پادکست| تحرکات نظامی-امنیتی اسرائیل و غرب دو ماه پس از جنگ ۱۲ روزه
در یکصد و بیست و سومین شماره از پادکست «در عمق» تحرکات رژیم صهیونسیتی و آمریکا علیه ایران پس از جنگ ۱۲ روزه را از نظر میگذاریم.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم ـ یکصد و بیست و سومین شماره از پادکست «در عمق» که به بررسی مهمترین روندها، تحولات و همچنین شخصیتها در غرب آسیا میپردازد، روز یکشنبه 26 امرداد 1404 ضبط و منتشر شد. در این شماره «محمد بیات»، کارشناس مسائل خاورمیانه، تحرکات رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران پس از جنگ 12 روزه را بررسی میکند.
پس از توقف نبرد 12 روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی، گمانهزنیها درباره چشم انداز درگیری تهران–تلآویو افزایش یافته است. پرسشهای بنیادی همچنان بیپاسخاند: آیا حمله شب سیزدهم ژوئن بخشی از استراتژی «دیپلماسی اجبار» واشنگتن بود یا آزمایشی مقدماتی برای تکرار ماجراجوییها علیه ایران؟ هرچند ابهامات فراوان است، چند نشانه مهم بهوضوح محل توجه تحلیلگران، رسانهها و تصمیمگیران قرار گرفته است و باید بهطور مرتب رصد و تحلیل شود.
در ماههای اخیر چند رخداد کلیدی اهمیت ویژهای یافتهاند. نخست، نامه تروئیکای اروپا به شورای امنیت که با طرح موضوع بندهای غروب برجام و تعهدات طرفین توافق اشاره کرده و تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه تا پایان اوت را مطرح ساخته است. هرچند تهاجم اسرائیل تا حدی اثر روانی این تهدید را تضعیف کرد، پیامدهای سیاسی و اقتصادی تهدید ماشه همچنان باقی است؛ در این بین دستگاه دیپلماسی ایران به صورت فعالانه ضمن برگزاری نشستهای متعدد با طرفهای اروپایی، روسیه و چین برای جلوگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه و اجماع سازی بین المللی علیه ایران تلاش میکند.
دومین علامت هشدار، برگزاری رزمایش ناگهانی «طلوع سحر» در منطقه شامات است؛ اعلام آمادهباش عمومی و تمرینات هوایی گسترده از سوی رژیم صهیونیستی نشان میدهد که آنها خود را برای سناریوهای متنوعی مقابل ایران آماده میدانند. این تحرک نظامی، بهویژه در شرایط حساس منطقهای، قابل تأمل و پیگیری است.
سوم، انتشار پیامهای ویدیویی به فارسی منتسب به نهادهای اسرائیلی که مردم را به آشوب و اغتشاش دعوت میکنند؛ اینگونه عملیات روانی و رسانهای، هرچند مسبوق به سابقه است، در شرایط حاضر میتواند در تلاش برای سلب امنیت روانی جامعه و ایجاد بیثباتی مؤثر واقع شود و نیازمند پاسخگویی و مراقبت ویژه نهادهای امنیتی است.
علاوه بر این سه نشانه، چند موضوع دیگر نیز قابل توجه است. نخست پروندههای افشاگرانه اخلاقی علیه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در ماجرای اپشتاین است که پیش از حادثه سیزدهم ژوئن مطرح شده بود و اکنون این احتمال وجود دارد که بهعنوان ابزاری برای فشار یا باجگیری سیاسی در واشنگتن مورد استفاده قرار گیرد. انتشار و بزرگنمایی چنین پروندههایی میتواند تصمیمسازان خارجی را در برابر خواستهای طرفهای سوم تضعیف کند.
دوم، فشارهای آمریکا برای خلعسلاح یا کاهش نفوذ گروههای مقاومت در عراق و لبنان که در صورت تحقق میتواند ترکیب قدرت منطقهای را تغییر دهد؛ واکنشهای اخیر مقامات لبنانی و عراقی و نیز سخنان رهبران مقاومت نشان میدهد که این موضوع بالقوه پرتنش و تعیینکننده است. سوم، تلاشهای دیپلماتیک مقامات امنیتی ایران برای ترسیم خطوط قرمز و ایجاد بازدارندگی در پایتختهای منطقهای که نشاندهنده اهتمام تهران به مدیریت بحران در کشورهای همسایه است.
در بخش جمعبندی و توصیه می توان گفت وضعیت کنونی نیازمند سه اقدام توأمان است: اول، رصد روزانه و تحلیل فنی-حقوقی دقیق از سوی رسانهها و تحلیلگران برای آگاهسازی افکار عمومی و تصمیمسازان؛ دوم، آمادگی عملی و امنیتی در برابر تحرکات نظامی و عملیات روانی طرف مقابل؛ و سوم، تقویت دیپلماسی فعال برای جلوگیری از تحرکات حقوقی-سیاسی (مانند مکانیسم ماشه) و برای ایجاد اجماع بینالمللی علیه هر اقدام یکجانبه.
همچنین ضرورت دارد تحولات در عراق و لبنان بهدقت دنبال شود، زیرا این میدانهای نبرد ممکن است بهانهای برای فشار یا تغییر معادلات منطقهای فراهم آورند. تنها با به کارگیری ترکیب هوشیاری امنیتی، تحلیل رسانهای و دیپلماسی هدفمند میتوان از تشدید بحران پیشگیری و ثبات منطقهای را تا حد امکان حفظ نمود.