نظام آموزشی مدرن در جهت حذف معرفت دینی عمل کرد/ دلایل تأسیس شورای تخصصی حوزوی
خبرگزاری تسنیم: رئیس شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: نظام آموزشی مدرن به دلیل نداشتن مدیریت سالم نتوانست گفتوگوی علمی فعالی را بین معرفت دینی ما، با اندیشههای علمی مدرن برقرار کند؛ بلکه در جهت حذف آن عمل کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، 19 آذر سالروز تاسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی به فرمان امام خمینی(ره) است. تاسیس چنین نهادی نقطه عطفی در حرکت فرهنگی انقلاب اسلامی محسوب میشود و انتظار میرفت این شورا بتواند بخش مهمی از گامهای رو به جلوی انقلاب اسلامی را بر دارد؛ انقلابی که به زعم قاطبه صاحبنظران از آغاز قرار بود انقلابی فرهنگی باشد و نه انقلابی در حوزههای سیاست و اقتصاد! امروز بر همگان هویدا است که تاثیرات سیاسی جمهوری اسلامی در جهان بسیار بیش از تاثیرات مستقیم فرهنگی آن بوده است، البته با این قید که سیاست ما تنها در مواردی توانسته تاثیرات بنیادین بر کشورهای دیگر بگذارد که حدود و مرزهایش را به فرهنگ نهفته در ذات اصیل انقلاب اسلامی نزدیک کند.
به دیگر سخن، سیاست ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هر چه بیشتر شکل فرهنگی یافت - فرهنگی که از آغاز در بطن آرمانهای انقلاب وجود داشت - و صورت فرهنگی پیدا کرد، بیشتر از هر زمان تاثیرات خود را در جهان نهادینه کرد. نفوذ فرهنگ انقلابی در سالهای آغازین انقلاب اسلامی و فرهنگ مقاومت دوران 8 ساله جنگ تحمیلی بر دیگر کشورها و استکبارستیزی فرهنگی سالهای بعدی نمونههای بارز این ادعا هستند. با وجود اینها فرهنگ همچنان مورد غفلت قرار میگیرد و دقتنظر و تخصیص توجه ما بیشتر به حوزههای اقتصاد و سیاست معطوف است؛ غافل از اینکه حتی نیل به توفیق در عرصههای اقتصادی و سیاسی هم نیازمند پشتوانههای فرهنگیای است که بدون این پشتوانه، حوزههای مذکور با فسادهای فزاینده مسیر خود را طی خواهند کرد.
به بهانه سالروز تاسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، همچنین تعمق در شرایط موجود و اهمیت دادن به اندیشه در این خصوص، خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم گفتوگویی تفصیلی با حجتالاسلام پارسانیا، استاد دانشگاه تهران و رئیس شورای حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام داده که در دو بخش مجزا منتشر میشود. بخش نخست این گفتگو به مباحثی مانندعلل و چگونگی شکلگیری و سیر عملکرد این شورا و نیز عملکرد شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی اختصاص یافته است:
*تسنیم: آقای پارسانیا به نظر شما علت تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی توسط حضرت امام(ره) چه بود؟
این شورا در ابتدا تحت عنوان ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل شد، اما بعد از اینکه دانشجویان بحث انقلاب فرهنگی را مطرح کردند و از آن به عنوان انقلاب دوم یاد شد، بیشتر به مسائل دانشگاهی نظر داشت و به ستاد انقلاب فرهنگی در محیط علمی دانشگاهها و مسائل درون دانشگاهها رسمیت بخشید. البته بخشی از مسائل درون دانشگاهها سیاسی بود؛ چراکه انقلاب تازه پیروز شده بود و گروههای مختلف، اتاقهای دانشگاهها را مرکزی برای فعالیتهای خود قرار داده بودند. بخش دیگری از مسأله نیز به علوم انسانی و همچنین اوضاع نظری مربوط میشد و به نوعی اینها با یکدیگر درهم آمیخته بودند.
به هر حال، آنچه در ستاد انقلاب فرهنگی و تکمیل آن نقش داشت، حرکت دانشجویی و مبدأ کار در دانشگاهها بود. این ستاد تشکیل شد تا فرآیند کار را تا بازگشایی مجدد دانشگاهها مدیریت و رهبری کند. اما پس از آنکه این ستاد به شورا تبدیل شد، به تدریج مسئولیتهایی در تداوم کارها پیدا کرد، گسترش یافت و اهمیت فرهنگ نسبت به دانشگاه برای این شورا بیشتر شد. قاعدتا به این دلیل که انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی بود، میطلبید که رهبری نظام، اشراف، مدیریت و حضور جدیتری در مسائل فرهنگی داشته باشد.
علاوه بر این، فرهنگ پدیدهای عام است و بخشهای مختلف نظام و قوانین مختلف در آن، در تدوین مسائل، راهحلها و چارچوبهایش سهیم هستند. ترکیب شورای عالی انقلاب فرهنگی هم نشان از همین مسأله دارد. حضور سران سهقوه در این شورا بهدلیل درهم تنیدگی مسائل فرهنگی است که این مسائل نیازمند همکاری این مجموعه است. در مجموع میتوان گفت که ستاد، بیشتر ناظر بر دانشگاه بود، اما بعدها مساله گسترش بیشتری یافت و حوزه فرهنگ نیز به حوزه وظایف و اختیارات این شورا اضافه شد؛ چه اینکه دانشگاه از فرهنگ جدا نیست و مسائل مربوط به دانشگاه و فرهنگ تاثیر و تاثر متقابل دارد. ضمن اینکه مسائل فرهنگی کلان، تنها منحصر به حوزه دانشگاهها نمیشود.
*تسنیم: شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از تکوین و سیر تحول دوران ابتدایی خود، ادامه حیات پیدا کرد و با تدبیر رهبر معظم انقلاب وارد حوزههای راهبردی همچون تعلیم و تربیت و مهندسی فرهنگی کشور شد؛ علت این مسئله چه بود؟
این مسئله نشاندهنده توجه به زمینههای گستردهتر در برخی از اسنادی است که شورا نسبت به تصویب و تنظیم آنها اقدام کرد. یکی از مصوبات مهم شورا، سند تحول آموزش و پرورش بود که در حوزه فرهنگی و آموزشی است. کار خوب و گستردهای انجام شد که بخشی از ابداع و ابتکار عمل و فعالیت با همکاری آموزش و پرورش بود؛ البته بخشهایی از جمله شورای تخصصی حوزوی فعال شدند و سند خوبی برای آموزش عمومی کشور تنظیم کردند. این فراتر از آن چیزی بود که ستاد انقلاب فرهنگی نسبت به محیط دانشگاهها و بازگشایی آنها در نظر داشت.
مشکل جدی انقلاب؛ گسل دو حوزه معرفتی مدرن و سنتی
در ستاد انقلاب فرهنگی به موازات اینکه دانشگاه مطرح میشد، نام حوزه هم به میان میآمد و نسبت ویژهای میان حوزه و دانشگاه مطرح بود. چون دانشگاه یک کانون علمی فعال محیط اجتماعی ما بود که بیشتر در حوزه علوم کاربردی فعالیت میکرد و در عین حال متاثر از علم مدرن بود. حوزه، عقبه تاریخی و معرفت علمی ما را سامان میداد و در آنجا آموزش داده میشد. گسل بین این دو حوزه معرفتی یعنی علم مدرن و علوم دینی، تاریخی و سنتی ما مشکل جدی انقلاب بود. انقلاب ریشه در همین هویت معرفتی و علمی ما داشت. گام نخست انقلاب، حرکت در راستای فروپاشی قدرت و اقتداری بود که در حاشیه اقتدار سیاسی غرب، انگلستان و آمریکا شکل گرفته بود.
مشکلات علمی؛ از آموزش عمومی تا دانشگاه
لیکن در دوران معاصر، ما فقط با قدرت سیاسی و نظامی غرب مواجه نیستیم. این قدرت، نظامی را که بهوجود آورده بود، نظام علمی متناسب با خودش را سازمان داده بود و سپس این نظام علمی، بازسازی و بازخوانی میشد. فاصلهای که بین نظام علمی مدرن و نظام علمی دینی و تاریخی ما ایجاد شده بود و این فاصله در جهت حذف علوم بومی ما و گسترش علوم مدرن بدون بازخوانی و تصرف و با مدیریتی در آن سوی جهان انجام میشد، بایستی مورد ترمیم و بازسازی قرار میگرفت. این اهداف، در برابر ستاد انقلاب فرهنگی بود، اما بعدها بحث گستردهتر شد و حوزه فرهنگ و آموزش عمومی را هم در بر گرفت. چراکه مشکلات علمی ما فقط در دانشگاه نبود بلکه ریشه در آموزش عمومی داشت. مسائل اجتماعی ما که انقلاب برای حل آنها به وقوع پیوست، فقط مساله قدرت سیاسی نبود و قاعدتا مسائل علمی و فرهنگی نیز باید حل میشد. شورای عالی انقلاب فرهنگی بایستی در جهت تداوم، گسترش، بسط، حفاظت و حراست از انقلاب اسلامی در ابعاد فرهنگی عمل میکرد.
*تسنیم: در دوره اخیر، تدبیری اندیشیده شد که شورای تخصصی حوزوی به ریاست شما تشکیل شود؛ شورایی که پیش از این به عنوان یک کمیسیون فعالیت میکرد ولی اکنون ارتقاء یافته تا بالادستی باشد و بتواند مصوبات شورا را ممیزی کند. این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید؟ فعالیت شورای حوزوی چگونه میتواند توسعه یابد و در چه مواردی میتواند با مجموعه شورا همکاری کند؟
دلایل وجود و ایجاد شورای تخصصی حوزوی، با توجه به شرح وظایف این شورا مشخص میشود. یعنی کارهایی که شورایعالی انقلاب فرهنگی باید در آن حوزهها وارد میشد و این کارها یک هویت حوزوی پیدا میکرد و آنها را در وظایف خودش نشان میداد. بخش مرکزی و محوری آنها مربوط به خود حوزههای علمیه است که باید در سطح سیاستگذاری فرهنگی کلان دیده شود. رصد کردن این مسائل، شناسایی آنها و اقدام کردن تا مرحلهای که به صورت یک مصوبه درآید و رسمیت پیدا کند، از وظایف مرکزی و محوری شورای تخصصی حوزوی است.
هویت، رسمیت، سرنوشت و جایگاه حوزههای علمیه در نظام آموزشی و فرهنگی کشور
جایگاه آموزشهای حوزوی به لحاظ یک آموزش رسمی باید در نظام آموزشی کشور مشخص شود. این مسالهای نبود که آموزش عالی بتواند درباره آن تصمیم بگیرد و نمیتوانست در ذیل آموزش عمومی قرار گیرد و یا در حوزه مسئولیتهای دولتی واگذار شود. لذا نحوه تعامل و جایگاهی که این آموزشها میخواست داشته باشد، به عنوان یک واقعیت تاریخی مغتنم، مهم و تاثیرگذار و از سوی دیگر مدعی بود؛ چراکه نظام آموزش حوزوی نقش اساسی در تدوین انقلاب داشت و بایستی جایگاه این نهاد مهم اجتماعی مشخص میشد. متاسفانه پس از انقلاب هیچ مرکزی که این شأنیت را داشته باشد که بتواند در این مورد سخن بگوید و جایگاه رسمی را مشخص کند، وجود نداشت. تنها جاییکه میتوانست این کار را انجام دهد شورای عالی انقلاب فرهنگی بود و شورا با ورود به جای خودش توانست بسیاری از موانع رسمی قانونی در این خصوص را از میان بردارد و درباره آنها چارهاندیشی کند.
مسائلی از این دست که مربوط به هویت، رسمیت، سرنوشت و جایگاه حوزههای علمیه در نظام آموزشی و فرهنگی کشور است باید با تدبیر، برنامهریزی و مدیریت خود حوزه انجام شود. این فقط بخشی از فعالیتهاست که وقتی ما درون شورای تخصصی حوزوی مصوبهای هم داشته باشیم، بایستی این مصوبات را شورای عالی حوزه ببیند و اظهارنظر کند. در واقع این مصوبات، در مجموعه مصوبات شورای عالی حوزه لحاظ میشود.
انتقال حساسیتها به مراجع و فضلای حوزه نسبت به مسائل فرهنگی
به این ترتیب، شورای تخصصی حوزه مجرایی برای ورود شورای عالی حوزه و مشارکت فعالش با شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد. البته مصوبات شورای تخصصی حوزه، به شورای عالی انقلاب فرهنگی میرود که پس از طی مراحل لازم و همراهی شورای عالی انقلاب فرهنگی رسمیت مییابد. بخش دیگری از فعالیتهای شورای تخصصی حوزوی، انتقال حساسیتها به مراجع و فضلای حوزوی نسبت به مسائل فرهنگی طرح شده در شورا و صحن شوراست. البته ممکن است این حساسیتها هویت حوزوی نداشته باشد و مربوط به بخشهای دیگر فرهنگی و علمی جامعه و یا انتقال نیازهای جامعه نسبت به ابعاد حوزوی باشد. مثلا در بخش آموزش عالی، نقشه جامع علمی کشور تنظیم شده؛ بخشی از نیازهای این نقشه، در ارتباط با همکاری با حوزه تعیین میشود که طبعا یک فعالیت حوزوی محض نیست، اما بایستی در جایی سامان پیدا کند که این مساله را شورای تخصصی حوزوی بر عهده دارد.
این شورا باید در امتداد فعالیتهای فرهنگی و علمی، تا جایی که به سیاستگذاری فرهنگی و در حوزه مسئولیت شورای عالی انقلاب فرهنگی است با بخشهای دیگر همکاری کند تا شانیت متناسب با خود را در ارتباط با حوزه بیابد و مصوبات مربوط به آن را فراهم آورد. این بخش از مصوبات و به بیان دیگر، پیشنویس و آماده کردن آنها بهعنوان مصوبه شورا و طرح آنها در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی دیگر از وظایف شورای تخصصی حوزوی است. بخش دیگری از فعالیتهای ما در قالب همکاری با شوراهای دیگر، دستور جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی، اظهار نظر کارشناسان از منظر مطالعات دینی است. البته همه آنچه که به صحن علنی شورا میرود، مصوبه آن چیزی است که از صحن شورا بیرون میآید. این مساله با حضور کارشناس ما منافات ندارد.
علاوه بر مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصوبات شوراهای اقماری مانند شورای معین و دیگر شوراها در زمانی که دستور جلسات تعیین میشود، توسط کارشناسان ما بررسی میشود و اگر احساس کنیم که از منظر مفاهیم دینی نیاز خاصی وجود دارد، نماینده خود را به این شوراها میفرستیم یا اظهار نظر خود را ضمیمه میکنیم تا آنها با عنایت به این اظهارنظرها، مطالعات خود را انجام دهند. ممکن است آن مصوبه مربوط به شورای زنان یا شورای معین باشد، اما از نظر کارشناسی، از کارشناس این بخش از مجموعه بینیاز نخواهد بود. برای اینکه اینگونه کارشناسیها عمیقتر باشد و تخصصهای مربوط به آن بخش لحاظ شود، گاه کارگروههایی را تشکیل میدهیم و کمیسیونهایی داریم که با شناسایی فضلای حوزه علمیه قم، نظر آنها را در خصوص موضوعات تخصصی جویا میشوند و نظر کارشناسی خود را ارائه میکنند.
*تسنیم: رهبر انقلاب در سفر سال 89 به قم، در واقع مدال افتخاری به سینه شورای حوزوی زدند و فرمودند کمکی که میکنید، محدود به شورای عالی انقلاب فرهنگی نباشد و سایر نهادهای نظام هم باید از ظرفیت شورای حوزوی استفاده کنند. در این زمینه چه کارهایی انجام دادهاید؟ آیا با نهادهای بالادستی همچون مجمع تشخیص مصلحت نظام و دولت همکاری دارید؟
تعبیر رهبر انقلاب ناظر بر این مساله بود که بخشهای مختلف نظام بر اساس معارف حوزوی ارشاد شود و فضلای حوزه در بخشهای مختلف حضور فعالی داشته باشند. تلاشهایی برای اینکه از این ظرفیت و مجموعه کارشناسی که در سطح مسائل فرهنگی و علمی نظام میاندیشند و متخصصانه وارد میشوند صورت گرفت تا بتوانند نسبت به موارد دیگری که نیاز به مشارکت دارند، پوشش دهند و همکاری کنند. این تلاشها در برخی موارد از مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع داده شده و دوستان در این شورا از منظر کارشناسی آن را اصلاح کردهاند.
پیش از تشکیل شورای عالی فضای مجازی ما کمیسیونی در شورا داشتیم که ناظر بر مسائل مجازی در رسانه فعالیت میکرد. با شکل گرفتن شورای عالی فضای مجازی و ماموریتی که از سوی مقام معظم رهبری به این شورا واگذار شد، وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی هم در این حوزه محدودتر شد. ما تلاش کردیم و مذاکراتی را انجام دادیم تا بتوانیم کمیته یا کمیسیونی در ارتباط با شورای عالی فرهنگی مجازی را مجددا فعال کنیم. با تحولاتی که بعد از آن رخ داد، این مساله به نتیجه نرسید، اما ما همچنان به دنبال این موضوع هستیم. این مساله را با برخی از مراکز دیگر که در این حوزه دارای ظرفیتهایی هستند مطرح کردهایم تا با آنها همکاری کنیم.
از سوی دیگر شورا نه تنها ظرفیتهای حوزوی خود را بسط داده، بلکه بهدنبال ایجاد ظرفیتهای حوزوی هم بوده؛ یعنی به تناسب زمینههای کارشناسی و تخصصی خود، در پی آن بوده که متخصصانی پرورش پیدا کنند که با همکاری مراکز آموزشی و پژوهشی در آن حوزه رشتهای را ایجاد و حتی خودشان نسبت به ایجاد و تاسیس آن رشته اقدام کردهاند. چون حوزه توانمندی آن بخشی که بالفعل است، مربوط به مبانی معرفت دینی است که در ابعاد کلامی - فقهی حوزه مولد است. اما از منظر این مبانی و معارف وارد سیاستگذاری فرهنگی شدن، حلقههای واسطی میخواهد که بالفعل آن کمتر وجود دارد.
بههمین دلیل، تلاش شد تا رشتههایی برای فعلیت یافتن مجموعهها و حوزویانی که بتوانند متخصصانه وارد اینجاد شود، شکل بگیرد. از جمله این موارد، تاسیس رشته سیاستگذاری فرهنگی و تدوین این رشته بود که با کمک برخی از دوستان درون دبیرخانه شورای علالی انقلاب فرهنگی طرح اولیه آن تدوین شد. سپس درون حوزه بازخوانی و در شورای گسترش آموزش عالی تصویب شد. برخی مراکز حوزوی با مشارکت شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیرخانه توانستند این دوره را راهاندازی کنند و دورههای مشابه در حوزه فرهنگ و ارتباطات، برخی از پروژههایی را که شورا تعریف میکرد، در قالب رسالهها تالیف شده و دنبال میشود. تشکیل شورای تخصصی حوزوی در شورای عالی انقلاب فرهنگی چه بوده است؟
*تسنیم: یکی از مسائلی که از همان زمان تأسیس دانشگاه در ایران در دوران پهلوی مطرح شد، مسئله مواجهه و مقابله دانشگاه با علوم حوزوی و دینی بود و حتی برخی گمان میکردند که یکی از انگیزههای تأسیس دانشگاه در ایران مواجهه و مقابله با حوزه و معارف حوزوی است و اهداف ضددینی را دنبال میکند. البته این منظر پس از انقلاب تعدیل شد و تا حدود زیادی حوزه و دانشگاه همگام و هممسیر بودند. عمدهترین دلایل تشکیل شورای تخصصی حوزوی در شورای عالی انقلاب فرهنگی چه بوده است؟
دانشگاه قبل از انقلاب هم ضددین نبود؛ یعنی نیروهای متدین هم در آن حضور داشتند و اساس دانشگاه با فراخوان و حضور بخشی از نیروهای حوزوی شکل گرفت. اما مدیریت کلانی دانشگاهها که البته مدیریت شخص شاه هم نبود، مدیریتی بود که با نوعی غفلت از بنیادهای معرفتی اسلامی و دینی و شیفتگی نسبت به اقلیم مدرن در حاشیه و البته اقتدار و سیاستی که از جانب غرب اعمال میشد، عمل میکرد. این مسئله باعث ایجاد آسیبهایی میشد و نظام را گرفتار میکرد. برآیند این اتفاق این بود که میخواست به سوی تکمیل یک نهاد علمی جدید که بخواهد جایگزین نهاد علمی پیشین شود، حرکت میکرد. اما با یک گسل و فاصله جدی از مبانی معرفتی.
چرا امام(ره) با «سپاه دین» مخالفت کرد؟
سعی آنها بر این بود که برخی از حوزویان که توانمندی علمی بهتری داشتند، جذب این مجموعه شوند و در کنار علوم جدید با تقسیمبندیهای مدرنی که این علوم داشتند، یک بسته معرفتی تحت عنوان «دانشکده معقول و منقول» در گوشهای از نظام آموزشی تعریف کردند که در این تقسیمبندی نمیگنجید. این معقول و منقول همه علوم اولین و آخرینی بود که باقی میماند و نابود نشده بود؛ جامعه و زندگی مردم در ارتباط با آنها کماکان حیات داشت و اینها سعی میکردند در این محدوده سازمان بدهند. بحث درازمدت معقول و منقول در قالب یک دانشگاه اسلامی مطرح شد که شاه آن را در قالب «سپاه دین» پیگیری کرد. «سپاه دین» حوزهای بود که احتمالا میخواست بهگونهای ارتباطات دینی با مردم را پوشش دهد. دینی که قرار بود در این نظام بازخوانی و بازسازی شود، با واکنش و موضع سخت امام(ره) مواجه شد. ایشان حتی بعد از انقلاب هم همین سیاست را داشتند.
نظام آموزشی مدرن در جهت حذف معرفت دینی عمل کرد
یکی از دلایلی که شورای عالی انقلاب فرهنگی شورای تخصصی حوزوی را تشکیل داده، استقلالی است که حوزه علمیه به لحاظ آموزشی دارد. لذا رسمیت یافتن فعالیتهای این شورا در نظامهای آموزشی دولتی ما جایگاه مشخصی ندارد که وابسته به آن قسمتها باشد و بایستی این موضع برتری از نظام این جایگاه را تعریف کند. این کمیسیون سعی میکند بخشی از این ارتباط را تامین کند. بههر حال نظام آموزشی مدرن به دلیل نداشتن مدیریت سالم نتوانست یک گفتوگوی علمی فعالی را بین معرفت دینی ما با اندیشههای علمی مدرن برقرار کند؛ بلکه در جهت حذف آن عمل کرد.
چه شد که مرجعیت شیعه برای دومین بار پس از مشروطه حضور انقلابی خود را نشان داد؟
انقلاب اسلامی برای احیای عزت اسلامی و حیات تاریخ اسلامی شکل گرفت. البته نمیگویم همه وجوه انقلاب محدود به مسائل حوزه و دانشگاه میشد، اما حداقل بخش قابلتوجهی از وجوه آن به این مساله مربوط میشد. بخشی از عملکرد رضاخان و رژیم پهلوی متوجه نحوه تعامل آنها با حوزه و دانشگاه و مدیریتی است که نسبت به این دو اعمال میکردند. قاعدتا بعد از انقلاب باید این تعامل تغییر مییافت و شکل دیگری پیدا میکرد. البته فروپاشی رژیم پهلوی فقط مربوط به این دو قلمرو نیست؛ در حوزه فرهنگ عمومی، اقتصادی و... بهگونهای عمل میکرد که از فرهنگ دینی مردم جدا میشد. بهطوری که به حوزه ارتباط پیدا میکرد؛ البته نه به مسائل حوزه و دانشگاه. و برای حل آن مسائل بود که مرجعیت شیعه برای دومین بار پس از انقلاب مشروطه حضور انقلابی خود را نشان داد و با استفاده از تجربیات مشروطیت توانست یک قدرت سیاسی وابسته به اقتدار سیاسی غرب را فروبریزد و فرصتهای مناسبی برای ایجاد برنامهریزیهای بومی فراهم آورد.
ادامه دارد...
انتهای پیام/