سینمای اصلاحات یا سینمای اباحهگری؟
خبرگزاری تسنیم: با نگاهی اجمالی به آنچه در سینمای دوران اصلاحات رخ میداد، درمییابیم که ریشهی بسیاری از انحرافات سینما از آن زمان پایهگذاری شد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، همزمان با روی کار آمدن اصلاحطلبان در انتخابات سال 76 تحلیلها و نظرات گوناگونی بابت بررسی دلایل این رویداد اجتماعی در مجامع مختلف سیاسی بیان شد. در واقع پس از انقلابی که در سال 57 رخ داد و مواجههی ایران با بحرانی به نام جنگ تحمیلی هشتساله و نیز سازندگی و تبعات اقتصادی تحمیلشده بر کشور در دوران ریاستجمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، اکنون سید محمد خاتمی با شعار اصلاحات و توسعهی سیاسی به قدرت رسیده بود.
در این برهه، سینما وارد عرصهی جدیتری از سیاست گردید. سینماگران برای اولینبار به ساختن فیلمهای تبلیغاتی برای نامزدهای انتخاباتی پرداختند که این امر جدای از کارکرد حرفهای و هنری برای سازندگان این فیلمها، به آنان بعدها در دستیابی به مناصب مهم حکومتی نظام جمهوری اسلامی کمک نمود. برای مثال، بهروز افخمی با ساختن فیلم انتخاباتی برای سید محمد خاتمی، در آن سالها حتی نمایندهی اصلاحطلبان در مجلس ششم نیز شد.
با نگاهی اجمالی به آنچه در سینمای آن روزهای ایران رخ میداد، درمییابیم که ریشهی بسیاری از انحرافات و کجرویهای سینما از آن زمان پایهگذاری شد و مدیران فرهنگی و سیاسی دوران اصلاحات نه تنها در زمینهی سینما، بلکه در دیگر زمینههای فرهنگی نیز با سوءمدیریت خود، باعث لطمات بیشماری بر فرهنگ و هنر این مرزوبوم شدند.
اصلاحطلبان که با شعارهای زیبا و فریبندهای چون آزادی و جامعهی مدنی، سعی در کسب وجههی عمومی بهخصوص در قشر جوان جامعه داشتند تا با تکیه بر احساسات و شور دوران جوانی به مقاصد خویش دست یابند، از تخطئهی هیچ عامل ارزشی فروگذار نکردند. بنیان اندیشه و فکر اصلاحطلبان عمدتاً تفکر لیبرالیستی بود و این تفکر نیز در ذات خود با اصول و مبانی ارزشی جامعهی اسلامی جمعپذیر نبود و همین امر، عاملی شد برای نزاع و مجادلات کلامی در قالب رسانه.
حجاب؛ اولین قربانی سینمای اصلاحات
جامعهی ایرانی جامعهای مبتنی بر ارزشهای اسلامی است که در اعصار متمادی، پیوندی ناگسستنی با زندگی این ملت داشته است. حیا و عفاف نیز نقش مهمی در این گستره به خود اختصاص داده است. این در حالی است که سینمای غربی بهعنوان یک هنر مدرن که در ذات خود جلوهگری و نمایش به مفهوم غربی، یعنی (show) را به دنبال دارد، در اکثر موارد با این حیا و حجب ذاتی که در فطرت انسانهاست، در تعارض قرا دارد.
متأسفانه با بررسی سینمای زمان اصلاحات درمییابیم که عمدتاً فیلمهای آن زمان مروج نوعی پوشش و آرایش غربی برای زنان جامعه بودند که در اولین گام، استفادهی ابزاری از زنان برای فروش بیشتر و ترویج اباحهگری در عرصهی سینما را تبلیغ میکردند. پوشش بانوی مسلمان ایرانی در این سالها، بهنوعی توسط سینما هدف قرار داده شد و پردهی سینما محل تجلی و ظهور انواع و اقسام پوششها و آرایشهایی بود که به هیچ عنوان با ارزشهای جامعهی اسلامی سازگاری نداشت.
اگر در سینمای پیش از زمان اصلاحات، زنان عرصهی چندانی برای ظهور و بروز در پردهی سینما نمییافتند، اینک به لطف دولتمردان اصلاحطلب و به مدد اندیشههای سکولاریستی و لیبرالمنشانهی آنان، مجال بسیار مناسبی برای حضور در این عرصه داشتند و به غیر از حجاب، تفکرات فمینیستی را هم در لابهلای فیلمهای خویش گنجاندند.
گفتوگوهای مستهجن، مخدوش کردن حدود شرعی، سینمای فمینیستی، استفادهی ابزاری از زن، نمایش چهرهها از نزدیک با آرایش غلیظ و تمسخر اعتقادات و آداب و رسوم ملی و مذهبی و نیز بیاعتنایی به جریان مهم و اثربخش سینمای دفاع مقدس، از جمله دستاوردهای عملکرد مدیران سینمایی کشور بهشمار میرفت.
در چنین فضایی که جامعهی ملتهب ایران در گیرودار طرح مفهوم غربی جامعهی مدنی توسط رئیسجمهور و تعاریف متعدد و تفاسیر گروهها و جناحهای مختلف از آن است، برخلاف نظر عطاءالله مهاجرانی که معتقد بود اصولاً ما به سینمای دفاع مقدس چه نیازی داریم؟! موج «آژانس شیشهای» (ابراهیم حاتمیکیا، 1376) کشور را فراگرفت و در جشنواره با اقبال داوران و در سطح کشور با استقبال عموم مردم مواجه شد.
عملکرد جهتدار و خلاف ارزشها و مبانی اسلامی مسئولین فرهنگی، بهخصوص در سینما، بستری برای منازعات سیاسی شد. در اردیبهشت سال 78، مهاجرانی به دلیل عملکردش در تئاتر، سینما، کتاب و مطبوعات و با درخواست 31 نمایندهی مجلس شورای اسلامی استیضاح شد.
سینما در این روزها، بیش از دیگر مقاطع مختلف تاریخ سینمای ایران، با سیاست درآمیخته بود. لیست آماری فیلمهایی که در این دوران بهطور مستقیم به مسائل سیاسی روز میپرداختند، بسیار قابل توجه بود.
سینمایی که در عرصهی جامعه برای خود کارکردی فراتر از یک هنر، صنعت و رسانه تصور میکرد و برای خویش جایگاهی چون رهبری جریانات اجتماعی را قائل بود. حجم آمار فیلمهایی که در ادوار قبلی توقیف شده و در دولت اصلاحات رفع توقیف شده بودند، نشاندهندهی روحیهی تساهل و تسامح اباحهگرایانه کارگزاران فرهنگ و هنر مملکت بود.
از سویی دیگر و بهخاطر شعارهای آقای خاتمی مبنی بر گفتوگوی تمدنها و تلقی لیبرالیستی ایشان از جامعه مدنی، این امر برای سینماگران مشتبه شده بود که میتوانند در هر زمینه و امری از شئون حکومتی اظهارنظر کنند. این امر تا آنجا پیش رفت که دستاوردهای انقلاب در برخی فیلمها به چالش کشیده شد و فیلمسازان و سینماگران توانستند به مدد فضای اباحهگرایانهی ایجادشده توسط دولت وقت، دست به تولید آثاری بزنند و مبانی ارزشی و اخلاقی انقلاب و نظام را سست جلوه بدهند.
فمینیسم و سینمای اصلاحات
در دوران پُرهیاهوی اصلاحات، مبانی ارزشی جامعه که مبتنی بر اسلام بود، بهواسطهی فضای تساهلگرایانهی ضدارزشی ایجادشده، زیر سؤال میرفت. فمینیسم بهعنوان یکی از رویکردهای اومانیستی غرب مدرن، که در تعارضی آشکار با مبانی فکری و اعتقادی اسلام قرار دارد، در این دوران مستمسک سینماگری به نام تهمینه میلانی قرار میگیرد.
وی در آثار خود، سعی در القای تفکرات فمینیستی دارد و به بهانهی اینکه دغدغهی مسائل زنان را دارد، از هیچ کوششی برای نمایش تقابل جامعهی مردسالار و زنان همیشه در ظلم این جامعه! فروگذار نکرده است.
«دو زن»، «نیمهی پنهان» و «واکنش پنجم» سهگانهی میلانی برای ترسیم فضای سنتی دینباور و مذهبی جامعهی ایرانی است که به علت تعارض با فمینیست غربی، محکوم به فناست!
زن ایدهآلی که فیلمهای میلانی معرفی میکند، زنی است تحصیلکرده، شاغل که وابستگی اقتصادی به شوهرش نداشته باشد، خوشبین و شاداب، گروه آپاچیها را علیه مردان تشکیل دهد، علیه مردان بیانیه صادر کند و رفتاری غیراخلاقی با شوهرش داشته باشد. از سوی دیگر، زن سنتی و قابل ترحم، زنی است که مورد جبر و ستم مردان قرار گرفته، مظلوم، منفعل، خنثی و بیخاصیت است و علت عقبماندگی او ازدواج، بچهدار شدن و تمنیات مردانه است. با این حال، میلانی به دلیل اهتمام ویژهای که به اثبات ستم و خشونت مردانه و نقش مردان در عقبماندگی زنان دارد، بهناچار زنی را در فیلمهایش به تصویر کشیده است که قابل ترحم و معصوم است. میلانی مظلومیت زنها را با زنی فرشتهنام در هر سه فیلم پی میگیرد. فرشته که بازیگر آن نیکی کریمی است، نماد زنان جوانی است که از سوی جامعه مورد ظلم قرار گرفته است.[1]
تهمینه میلانی برای این فیلم حتی بازداشت هم شد که در نهایت، با رأفت اسلامی آزاد گردید، اما متأسفانه همان نوع نگاه را همچنان در آثار وی میبینیم.
سکولاریسم و سینمای اصلاحات
نمونهی دیگری که میتوان بدان اشاره نمود، ورود سینما در دوران اصلاحات به یکی دیگر از مؤلفههای غرب مدرن به نام سکولاریسم بود. سکولاریسم در سینمای اصلاحات ورودی جدی به امر قدسیزدایی از جامعهی روحانیت داشت.
«مارمولک» ساختهی بحثبرانگیز کمال تبریزی، آنچنان مظاهر دینی و آداب رسوم مذهبی را در قالب یک روحانی-دزد به هجو و استهزا گرفت که مسئولین امر و نهادهای نظارتی چارهای جز توقف اکران نیافتند و این فیلم مورد نقد تند و شدید برخی از چهرههای سرشناس روحانی قرار گرفت.
در این فیلم، مبلغین مذهب با نگاهی کاسبکارانه و غیرارزشی، متدینین و افراد علاقهمند به مسجد افرادی سادهلوح و مدیران نظام جمهوری اسلامی بهنوعی بیکفایت و نالایق ارزیابی شدهاند.
نمونههای فراوان دیگری در دست است که به بهانههای گوناگون، انتقادات و کنایهها و عقدهگشاییهایی را برضد اسلام و ارزشهای اسلامی انجام میدهند و بیرحمانه به آن هجوم میآورند، مثل «طلای سرخ» جعفر پناهی، «اعتراض» مسعود کیمیایی، «زیر پوست شهر» رخشان بنیاعتماد، «قطعهی ناتمام» مازیار میری، «شوکران» بهروز افخمی، «پارتی» سامان مقدم و دهها مورد دیگر که میتوان از آنها نام بُرد. در اینباره، اذعان به این نکته مهم است که سرخط این جریانات را از منشأ اصلی و بانی اساسی آن، یعنی سردمداران فرهنگی و هنری و نوع دیدگاههای آنان، باید جستوجو کرد.
سید محمد خاتمی بهعنوان یکی از کسانی که در کسوت روحانیت، بارها و بارها در مجامع مختلف از غرب و ارزشهای غربی بهعنوان تنها راه نجاتبخش جوامع سخن گفته بود، دلدادهی فرهنگ و تمدن منحط غربی بود. وی در یکی از سخنانش گفت: «شما برای اینکه بتوانید پیشرفت کنید، راهی جز غرب ندارید و راه غرب نیز یعنی راه پذیرش خرد غربی!»[2]
وی در اولین سالگرد دوم خرداد در دانشگاه تهران گفت: «اگر دین هم در برابر آزادی قرار گیرد، این دین است که باید محدود شود، نه آزادی!»[3]
و در چنین فضایی بود که سیاستمداران منتخب ملت اینچنین به آرمانها و ارزشها هتاکی میکردند و سینماگران نیز به خود اجازه میدادند تا هر اثری را بهعنوان اثر هنری تولید کنند. سینمای زمان اصلاحات ملغمهای از هجو ارزشها و مقدسات یک جامعه بود که به فراخور زمان، هم دربارهی احکام اسلامی سخن میگفت و هم از نبود آزادی اباحهگری ناله میکرد و هم با آرایش آنچنانی زنان و استفادهی ابزاری از آنان، در پی فتح گیشه بود.
در این میان، اسلام مورد شدیدترین حملات و انواع و اقسام جسارتها به مقام مقدس اولیا و انبیا و امامان معصوم (ع) قرار میگرفت و اصلاحطلبان در قالب الفاظ شیک و بسیار روشنفکرانهی غربی، نظیر جامعهی مدنی، آزادی، حقوق بشر و عناوینی از این دست، در پی کسب وجهه و مشروعیت برای خویش بودند.
انحرافی که سینمای دوران اصلاحات ایجاد نمود متأسفانه تاکنون نیز بر پردهی سینمای ایران استمرار دارد و سینما به درجهای از ابتذال رسیده است که تعداد فیلمهای خوب به معنی واقعی کلمه، که هم بیانگر و تقویتکننده ارزشهای ملی و فرهنگ اسلامی-ایرانی باشد و هم بتوان با خانواده آنها را دید، بسیار کم است.
در مقابل، فضای غالب سینمای ما را فیلمهایی اشغال کردهاند که با الگوگیری از فیلمهای غربی و سینمای هالیوودی، کمترین تناسبی از لحاظ محتوا با هنجارهای رایج جامعه و اخلاقیات حاکم بر آن ندارند. این مدل از سینما انگار جزئی از یک مدل طراحیشدهی دشمنان انقلاب و نظام است که میخواهد با نوعی زیرکی، تودهی عوام مردم را به تقابل با نظام بکشاند و از این منظر، بهنوعی اسب تروای شبیخون فرهنگی دشمن بهشمار میرود.
چه بسیارند فیلمها و آثاری که قشر مذهبی جامعه را بهعنوان قشری سطحی و متحجر و عقبمانده معرفی میکنند و هنوز هم کم نیستند آثاری که عقدهگشاییهایشان را برای قشر متدین و مذهبی جامعه به پردهی سینماها کشاندهاند.
غفلت متخصصین و مسئولین امر در اینباره، گناهی نابخشودنی است که بنا به اقتضائات زمانی و مصالح جناحی و سیاسی، به آثاری مجوز میدهند که کمترین قرابت را با مسائل روز جامعه ندارند و فقط با هدف کسب درآمد بیشتر، چوب حراج بر حیا و غیرت جامعهی ایرانی میزنند و پردهی سینما را که در متعالیترین هدفها میتواند بستری برای نمایش حقیقت و زیبایی باشد، لکهدار به انواع و اقسام اغراض نفسانی و مطامع مادی مینمایند.*
پی نوشت ها
[1]. شکیبادل، محمد، تریلوژی فمینیستی تهمینه میلانی از شعار تا واقعیت، حوراء، سال 1382، شمارهی 3.
[2]. روانبخش، قاسم، چه کسانی غربباوری را در بدنهی نظام نهادینه میکردند؟
[3]. سخنرانی سید محمد خاتمی در دانشگاه تهران، دوم خرداد 79.
منبع:برهان
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.