اند. او از سنت نگارگری ایرانی برخاست، اما مرزها را شکست و جهانی شد و آثارش در قلب‌ها و موزه‌های جهانی جای گرفت. این گستره جهانی باعث شدکه آثارش به‌عنوان بخشی از میراث هنری بشریت شناخته شوند.

فرشچیان نگارگری ایرانی را به سطح جهانی رساند

مسعودی، مرحوم فرشچیان را هنرمندی دانست که با «دل و احساس عمیق انسانی و مذهبی توانست نگارگری را از قاب سنتی‌اش بیرون بکشد و آن را به سطح جهانی برساند، بی‌آنکه هویت ایرانی‌اش از بین برود». به گفته وی؛ آثار فرشچیان اعتبارشان را از این می‌گیرند که هم زیبا هستند و هم پرمعنا؛ هم از دل سنت می‌آیند و هم نوآورند؛ هم فنی‌اند و هم عاطفی؛ هم به عمق دل مردم می‌نشینند و هم در سطح جهانی می‌درخشند.

سید مسعود علوی تبار، شاعر و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی، نیز در بخش دیگری از این نشست ادبی با بیان اینکه نگارگری ایرانی پیش از فرشچیان غالباً به تصویر کشیدن  لحظه یا لحظه‌هایی از یک شعر یا داستان بود و مفهوم اصلی و کلی در شعر نهفته بود، به نقش استاد فرشچیان در تکامل هنر نگارگری در ارتباط با هنر شعر پرداخت. به گفته او؛ بسیار مبرهن است که شعر فارسی یکی از حامل های اصلی فرهنگ و عرفان ایران زمین است، لیکن نگارگری تا پیش از ظهور استاد فرشچیان معمولاً برای القای تصویری از آن مفهوم کلی در حاشیه کتاب ها به عنوان تزئین و مکمل قرار داشت.

نگارگری , محمود فرشچیان , شعر , امام حسین (ع) ,

علوی تبار افزود: اما با نبوغ و با نوآوری‌های بی‌نظیر استاد فرشچیان نگارگری ایرانی از لحاظ مفاهیم درونی هویتی مستقل پیداکرد و همانند شعر فارسی خود حامل اندیشه، و دارای جهان بینی مستقل شد؛ یعنی در حقیقت نگارگری همراه با شعر در دوران فرشچیان، دو زبان متفاوت برای بیان یک حقیقت‌اند.

وی در پایان تشریح کرد: همانطوری که می‌بینیم حداقل در همین نشست ادبی حاضر، شاعران بسیاری گوشه ای از مفاهیم الهام شده، توسط  نگارگری های مرحوم فرشچیان را در قالب قالب‌های مختلف شعری ارائه داده‌اند. رباعی بسیار زیبای مولوی این تعامل و تجانس باطنی را به زیباترین شکل به تصویر می‌کشد:

من یک جانم که صد هزار است تنم 
چه جان و چه تن که هر دو هم خویشتنم

خود را به تکلف دگری ساخته‌ام
تا خوش باشد آن دگری را که منم

دوره فرشچیان

عظمی زرین نازیه، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشکده خاور شناسی دانشگاه پنجاب لاهور پاکستان، نیز دیگر سخنران این نشست ادبی بود. او با اشاره به اهمیت هنر استاد محمود فرشچیان گفت: ایشان نه تنها  آفتاب درخشان  آسمان هنر ایران زمین بود، بلکه با فروغ تابناک هنر اصیل خود که از منبعی عرفانی و معنوی سرچشمه می‌گرفت، در جغرافیایی فراملی و خارج از مرزهای کشور ایران هم دیدگان مردم  جهان را به خود خیره کرده است .هنرش به آن اوج از  بام عروج رسیده که بنده بارها شاهد بودم که آثار او  برای میهمانان اعزاز و ویژه به عنوان هدیه‌ای نفیس، و جایزه و یادبودی ارزشمند اعطا می‌شد؛ خوشبختانه بنده هم از این یادبودها دریافت کرده‌ام.

وی افزود: از جمله مشهورترین آثار او تابلوی ماندگار عصر عاشوراست. این اثر برای تمام دلدادگان حقیقت و آزادگی پذیرفتنی است؛ چه در ایران چه در پاکستان و در هر جا که  نامی از مینیاتور  و نامی از آزادگی و شهادت هست.

وی در انتها تصریح کرد: در تاریخ هنر نگارگری تا طلوع قله‌ای دیگر در این هنر، دوران زرین زیست هنری استاد فرشچیان و دوران اثر‌گذاری‌های او در بازه‌های زمانی بعد تر را باید با نام  دوره  فرشچیان  نامگذاری کرد. درود بر فرشچیان، پاینده باد ایران.

نقاش عراقی: طراحی ضریح امام حسین(ع)، عنایت ویژه خدا به فرشچیان بود

علی عاتب نقاش و هنرمند عراقی نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: برخی انسان‌ها هستند که خداوند عزّ و جلّ اعمالشان را با رحمت و شفاعت دربر می‌گیرد و فرصت‌های بزرگی برای پاداش و ثواب به آنان عطا می‌کند. استاد بزرگ مرحوم محمود فرشچیان، از جمله کسانی بود که خداوند او را مورد لطف ویژه خویش قرار داد تا طراحی پنجره ضریح مبارک آقا امام حسین علیه‌السلام را به انجام برساند تا این کار، ذخیره‌ای برای قبر و قیامت او باشد.

وی ادامه داد: علاوه بر این، استاد فرشچیان گنجینه‌های هنری متعدد و بی‌نظیری از خود به‌ یادگار گذاشته است، که هر کدام از این آثار به نوبه خود جلوه‌ای از زیبایی و شکوه هنر نگارگری ایرانی را به مردم دنیا نشان می دهند. آثاری که برای نسل‌های امروز و  آینده حامل اندیشه، زیبایی و معنویت‌اند.

استقبال مردم هند از آثار فرشچیان

سید محمد رضا موسوی صابری شاعر، استاد دانشگاه از هندوستان نیز در ادامه، در بخشی از سخنان خود گفت: شاهکارهای ماندگار استاد فرشچیان نه‌تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان تحسین شده‌اند و در موزه‌ها و مجموعه‌های معتبر نگهداری می‌شوند. آثار که با آمیزه‌ای  از روح عرفان، ذوق شاعرانه و ترکیب‌بندی‌های بدیع، جان بیننده را به سیر و سفر در جهان معنا هدایت می‌کند.

این شاعر هندی با تأکید بر تأثیر  مرحوم فرشچیان بر فضای هنری شیعیان هند بیان داشت: واقعیت آن است که پیش از ظهور آثار استاد فرشچیان، چنین نمونه‌های برجسته‌ای از نگارگری مذهبی در میان شیعیان این سرزمین کمتر دیده می‌شد. در امام‌باره‌ها یا خانه‌ها، آثار تصویری که بتواند این‌گونه عواطف دینی را برانگیزد، بسیار اندک بود. با انتشار و رواج آثار استاد فرشچیان، به‌ویژه «عصر عاشورا» و «ضامن آهو»، موجی از استقبال و شوق پدید آمد. این آثار نه‌تنها بر دیوار امام‌باره‌ها و مکان‌های مقدس، بلکه در خانه‌های مردم جای گرفت و هر بیننده‌ای را به تأثر واداشت. مردم با دیدن این تصاویر، واقعهٔ کربلا یا کرامت امام رضا(ع) را گویی با چشم خویش مشاهده می‌کردند. امروز نیز این دو اثر همچنان محبوبیت فراوانی دارند و مردم آنها را به‌عنوان زینت و تبرک نگه می‌دارند.

استاد دانشگاه کشمیر هند اضافه کرد:  بی‌تردید، استاد فرشچیان با این آثار، راهی نو در هنر مذهبی شیعی گشود. پس از آن، رفته‌رفته علاقه‌مندان به‌ویژه جوانان و کودکان، به تصویرگری وقایع کربلا و دیگر رویدادهای مذهبی روی آوردند. هرچند این حرکت هنوز در مراحل آغازین خود است، اما می‌توان با اطمینان گفت که جرقهٔ این انقلاب هنری و الهام‌بخش اصلی آن، استاد محمود فرشچیان بوده و هست؛ و آینده نویدبخش ظهور آثار ماندگاری در این عرصه خواهد بود.

بخش دیگر این مراسم، به ارائه تازه سروده‌های شاعران در سوگ استاد فرشچیان اختصاص داشت که تعدادی از این اشعار را در ادامه می‌خوانید:

علیرضا قزوه

خط  یاقوتی و هر روز گران خواهی شد
مینیاتور غم فرشچیان خواهی شد

بر سر سفره ارباب کرامت بنشین
که نمک‌گیر همین لقمه نان خواهی شد

مثل یک چشمه به دریای عطش خواهی ریخت 
مثل یک رود سراسیمه روان خواهی شد

جلوه  و جمعیت باغ رهین هرس است
تیغ اگر سر ببرد از تو جوان خواهی شد

روی زیبای تو چون ماه شب چارده است 
چلچراغ شب این لاله ستان خواهی شد

از بیابان عطش تشنه گذر خواهی کرد
خضر خواهی شد و بی نام و نشان خواهی شد

معجز موسوی ار دست نگیرد از تو
در هنر آلت دست دگران خواهی شد

آخرین وادی پیداشدگان گم شدگی است
مثل آیینه در آیینه نهان خواهی شد

چون شب قدر  چراغ  رمضان باش و بسوز
یک سحر تابلوی فرشچیان خواهی شد

غلامرضا کافی

ای نقش و نگار روح در بال و پَرت 
طاووس هزار جلوه باغ ِهنرت

ای اوج و کمال ِمینیاتور از تو
خوش باد به اوج آسمان‌ها سفرت

پروانه نجاتی

قلم در دست او چون گیسوی دلدار می‌رقصد
غرور رنگ و روغن خیس عطر یار می‌رقصد

در این دنیای پر نقش و نگار ، این باغ غرق گل 
خیال شاخه ها با ساز بال سار می رقصد

چه طوفانی است در این تابلو، این عصر خون‌افشان 
که شعر محتشم از موج خون سرشار می‌رقصد

برای ضامن آهو شدن دستان این نقاش 
به شوق آشنا یی در دل شنزار می رقصد

تماشاخانه ی روح است این قاب سراپا نقش 
که جان مانند پیچک بر سر دیوار می‌رقصد

نسیم مینیاتور ، چشم مست آهوی وحشی 
به قصد سرکشی در لحظه دیدار  می‌رقصد

چه رمز و رازها جاری ست در مقیاس محدودش 
جهان در باور نقاش شیرین کار می‌رقصد

رسول شریفی

در کار هنر نیست کسی همتایت 
ای عمر تو رفته با قلم موهایت

دنیای خیال را تجلی دادی 
از گریه پر است " عصر عاشورایت "

احمد رفیعی وردنجانی

گفتند:که از خامه یِ جانبخش تو جان رفت 
تا عرش در این واقعه از سینه فغان رفت

پیغمبرِ اعجاز سُرایِ قلم و رنگ 
با رفتنت از جسم هنر تاب و توان رفت

اعجازگر آن سان که ز سیرِ هنرِت دل
از بوم تو تا خلوتِ اسرارِ نهان رفت

از واقعه ها طرحِ شگفتانه کشیدی
آنگونه شگفتانه که هوش از سرِمان رفت

گفتند بزرگی و شکوه هنرت را
هر جای جهان نام بلندت به زبان رفت

از فرش، قلم، طرحِ غم انداخته تا عرش 
وقتی خبر آمدبه جهان: فرشچیان رفت

فاطمه عارف نژاد

ای بغض فروخورده! بیا اشک روان شو
ای چشم! تو هم چشمه‌ای از این جریان شو

بیرون بزن از خیمه و با گریه درآمیز
هم‌روضهٔ عصر دهمِ فرشچیان شو

هی سینه بزن، سینه بزن، سینه بزن، هی
دمّام به دمّام، سراپا هیجان شو

تو جامع اضداد، تو آهی و تو فریاد
غم‌دیده و دل‌شاد، هم این باش و هم آن شو

سرسبز جوانه بزن از جای تبرها
لبخند به لب آور و با زخم جوان شو

تا خانهٔ خورشید ببر قافله‌ها را
در شب، شب تاریک زمین، ماه‌نشان شو

صیقل بده حرفی که به دل داشته‌ای را
با خطبهٔ شمشیر جلاخورده بیان شو

خون باش درون رگ خشکیدهٔ تاریخ
در سینهٔ آزاده‌ترین‌ها ضربان شو

ای کوه که قسمت شده دلسوخته باشی 
آمادهٔ دوران جدید فوران شو

سید مسعود علوی تبار

دانند چو قدر اهل هنر فرشچیان را
چون تاج گذارند به سر فرشچیان را

این جلوه مینیاتوری آنقدر زلال است 
در آینه دادند گذر فرشچیان را

بر صفحه ای از روز دهم اشک! قلم زد!
تا زنده کند نام اثر فرشچیان را

آورده به یاد از کرم ضامن آهو
آهو بچه هنگام خطر فرشچیان را

در خلوت شب‌های هنر ماه و ستاره 
گویند دعا شام و سحر فرشچیان را

باید که قیامت بشود تا قلم صنع 
تصویر کند بار دگر فرشچیان را

رنگ از پی رنگ است ولی رنگ خدا هست 
آن رنگ که آید ز هنر فرشچیان را

سید حکیم بینش (افغانستان)

1

گفتم بکشم دشت پر از زیبایی 
یک دشت پر از لاله، گل صحرایی

استاد مرا گفت در این عصر عظیم 
چیزی دگر است کار عاشورایی

2

گفتم که بگو شمه‌ای از زیبایی 
از چشمۀ روشن پر از دانایی

بر پرده اشاره کرد با چشمش به
تصویر بلیغ شعر عاشورایی

نجمه پورملکی

ای مرگ تو از نقش و نگارت هنری‌تر
امضای تو در گوشه ی  کارت هنری‌تر

تلفیق شده ضامن آهوی تو با عصر
با صاحب این ماه قرارت هنری‌تر

بر روی ضریحِ حرم یار نوشته 
طراح بهاری و بهارت هنری‌تر

یک عمر زبان هنر و مذهب مایی 
فریاد سکوتی و وقارت هنری‌تر

از هرچه به جز عشق خدا دست کشیدی!
ای مرد هنر بوده نثارت هنری‌تر

یک رود چه دارد ز خودش جز غمِ رفتن 
زاینده‌تر از رودی و بارت هنری‌تر

از مشرب این عشق به خورشید رسیدی 
بر شاخه،  تَرَک‌های انارت هنری تر

از لاله ی عباسی و اسلیمی و تهذیب 
از فرشچیانی و تبارت هنری‌تر

مانند همان قصه پیراهن یوسف 
از منتظرانی و شعارت هنری‌تر

در نصفِ جهان بدرقه کردیم تو را لیک 
در سینه ما بوده مزارت هنری‌تر

در خانه ما یک اثر از فرشچیان نیست 
ای کاش بمانیم کنارت هنری‌تر

فرزانه قربانی

هر جا درختی می‌کشیدی سایه‌ساری داشت
تصویر کوه استوارت آبشاری داشت

مدیون اعجاز قلم موی تو بود آری 
دیوار اگر بر سینه اش نقش و نگاری داشت

دنیای چشمانت که پر بود از خیال رنگ 
دائم برای بوم ها طرحی بهاری داشت

در عصر عاشورایِ تو خود را نمایش داد
 داغ عظیمی که بنای سوگواری داشت

در نقش ها آواز را ترسیم می‌کردی
باغ نگارستان تو صدها قناری داشت

باریده در پای ضریح حضرت سلطان 
چشم قلم مویت فراوان اشک جاری داشت

سید کبری حسینی بلخی(افغانستان)

ذوالجناحی که چنین کاکلش افشان شده است
خاطر عالم از این رعشه پریشان شده است

کِلک تصویر خیالش چه نوشته ؟که در آن
غم یک ظهرِ پر از حادثه پنهان شده است

هفت اقلیم عزا ریخته در یک تصویر
محشر رنگ به پا خواسته؛ توفان شده است

چه برون داده ای از صفحه ی جانت استاد!
درد و اندوه دوصد قرن نمایان شده است

قصه ی ظهر پر از واهمه عاشورا
از فروغ هنر ناب چه تابان شده است!

ذوالجناح آمده و اهل حرم در غوغاست 
زینب امّا نگران عازم میدان شده است

نخل‌ها خم شده ؛ از گوشه ی میدان پیداست 
خواهری وارد گودال بیابان شده است

او که بر اسب پدر قامتش آویخته است 
مرگ را بعد پدر دست به دامان شده است

ناصر دوستی

با نشان طلاییِ اُسکار،  بود فخر جهانِ نقّاشی
بود نخل طلایی‌اش در دست، مرد صاحب نشان نقّاشی

صاحب برترین نشان هنر، تک نه نصف جهان تمام جهان
سکّه را زد به نام «فرشچیان» آنکه شد دلسِتان نقّاشی

ماه بود و ستاره‌ها بک عمر، در طواف مدار او بودند
پهنه‌  ‌بی‌کران روشنی و بوم او کهکشان نقّاشی

پَرِ پرواز او قلم مویش، پَر کشید و پُر از پَرنده شد و
پَرنیان پوش در خیالش زد، پَرسه در آسمان نقّاشی

با همان جلوه «عصر عاشورا»، روی بوم دلش چنین شد قاب 
بود اعجازی از قلم مویش، روضه‌ای با زبانِ نقّاشی

بی‌بدل قاب «عصر عاشورا» بی‌بدل قاب «ضامن آهو»
بی‌بدل قاب حضرت مولا، چهره‌ی جاودان نقّاشی

وقت طراحی ضریح دو نور، دل و جانش پُر از شراره و شور
زد چنان طرح با دوچشم نمور، پدر آستانِ نقّاشی

با قلم مو دوباره «فرشچیان»، روی بومش چه طرح نابی زد!
قفل وا شد ز کارها و گرفت، باز رونق دُکان نقّاشی

بی‌بدل بود افتخاراتش، مانده چشم جهان همه ماتش
بود لبریز از هُنر ذاتش، رفت آن قهرمان نقّاشی!!

هر گز او از نفس نمی‌اُفتد، هرگز او در خزان نمی‌پوسد
نه بهار هنر نمی‌میرد، آن گُل بی‌خزان نقّاشی

ریخت آنکه جوانی خود را، لحظه‌لحظه به پای این هنرش
بود آنکه عصای دست هنر، بود پیرِ جوانِ نقّاشی

آخرین شب نوار قلبش داشت، آه! امواجی از خلیج و خزر؛
داشت روح هنر به قاب سرش، عکسِ رنگین کمانِ نقّاشی

نام این چیره دست مینیاتوریست، می‌درخشد در آسمان هنر          
خلق کرد این اَبَر ستاره نقش، این همه داستان نقّاشی

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
غار علیصدر
او پارک
پاکسان
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران
تبلیغات