زمان تغییر پارادایم قطر!
حمله اخیر رژیم صهیونیستی به قطر نه یک اقدام جداگانه بلکه بخشی از الگوی تکرارشونده و برنامهریزیشدهای است که برای پنجمین بار در یک سال گذشته، با هدف تضعیف محور مقاومت و ملتهای منطقه، با همکاری آمریکا و اسرائیل اجرا شده است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، درست چهار روز قبل و در 9 سپتامبر 2025 آسمان آرام دوحه پایتخت قطر با غرش 15جنگنده رژیم صهیونیستی و انفجار 10موشک در محله مسکونی لقطیفیه به جهنم بدل شد. این عملیات تروریستی که اسرائیل آن را با اسم رمز «قله آتش» اجرا کرد، با هدف ترور خلیل الحیه، مذاکرهکننده ارشد حماس و دیگر رهبران این جنبش که در حال بررسی پیشنهاد آتشبس ایالات متحده بودند طراحی شده بود.
نتیجه این جنایت، شهادت شش نفر از جمله یک افسر امنیتی قطری و سه عضو حماس و زخمی شدن دهها غیرنظامی بود و اهداف اصلی رژیم صهیونیستی با زنده ماندن معجزهگونه رهبران حماس به شکست انجامید. این حمله که اولین تهاجم مستقیم رژیم صهیونیستی به خاک یک کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس محسوب میشود، نهتنها نقض فاحش حاکمیت قطر و قوانین بینالمللی بود بلکه هشداری آشکار به همه ملتهای منطقه و جهان بود که اعتماد به آمریکا و دوستی با دشمن صهیونیستی جز خیانت و ناامنی نتیجهای ندارد. این فاجعه سیلی محکمی است به صورت کسانی که نسخه سازش با غرب را برای امنیت ایران میپیچند. این حمله که به گفته مقامات قطری «تروریسم دولتی» بود، به زیرساختهای غیرنظامی آسیب زد و موجی از خشم در میان مردم قطر و جهان اسلام برانگیخت. شیخ محمد بن عبدالرحمن آلثانی، نخستوزیر قطر ضمن محکوم کردن این اقدام اعلام کرد که دوحه حق پاسخگویی را برای خود محفوظ میداند و تیم حقوقی خود را برای پیگیری قضایی مأمور کرده است.سازمان ملل متحد،شورای همکاری خلیج فارس،اتحادیه عرب وحتی برخی متحدان غربی اسرائیل این حمله را محکوم کردند. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل ضمن ستایش نقش قطر به عنوان «میانجی مثبت» در مذاکرات غزه، این اقدام را نقض فاحش حاکمیت یک کشور خواند اما شورای امنیت، تحت فشار آمریکا و انگلیس، از صدور قطعنامهای صریح علیه اسرائیل خودداری و تنها به یک بیانیهخوانی آن هم بدون نام بردن از رژیم صهیونیستی بسنده کرد.
نقاب صلحطلبی کنار رفت
شواهد غیرقابل انکار نشان میدهد که دو عضو دائم شورای امنیت (آمریکا و انگلیس) از این عملیات تروریستی اطلاع داشتند اما نهتنها اقدامی برای جلوگیری نکردند بلکه با سکوت و توجیه و حتی با سوخترسانی به جنگندههای متجاوز شریک جرم شدند. پایگاه هوایی العدید، بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه که درخاک قطرمستقر است،پرواز جنگندههای اسرائیلی را ردیابی کرده بود. گزارشهای اطلاعاتی تایید میکنند که دادههای راداری این پایگاه، مسیر جنگندهها را بهسمت خلیج فارس ثبت کرده بود اما هیچ هشداری به دولت قطر داده نشده. کاخ سفید پس از حمله، بیانیهای مبهم صادر کرد و کارولین لویت، سخنگوی آن مدعی شد که این اقدام به اهداف مشترک آمریکا و اسرائیل کمک نمیکند. این واکنش ضعیف، در برابر حجم جنایت تنها تلاشی برای شستن دستهای خونآلود واشنگتن بود.
دوستی خاله خرسه!
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا که در می 2025 به دوحه سفر کرده و با شیخ تمیم بن حمد آلثانی، امیر قطر از دوستی عمیق و قراردادهای کلان اقتصادی و نظامی سخن گفته بود، پس از حمله ادعا کرد که دیر مطلع شده است. اما برخی خبرها حکایت از آن دارد که استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ به خاورمیانه تنها چندساعت پیش ازحمله با رون درمر،مشاور ارشد نتانیاهو دیدار کرده بود. انگلیس نیزکه ازطریق گفتوگوهای رئیسجمهور اسرائیل(اسحاق هرتزوگ)درلندن ازبرنامه حمله مطلع بود،تنها به محکومیتی نرم بسنده کرد.کییر استارمر،نخستوزیربریتانیا بدون اشاره مستقیم به اسرائیل، از طرفین خواست به مذاکراتصلح بازگردند.این همدستی،نقاب صلحطلبیآمریکارا کنارزد.ترامپ که درسفر به قطروعده پایان جنگها را داده بود، با این خیانت نشان داد که ادعاهای او جز فریبی برای پیشبرد منافع صهیونیستی نیست. قطر که به درخواست آمریکا از2012میزبان دفتر سیاسی حماس بود،حالا قربانی همان اعتمادی شد که به شریک استراتژیک خود کرده بود.
درس عبرت برای رویاپردازان داخلی
واقعیت این فاجعه هشداری است به آنهایی که در داخل ایران با اظهارات و بیانیههای پرطمطراق از «تغییر پارادایم» سخن میگویند و نسخه سازش با آمریکا را برای امنیت پایدار میپیچند. این گروه که چند ماه پیش در بیانیهای تلویحا از لزوم کنار گذاشتن مقاومت و دوستی با غرب سخن گفته بودند، حالا باید به فاجعه قطر نگاه کنند. کشوری که میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا بود، قراردادهای کلان با دولت ترامپ امضا کرد، چگونه قربانی حملهای شد که با اطلاع و حمایت آمریکا انجام گرفت؟ کسانی که با توهم جهان متمدن و دیپلماسی لبخند، مقاومت اسلامی را مانع پیشرفت میخواندند، باید پاسخ دهند اگر قطر با همه همکاریهایش با آمریکا از خشم صهیونیستی در امان نماند، چگونه ایران میتواند به وعدههای واشنگتن اعتماد کند؟ این حمله نشان داد که آمریکا و اسرائیل هیچ جای امنی برای جهان اسلام نمیخواهند؛ نه در دوحه، نه در غزه، نه در تهران. رویاپردازیهای غیرواقعی که امنیت را در سایه سازش با دشمن جستوجو میکنند، جز ذلت و ناامنی نتیجهای ندارد. ماجرای قطر آینهای است که عاقبت این توهمات را نشان میدهد.
درس بزرگ برای همه ملتهای منطقه
قطر که بهواسطه میانجیگری در مذاکرات غزه و میزبانی از حماس تصور میکرد از حمایت آمریکا برخوردار است، حالا زخم خیانت را بر تن خود میبیند. پایگاه العدید که قرار بود نماد دوستی استراتژیک باشد، در برابر جنگندههای اسرائیلی سکوت کرد. سفر پرزرق و برق ترامپ درمی2025، باوعدههای صلح و قراردادهای کلان نیز حریف دوستی اصلی آمریکا و اسرائیل نشد. ملتهای اسلامی باید از این فاجعه عبرت بگیرند. کسانی که با بیانیههای خود دنبال نرمالسازی روابط با آمریکاوحتی صهیونیسم بودند بایدبدانند که این مسیرجز نابودی امنیت وعزت ملی نتیجهای ندارد. محورمقاومت_ از تهران تا غزه وصنعا_ نشان داده که تنها راه رهایی ازسلطه دشمن،ایستادگی و وحدت است. قطر با تشکیل ائتلاف منطقهای و پیگیری قضایی جنایات اسرائیل، گام درستی برداشته اما تا زمانی که وابستگی به آمریکا قطع نشود، امنیت واقعی ممکن نخواهدبود.
باند تروریستی صهیونی، تهدید صلح جهانی
رژیم صهیونیستی که بیش از هفت دهه با اشغال، قتلعام و نقض قوانین بینالمللی جهان را به گروگان گرفته، با این حمله بار دیگر ماهیت تروریستی خود رابه نمایش گذاشت.عملیات«قله آتش»،ششمین تهاجم نظامی اسرائیل درسال2025 به کشورهای منطقه بود؛ از یمن و لبنان تا ایران و حالا قطر.بنیامین نتانیاهو که با اتهامات فساد و جنایات جنگی در داخل و خارج مواجه است، با این حمله مذاکرات آتشبس غزه را نابود کردوخطر جنگ منطقهای رابه اوج رساند.تحلیلگران هشدار میدهند که این باند جنایتکار، با حمایت بیچونوچرای آمریکا و انگلیس میتواند به دیگر کشورهای منطقه مانند مصر یا ترکیه حمله کند اما تا وقتی واشنگتن و لندن شریک این جنایاتند،رژیم صهیونیستی متوقف نخواهدشد.این رژیم، نهتنهاصلح خاورمیانه بلکه امنیت جهانی را تهدید میکند.جهان بایدمتحدشود تا این باند تروریستی رامنزوی کند، پیش ازآنکه آتش جنایاتش دامن همهرا بگیرد.
الگوی فریب، مذاکره و ترور
حمله اخیر رژیم صهیونیستی به قطر نه یک اقدام جداگانه بلکه بخشی از الگوی تکرارشونده و برنامهریزیشدهای است که برای پنجمین بار در یک سال گذشته، با هدف تضعیف محور مقاومت و ملتهای منطقه، با همکاری آمریکا و اسرائیل اجرا شده است.این الگوکه مبتنی برفریب دیپلماتیک،وعدههایدروغینمذاکرهوسپس تروروجنگ است،بهروشنیماهیت خائنانه رژیم صهیونیستی و حامی اصلیاش (ایالات متحده) را نشان میدهد.درانتهای مطلب، پنج نمونه بارز این الگوی جنایتکارانه بررسی میشود تا پرده از این توطئه علیه مقاومت برداشته شود.این پنج نمونه، الگویی روشن را ترسیم میکنند. آمریکا و رژیم صهیونیستی از مذاکرات دیپلماتیک بهعنوان طعمهای برای فریب مقاومت استفاده میکنند. درهرمورد، وعدههای صلح، آتشبس یا همکاری صرفا پوششی برای جمعآوری اطلاعات، ردیابی رهبران مقاومت و اجرای حملات غافلگیرانه بوده است. این الگو نهتنها ماهیت خائنانه رژیم صهیونیستی بلکه نقش آمریکا بهعنوان طراح وحامی این جنایات را افشا میکند. پنجمین اجرای این الگوی فریب ثابت کرد که رژیم صهیونیستی و آمریکا هیچ ارزشی برای صلح و حاکمیت ملتهای منطقه قائل نیستند. محور مقاومت، از حماس تا حزبالله و ایران باید هوشیارتر ازهمیشه باشند.ملتهای منطقه بادرس گرفتن از این خیانتها باید وحدت خود را حفظ کنند وبدانند که تنها راه رهایی، مقاومت در برابر این باند تروریستی و حامیانش است.
1- فریب بیروت؛ وعده عدم حمله و ترور فواد شکر
عاموس هوکشتاین، فرستاده آمریکا در سفری به لبنان و دیدار با مقامات وعده داده بود که رژیم صهیونیستی از هرگونه حمله به بیروت، بهویژه ضاحیه جنوبی خودداری خواهد کرد. بهنظر میرسید این وعده، بخشی از تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش تنشها در مرز لبنان و فلسطین اشغالی است اما تنها چند هفته پس ازاین اطمینان،رژیم صهیونیستی در حملهای غافلگیرانه به ضاحیه جنوبی بیروت، فواد شکر،ازفرماندهان ارشدحزبالله رابه شهادت رساند.این اقدام نهتنها نقض وعدههای هوکشتاین بود بلکه به شهادت چندین غیرنظامی منجر شد. اولین نمونه از الگوی فریب و ترور بود که نشان داد آمریکا و اسرائیل از مذاکرات به عنوان پوششی برای جنایات خود استفاده میکنند.
2- پیشنهاد آتشبس 21 روزه و شهادت سیدحسن نصرالله
در شهریور 1403 (سپتامبر 2024)، ایالات متحده پیشنهادی برای آتشبس 21روزه در غزه و لبنان ارائه کرد که ظاهرا با هدف توقف درگیریها و پیشبرد مذاکرات صلح طراحی شده بود. حزبالله پس از بررسی پیشنهاد، موافقت خود را اعلام کرد و سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله شخصا بر آمادگی مقاومت برای همکاری با این طرح تأکید کرد اما در 6مهر 1403 (27سپتامبر 2024)، تنها چند روز پس ازاین موافقت، رژیم صهیونیستی با بمباران گسترده ضاحیه جنوبی بیروت، سیدحسن نصرالله را به شهادت رساند. این حمله که با هماهنگی اطلاعاتی آمریکا انجام شد، نشان داد پیشنهاد آتشبس صرفا تلهای برای شناسایی و هدف قرار دادن رهبران مقاومت بود.
3- آزادی عیدان الکساندر و ترور محمد سنوار
در خرداد 1404 (ژوئن 2025) رژیم صهیونیستی با میانجیگری آمریکا، مذاکراتی برای آزادی عیدان الکساندر، شهروند آمریکایی_اسرائیلی اسیر در دست حماس آغاز کرد. این مذاکرات که ظاهرا به آزادی او منجر شد، درواقع پوششی برای عملیات اطلاعاتی پیچیدهای بود. اسرائیل با استفاده از دادههای جمعآوریشده طی این فرآیند موفق به ردیابی محمد سنوار از رهبران ارشد حماس شد. سنوار در عملیاتی غافلگیرانه در مرداد 1404 (اوت 2025) در غزه به شهادت رسید. این اقدام که با اطلاعات ارائه شده توسط سرویسهای جاسوسی آمریکا انجام شد، بار دیگر نشان داد که مذاکرات صلح صرفا ابزاری برای شناسایی و حذف رهبران مقاومت است.
4- ادعای پذیرش غنیسازی ایران و حمله غافلگیرانه
آمریکا در بهار1404 تلویحا از پذیرش محدود غنیسازی اورانیوم برای مقاصد صلحآمیز سخن گفت و زمانی برای مذاکرات رسمی پیشنهاد کرد. این پیام که از طریق میانجیهای اروپایی به تهران ابلاغ شد، بهنظر میرسید گامی در جهت کاهش تنشها باشد اما در خرداد 1404 (ژوئیه 2025) تنها چند روز پیش از دور جدید مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، رژیم صهیونیستی با هماهنگی آمریکا به تأسیسات نظامی و زیرساختی ایران حمله کرد. این حمله که به بهانه «جلوگیری از تهدید هستهای» انجام شد، نقض آشکار وعدههای دیپلماتیک بود و نشان داد که آمریکا از مذاکرات بهعنوان ابزاری برای فریب و آمادهسازی برای حملات اسرائیل استفاده میکند.
5- پیشنهاد جدید آمریکا و حمله به قطر
آخرین نمونه این الگوی فریب، حمله 18شهریور1404(9سپتامبر 2025)به دوحه بود. ایالات متحده در پیشنهادی جدید برای آتشبس درغزه، ازرهبران حماس دعوت کرد درقطرگردهم آیند وجزئیات طرح رابررسی کنند. خلیل الحیه و دیگر اعضای دفترسیاسی حماس، باحسن نیت در دوحه به بررسی این پیشنهاد مشغول شدندامارژیم صهیونیستی بااطلاع وهماهنگی آمریکا، درعملیاتی محل جلسه آنها را بمباران کرد. این حمله نهتنها مذاکرات را نابود کرد بلکه نقض آشکار حاکمیت قطر بود.
منبع: جامجم
انتهای پیام/