خارجی‌ها به چه امیدی پشت درهای بورس صف کشیده‌اند

خارجی‌ها به چه امیدی پشت درهای بورس صف کشیده‌اند

این روزها دیگر نه از توقف سقوط شاخص بورس و قیمتها خبری است و نه از وعده و وعید برای بهبود شرایط؛ سکوتی معنادار در تالار شیشه ای حکمفرماست و بهت نشات گرفته از زیان های سنگین توانی را برای سهامداران و سرمایه گذاران باقی نگذاشته است ...

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ این روزها دیگر نه از توقف سقوط شاخص بورس و قیمتها خبری است و نه از وعده و وعید برای بهبود شرایط؛ سکوتی معنادار در تالار شیشه ای حکمفرماست و بهت نشات گرفته از زیان های سنگین توانی را برای سهامداران و سرمایه گذاران باقی نگذاشته است. سرمایه گذارانی در کار خود و بازار سرمایه حیران مانده اند و نمی دانند برای گریز از ضرر بیشتر باید از بازار خارج شوند و یا این که به امید روزهای خوش نیامده بورس به اصطلاح مدیران بورسی، صبوری کنند و بلندمدت به بازار بیندیشند تا شاید روزگاری بیاید تا قسمتی از زیان هایشان جبران شود.
با این حال اما با وجود تمامی خبرهای ناخوش و ناامید کننده ای که این روزها در تالار شیشه ای توسط سهامداران شنیده و دهان به دهان می چرخد، در بیرون از تالار حافظ همه چیز متفاوت است. رسانه ها خبر از ورود هیاتی از بورس بازان فرانسوی به کشور و برگزاری جلسات مختلف با مدیران بورسی می دهند و از طرفی دیگر رئیس سازمان بورس مشغول گپ و گفت با سرمایه گذارن خارجی برای باز کردن فرش قرمز زیرپایشان جهت ورود به بورس کشور است؛ غافل از این که باید دنبال پاسش این پرسش بود که خارجی ها به چه امیدی پشت درهای بورس به صف ایستاده اند! بازاری که در روزگارانی نه چندان دور "بازگشت امید" به آن تیتر مشترک بسیاری از رسانه ها در چند روز مانده به یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری بود و از طرفی دیگر در آن روزها تالار شیشه ای معاملات بورس تهران میزبان حضور رئیس ستاد انتخاباتی حسن روحانی و دادن‌ وعده‌های امیدبخش در رابطه با بازار سرمایه؛ اما حالا رکوردی سنگین بر آن سایه افکنده است و دیگر نه از "کلیدی" برای بازکردن قفلش خبری است و نه کسی که دستکم وعده ای برای رونق دوباره آن دهد.
شاید باید سهامداران و سرمایه گذارن بورسی، خود آستین ها را بالا بزنند و فکری به حال ریزش پیاپی و سیری ناپذیر شاخص و قیمتها در بازار کنند، همتی که بدون شک قصد و انجامش توسط سهامداران بورسی نمی تواند دردی از این بازار بی سرمایه را حل کند و کلید بازشدن قفل های آن را باید در دست دولتی ها و مدیران بازار سرمایه جستجو کرد؛ چرا که به باور کارشناسان مهمترین عامل تداوم ریزش بازار سرمایه را باید در عدم حمایت‌های دولت از بورس جستجو کرد، آن هم به این دلیل که بیش از 70 درصد از سهام شرکت‌های بورسی و فرابورسی تحت تملک دولتی یا شرکت‌های وابسته به آن است.
از همه مهمترین با توجه به این که بورس نبض اقتصاد کشور است، زمانی که سایه سنگین رکود بر اقتصاد ادامه داشته باشد نباید انتظار رونق بازار سهام را داشت؛ رکود سنگینی که برخی معتقدند بخاطر سیاستهای انقباضی دولت برای تحقق وعده کنترل تورم ایجاد شده است و تداوم آن به هر قیمتی می شود همین آش و همین ماسه برای بورس!
از سوی دیگر بنظر می رسد با توجه به این که کماکان درآمد نفتی پاشنه آشیل اقتصاد کشور است و تحریم ها از یک سو و پایین آمدن قیمت جهانی طلای سیاه از سوی دیگر، درآمدهای کشور را با مشکل مواجه کرده است بنابراین دولت راه حل جبران این مشکل را در فشار بر صنایع یافته است و داستان ناتمام مواردی چون بهره مالکانه، افزایش نرخ خواراک پتروشیمی ها، بالا رفتن مالیات و مواردی این چنینی را به عنوان تائید کننده این فرضیه و باری مضائف بر پیکره بنگاههای تولیدی دانست.
همچنین سررسیدن زمان تسویه‌حساب صندوق‌های اعتباری به عنوان یکی از دغدغه های همیشگی بازار سرمایه در روزهای پایانی هر ماه این روزها میزان عرضه‌ها در بازار را افزایش داده است و نمی توان از آن قاغل شد که بر این اساس نظر می رسد مدیران بورسی در کنار جلسات گوناگون خود با خارجی ها برای حضور در بازار سهام کشور، باید فکری به حال این موضوع کنند و وقتی نیز به آن اختصاص دهند. از سوی دیگر برخی نیز معتقدند از آنجایی که پایان سال مالی بیشتر شرکت‌های کارگزاری آخرین روز شهریورماه هر سال است، این شرکت‌ها برای تصویه‌حساب اعتبار‌ها و محاسبه سود و زیان خود، اقدام به عرضه سهام در بورس می‌کنند که به ادامه روند نزولی بازار منجر می شود.
همچنین برخی موضوع مذاکرات هسته‌ای را به عنوان مهم‌ترین ابهام سیاسی بورس مطرح می کنند که هر چند این روزها رفع این ابهام به ظاهر حرکتی رو به جلو دارد اما گویا قطعی شدن توافقات هم به تنهایی نمی تواند دردی از بازار حل کند و در کوتاه مدت نباید منتظر معجزه ای از این بابت بود.
از نگاهی دیگر باید گفت سیاست‌های مالی دولت و بانک مرکزی در نرخ سود بانکی خلاصه می‌شود که با توجه به تداوم سیاست انقباضی دولت، فعلا تغییری در نرخ سود بانکی به عنوان یکی از ابزارهای تعیین‌کننده این سیاست مشاهده نمی‌شود و بر این اساس بانکها به امن ترین مقصد برای خواب نقدینگی توسط سرمایه گذاران انتخاب می شوند و زمانی که نقدینگی در گوشه ای چون بانکها پارک شوند، تامین مالی بنگاهها و در پی آن رونق اقتصادی معنایی پیدا نمی کند.
افزون بر این؛ مسایلی چون ادامه کاهش قیمت جهانی نفت و فلزات اساسی و سایر کالاها را نیز باید به عنوان دیگر عوامل موثر بر افت بازار سهام، شاخص، قیمت سهام و تداوم بهت زدگی سرمایه گذاران بورسی اضافه کرد و با وجود همه این موارد و سایر مواردی که در این نوشتار نیامده است، شاید این روزها دولت، مدیران بورسی و سهامدارن متضرر بازار باید به دنبال پاسخ این پرسش باشند که "خارجی ها به چه امیدی پشت درهای بورس به صف ایستاده اند!"

مهدی حاجی وند
انتهای پیام/

دهۀ «رکود، عبرت، تجربه»
پربیننده‌ترین اخبار اقتصادی
اخبار روز اقتصادی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
خودرو سازی ایلیا
بانک ایران زمین
گوشتیران
triboon