میدان جنگ یا چهارراه صلح؟
درحالیکه پاشینیان پروژه زنگزور را بهعنوان بخشی از طرح «چهارراه صلح» معرفی کرده و آن را فرصتی برای همکاریهای منطقهای و جهانی توصیف میکند اظهارات تند و ضدایرانی ترامپ در روز اعلام توافق تصویر سفیدی از موقعیت ایران در فردای انعقاد توافق نمیسازد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، دونالد ترامپ عصر جمعه در کاخ سفید میزبان الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان و نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان بود تا توافق آتش بسی را بین آنها اعلام کند و یک بهانه دیگر برای مطالبه جایزه نوبل صلح بتراشد. محور اصلی این نشست ایجاد کریدور زنگزور بود که توسط ترامپ بهعنوان «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی بینالمللی» نامگذاری شده است. این کریدور، یک مسیر ترانزیتی 43.5 کیلومتری در جنوب ارمنستان قرار است جمهوری آذربایجان را به منطقه خودمختار نخجوان و در نهایت به ترکیه متصل کند.
مدیریت این کریدور برای 99 سال به یک کنسرسیوم آمریکایی واگذار شده و قرار است شامل خطوط راهآهن، خطوط لوله نفت و گاز، کابلهای فیبر نوری و احتمالاً خطوط انتقال برق باشد. این توافق که با میانجیگری ایالات متحده و نقش پشتپرده ترکیه به دست آمده پیامدهای عمیقی برای ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی و بهویژه ایران دارد.
درحالیکه پاشینیان این پروژه را بهعنوان بخشی از طرح «چهارراه صلح» معرفی کرده و آن را فرصتی برای همکاریهای منطقهای و جهانی توصیف میکند اظهارات تند و ضدایرانی ترامپ در روز اعلام توافق تصویر سفیدی از موقعیت ایران در فردای انعقاد توافق نمیسازد. ترامپ در این نشست بار دیگر به بمباران تأسیسات هستهای اشاره کرده و تهدید کرد که در صورت اقدام ایران برای تداوم فعالیتهای هستهای بار دیگر این کار را خواهد کرد. این کریدور با کاهش نقش ترانزیتی ایران، قطع ارتباط زمینی با ارمنستان، افزایش نفوذ ناتو و آمریکا در مرزهای شمالی ایران، تقویت محور ترکیه - آذربایجان و کاهش نفوذ ایران در قفقاز جنوبی، چالشهای متعددی برای ایران ایجاد میکند. اظهارات خوشبینانه پاشینیان درباره همکاری با ایران، روسیه و چین، درحالیکه با رویکردهای تند ترامپ در تضاد است به نظر نمیرسد هدفی بیش از کاهش فشارهای سیاسی از جانب ایران، روسیه و چین را مدنظر قرار داده باشد.
فلسفه ایجاد کریدور زنگزور
منطقه قفقاز جنوبی از دیرباز صحنه رقابتهای ژئوپلیتیکی و مناقشات قومی و سرزمینی بوده است. درگیریهای طولانیمدت میان ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قرهباغ که به مرگ هزاران نفر منجر شده یکی از پیچیدهترین چالشهای این منطقه است. کریدور زنگزور بهعنوان مسیری که امکان اتصال مستقیم آذربایجان به نخجوان و ترکیه را فراهم میکند از نظر استراتژیک برای علیاف و اردوغان اهمیت بسزایی دارد. این کریدور همچنین بخشی از طرح بزرگتر «کریدور میانی» است که هدف آن اتصال آسیای مرکزی به اروپا از طریق کشورهای ترکزبان، بدون نیاز به عبور از خاک ایران یا روسیه است.
ترامپ در اظهارات خود این کریدور را بهعنوان مسیری برای صلح و شکوفایی معرفی کرده و ادعا کرده است که این توافق به لطف تلاشهای شخصی او به دست آمده است. او همچنین با نامگذاری این مسیر به نام خود به دنبال تثبیت جایگاهش بهعنوان یک میانجیگر جهانی و کاندیدای احتمالی جایزه صلح نوبل است. بااینحال اظهارات پاشینیان در روز بعد که بر پروژه «چهارراه صلح» و همکاریهای اقتصادی با کشورهای مختلف از جمله ایران، روسیه و چین تأکید داشت نشاندهنده تلاش ارمنستان برای متوازن کردن فشارهای سیاسی و جلب حمایت کشورهای منطقه است.
چرا مسدود شدن مسیر اروپا قطعیت ندارد
این استدلال که تنها مسیر زمینی انتقال کالای ایران به اروپا ارمنستان بوده و کریدور زنگزور ایران را با بنبست ترانزیتی مواجه میکند ادعایی است که برخی قطعیت پیرامون آن را نفی میکنند. لازمه چنین امری این است که ترکیه رو به تنش حداکثری با ایران آورده که چنین امری برای این کشور بدون هزینه نخواهد بود. واضح است که دسترسی ترکیه به آسیای میانه از مسیر زمینی به قدری ارزشمند است که ترکیه صرفاً با اتکا به مسیر تلفیقی زمین و دریا که نیاز به 2 بار بارگیری بندری در دریای خزر دارد حاضر نباشد آن را نابود کند. در چنین شرایطی ایران نیز خواهد توانست در یک مطالبه متقابل بازبودن مسیر زمینی انتقال کالا از ترکیه به اروپا را مطالبه کند. همین موضوع در مورد ارمنستان نیز صادق است لذا ادعای انحصار ترانزیتی ایران قطعیت مطلق ندارد؛ اما بدیهی است که حضور آمریکا و سپردن مدیریت زنگزور به کاخ سفید فشارها بر ارمنستان برای جلوگیری از تکمیل کریدور شمال به جنوب را بیشتر میکند. در چنین شرایطی ایران باید روی مسیرهای جایگزین دریایی و زمینی از سایر کشورها نیز سرمایهگذاری کرده و با ایجاد کردن مسیرهای موازی انگیزهها برای تحمیل فشار به ارمنستان را کاهش دهد.
پیامدهای ژئوپلیتیکی
یکی از مهمترین تبعات کریدور زنگزور برای ایران کاهش نقش ترانزیتی در منطقه قفقاز جنوبی است. در حال حاضر ایران یکی از مسیرهای اصلی برای دسترسی آذربایجان به نخجوان بوده و این مسیر از خاک ایران عبور میکند. با فعالشدن کریدور زنگزور این وابستگی به ایران از بین خواهد رفت، زیرا آذربایجان میتواند از طریق خاک ارمنستان به نخجوان و ترکیه متصل شود. این امر نهتنها درآمدهای ترانزیتی ایران را کاهش میدهد؛ بلکه جایگاه استراتژیک ایران بهعنوان یک پل ارتباطی میان آسیا و اروپا را تضعیف میکند.
علاوه بر این کریدور زنگزور میتواند ارتباط زمینی ایران با ارمنستان را محدود یا حتی مسدود کند. مرز مشترک ایران و ارمنستان تنها مسیر زمینی مستقیم ایران از قفقاز به اروپاست. قطع یا محدودیت این مسیر ایران را از نظر جغرافیایی وابستهتر به ترکیه و مسیرهای تحت کنترل ناتو میکند. این موضوع استقلال ژئوپلیتیکی ایران را به خطر میاندازد.
حضور مستقیم ایالات متحده در این کریدور از طریق مدیریت 99ساله توسط یک کنسرسیوم آمریکایی تهدید دیگری برای ایران است. این حضور میتواند به ایجاد پایگاههای نظارتی یا امنیتی در نزدیکی مرزهای شمالی ایران منجر شود که بهویژه باتوجهبه ادعاهای ضدایرانی ترامپ از جمله اظهارات چندباره او درباره نابودی تأسیسات هستهای ایران منجمله در جلسه روز جمعه با سران آذربایجان و ارمنستان نگرانکننده است. تقویت محور ترکیه - آذربایجان نیز که به ایده «جهان ترک» و ائتلافهای پانترکیستی دامن میزند، میتواند نفوذ فرهنگی و سیاسی ایران در منطقه را کاهش دهد.
ضربات اقتصادی
از منظر اقتصاد، کریدور زنگزور چالشهای متعددی برای ایران ایجاد میکند. کاهش نقش ترانزیتی ایران به معنای ازدسترفتن درآمدهای ناشی از حملونقل کالا، انرژی و خدمات مرتبط است. این کریدور میتواند مسیرهای تجاری و انرژی که پیشتر از خاک ایران عبور میکردند را حذف کند و به تقویت «کریدور میانی» منجر شود که از کشورهای ترکزبان مانند آذربایجان و ترکیه عبور میکند. این امر جایگاه ایران در پروژههای بزرگتر مانند «کمربند و جاده» چین را تضعیف میکند؛ زیرا مسیرهای جایگزین بدون نیاز به ایران تقویت خواهند شد.
علاوه بر این، توسعه زیرساختهای این کریدور توسط شرکتهای آمریکایی که به گفته ترامپ سرمایهگذاری قابلتوجهی در منطقه انجام خواهند داد میتواند به انزوای اقتصادی بیشتر ایران منجر شود. درحالیکه پاشینیان از امکان همکاری اقتصادی با ایران، روسیه و چین سخن گفته اظهارات تند ترامپ علیه ایران نشان میدهد که هدف اصلی این پروژه مهار نفوذ ایران و رقبای دیگر ایالات متحده در منطقه است. این موضوع میتواند فرصتهای اقتصادی ایران در قفقاز جنوبی را محدود کند و دسترسی به بازارهای منطقهای را کاهش دهد.
تهدیدات امنیتی
از منظر امنیتی کریدور زنگزور تهدیدات متعددی برای ایران به همراه دارد. حضور مستقیم آمریکا در نزدیکی مرزهای شمالی ایران، بهویژه با توجه به اظهارات خصمانه ترامپ درباره برنامه هستهای ایران میتواند به افزایش فعالیتهای نظارتی و جاسوسی علیه ایران منجر شود. اخبار و شبهات در مورد همکاریهای امنیتی پیشین آذربایجان با اسرائیل که در برخی گزارشها به استفاده از خاک این کشور برای عملیات علیه ایران اشاره شده این نگرانی را تشدید میکند. کریدور زنگزور میتواند به اهرمی قویتر در دست آمریکا برای فشار امنیتی و اطلاعاتی علیه ایران تبدیل شود.
لغو «متمم 907» توسط آمریکا که محدودیتهای همکاری دفاعی با آذربایجان را برمیدارد نیز میتواند به تقویت نظامی این کشور و افزایش تنشها در منطقه منجر شود. تقویت ائتلافهای ضدایرانی در منطقه با حمایت آمریکا میتواند به جلب حمایت کشورهای همسایه علیه ایران منجر شود و پروژه انزوای دیپلماتیک ایران را پیش ببرد.
سفیدنمایی پاشینیان
اظهارات نیکول پاشینیان درباره پروژه «چهارراه صلح» و امکان همکاری با ایران، روسیه و چین، درحالیکه با خوشبینی بیش از حد ارائه شده، با واقعیتهای ژئوپلیتیکی منطقه همخوانی ندارد. پاشینیان ادعا کرده که این پروژه میتواند به اتصال ریلی ارمنستان با روسیه و ایران منجر شود و حتی فرصتهایی برای همکاری میان ایران و آمریکا ایجاد کند. بااینحال این ادعاها در تضاد با اظهارات صریح ترامپ در چندماه اخیر قرار دارد که مهار نفوذ ایران و رقبای دیگر آمریکا را صریحاً اعلام کرده است.
علاوه بر این مشروط کردن اتصال ریلی ارمنستان به روسیه از طریق خاک آذربایجان با توجه به تنشهای اخیر میان آذربایجان و روسیه نشاندهنده غیرواقعی بودن این اظهارات است. به نظر میرسد پاشینیان با این اظهارات به دنبال کاهش فشارهای سیاسی از سوی روسیه و ایران است، درحالیکه در عمل ایروان با واگذاری حق توسعه کریدور زنگزور به آمریکا برای 99سال به بخشی از استراتژی آمریکا تبدیل شده است.
سفر استیو ویتکاف، فرستاده ویژه کاخ سفید از مسکو به باکو و واگذاری پرونده به آریه لینگستون، از نزدیکان جرد کوشنر مشاور ترامپ نشاندهنده پیچیدگیهای دیپلماتیک این توافق است. این همکاریها نشان میدهد که کریدور زنگزور نهتنها یک پروژه اقتصادی بلکه بخشی از یک استراتژی گستردهتر برای بازآرایی ژئوپلیتیکی منطقه است که کاخ سفید مستقیماً آن را مدیریت میکند.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/