آیا لغو تحریمهای خارجی، مشکلات اقتصاد ایران را کم میکند؟
خبرگزاری تسنیم: به همان حساسیتی که در مذاکرات هستهای همهی اقشار وارد شدند و حق مسلم غنیسازی را مطالبه و پیگیری نمودند، باید در مسئله رفع مشکلات ساختاری اقتصاد نیز وارد شوند و حق مسلم رفع مشکلات ساختاری را مطالبه و پیگیری نمایند.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، اکنون شرایط وزیدن نسیم اعتدال و باد توافق هستهای از سوی دولت تدبیر و امید است و عدهی بسیاری از حالت دستداده مسرورند و مصداق شعر «بیار باده ای ساقی که فصل نوبهار است» گردیدهاند و در فکر درانداختن «بزمی نو» هستند. از طرفی عدهای دیگر همچنان نالاناند که مشکل اصلی کشور مشکلات ساختاری است و «این ره که میرویم به چینستان است!» لیک باید فکری به حال این بینوا مشکلات ساختاری نمود، زیرا تحریمهای داخلی به مراتب سنگینتر و کمرشکنتر از تحریمهای خارجی بوده و ادبیات اقتصاد مقاومتی در راستای برطرفسازی همین مشکلات به وجود آمده است که البته چندان توجه عمقی بدان نشده است.
هدف نگارنده آن است که گوشزد نماید خوابیدن در باد این پیروزی (اگر بتوان نام آن را پیروزی گذاشت که در این مجال فرصت پرداختن بدان نیست)، نباید مسئولین ارشد و متفکرین حوزهی اقتصاد را از حل مشکلات ساختاری، که از آن به عنوان تحریمهای داخلی یاد شد، غافل نماید که اگر چنین شود، شکست سختی در راه خواهد بود.
**مذاکرات ساختاری پس از مذاکرات هستهای!
مذاکرات هستهای بر سر حق مسلم ملت ایران، یعنی حق غنیسازی همانند سایر مردم دنیا و برطرفسازی تحریمهای خارجی، بوده و هست. به تعبیری، مذاکرات ساختاری، سر حق مسلم ملت ایران است که همانا تولید ملی، اشتغال، تورم پایین، رفاه و عدالت اقتصادی و برطرفسازی تحریمهای داخلی است. تیم مذاکرهکنندهی هستهای متکی به ظریف سیاسی بوده و هست و تیم مذاکرهکنندهی ساختاری متکی به طیب اقتصادی باید باشد.
اصل گزارهی فوق آن است که به همان حساسیتی (و شاید به مراتب بیشتر از آن) که در مذاکرات هستهای همهی اقشار، از جمله دولت، مجلس و ملت وارد شدند و حق مسلم غنیسازی را مطالبه و پیگیری نمودند، باید در مسئلهی رفع مشکلات ساختاری اقتصاد نیز همهی اقشار، از جمله دولت، مجلس و ملت وارد شوند و حق مسلم رفع مشکلات ساختاری را مطالبه و پیگیری نمایند تا بتوان به آینده، سربلندی و عزت مردم ایران بیش از پیش امیدوار بود.
نکتهی دیگر آنکه همان گونه که در مذاکرات هستهای خط قرمزی چون عدم عدول از حق غنیسازی وجود داشته و دارد، در مذاکرات ساختاری خط قرمزی چون رعایت اصول اقتصاد اسلامی در بطن اصلاحات ساختاری وجود دارد که رهبری از آن به عنوان اقتصاد مقاومتی یاد نمودهاند و سالهاست به انواع مختلف بر آن تأکید مینمایند. تجارب تعدیلات ساختاری که در دولتهای گذشته در اقتصاد ایران رخ داده است، بر اساس مبانی اقتصاد سرمایهداری بوده و از این رهگذر و با توجه به تضاد آشکار آن با اهداف جامعهی اسلامی، همهی آنها محکوم به شکست بوده است، زیرا از خط قرمزهای اقتصادی کشور عدول نمودهاند و نتوانستهاند در بستر اجتماعی و سیاسی جامعهای اسلامی به حیات خود ادامه دهند.
تیم مذاکره باید در خود چند متخصص کارکشته در زمینههای اغنای افکار عمومی، آمار و اطلاعات بهروز و کارآمد، تصمیمسازان ارشد اقتصادی مدبر، متخصص اقتصاد مقاومتی، عیبیاب اقتصادی و... داشته باشد تا با اتکا بر آنان بتواند بهموقع و در اسرع وقت، تصمیمات مقتضی را گرفته و در جریان مذاکرات ساختاری عملی نمایند. لازم به ذکر است که عزم راسخ و تعهد به نظریهی جمهوری اسلامی از پیششرطها و فروض مفروضهی تیم مذاکرهکننده است که از آن به «انقلابی بودن» تعبیر میشود.
**گروه 1+5 مشکلات ساختاری کشور
مذاکرات ساختاری باید در مقابل حداقل شش (1+5) مشکل موجود در اقتصاد ایران صورت گیرد و مقتضیات و ویژگیهای هر کدام از آنها به خوبی در نظر گرفته شود تا بتوان به توافقی همهجانبه در این زمینه دست یافت. جهت تقرب به ذهن، این مشکلات با ساختار کشورهای طرف مذاکرات هستهای تشبیه شده است.
- آمریکای بیصداقت این مشکلات، رواج دلالی و واسطهگری است که مرگ بر آن و ایادی آن در بازار داخل باد.
- فرانسهی ساز مخالفزن آن، قوانین و مقررات مخل فضای کسبوکار و رونقِ بخشِ خصوصی است.
- انگلیس خبیث و نیرنگباز آن، قاچاق کالا و ارز و مفاسد اقتصادی است که نه کسی از عوامل آن خبر دارد و نه کسی از حجم واقعی و آثار مخرب آن بر اقتصاد ملی.
- آلمان ابرقدرت آن، اتکای به درآمدهای نفتی است که موجب ایجاد وابستگی بیش از پیش به ساختار معیوب استفاده از دلارهای نفتی و ایجاد بیماری هلندی شده و رهایی از آن برای اقتصادفهمان یک آرزوی دیرینه است.
- چین آن، تولید بیمار و نابسامان کشور است که کمر همت بر ایجاد اشتغال برای کارگران چینی بسته و دغدغهی بیکاری در چین را دارد.
- و در نهایت روسیهی آن، ساختار مبتنی بر نظام سرمایهداری کشور است که به مصلحت همچنان پابرجاست، همانند مصلحت گرایش به شرق، بر خلاف شعار «نه شرقی، نه غربی».
بر سر میز این مذاکره، گزینههای متفاوتی در اختیار ایران و گروه مذاکرهکننده است که از مهمترین آنها، استخراج و غنیسازی هر چه بیشتر اقتصاد مقاومتی و به کار بستن آن در جهت ایجاد رفاه و عدالت اقتصادی، پتانسیل بالای نیروی کار موجود در جامعه و مزیتهای نسبی بالقوهی موجود در اقتصاد ایران است. توجه به امر اقتصاد مقاومتی، علاوه بر مبانی عمیق مکتبی آن، حمایت رهبری و مردم را در پی خواهد داشت که میتواند به بسیج عمومی در راه کسب موفقیت منجر شود. کافی است در جهتی حرکت شود که مردم یقین حاصل کنند که دولت برای اصلاح و به نفع آنان عمل مینماید تا همانند سیل خروشان به صحنهی اقتصادِ تولیدمحور هجوم آورند و دیو و دد مشکلات را درنوردند و ساحلی امن برای گسترش نظریهی جمهوری اسلامی و اقتصاد اسلامی فراهم آورند.
**مؤخره
ما معتقدیم که طیب اقتصاد میتواند همانند ظریف سیاست، فتحی دیگر ایجاد نماید و موفقیت چشمگیر دیگری را که دل مردم را شاد مینماید کسب نماید. کافی است همت نماید، تیم مذاکرهکنندهی ساختاری را جمع کند، روند کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تعریف نماید و با کامنت گذاشتن در فیضبوک برای مردم، آنان را با این مذاکرات همراه و خوشبین سازد. تأکید بر این نکته ضروری است که در این روند اگر از خط قرمز جمهوری اسلامی ایران عبور نمایند، که همانا در ادبیات امروز اقتصاد مقاومتی است، محکوم به شکست خواهند بود و دیگر مردم در کنارش نخواهند بود.
مذاکره را صرفاً برای مذاکره صورت ندهند و به دنبال آن باشد که پس از چهار سال بتواند سانتریفیوژهای تولید ملی را راهاندازی نمایند و با اتکا بر جوانان این مرز و بوم، به سمت تعالی جامعه حرکت نمایند. به امید آن روز که نیروگاههای اقتصادی با دستان جوانان این مرز و بوم به حرکت درآید و اشتغال و ثبات اقتصادی از آمال و آرزوهای جوانان این سرزمین نباشد./منبع: برهان/
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.