حدیثی از امام صادق (ع) که نسخه وهابیت را پیچید
خبرگزاری تسنیم: توسل به درگاه عزیران خداوندی در میان مسلمانان از طریق سنت و احادیث مشروعیت بخشیده شده است اما ابن تیمیه و طرفداران وی این امر مسلم را مورد انکار قرار دادند و به وسیله محمد بن عبدالوهاب، بعد از قرنها تشدید یافت و توسل را بدعت خواندند.
توسل به درگاه عزیران خداوندی در میان مسلمانان از طریق سنت و احادیث مشروعیت بخشیده شده است اما ولی ابن تیمیه و طرفداران وی در قرن هشتم این امر مسلم را مورد انکار قرار دادند و به وسیله محمد بن عبدالوهاب، بعد از قرنها تشدید یافت و توسل را بدعت و امر نامشروعی خواندند.
توسل به درگاه عزیزان خداوندی از جمله مسائل بوده که در تاریخ قبل از اسلام هم شاهد آن هستیم که پیامبران و اولاد پیامبران به این ریسمان الهی در جاهای مهم و خطرناک چنگ زده اند و در میان مسلمانان هم رواج کامل دارد که از طریق سنت و احادیث به آن مشروعیت بخشیده شده است ولی ابن تیمیه و طرفداران وی در قرن هشتم این امر مسلم را مورد انکار قرار دادند و به وسیله محمد بن عبدالوهاب، بعد از قرنها تشدید یافت و توسل را بدعت و امر نامشروعی خواندند.
توسل در اصطلاح
اینکه عبد شیئ را به سوی خداوند مقدم بدارد، تا اینکه وسیله او باشد در نزد خداوند و به واسطه آن دعایش مستجاب شود و به مطلوبش برسد. مانند اینکه خداوند را با اسماء حسنایش و صفاتش یاد کند و سپس دعا کند که در این صورت اسماء خداوند را وسیله برای استجابت دعا و نیل به مطلوبش قرار دادهاست. (سبحانی، جعفر، فی الطلال التوحید، قم، موسسه امام صادق، 1412هـ ق، ص 576)
توسل در آیات و روایات و سیره مسلمین
آیات و روایات فراوانی درباره این آموزه اسلامی و دینی بیان شده است به عنوان مثال در آیه 35 سوره مائده می فرماید:« اى کسانى که ایمان آورده اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله اى براى تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.» سیرهٔ مسلمین در زمان پیامبر (ص) و بعد از ایشان نیز اینگونه بوده است که به اولیای الهی و مقام و منزلت آنها متوسل میشدند و مسلمانان در ادوار مختلف به ویژه پیروان اهل بیت (ع) با عمل به این سیره و روش بسیاری از مشکلات خود را برطرف کردهاند که «وَمُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ طَلِبَتِی وَحَوَائِجِی وَ إِرَادَتِی فِی کُلِّ أَحْوَالِی وَ أُمُورِی» «شما را به درگاه خداى عزوجل شفیع آرم و به وسیله شما به پیشگاهش تقرّب جویم و شما را در پیش روى خواستهها و حاجات و ارادهام در همه حالات و کارهایم قرار دهم.»
توسل اهل مدینه
توسل اهل مدینه به قبر رسولخدا (ص) در سال 53 هجری. زیاد ابن ابیه که به حکم معاویه ولایت حجاز را به دست گرفته بود از معاویه ولایت مدینه را خواستار شد، معاویه هم قبول کرد، چون این خبر به اهل مدینه رسید، تمامی اهل شهر از کوچک و بزرگ، به مسجد پیامبر آمده و ضجه و شیون و دعا و عجز ناله سر دادند و سه روز به قبر پیامبر (ص) پناهنده و به آن متوسل شدند؛ چرا که از ظلم و زورگویی زیاد بن ابیه آگاه بودند و در اثر این توسل پس از سه روز، زیاد هلاک شد. (المسعودی، مروج الذهب، بیتا، بیجا، ناشر موقع الوراق، ج 1، ص 359). حاکم نیشابوری نیز میگوید، از ابوالحسین فقیه (متوفای 384) شنیدم که میگفت: هر امر مهمی از امور دینی و دنیوی بر من عارض شد، برای برآورده شدن آن به طرف قبر حضرت رضا (ع) رفتم و کنار آن قبر دست به دعا برداشتم، آن حاجت برآورده شد و خداوند برای من گشایش در آن کار مهم پدید آورد... این رفتار برای من یک عادت شد به گونه ای که در هر مشکلی به زیارت آن بارگاه میروم؛ چرا که استجابت دعا در آن مکان برای من به تجربه ثابت گردید. (جرینی، محمد بن موید؛ پیشین، ج2، ص220)
همچنین در کتاب درسهایی در نقد وهابیت به نقل از طبقات الشافعیه آمده است که: در قرن چهارم و پنجم هجری بود که مردم سمرقند برای پاره ای مشکلات به قبر بخاری استغاثه کردند. (طبسی، نجم الدین؛ درسهایی در نقد وهابیت، قم، انتشارات دلیل ما، 1388ش، چاپ اول، ج1، ص15)
تردیدى نیست که ائمه علیهم السلام نیز وسیله قرب به سوى خداى سبحان و واسطه قضاى حاجتها هستند.
حضرت امام جعفربن محمدالصادق (ع) که در سالروز شهادت آنحضرت به عنوان امام پیشوای ششم شیعیان و رئیس و موسس مذهب جعفری (ع) قرار داریم درباره این عمل و آموزه در چند قرن قبل از ما احادیث و فرمایشات گهرباری دارند که توجه به آنها میتواند پاسخی کوبنده و مستدل به یاوه گوییهای گروههای تکفیری و وهابی باشد که به این بهانه طرفداران مکتب تشیع را کافر و مشرک معرفی میکنند و این آموزه دینی را مستمسکی برای اهداف شوم و استبدادی خود در کشتار انسانهای بیگناه میکنند.
در ادامه به چند روایت از آن امام همام درباب توسل اشاره میکنیم:
میسر بن عبدالعزیز گفت حضرت صادق (علیه السلام) به من فرمود: میسر مبادا بگوئى (هر کسى را به اندازه اى خداوند مقدر کرده) و کار گذشته تغییرپذیر نیست. در نزد پروردگار عزیز و بزرگ مقامى است براى بندگان که به آن نخواهند رسید مگر با درخواست و سوال. اگر بنده اى دهان فرو بندد سوالى نکند هیچ چیز به او داده نمى شود پس از خدا بخواه تا حاجت خود را بگیرى. میسر هر درى که کوبیده شود امید است که براى کوبنده باز گردد. (اصول کافى، ج 2، ص 485)
زید شحّام در ضمن حدیثى مى گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «خلقنا واحد، وعلمنا واحد، وفضلنا واحد، وکلّنا واحد عند الله عزّوجل» آفرینش ما یکى است، دانش ما یکى است، فضیلت ما یکى است و همگى ما در پیشگاه خداوند متعال یکى هستیم. عرض کردم: تعداد شما چند نفر است؟ فرمود: «نحن اثنا عشر، هکذا حول عرش ربّنا جلّ وعزّ فی مبتدأ خلقنا، أوّلنا محمّد، وأوسطنا محمّد، وآخرنا محمّد» ما دوازده تن هستیم و از آغاز آفرینش ما گرداگرد عرش پروردگارمان این گونه بودیم. اول ما محمّد، وسط ما محمّد و آخر ما محمّد است. (کتاب الغیبة للنعمانى: 87 ـ 88، حدیث 16، المختصر: 277، حدیث 369، بحار الأنوار: 25 / 363، حدیث 23)
در کنار این مطالب باید گفت وقتى توسّل به عبادت و نماز باشد و عبادت مقرّب به سوى خدا باشد، امام علیه السلام به طریق اولى مقرّب خواهد بود. از سوی دیگر در حدیث توسّل حضرت آدم علیه السلام، او نه فقط به پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله بلکه به خمسه طیبه توسّل کرد. این حدیث هم از طرق عامه و هم از طرق خاصه وارد شده و در منابع اهل سنّت این حدیث از ابن عباس معروف است.
خداوند متعال مى فرماید: «فَتَلَقّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمات فَتابَ عَلَیْهِ» (سوره بقره (2): آیه 37) سپس آدم از پروردگارش کلماتى دریافت داشت; (و با آنها توبه کرد) و خدا توبه او را پذیرفت.
جلال الدین سیوطى در تفسیر الدر المنثور در ذیل این آیه مبارکه حدیث توسّل حضرت آدم علیه السلام را روایت کرده است (تفسیر الدر المنثور: 1 / 60 ـ 61، شواهد التنزیل: 1 / 101) و اهل سنّت این حدیث را از امام صادق علیه السلام نیز روایت کردهاند.
براى نمونه ابن مغازلى و قندوزى این گونه روایت مى کنند: عن المفضّل قال: «سألت جعفر الصادق علیه السلام عن قوله عزوجل: (وَإِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِمات) الآیة. قال: هی الکلمات الّتی تلقّاها آدم من ربّه فتاب علیه، وهو انّه قال: یا ربّ أسألک بحق محمّد وعلى وفاطمة والحسن والحسین إلاّ تبت علیّ. فتاب الله علیه إنّه هو التوّاب الرحیم. فقلت له: یابن رسول الله! فما یعنی بقوله: (فَأَتَمَّهُنَّ)؟ قال: یعنی أتمّهن إلى القائم المهدی اثنا عشر إ ماماً، تسعة من ولد الحسین علیهم السلام» (المناقب، ابن مغازلى: 63، حدیث 89، ینابیع الموده: 1 / 290، حدیث 6)
مفضّل مى گوید: از امام صادق علیه السلام درباره آیه (وَإِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِمات) پرسیدم. فرمود: همان کلماتى است که آدم از پروردگارش یاد گرفت، توبه کرد و توبه او پذیرفته شد. آن کلمات از این قرار است که گفت: پروردگارا! از تو درخواست مى کنم به حق محمّد، على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام که توبه مرا بپذیرى. خداوند توبه او را پذیرفت، به راستى او بسیار توبه پذیر و رحیم است. عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! معناى فرمایش خدا که (فَأَتَمَّهُنَّ) چیست؟ فرمود: یعنى آنان را به قائم مهدى تمام کرد که دوازده امام و پیشوا هستند که نُه تن از آنان از نسل امام حسین علیه السلام هستند.
درباب توسل همچنین از امام صادق ـ علیه السلام ـ احادیث و روایات دیگری نیز نقل شده است که به عنوان نمونه در جایی فرمودند: «هیچ کس از اولین و آخرین (مخلوقات) نیست مگر اینکه به شفاعت محمّد ـ صلی الله علیه و آله ـ در روز قیامت نیاز دارد.» (المحاسن، ج 1، ص 293)
آنحضرت در حدیثی دیگر چنین میفرمایند: «ما (اهل بیت) سبب و وسیله خدا بین شما و پروردگار عزّوجلّ هستیم.» (بحار الانوار، ج 23، ص 10)
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «ما (اهل بیت) همان ریسمان الهی هستیم که خداوند تبارک و تعالی فرمود: همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید.» (بحارالانوار، ج 24، ص 84)
انتهای پیام/