نوبل خیانت به ایران
حضور شیرین عبادی در همایش بروکسل و واکنشش به خطاب رهبر انقلاب در مورد حضور یک ایرانی در این نشست، این گمانه را تقویت کرد که آن ایرانی خاک بر سری که مورد خطاب رهبر انقلاب قرار گرفته، شیرین عبادی است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، «من نه سلطنتطلبم، نه جمهوریخواه، من ایران خواهم.» این جملاتی بود که شیرین عبادی، بعد از سخنان رهبر معظم انقلاب در مورد نشست سلطنتطلبان و رابطان ایرانی صهیونیستها، یک روز بعد از شروع تجاوز به ایران، ابراز کرد. حضور او در این نشست و واکنشش به خطاب رهبر انقلاب در مورد حضور یک ایرانی در این نشست، این گمانه را تقویت کرد که آن ایرانی خاک بر سری که مورد خطاب رهبر انقلاب قرار گرفته، شیرین عبادی است. واکنش او به این خطاب از چند جهت حائز توجه است:
1- روایت رهبر انقلاب در این مورد که افراد حاضر در نشست، به خیال آنکه کار نظام حکمرانی ایران تمام است برای فردای براندازی برنامهریزی و شاه تعیین کردند. در کنار اظهاراتی که ربع پهلوی در جریان جنگ 12 روزه بیان میکرد و همراهی رسانههای فارسیزبان در این مسیر، اثبات میکند که باور کرده بودند که رؤیایشان قرار است به حقیقت بپیوندد، اما آنچه واکنش رسانههای فارسیزبان را همراه داشت، اشاره ایشان به حضور یک ایرانی در این جلسه بود. شیرین عبادی علیرغم اینکه در سالهای گذشته و مخصوصاً در جریان ناآرامیهای 1401 با سلطنتطلبان و فاندبگیران آمریکا، همراهی و همکاری داشت؛ اما همواره رویکردها و مواضع خود را پشت حمایت از حقوق بشر و دفاع از صلح، اصطلاحاً سفید نگه میداشت تا اینطور القا کند که اپوزیسیونی وابسته و واداده نیست. اما حضور او در نشست بروکسل با حضور چهرههایی که خط و ربط آنها با دشمن صهیونیستی روشن است، معنایی جز همراهی با دشمنان مردم ایران ندارد. این حضور علاوه برآنکه مخالفان سلطنتطلب خارج از ایران را به جان عبادی میاندازد، چهره به ظاهر آزادیخواه و مردم دوست او را در میان مردم ایران نیز روشن میکند.
2- دشمنان مردم ایران در سالهای گذشته تلاش کردند، چهرههایی به ظاهر سفید را مورد حمایت قرار دهند تا در کنار افرادی که خط و ربط روشنی با صهیونیستها دارند و فاندبگیر آمریکاییها هستند و دستشان رو شده است، افرادی هم در ظاهر بدون وابستگی به سلطنتطلبان و فرقه رجوی حضور داشته باشند که فقط ایرانی آزاد میخواهند، تا به تصورشان بتوانند، بخشی از بدنه روشنفکری جامعه ایرانی را فریب دهند و با اهدافشان همراه کنند. روشن شدن خط و ربطها با صهیونیستها و دوستان آنها، چهرهای روشنتر از اپوزیسیون ایرانی که با شعار ایران آزاد در زمین صهیونیستها بازی میکند، ارائه کرد. شیرین عبادی در زمره این افراد بود که با تصور آنکه کار نظام حکمرانی ایران تمام است نقابش را کنار زده بود.
3- به محض شروع تجاوز رژیم صهیونی به ایران، صهیونیستهای فارسیزبان ایرانی با این تصور به خط شدند که بتوانند مردم ایران را به خیابان بکشاندند، هدف نهایی تنها براندازی نظام حکمرانی در ایران نبود، بلکه آنها به دنبال تجزیه و چندپاره شدن ایران بودند به همین خاطر نیز مردم ایران با اتحادی منسجمتر در مقابل این اظهارات و نمایشهای آزادی خواهانه آنها ایستادند. نشست بروکسل هم پازلی از همین پروژه را تکمیل میکرد. برخلاف آنکه گفته میشود برنامهریزیها برای برگزاری از ماهها قبل شروع شده بود و ارتباطی به حمله دشمن صهیونی به ایران نداشته است، اما شیرین عبادی در این اجلاس، مستقیماً این حمله را مورد اشاره قرار داد و گفت: «الان که حمله امروز هم شروع شده، همین امروز وقت اتحاد است.» روشن بود که منظور او از شکلگیری اتحاد، تصمیمگیری برای عبور و گذار از نظام حکمرانی همزمان با شروع تجاوز است. اما بعد از سخنان رهبر معظم انقلاب، عبادی در مصاحبه با رادیو فردا مدعی شد که همزمانی این نشست با تجاوز به ایران یک امر اتفاقی و بدون برنامهریزی بوده است. اما سادهانگاری است اگر پذیرفت که این نشست بدون هماهنگی و بیارتباط با تجاوز به ایران برگزار شده است. برگزاری اجلاسی با حضور دوستان ایرانی صهیونیستها و سلطنتطلبان که ارتباطات نزدیکی با صهیونیستها دارند این گمانه را اثبات میکرد که این نشست در مجموعه پلنهای دشمن صهیونیستی در کنار تجاوز به ایران قرار دارد به این معنا که آنها با نقشه ترور و تجاوز نظامی یک سمت اعمال فشار ایستادند، رسانههای فارسیزبان وظیفه اعمال جنگ روانی و نشستهایی مثل بروکسل هم قرار است آلترناتیو تعیین کنند و چهرههایی مثل رضا پهلوی و شیرین عبادی نیز در این پازل به نفع رژیم بازی میکنند.
4- شیرین عبادی ساعاتی بعد از سخنان رهبر انقلاب، در واکنشی به این صحبتها، مدعی شد که نه سلطنتطلب است نه جمهوریخواه، صرفاً به دنبال ایرانی آزاد و آباد است. روشن بود که آنچه در فرمایشات رهبر معظم انقلاب مورد اشاره قرار گرفته برای حاضران نشست و مخصوصاً شیرین عبادی گران تمام شده علاوه بر آنکه عملاً در جرگه اپوزیسیون صهیونیست قرار گرفتهاند، خط و ربط و وابستگی سلطنتطلبان و وطنفروشان شناسنامهدار و دشمنان درجه یک مردم ایران روشن شد. به همین منظور نیز او تلاش کرد در گفتوگوها و مواضعی که در رسانه داشته، به نوعی از همقطاری با صهیونیستها فاصلهگذاری کند چرا که شاید او از معدود افرادی بود که در سالهای گذشته و علیرغم حضور در اجلاسهای ضدایرانی، همچنان نقاب آزادی بر چهره زده بود. در دوران شروع تجاوز دشمن صهیونی و در حالی که چهرههای اپوزیسیون خارج نشین نیز تلاش کردند با صهیونیستها فاصلهگذاری کنند یا در بهترین حالت سکوت کردند، عبادی درست در زمین دشمنان صهیونیستی مردم ایران بازی کرد.
5- بیانات رهبر انقلاب البته یک وجه مهمتر نیز داشت، اینکه در واقعیت امثال ربع پهلوی و نزدیکان آنها را نمیتوان در زمره ایرانیان دانست چرا که آنها وطنفروشانی هستند که از معامله خاک ایران هم ابایی ندارند و از تجاوز به آن خوشحال هم میشوند، طبیعتاً ایرانیای را که فارغ از موافقت یا عدم موافقت با نظام حکمرانی ایران، مخالف تجاوز، چندپاره شدن ایران و کشته شدن هموطنانش باشد، میتوان یک ایرانی دانست و سرسپردگانی را که تصور میکنند، میتوانند دولتی دست نشانده در ایران ایجاد کنند و تجاوز را هموار کننده این راه میدانند، نمیتوان ایرانی دانست.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/