اذعان سازمان مدیریت به شکست نظام برنامهریزی ۷۰ ساله/"برجام" آخرین نمونه شکست تجربه نظریات توسعهگراست
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با بیان اینکه اخیراً سازمان مدیریت دولت یازدهم گفته که برنامههای توسعه در ۷۰ سال گذشته شکست خورده گفت:چند بار باید از این تجربیات ناکارآمد غربی استفاده کنیم؟
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، دوره «تبیین مدیریت شهری از منظر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» در حوزه علمیه مروی تهران برگزار می شود. حجتالاسلام و المسلمین علی کشوری، کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، در این دوره یازده روزه به تبیین مدیریت شهری بهعنوان دومین نمونهسازی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت میپردازد.
در بخشهای قبلی گزارش دیدیم که حجتالاسلام والمسلمین کشوری، به نقد نوع برنامهریزی فعلی در حوزه مدیریت شهری پرداخت؛ وی با بیان اینکه «درحال حاضر تعریف مشخصی از مدیریت شهری وجود ندارد» و «مدیریتهای شهری، ریشه سکولاریسم است» تأکید کرد: باید مدیریت شهری را بهسرعت بازتعریف کنیم؛ چرا که مدیریت شهری حتی بر امنیت ملی نیز تأثیرگذار است. وی تهران را با نگاه هویت اسلامی یک شهر از دست رفته دانست و افزود: «با این شرایط حتی مشهد هم بهزودی یک شهر توریستی خواهد شد.»
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ادامه با تأکید بر اینکه «با نگاه تمدنساز، الآن الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در رأس امور است»، به نقد و بازتعریف متدولوژی مدیریت کسب دانش پرداخت. وی اساسیترین مشکل مدیریت دانش و تحقیقات فعلی را این دانست که منجر به «تفکر» نمیشود. کشوری در ادامه با طرح مراحل پنجگانه کسب دانش و تفکر «حسنالاستماع»، «تضارب»، «کتابت»، «نظام مقایسه» و «حسن السؤال» را روش جایگزین الگو برای تحقیقات و کسب دانش «تفکر محور» دانست.
وی در بخشهای قبلی با بیان اینکه «تفکر پنج مرحلهای» و «نمونهسازی» دو تدبیر برای ارتباط با نظام مفاهیم الگو هستند، افزود: میخواهیم از نگاه مدیریت شهری با نگاه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در دوران مبارک جمهوری اسلامی استفاده کنیم.
کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت «کارآمدی قوی» را نشانه «دقت محاسبات» دانست و بر «نمونهسازی» بهجای برگزاری همایشها و جلسات نظری صرف، تأکید کرد.
بخش چهارم گزارش تقدیم خوانندگان میشود.بخشهای قبلی گزارش را در خبرهای مرتبط ببینید.
***************************
** نظام برنامهریزی کشور به ناکارآمدی مبتلاست/اذعان سازمان مدیریت به شکست نظام برنامهریزی 70 ساله
کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با بیان اینکه نمونهسازی اول الگو راجع به «نظام برنامهریزی کشور» بوده است ادامه داد: اینجا این که ما در آن نمونهسازی چه حرفی زدهایم را به اجمال عرض میکنم و انشاالله بعد از آن وارد نمونهسازی دوم - که بحث مدیریت شهری است - خواهیم شد. در نمونهسازی اول در مورد نظام برنامهریزی کشور چند مسئله را مطرح کردیم؛ سخن آغازین ما در آن مباحث این بود که نظام برنامهریزی کشور به ناکارآمدی مبتلاست. ناکارآمدی در نظام برنامهریزی یعنی چه؟ بهصورت ساده یعنی حتی وقتی خود برنامهریزان آنها بررسی میکنند، بیان میکنند که احکام و برنامههای پیشنهادی اجرایی نشده است؛ این بالاترین نوع ناکارآمدی است.
وی خاطرنشان کرد: بنده در گفتوگو با یکی از خبرگزاریها مطرح کردم که مشکل اول ما با نظام برنامهریزی کشور این نیست که این نظام برنامهریزی نمیتواند آرمانها را تحلیل کند؛ بلکه مشکل اول این است که برنامههایی که خود نظام برنامهریزی مینویسند هم اجرایی نمیشود؛ پیداست که این بیماری خیلی مزمنی است. بنده در جلسات شواهدی را در این زمینه مطرح کردم؛ مثلاً مسئول تدوین برنامه چهارم کشور گزارشی از فرآیند تدوین برنامه چهارم منتشر کرده است؛ یکی از بندهای آن گزارش که خیلی عجیب است، این است که ایشان مینویسند :«ما 73 حکم از برنامه سوم را برای برنامه چهارم هم تنفیذ کردیم.» معنای این حرف این است که 73 حکم در طول سالهای اجرای برنامه سوم اجرا نشدهاند و مجبور شدیم اجرای آنها را در طول سالهای برنامه چهارم ادامه دهیم. البته اخیراً یک بحثی مطرح شده که آنها احکام دائمی بودهاند. میدانید که یک لایحهای از طرف دولت محترم به مجلس رفته و یک سری احکام را از برنامههای توسعه جدا کرده است. میگویند به دلیل اینکه این احکام دائمی است، احکام دائمی برنامه توسعه میشوند. البته شورای نگهبان آن را قبول نکرد و دوباره بازگشت داد؛ سؤال ما این است که اگر این مسائل، دائمی بودند چرا شما در برنامه سوم لحاظ نکردید که این برنامهها دائمی است؟ باید آنجا نوشته میشد یا در اسناد پشتیبان توضیح داده میشد که از نظر نظام برنامهریزی مثلاً این حکم باید 20 سال اجرا شود؛ پنج سال در برنامه سوم، پنج سوم در برنامه چهارم، پنج سال در برنامه پنجم و پنج سال هم در برنامه ششم لحاظ شود. این حرفهایی که دوستان میزنند، مشکوک است؛ چون نتوانستند برنامهها را اجرایی کنند میخواهند بهصورت احکام دائمی آنها را ارائه کنند. وقتی گزارش اجرای برنامههای پنج ساله بیرون میآید، خود سازمان مدیریت این نکته را مطرح میکند که ما نتوانستیم بیش از 40 درصد از برنامه - البته عددها متفاوت است - را اجرایی کنیم.
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با طرح این سؤال که «اگر محاسبات نظام برنامهریزی دقیق است، چرا این محاسبات دقیق اجرایی نمیشود» ادامه داد: اگر محاسبه دقیق باشد باید حداقل نیمی از آن اجرایی شود. شما همیشه کمتر از نیمی از برنامههای توسعه را اجرایی کردهاید. تقریباً هفتاد سال است که برنامهریزی میکنید، اخیراً سازمان مدیریت و برنامهریزی دولت یازدهم گفته که برنامههای توسعه در 70 سال گذشته شکست خورده است. این حرف خیلی عجیبی است. وقتی 70 سال است که این برنامهها شکست خوردهاند چرا ملت ایران دوباره باید به برنامههای شما اعتماد کنند؟ برای یک بار شکست، میگوییم دوباره به آنها فرصت دهیم؛ بار دوم را هم فرصت میدهیم؛ اما تا کجا ادامه بدهیم؟
** در برنامه ششم به تفکر توسعهگرا اعتماد نمیکنیم/به چه دلیل مفاهیم توسعه را مانند بُت میپرستید؟
وی با طرح اینکه برخی میگویند گرایشهای ارزشی مانند مسئله دنبالهروی عدالت باعث میشود که برنامههای توسعه به شکست بینجامد، گفت: پنج تا از برنامههای توسعه در زمان طاغوت نوشته شده است؛ در زمان طاغوت که مسائل ارزشی مطرح نبوده است؛ پس چرا برنامه اول شکست خورده است؟ چرا برنامه دوم شکست خورده است؟ برنامهریزی شما هم در قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب شکست خورده است. بنده همیشه سؤال کردهام و استدعا میکنم جواب بدهند؛ این چه نظام برنامهریزی است که با هر مکتبی برنامهریزی میکند کارش به شکست میانجامد؟ خیلی مسئله مهمی است. به این ترتیب هیچ ضمانتی نیست که ما در برنامه ششم هم دوباره به شما اعتماد کنیم و بعد آخر برنامه ششم وقتی گزارش ارزیابی بیرون میآید بگویند بیش از 50 درصد برنامه به شکست انجامیده است. این مسئله بسیار جدی است. ما تأکید کردهایم که این بار دیگر اعتماد نمیکنیم؛ شما یک بار ادعای تدبیر کردید و ما هم حرف شما را گوش کردیم؛ دو بار ادعای تدبیر کردید، حرف شما را گوش کردیم؛ سه بار ادعای تدبیر کردید، حرف شما را گوش کردیم؛ شما ده بار است که برنامه تدبیر مینویسید؛ خود شما به تدبیر نیاز دارید؛ باید مدل برنامهریزی شما تغییر پیدا کند. به چه دلیل مفاهیم توسعه را مانند بُت میپرستید؟ این واقعاً یک چرای بزرگ است. چرا حاضر نیستید تحقیقات جدید را در حوزه برنامهریزی شروع کنید؟
** تحلیل عدالت پیشکش؛ چرا برنامههای توسعه کارآمد نیست؟
حجتالاسلام علی کشوری با بیان اینکه بزرگترهای نظام برنامهریزی کشور - نظام برنامهریزی غرب - هم نتوانستهاند عدالت را تحلیل کنند، خاطرنشان کرد: مفاهیم آنها مفاهیم بسیار علیلی است؛ نمیتوانند آرمانهای مترقی بشر، مانند عدالت، را تحلیل کنند. لذا بنده فعلاً به آن مسائل کاری ندارم؛ آن مسائل را خود ما در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت حل و فصل خواهیم کرد. تحلیل عدالت پیشکش نظام برنامهریزی باشد؛ سؤال بنده این است که چرا برنامههای شما ناظر به واقعیت نیست؟ چرا برنامههای شما کارآمد نیست؟
وی افزود: دوستان خبرنگار و محقق همیشه این سؤال را از بنده میپرسند که «شما که میگویید نظام برنامهریزی کشور باید براساس مفاهیم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بازتعریف شود، استفاده از تجربیات بشری چه میشود؟» بنده هم همیشه جواب میدهم که ما چند بار باید از این تجریبات ناکارآمد غربی استفاده کنیم؟ ده برنامه براساس این تجربیات بوده است؛ حال اجازه دهید نوآوری کنیم. به اسم استفاده از تجربیات بشری جلوی نوآوری را میگیرند. این حرف واقعاً میوه نوبری است! همه جای دنیا راجع به خلاقیت و نوآوری صحبت میکنند، اما وقتی ما میگوییم میخواهیم تحول در نظام برنامهریزی کشور ایجاد کنیم، دوستان میگویند که ما باید از تجربیات بشری گزینش کنیم. نخیر؛ کفایت میکند؛ از تجربیات بشری به اندازه کافی استفاده کردهایم. حال باید نوآوری کرد؛ موقع پیشنهاد دادن طرحهای جدید است.
** در ایران دوران اینکه کارشناسان توسعهگرا ادعای تدبیر کنند گذشته است/چه شد که یکباره گفتند برجام حلّال تمام مشکلات نیست؟
کارشناس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت خاطرنشان کرد: هروقت شما جواب دادید که چرا ده برنامه توسعه در کشور شکست خورده است؛ هر وقت همایش گذاشته و خود را نقد کردید، شاید ما نرمش قهرمانانه کرده و در حد یک بخش یا دهستان اجازه خواهیم داد تئوریهای غربی دوباره بیایند و برنامهریزی کنند. در ایران دوران اینکه کارشناسان توسعهگرا ادعای تدبیر کنند، گذشته است؛ به این دلیل که واقعیتها را نمیبینند. آخرین نمونه آن نیز «برجام» است که پیش روی ما قرار دارد. گفتند با برجام تحریمها را رفع میکنیم؛ مشکل رکود را با آن حل میکنیم؛ با موضوع سیاست خارجی توسعهگرا کتاب نوشتند؛ سخنرانی کردند و گفتند اگر استراتژی «برد - برد» در دستور کار قرار گیرد مشکلات اقتصادی ملت ایران حل میشود. خیلی سخنرانی کردند و انقلاب هم برای آنها محیط تستی آماده کرد. الآن بیش از پنج ماه است که برجام اجرایی میشود. این هم یک تجربه بود. البته مردم خیلی با 10 تجربه برنامههای توسعه ارتباط برقرار نکردند؛ چون نظام برنامهریزی کشور کار نخبگانی و تخصصی است و عامّه مردم با آن ارتباط برقرار نمیکردند. اما همه مردم با برجام ارتباط برقرار کردند. قرار شد مشکلات آب و هوا را حل کنند. آقا! اینها را مطرح کردند یا نه؟ در سخنرانیها میگفتند: از آب و هوا تا مسئله اقتصاد و محیط منطقه با برجام قابل حل است. برخی میگفتند ما باید از تجربه برجام برای حل مشکلات منطقهای هم استفاده کنیم. برجام قرار بود این کارها را انجام دهد؛ مردم فراموش نکردهاند. سخنرانیهای آنها وجود دارد! چه شد که همه آنها در گفتوگوهای بیرونی به یکباره گفتند برجام حلّال تمام مشکلات نیست؟ به این سؤالات باید پاسخ داده شود.
** برجام آخرین نمونه شکست نظریات توسعهگراست
وی با اشاره به اینکه برجام آخرین نمونه شکست نظریات توسعهگراست، متذکر شد: سؤال فنیتر بنده این است که برجام مبتنی بر چه بود؟ مبتنی بر یک نظریه توسعهای یعنی «سیاست خارجی توسعهگرا» بود. واقعاً تجربه عبرتانگیز برجام را در نظر بگیرید؛ مردم عادی نیز با برجام ارتباط برقرار کردند و این مسئله خیلی مهمی بود. در دوران برنامهریزی بعد از انقلاب اسلامی مردم حداقل دو بار- البته بیشتر از دو مرتبه است - با برنامهها ارتباط برقرار کردند. مورد اول مربوط به قضیه سیاستهای دولت نهم و دهم در مسئله یارانهها و مسکن مهر بود که مردم مقداری به نظام برنامهریزی کشور توجه پیدا کردند؛ مورد دوم قضیه برجام بود که توجه زیادی کردند. به هر حال حرف اول ما در نمونهسازی اول یک سؤال بود؛ چرا نظام برنامهریزی کشور ناکارآمد است؟ چرا نظام برنامهریزی کشور بعد از 70 سال شکست خورده است. آیا این را باید تکرار کنیم؟
** چرا بر تئوریهای فسیل شده غربی تأکید میکنند؟
وی ادامه داد: میدانید چرا باید این سؤال را تکرار کنیم؟ من بر روی تکرار این مسئله خیلی تأکید دارم. چون این دوستان مکرر تأکید میکنند که ما از تدبیر استفاده میکنیم. در کلاسهای درسی که دانشجویان تازهوارد اقتصاد یا مدیریت و جامعهشناسی حضور دارند راجع به این تئوریهای فسیلشده غربی بهبه و چهچه راه میاندازند و دانشجویان و نخبگان ما نیز باور میکنند. همین کارها را میکنند که عدهای قانع شده و میگویند: براساس مکتب نهادگرایی برنامهریزی کنیم. باید این سؤال را جدی بگیریم. این حرف اول ما در نمونهسازی اول و در واقع نقد ما به نظام برنامهریزی بود.
** پیشنهاد اثباتی الگو برای نظام برنامهریزی کشور/به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بهعنوان یک راه نجات نگاه کنیم
دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ادامه با اشاره به پیشنهاد اثباتی الگو برای نظام برنامهریزی کشور گفت: این پیشنهاد بر روی میز نظام برنامهریزی کشور قرار دارد و میتوانند به آن توجه کنند و به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بهعنوان یک راه نجات نگاه کنند. پیشنهاد این است که چون در کشور ما نظامسازی اجتماعی همهجانبه مبتنی بر فکر اسلامی اتفاق نیفتاده است، دو نوع برنامهریزی در آن محقق میشود؛ یعنی نظم برخی از حوزههای اجتماعی میخواهد مسائل اسلامی را پررنگ کند. به عنوان مثال این نظم به دنبال گسترش «رِفق و محبت» است، یکی از شاخصهای هویت اسلامی رفق و محبت است. مثلاً در جامعه ما نظمی حول محور خانواده وجود دارد و این نظم را همه میبینند. این نظم به دنبال این است که از طریق نهاد خانواده رفق، آسایش و محبت را در جامعه ارتقا دهد. در کنار این نظم، نظم دیگری وجود دارد. این نظم چه کار میکند؟ به بهانه اینکه ما میخواهیم مسئله اقتصاد را حل کنیم به خانمها اهانت کرده و به آنها میگوید: شما نیروی کار ارزانقیمت هستید. ببینید! دو نظم وجود دارد. یکی از نظمها از اقتصاد شروع کرده و اقتصاد را همهچیز میداند و لوازم بهینهکردن یک اقتصاد را بحث میکند.
** چالش «دوگانگی برای زن» در نظم فعلی
وی با تبیین اینکه اولین ضربه در نظم غربی به جایگاه رفیع خانمها در جامعه وارد میشود، خاطرنشان کرد: این نظم به خانمها میگوید شما نیروی کار ارزانقیمت هستید. بنده مطالعه کردم که قانون برخی از کشورهای اروپایی بهصورت رسمی این است که دستمزد زن از مرد کمتر است؛ قانون این کشورهاست. ولی در ایران این قانون وجود ندارد؛ اسلام اجازه نمیدهد که ظلم به زن تصریح شود. اما این اتفاق عملاً رخ میدهد و شرایط کاری بانوان در محیطهای اقتصادی بهمراتب سختتر است. نظم غربی زن را اکونومیک و اقتصادی تعریف میکند؛ هم جایگاه تربیتی و تمدنی او را به چالش میکشد و هم زن را دچار مشکلات جسمی و روحی مضاعف میکند؛ چون زن ریحانه است و در وجود او لطافت به ودیعه گذاشته شده است؛ وقتی او را به محیطهای سخت میبرند شخصیت او به چالش کشیده میشود. الآن ما این دو مشکل را میبینیم؛ اصلاً اعوجاجی ایجاد شده است؛ به دلیل اینکه این نظم اجتماعی، زنان را زیاد به محیطهای سخت میبرد؛ در بسیاری از خانمها حالت تدافعی ایجاد شده است و این طبیعی است؛ چون در نظم موجود فشارهای زیادی به خانمها وارد میشود و خانمها بهصورت طبیعی و فطری باید از خودشان دفاع کنند. شما در جامعه با پدیدههایی مثل «خانمهای مردواره» روبرو هستید؛ خانم هستند، ولی جدیت آنها بسیار فربه شده است. چون در نظم موجود حرمت آنها رعایت نشده و شرایط کاری سختی برای آنها تعریف شده است؛ اگر زن مردواره شده و اخلاق مردها را پیدا کرد که امنیت پیدا نمیکند و اتفاقاً از چشم جامعه و خانواده خود میافتد. فرزندان در محیط خانواده با مادری که در این نظم اجتماعی اکونومیک دچار چالش شده با مشکل روبرو میشوند؛ این به نسل آینده نیز انتقال پیدا میکند. این یک نظم مدرن است که الآن وجود دارد. در مقابل این نظم، نظم دیگری وجود دارد که نظم اسلامی است؛ نظم اسلامی سعی میکند جایگاه تمدنی و تربیتی را به بانوان برگرداند. الآن این دو نظم، در جامعه ما برنامهریزی میکنند. لذا هر کدام از آنها به هر میزانی که لوازم کار خود را به پذیرش برسانند و به هر میزانی که با فطرت بشر تناسب داشته باشند در عمل هم موفق میشوند.
انتهای پیام/*