همگرایی مذهبی؛ از تجربه تا راهبرد
حضور اهل سنت در مراسم اربعین، اتفاقی حاشیهای نیست، بلکه نشانهای از تحول در گفتمان مذهبی جهان اسلام است. این مشارکت، از دل ایمان به آرمانهای امام حسین (علیه السلام) برآمده است.
خبرگزاری تسنیم ـ محمدرضا آتشین صدف؛ راهپیمایی اربعین، فراتر از آیینی مذهبی، به پدیدهای اجتماعی و تمدنی بدل شده است که ظرفیت بینظیری برای همگرایی دروندینی و بینفرهنگی دارد. بر خلاف تصویر تقلیلگرایانهای که برخی رسانههای معاند و جریانهای اسلام انگلیسی و اسلام آمریکایی ارائه میدهند، این حرکت مردمی، بستری است برای بازتعریف روابط برادرانهی شیعه و سنی و الگوی مغتنمی است برای دیپلماسی فرهنگی در جهان اسلام. این پدیده، نه تنها از منظر مناسکی، بلکه از حیث جامعهشناختی و روابط بینالملل نیز تحلیلپذیر است. اربعین توانسته است با تکیه بر سرمایههای اجتماعی و عاطفی، تا حدودی شکافهای تاریخی را ترمیم کند و نوعی «همسرنوشتی دینی» میان مسلمانان ایجاد نماید؛ در واقع در جهانی که گفتمانهای تفرقهافکنانه در حال گسترشاند، آیین اربعین، ضدروایتی است وحدتساز که نقش مهمی در بازسازی اعتماد مذهبی و فرهنگی ایفا میکند.
حضور اهل سنت در مراسم اربعین، اتفاقی حاشیهای نیست، بلکه نشانهای از تحول در گفتمان مذهبی جهان اسلام است. این مشارکت، از دل ایمان به آرمانهای امام حسین (علیه السلام) برآمده است؛ نه از سر مصلحتگرایی سیاسی؛ هر چند حاوی دلالتهای سیاسی به معنای دینی آن است.
کاروانهای مشترک شیعه و سنی از ایران برای پیادهروی اربعین (برای نمونه از اصفهان) و نیز کاروانهای اختصاصی اهل سنت از برخی استانهای کشورمان (مانند ارومیه و کردستان) و نیز از بعضی کشورها مانند پاکستان، ترکیه و افغانستان، نشان میدهند که اربعین توانسته مرزهای مذهبی را درنوردد و زمینهای مناسب برای همسویی امت اسلامی فراهم آورد. این همگرایی، حاصل فرآیندی تاریخی و تدریجی است که با خوانشی همافق از واقعهی عاشورا، در میان شیعه و سنی شکل گرفته است. در این مسیر، صرفاً محبت به اهل بیت (علیهم السلام) در کار نیست، بلکه دغدغههای مشترک دربارهی عدالت، کرامت انسانی و مبارزه با ظلم، به عناصر پیونددهنده تبدیل شدهاند.
تنوع فرهنگی؛ فرصت تعامل تمدنی
اربعین، با حضور زائرانی از بیش از 60 کشور جهان، به میدانی تبدیل شده برای تعامل گستردهی فرهنگی بین ملتهای مسلمان و حتی افراد غیرمسلمان. در موکبها، غذا، شعر، موسیقی مذهبی (نوحه و مداحی) و آداب ملیتهای گوناگون به اشتراک گذاشته میشود. این تعامل فرهنگی، افزون بر لایهی نمادین، در سطح واقعی و زیسته نیز موجب شکلگیری «هویت عاشورایی جهانی» شده است. زائران در مسیر کربلا، با زبانها، پوششها، آداب و رسوم متفاوت روبهرو میشوند و در عین تفاوت، احساس تعلق به آرمانی مشترک را تجربه میکنند. اگر از ظرفیتهای فراوان این تنوع بهدرستی بهرهگیری شود، میتواند به الگویی برای جوامع چندفرهنگی تبدیل شود؛ الگویی که در آن، تفاوتها نه تهدید، بلکه فرصت رشد و شناخت دوسویهاند.
تاریخ همگرایی؛ از سنت تا ساختار
همگرایی مذهبی در مدار عزاداری برای سید الشهدا، ویژهی اکنون نیست، بلکه ریشههایی ژرف در تاریخ دارد؛ برای نمونه گزارشهای معتبری از عزاداری اهل سنت در دوران آل بویه، سلجوقیان، تیموریان و صفویان در دست هست؛ شایان توجه اینکه برای تبدیل این سنت به ساختار، باید از تجربههای تاریخی درس گرفت و آنها را در قالب نهادهای پایدار فرهنگی و مذهبی بازسازی کرد؛ البته ساختاری در خدمت سنت و نه جایگزین آن.
گفتنی است هر چند بررسیهای تاریخی نشان میدهد که محبت به امام حسین (ع) همواره در میان اهل سنت وجود داشته؛ اما در دورههایی به دلایل سیاسی یا فقهی یا...، متأسفانه این محبت به حاشیه رفته است. بازخوانی متون تاریخی، خاطرات عالمان اهل سنت و اسناد مربوط به زیارت کربلا توسط برادران سنیمذهب میتواند به احیای این رسم دیرینه یاری کند. همچنین، ایجاد مراکز مطالعاتی مشترک دربارهی عاشورا و اربعین، زمینهساز تولید ادبیات همگرایانه و تقویت حافظهی تاریخی وحدتمحور خواهد شد.
جهاد تبیین؛ روایتسازی در برابر تحریف
رسانههای غربی و جریانهای انحرافی، با برجستهسازی حاشیهها تلاش دارند، پیام وحدت اربعین را تحریف کنند. در این میان، «جهاد تبیین» وظیفهای راهبردی است. تولید روایتهای مستند از همدلی شیعه و سنی، استفاده از ظرفیت رسانههای نوین و تربیت راویان چندزبانه میتواند چهرهی واقعی اربعین را به جهانیان نشان دهد. این جهاد، تنها محدود به مقابله با تحریف نیست، بلکه شامل بازآفرینی روایتهایی است که بتوانند مخاطب جهانی را درگیر کنند. روشن است که اگر این روایتسازی از دادههای میدانی، تجربههای زیستهی زائران و تحلیلهای جامعهشناختی و آموزههای قرآنی تغذیه کند، قادر است از سطح تبلیغاتی عبور کرده، به سطح گفتمانی برسد.
اربعین؛ الگوی سیاستگذاری اجتماعی
در مسیر کربلا، ایثار، مواسات، پذیرش تفاوتها و همدلی به عالیترین شکل خود بروز مییابد. این تجربه، نشان میدهد که چگونه میتوان با تقویت نهادهای مردمی، بسیاری از بحرانهای اجتماعی را با قدرت محبت و همدلی مدیریت کرد. امید میرود که سیاستگذاران جهان اسلام از این الگو برای طراحی مدلهای مشارکت اجتماعی بهره بگیرند؛ مدلی که در آن، ساختارهای خشک و رسمی جای خود را به شبکههای عاطفی و مردمی میدهند. این مدل، میتواند در حوزههایی چون کاهش آسیبها و تقویت سرمایهی اجتماعی و نیز مدیریت بحرانهای منطقهای و حتی جهانی به کار گرفته شود؛ به عنوان مثال، موکبداری، نمونهای موفق است از خودسازماندهی مردمی برای ارائهی خدمات گسترده؛ بدون مداخلهی نهادهای دولتی. این ظرفیت، اگر بهدرستی شناسایی و تقویت شود، میتواند به الگویی برای حکمرانی مشارکتی در جوامع اسلامی در قالب امت واحده تبدیل شود.
برآیند آنچه بیان شد اینکه اربعین، نه فقط آیینی برای سوگواری، بلکه بستری است برای امتسازی که اگر با رویکردی عقلانی، وحدتمحور و تمدنی فهم شود، میتواند به یکی از مؤثرترین عوامل همگرایی در جهان اسلام تبدیل گردد؛ سکویی که در آن پیروان مذاهب گوناگون اسلامی در تعامل با یکدیگر، به بازسازی امت اسلام در عصر اسلامستیزی و اسلامهراسی همت کنند.
انتهای پیام/