شکل گیری امریکا از ابتدا بر غارت و چپاولگری بود/ مرگ بر آمریکا هیچگاه از زبان ما نمیافتد
خبرگزاری تسنیم: مدیر کمیته سیاسی شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه اساس آمریکا از ابتدای شکلگیری،کشوری مبتنی بر غارت و چپاول بوده است، گفت: آمریکا از سال ۱۹۰۰ به دنبال سلطه در جهان بوده و برای تحقق آن همواره نیازمند خلق یک دشمن جدید است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس منوچهر محمدی امشب در سلسله جلسات بزم اندیشه با عنوان پیدا و پنهان توافق ژنو در محل موسسه مشاوره و پژوهشهای آستان قدس رضوی اظهار کرد: مطالعه یک موضوع و سوژه بدون قرار دادن در یک چارچوب کلان که سیاستهای ما را با دنیای خارج تعریف میکند امکانپذیر نیست.
مدیر کمیته سیاسی شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: برای بررسی توافق ژنو ابتدا باید پیشفرضهایی را مطرح و قبول کنیم.
محمدی عنوان کرد: انقلاب اسلامی ایران، آمریکا را از در اختیار داشتن یک نظام تحت سلطه محروم کرد و نظامی را پایهریزی کرد که با بنیادهای نظام استکباری آمریکا در تعارض بود و در واقع همین مسئله اساس رابطه ما با آمریکا است و هر مسئله اتفاقی را باید در همین چارچوب درک کنیم.
وی با اشاره به اینکه مسئله هستهای برای آمریکا تنها در حد یک بهانه است عنوان کرد: واقعیت اصلی این است که ما با استثمار و امپریالیزم آمریکا مشکل داریم و مرگ بر آمریکا نیز هیچگاه از زبان ما نمیافتد و آمریکاییها نیز خود به این مسئله واقف هستند که ما آنها را شیطان بزرگ میدانیم.
بنیاد آمریکا مبتنی بر استثمار و چپاول است
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه اساس کار آمریکا از همان ابتدای شکلگیری این کشور مبتنی بر غارت و چپاول بوده است، عنوان کرد: آمریکا بعد از سال 1900 به دنبال این بود که همه جهان را تحت سلطه خود درآورد و برای تحقق این مسئله همواره نیازمند خلق یک دشمن جدید بوده است.
محمدی با اشاره به اینکه اساس آمریکا را در ابتدا 100 خانواده ثروتمند تشکیل میدادند که امروز به 50 خانواده محدود شده تصریح کرد: این خانوادهها که بیشتر نیز یهودی هستند تمام اقتصاد آمریکا را تحت سلطه خود دارند.
دو لابی تاثیرگذار در اقتصاد و سیاست آمریکا
مدیر کمیته سیاسی شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار کرد: دو لابی بسیار قوی در آمریکا همواره فعال هستند که یکی از آنها لابی صهیونیسم است که نفوذ زیادی در روی کار آمدن روسای جمهور و نمایندگان کنگره دارد و لابی دیگر صنایع پیچیده نظامی است که بازار و بقای خود را در جنگ میبینند. بنابراین اینکه تلقی شود اوباما و نمایندگان کنگره تاثیرگذار در سیاست آمریکا هستند سادهاندیشی است و تمام تصمیمات اصلی از سوی این دو لابی گرفته میشود که تقابل با ایران برای هر دوی اینها به عنوان یک اصل در نظر گرفته میشود.
محمدی با اشاره به اینکه ساختار و ماهیت آمریکا به شکلی است که نمیتوان با آن به تفاهم رسید، گفت: با این وجود میتوان با آمریکا معامله کرد اما لازمه آن این است که سازوکارهای مذاکرات بینالمللی را باید به خوبی بشناسیم.
وی از ماجرای اشغال لانه جاسوسی آمریکا و همچنین ماجرای مکفارلین به عنوان دو نمونه از معاملات سیاسی ایران با آمریکا یاد کرد و افزود: اگر بخواهیم با دست خالی به سراغ معامله با آمریکا برویم دچار مشکل میشویم.
مدیر کمیته سیاسی شورای انقلاب فرهنگی با اشاره به روند تاریخی مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا خاطرنشان کرد: در دولت خاتمی پیمان سعدآباد توسط رئیس جمهور فعلی در مقام دبیر شورای عالی امینت ملی منعقد شد و استدلال آنها این بود که برای اعتمادسازی حاضر هستیم نطنز را تعطیل کنیم. اما آمریکاییها به این حد قانع نشدند و بعدها اعلام کردند اصفهان، اراک نیز باید تعطیل شود و کار به جایی رسید که حتی اعلام کردند باید کلاسهای فیزیک هستهای در ایران تعطیل شود و دانشجویان ما را نیز از دانشگاههای خود اخراج کردند.
محمدی افزود: بعد از این قضایا به دستور مقام معظم رهبری پلمپها شکسته شد و آمریکاییها مسئله هستهای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دادند و در همین زمان از سوی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت تلاش شد تا در مذاکرات با آمریکاییها برخی از خلاءها برطرف شود و به همین دلیل موضوع تامین امنیت سربازان آمریکایی در عراق را مطرح کردند. اما در واقع این اتفاق خیلی دیر افتاد و معاملات به سرانجام نرسید و در نتیجه لاریجانی از سمت خود استعفا دادند.
محمدی گفت: آنچه میتوان گفت این است که در قالب این مذاکرات نوعی آتشبس برقرار شد و در آن گفته شد که در آینده و با توجه به نیاز ایران درباره برنامه غنیسازی ایران تصمیمگیری میشود. در حالی که ما قبلا تاکید میکردیم که براساس ماده 4 انپیتی حق غنیسازی داریم اما به هر حال باید از مذاکرات ژنو صرفا به عنوان یک قول و قرار یاد کرد که البته مفاد آن الزامآور و اجباری نیست.
انتهای پیام/ ق