درسهای حیاتی سه قاره از تجربه بازچرخانی آب
در شرایطی که ذخایر سدهای ایران بیش از ۷۰ درصد کاهش یافته، آیا زمان آن نرسیده که از تجربیات جهانی در بحران آب و بازچرخانی درس بگیریم؟
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، وقتی شیرهای آب کیپتاون در آستانه بسته شدن قرار گرفت، وقتی سنگاپور با وابستگی 60 درصدی به آب مالزی دست و پنجه نرم میکرد و وقتی استرالیا با خشکسالی هزاره مواجه شد، هر سه به راهکار مشترکی رسیدند: «بازچرخانی آب». این گزارش تحلیلی، تجربیات منحصر به فرد این سه منطقه را در مدیریت هوشمندانه منابع آبی بررسی میکند؛ تجربیاتی که میتواند چراغ راه شهرهای خشک ایران باشد.
تجربه کیپتاون در بحران آب و بازچرخانی
ژانویه 2018، ذخایر سدهای کیپتاون به 15 درصد رسید. فقط 1.5 درصد مانده بود به «روز صفر»؛ روزی که شیرهای آب عمومی قطع میشدند. شهری که به عنوان یکی از مقاصد توریستی جهان شناخته میشد، در آستانه تبدیل شدن به اولین کلانشهر بدون آب جهان قرار داشت. در ادبیات آب، روزی که ذخایر آب سدها به 13.5 درصد برسد، دولت مجبور به قطع آب شهری خواهد بود. اما چرا چنین روزی در کیپ تاون رخ داد؟
اول اینکه جمعیت این کشور طی 25 سال 79 درصد رشد کرد و همزمان توسعه زیرساختهای جدید به تأخیر افتاد و با مدیریت ناکارآمد منابع، شرایط آبی وخیم شد. دولت آفریقای جنوبی برای عبور از بحران، ابتدا دست به جیرهبندی آب (50 لیتر/ نفر در روز) زد. سپس ممنوعیت آبیاری فضای سبز، شستوشوی ماشین و پرکردن استخرها اعمال شد و برای متخلفان جریمه سنگینی در نظر گرفت. به مرور، کنتورهای هوشمند در 220,000 خانه این کلانشهر، نصب شد.
اقدام دوم، توسعه سریع پروژههای آب غیرمتعارف بود. آفریقای جنوبی ابتدا مجوز حفر چاههای اضطراری در آبخوانهای کوه تیبل (Table Mountain) را صادر کرد و سپس آبشیرینکنهای موقتی را نصب کرد. این آب شیرین کنها در سطح پایین فعالیت میکردند و ظرفیت آنها 16 میلیون لیتر در روز بود. اما بخش مهم کار در کیپ تاون پروژههای بازچرخانی محدود شامل بازچرخانی آب خاکستری (Graywater) در ساختمانها بود. همزمان از فاضلاب تصفیهشده ثانویه در پروژه تسویه آب Zandvliet برای آبیاری صنعتی و فضای سبز استفاده شد و پروژه بازچرخانی کلیدی توسط کارخانه آبفا آتولونیس (Athlone Wastewater Treatment)در دستور کار قرار گرفت. هدف از این کار تأمین آب غیرشرب برای صنایع و آبیاری بود و پروژه بازچرخانی آب با ظرفیت اولیه 10 میلیون لیتر در روز (افزایش به 40 میلیون لیتر در روز تا 2023) صورت گرفت.
نتایج و دستاوردهای این برنامه بینظیر بود و علاوه بر پیشگیری از روز صفر آبی به کاهش چشمگیر مصرف انجامید. مصرف آب شهر تقریباً نصف شد و از 1.2 میلیارد لیتر در روز در سال 2015 به 516 میلیون لیتر در روز در سال 2018 رسید. ذخایر سدها تا 25 درصد بهبود یافت و میانگین مصرف پس از بحران در 700 میلیون لیتر در روز تثبیت شد و نسبت به پیش از بحران 40 درصد کاهش یافت.
تجربه کیپ تاون ثابت کرد «مدیریت تقاضا» میتواند زمان بخرد، اما جایگزین «توسعه زیرساخت» نیست. و البته آموزش و مشارکت شهروندان میتواند مصرف را تا 50 درصد کاهش دهد. اما بازچرخانی آب باید جزئی از راهحل بلندمدت باشد؛ کیپتاون پس از بحران، سرمایهگذاری در پروژههای بازیافت را افزایش داد.
کیپتاون نماد شکست برنامهریزی و همزمان پیروزی مدیریت بحران است. اگرچه این شهر به الگوی جهانی بازچرخانی آب تبدیل نشد، اما به جهان آموخت که کمبود آب میتواند هر شهر «توسعهیافته»ای را زمینگیر کند، مشارکت عمومی تعیینکنندهتر از فناوریهای پیچیده است، بازچرخانی آب باید پیش از رسیدن به لبه پرتگاه، در زیرساختها نهادینه شود. این تجربه برای کلانشهرهای ایران - که برخی با افت50 درصدی ذخایر سدها مواجهند - پیامی حیاتی دارد: انتظار برای بحران، خود بحران است.
تجربه سنگاپور:
مدل جهانی NEWater سنگاپور با محدودیتهای شدید منابع آبی (عدم وجود رودخانههای بزرگ، آبخوانهای محدود و وابستگی تاریخی به واردات آب از مالزی) به پیشرفتهترین الگوی بازچرخانی آب جهان تبدیل شده است. پروژه NEWater سنگاپور نهتنها یک راهحل فنی، بلکه نماد تحول در مدیریت پایدار منابع آب است. چالش اصلی این کشور کوچک، وابستگی 60 درصدی به آب وارداتی از مالزی طبق توافقنامههای 1961 و 1962 بوده و به دلیل کاهش آسیبپذیری سیاسی-امنیتی، پاسخ به رشد جمعیت و توسعه اقتصادی و محدودیت جغرافیایی (مساحت کم و نبود منابع آب طبیعی) این کشور به دنبال منابع آب بوده است.
فرآیند فنی NEWater با مهندسی دقیق در 5 مرحله انجام میشود. ابتدا پیشتصفیه، سپس حذف ذرات، باکتریها و ویروسها و دست آخر استفاده از غشاهای توخالی (Hollow Fiber Membranes) و اسمز معکوس. با این فرآیند حذف 99 درصد املاح معدنی، ویروسها، باکتریها، و آلایندههای نوظهور (هورمونها، داروها) از آب مصرفی پاک میشوند. حتی گندزدایی نهایی با اشعه فرابنفش و پراکسید هیدروژن در سیستم سنگاپوریها به کار گرفته میشود. ترکیبات آلی باقیمانده کاملاً تخریب و عدم وجود پاتوژنهای زنده تضمین میشود.
سنگاپور با این سیستم مصرف شرب غیرمستقیم را تأمین میکند و آب تصفیه شده حتی در اختلاط با آب ذخیرهشده باران و گذراندن دوره تصفیه طبیعی به مصارف صنعتی میرسد. مثلاً تأمین آب فوقخالص برای صنایع نیمههادی و خنککاری در نیروگاهها و سیستمهای HVACدر مصارف شهری نیز سیستمهای تهویه مطبوع در ساختمانهای نمادین با استفاده از آب بازیافتی انجام میشود و آبیاری فضای سبز در شرایط خشکسالی نیز وابسته به آب بازیافتی است.
برنامهریزی سنگاپور بر این است که تا سال 2060 بیش از 55 درصد از آب مورد نیاز خود را از طریق چرخه بازیافتی به دست آورد. سیستمی با فناوری پیشرفته و استانداردهای سختگیرانه چنانکه گفته میشود که کیفیت آب NEWater فراتر از استانداردهای سازمان جهانی بهداشت برای آب آشامیدنی است و نظارت 24 ساعتهای با 300 حسگر آنلاین در خط تولید بر آن انجام میشود. همین الان نیز صنایع بزرگ به استفاده از NEWater ملزم شدهاند و قرار است 5 کارخانه NEWater با ظرفیت 900 میلیون لیتر در روز با سرمایهگذاری 700 میلیون دلاری در فاز اول راهاندازی شود.
سنگاپور کمپینهای آموزشی با شعار: «آب، هر منبعی داشته باشد، ارزشمند است» نیز برای غلبه بر مشمئزکنندگی آب بازیافتی راهاندازی و با شفافیت کامل بازدید عمومی از کارخانهها را آزاد کرده است. چنانکه سالانه 1.5 میلیون بازدیدکننده از این کارخانهها بازدید میکنند. فرهنگسازی در زمینه استفاده از آب بازیافتی با استفاده از توزیع بطریهای رایگان NEWater در رویدادهای عمومی نیز انجام میشود.
این کشور آب NEWater را با قیمت 20 درصد ارزانتر از آب آشامیدنی به صنایع میفروشد و برای توسعه زیرساختهای جدید درآمدزایی میکند. هماکنون وابستگی این کشور به مالزی از 60درصد به 30درصد رسیده و شرکتهای مهم بازیافت آب دست به صادرات فناوری حتی به کشورهایی مانند چین و هند زدهاند.
تجربه سنگاپور نشان میدهد که تکنولوژی تنها کافی نیست و ترکیب حکمرانی خوب، سرمایهگذاری و اعتمادسازی عمومی ضروری است. سنگاپور ثابت کرده با شفافیت میتوان «مشمئزکنندگی» را به «اعتماد» تبدیل کرد و تأمین آب صنایع با آب بازیافتی، منابع آب شیرین را برای شرب حفظ میکند. حالا در سنگاپور نهتنها بحران آب حل شده، بلکه اقتصاد آبی چرخشی را به مدلی جهانی تبدیل کرده است. این تجربه بویژه برای کلانشهرهای خشک جهان (از جمله تهران، اصفهان یا شیراز) راهنمای عملیاتی ارزشمندی است.
تجربه استرالیا
استرالیا بهعنوان یکی از خشکترین کشورها در یکی از خشک ترین قارههای جهان، با چالشهای جدی در مدیریت منابع آب روبهرو است. افزایش جمعیت، تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای مکرر، ضرورت استفاده از فناوریهای نوین مانند بازچرخانی آب (Water Recycling) را افزایش داده است. دولتهای محلی و مرکزی استرالیا با اجرای پروژههای مختلف، از بازچرخانی آب برای تأمین نیازهای شهری، کشاورزی و صنعتی استفاده میکنند.
استرالیا با توافقنامه «ابتکار ملی آب» (NWI) چهارچوبی ملی برای مدیریت یکپارچه منابع آب ایجاد کرد که تغذیه مدیریت شده آبخوانها با آب بازیافتی را بهطور خاص ترویج میکند. هدف: ایجاد منابع آب زیرزمینی پایدار و مقاوم در برابر خشکسالی برای مصارف شرب و کشاورزی بود. به طور مثال برای تأمین آب شهر «پرت» در این کشور آب فوقتصفیه شده به سفرههای آب زیرزمینی شرب آبخوان ساحل سوان تزریق میشود. این آب پس از اختلاط با آبخوان و طی یک دوره ماند طبیعی (ماهها تا سالها)، توسط شرکت ملی آب استخراج و پس از تصفیه نهایی استاندارد، به شبکه آب آشامیدنی شهر پرت اضافه میگردد. فاز اول این برنامه در سال 2017 با ظرفیت 14 میلیارد لیتر در سال صورت گرفت و در فاز دوم و سال 2023 ظرفیت آب به 28 میلیارد لیتر در سال افزایش پیدا کرد. این مقدار معادل 20 درصد نیازهای فعلی شهر پرت یا آب آشامیدنی حدود 200,000 خانوار است.
در ملبورن، یکی دیگر از شهرهای بزرگ استرالیا، تمرکز بر مصارف غیرشرب و صنعتی است و دو تصفیهخانه عظیم بخش عمده فاضلاب ملبورن را مدیریت میکنند. در تصفیهخانه شرقی بخشی از فاضلاب تصفیه شده تحت فرآیندهای پیشرفته فیلتراسیون و گندزدایی قرار میگیرد. تأمین آب فرآیندی برای پالایشگاه نفت Altona و کارخانه تولید برق Laverton North.از این راه انجام میشود. همچنین آبیاری فضای سبز پارکها، زمینهای گلف و کمربندهای سبز شهری و حتی آبیاری محصولات غیر خوراکی و علوفه نیز در این منطقه با آب بازیافتی انجام میشود.
در سیدنی پایتخت استرالیا طرح (Rouse Hill Recycled Water Scheme) از دهه 1990) یکی از بزرگترین طرحهای آب بازیافتی شهری برای مصارف غیرشرب در نیمکره جنوبی. آب بازیافتی باکیفیت بالا (پس از تصفیه ثانویه و ثالثیه) برای سیفون توالتها و آبیاری فضای سبز در بیش از 40,000 خانه و کسبوکار در مناطق شمال غربی سیدنی استفاده میشود. پروژههای آزمایشی و در حال توسعه برای استفاده از آب بازیافتی فوقتصفیه شده جهت تقویت آبخوانهای محلی نیز در دست اجراست.
یکی از بزرگترین پروژههای زیرساختی بازیافت آب جهان در بریزبین استرالیا و در اوج خشکسالی هزاره با سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری ساخته شده که هدف اصلی آن تأمین منبع آب اضطراری مصرف شرب غیرمستقیم برای سد Wivenhoe منبع اصلی آب شرب بریزبن است. استرالیا نهتنها یک نمونه موفق، بلکه یک مدل جامع و پیشرفته در بازچرخانی آب است. رویکرد آنها ترکیبی از فناوریهای پیشرفته تصفیه، مدیریت یکپارچه منابع آب (بهویژه با تمرکز بر آبخوانها)، چهارچوبهای نظارتی قوی و سرمایهگذاری بلندمدت است. شهرهایی مانند پرت و ملبورن نشان میدهند که بازچرخانی آب، بویژه برای مصرف شرب غیرمستقیم (IPR)، نهتنها امکانپذیر، بلکه یک راهحل ضروری و قابل اعتماد برای تضمین امنیت آبی در برابر تغییرات اقلیمی است. تجربه استرالیا بهطور خاص برای کشورهای خشک و نیمهخشک مانند ایران که با چالشهای مشابهی روبهرو هستند، بسیار آموزنده و قابل الگوبرداری است.
منتظر بحران نباشیم
تجربیات کیپتاون، سنگاپور و استرالیا سه درس کلیدی برای ایران دارد؛ اول اینکه ایجاد زیرساختهای بازچرخانی باید پیش از وقوع بحران آغاز شود، دوم مشارکت عمومی و شفافیت، کلید پذیرش اجتماعی است و سوم ترکیب فناوری پیشرفته با مدیریت یکپارچه، راه نجات است. در شرایطی که ذخایر سدهای ایران بیش از 70 درصد کاهش یافته، آیا زمان آن نرسیده که از این تجربیات جهانی درس بگیریم؟
منبع: ایران
انتهای پیام/