یادداشت| اربعین؛ تجلی وحدت، ایثار و بیداری جهانی
اربعین، با تلفیق توحید، ولایت، عشق، عبودیت، عدالتخواهی، محبت و خدمت، الگویی زنده از عرفان عملی اجتماعی ارائه میدهد که میتواند بیداری اجتماعی و سیاسی را در پی داشته باشد و به تحول در فرد، جامعه و امت اسلامی منجر شود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، سفر و معنویت پیوندی ناگسستنی دارند . انسان از دیرباز برای رفع نیازهای مادی و معنوی خود به سفر پرداخته است . این سفرها ، چه ظاهری ( آفاقی ) و چه باطنی ( انفسی )، سهمی تعیین کننده در سیرکمالی انسان دارند و در ادبیات ، عرفان و ادیان جهان بهعنوان نمادی از جستجوی حقیقت و معنا بازتاب یافتهاند . راهپیمایی اربعین ، بهعنوان جلوهای بینظیر از سفر مادی - معنوی ، نمونهای برجسته از این پیوند است که عرفان حسینی را در قالب سلوک فردی و مسئولیتپذیری اجتماعی متجلی میسازد . در این نوشتار ، به بررسی مفهوم سفر معنوی ، جایگاه آن در ادبیات و ادیان ، ویژگیهای اربعین و راهکارهای تعمیق معنویت در این سفر میپردازیم .
انواع سفر
سفر در زندگی بشر به سه نوع اصلی تقسیم میشود:
1. سفر آفاقی ( ظاهری ):
این نوع سفر شامل حرکت مکانی و جسمانی از نقطه ای به نقطه ای دیگر برای رفع نیازی از نیازهای مادی است ، مانند سفر برای تجارت ، سیاحت ، و کسب علم. حتی حیوانات نیز گاه برای تأمین نیازهای طبیعی خود ، به مهاجرتهای فصلی دست میزنند .
2. سفر انفسی ( باطنی ) دو گونه است :
الف: سفر عقلی تفکر برای کشف حقیقت از راه تعقل است که به آن سی ر از معلوم به مجهول گفته می شود. عنوان کتاب اسفار اربعه ملاصدرا ناظر به سفر عقلی است.
ب. سفر قلبی و روحی سفر ی انفسی و حر کتی درونی است که برای تأمین نیازهای معنوی انجام میشود . این سفر ، استعارهای از سیر و سلوک عرفانی است و عناصری چون توبه ، خودسازی و تهذیب نفس را در بر میگیرد . برای مثال ، توبه نوعی هجرت از معصیت به طاعت است . در عرفان اسلامی ، « اسفار اربعه » نمونهای برجسته از این سفر درونی است که عارف را از خود به سوی حق میرساند . عارف ، به تعبیری ، دائمالسفر است و این حرکت باطنی ، او را به شناخت حقیقت وجودی خود و اتصال به کمال مطلق نزدیک میکند . سفر باطنی عرفانی که با تفکر و سفر عقلی نیز همراه است ست سفری است برای کسب کمال که جمع میان معرفت و فضیلت است.
3. سفر ترکیبی ( مادی - معنوی ):
این نوع سفر ، حرکتی ظاهری با هدفی باطنی است . جسم و روح در این سفر همگام میشوند و در مسیر تعالی گام برمیدارند . نمونههای برجسته این گونه سفر حج ، سفر برای زیارت اولیای الهی و راهپیمایی اربعین است . در این سفرها ، حرکت جسمانی به مقصدی معنوی منتهی میشود و زائر در پی تحول درونی و وصال به حقیقت است .
سفر در آیینه ادبیات جهانی:
مفهوم سفر بهعنوان نمادی از سلوک روحانی و استعاره ای از جستجوی حقیقت در ادبیات جهان حضوری پررنگ دارد . آثار کلاسیک ، در شرق و غرب ، سفر را بهصورت واقعی یا تخیلی به تصویر کشیدهاند تا مراحل سلوک انسان را در مسیر یافتن معنا و حقیقت نشان دهند . داستانهای رمزی و تمثیلی در عرفان و حکمت اسلامی، با استفاده از نمادها و مفاهیم عمیقی مانند رهایی از مادیات و رسیدن به معرفت الهی را بیان میکنند و هر یک با زبانی نمادین، مراحل سلوک باطنی و سفر روحانی را ترسیم میکنند . در ادامه ، به برخی از نمونه های برجسته این آثار در جهان اسلام و سپس نمونه های از فرهنگ های دیگر را بیان می کنیم.
1. ابنسینا
- رسالهالطیر : پرندگان ( نماد ارواح ) در قفس جسم گرفتارند و با رهایی به سوی « پادشاه بزرگ » ( حق ) پرواز میکنند .
- حی بن یقظان : شخصیتی که در انزوا با تأمل به معرفت الهی میرسد و نماد سفر عقلانی - عرفانی است .
- سلامان و ابسال : نبرد عقل و نفس برای رسیدن به تعادل را نشان می دهد .
2. سهروردی
- عقل سرخ : داستان هدایت سالک توسط نور الهی برای رهایی از ظلمت است .
- آواز پر جبرئیل : در این حکایت پرندهای آسمانی سالک را به عالم نور دعوت میکند.
- قصه غربت غربیه : سفر روح از غربت مادی به سوی وطن نورانی را توصیف می کند.
3. عطار نیشابوری در منطقالطیر از سفر سی پرنده ( سالکان ) به کوه قاف سخن می گوید که به راهنمایی هدهد ( مرشد ) برای یافتن سیمرغ ( حق ) از هفت وادی ( طلب ، عشق ، معرفت ، استغنا ، توحید ، حیرت ، فقر ) عبور میکنند . در پایان ، پرندگان درمییابند که سیمرغ ، خود حقیقی آنهاست . این اثر ، سفر را نمادی از خودشناسی و وصال به حق میداند .
4. سنایی غزنوی در مثنوی عرفانی سیرالعباد الی المعاد سفر روح از عالم مادی به سوی حق را به تصویر میکشد . سالک از عالم طبیعت ( جسم ) به عالم مثال ( روح ) و سپس به عالم معنا ( حق ) میرسد ، گویی پرندهای قفس تن را میشکند تا به مقام فنا برسد .
5. مولانا جلال الدین بلخی مثنوی معنوی را با نوای نی آغاز می کند که از غم فراق روح از اصل الهی و اشتیاق به بازگشت می نالد:
بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند
در ادبیات جهان نیز حکایت سفر معنوی برای خودشناسی، خداشناسی و رسیدن به حقیقت و معنا ، مضمونی پرتکرار است.
1. « ادیسه » هومر
ادیسهوس پس از جنگ تروا سفری پرماجرا برای بازگشت به ایتاکا ( وطن حقیقی روح ) آغاز میکند . موانعی چون سیکلوپ ( نماد شهوت ) و سیرنها ( نماد فریب ) در مسیر او قرار دارند . پنهلوپه ، همسرش ، نماد وفاداری به حقیقت است . این سفر نشان میدهد که هدف ، خودِ سفر است ، نه صرفاً مقصد .
2. « کمدی الهی » دانته
دانته در کمدی الهی در سفری خیالی از دوزخ ( گناه ) به برزخ ( پالایش نفس ) و سپس به بهشت ( رستگاری ) میرود . ویرژیل ( خرد بشری ) و بئاتریس (عشق الهی ) او را هدایت میکنند . این سفر ، الگویی جهانی از سلوک انسان از تاریکی جهل به نور رستگاری است .
4. « سفر زائر » جان بانیان
رمان تمثیلی سفر زائر ( The Pilgrim's Progress ) ، داستان زائری مسیحی را روایت میکند که از شهر ویرانی ( جهان مادی ) به سوی شهر آسمانی ( بهشت ) سفر میکند . او از موانعی چون غمدره ( یأس )، کوه دشوار ( ریاضت ) و شهر فریب ( دنیاپرستی ) عبور میکند و با تکیه بر ایمان به مقصد میرسد .
5. « بهشت گمشده » جان میلتون :
حماسه بهشت گمشده ( Lost Paradise ) ، هبوط آدم و حوا از بهشت و آغاز سفر بازگشت به رستگاری از طریق توبه را به تصویر میکشد . این سفر ، نمادی از سلوک بشری از گناه به نجات است .
6. « سفر به شرق » هرمان هسه :
رمان سفر به شرق ( The Journey to the East ) داستان گروهی از جستجوگران معنوی را روایت میکند که در پی حقیقت و معنا هستند . شخصیت اصلی ، هردر ، با چالشهایی مواجه میشود که او را به خودشناسی و درک عمیقتری از زندگی میرساند .
الگوهای مشترک در ادبیات جهانی :
استفاده از نمادها ( پرنده، قفس، نور )
سفر نزولی : هبوط از وطن یا بهشت ( مانند آدم و حوا یا ادیسهوس ) و بریده شدن از نیستان ازلی
سیر صعودی : عروج از تاریکی به نور ( مانند دانته یا پرندگان منطقالطیر )
راهنمایان روحانی : مرشدانی چون هدهد ، عقل سرخ، ویرژیل یا بئاتریس
موانع نفسانی : هوای نفس و جهل، آزمونهایی چون غمدره ، سیکلوپ یا وسوسههای دنیوی
وصال به حقیقت : یافتن حقیقت درونی ( سیمرغ = خود حقیقی ، بهشت درونی ) و در نهایت وصال به حق
این آثار نشان میدهند که سفر ، چه واقعی و چه تخیلی ، همیشه استعارهای از جستجوی انسان برای یافتن معنا و حقیقت وجودی خویش و بازگشت به اصل است .
سفر در سنت ادیان : از هجرت انبیا تا زیارتهای مقدس
سفر در ادیان مختلف نمادی از حرکت به سوی خدا و حقیقت است . در ادامه ، به نمونههایی از این سفرها اشاره میشود :
اسلام : هبوط آدم ، سفر ابراهیم به حجاز ، سفر یوسف به مصر ، سفر موسی به کوه طور ، عبور از نیل ، همراهی موسی و خضر ، هجرت پیامبر اکرم ( ص ) و معراج ا و بهعنوان اوج سفرهای معنوی .
مسیحیت : عروج عیسی به آسمان، زیارت « کامینو د سانتیاگو » در اسپانیا ، که زائران با پیادهروی طولانی به توبه و تفکر معنوی میپردازند .
و پیادهروی پدران صحرا desert fathers یا راهبان فرانسیسکن با پای برهنه که نمادی از فقر روحانی spiritual poverty و ترک تعلقات دنیوی است .
هندوئیسم : سفرهای مراقبهای در طبیعت برای دستیابی به آرامش درونی .
بودیسم : بودا سیر سلوک و تحولش از سفر و بیرون زدن از کاخ شروع شد.
تصوف : سفرهای صوفیان برای زیارت ، دیدار مشایخ و مراقبه عنصری جدایی ناپذیر از تصوف است.
قرآن کریم به س ی ر در آفاق و انفس برای رسیدن معرفت و فضیلت دعوت میکند : « سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَیْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِینَ » و « سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ » . این آیات ، سفر را ابزاری برای تأمل در خلقت و عبرتگیری میدانند . سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق... خداوند می فرماید ما نشانه های خود را در جهان درون و دنیای بیرون به آنان نشان می دهیم ... دیدن این نشانی ها مستلزم سفر است. نشا نه های انفسی را با سفر درونی و نشانه های آفاقی را با سفر بیرونی می توان دید. یک نمونه از این گونه سفر، سفر حج است که س ی ری درونی و بیرونی است با آثاری درونی و بیرونی ، فردی و اجتماعی.
اربعین : تبلور عرفان عملی اجتماعی
راهپیمایی اربعین نمونهای بینظیر از سفر ترکیبی مادی - معنوی است که در آن جسم و روح در مسیری مشترک به سوی تعالی گام برمیدارند . این سفر ، تجلی عرفان حسینی است که سلوک معنوی فردی را با تحولخواهی اجتماعی و عدالتطلبی پیوند میزند . ویژگیهای سفر اربعین عبارتاند از :
ترکیب سفر مادی و معنوی (درونی و بیرونی) : پیادهروی جسمانی با هدف تجدید عهد با توحید ، عدالتخواهی و ولایت .
این سفر هم جنبه فردی دارد و همراه با تمرین مراقبه ، ذکر ، توبه و کاهش تعلقات مادی است ، و هم جنبه اجتماعی دارد. بزرگترین گردهمایی بشری با پیام وحدت ، عدالت، مبارزه با ظلم و خدمت خالصانه و بزرگداشت شهیدان عبودیت و عزت و عدالت .
سفر اربعین همچون سفر حج بر توحید ، وحدت و پالایش درونی تأکید دارد . اربعین با محوریت ولایت و ظلمستیزی ، ماهیتی داوطلبانه و انقلابی دارد . برخلاف حج که از تکالیف واجب الهی است ، اربعین کاملاً اختیاری است و جلوهای از عشق به ولایت و عدالتطلبی توحیدی را به نمایش میگذارد . اربعین نه رقیب حج است و نه جایگزین آن ، بلکه در ذیل آن قرار دارد و در آن توحید در قالب ولایت و عدالتخواهی متجلی میشود .
ویژگیهای متمایز اربعین
اربعین ، سلوکی معنوی با بُعد اجتماعی و عدالتخواهانه است که در چهار محور برجسته میشود :
1. انگیزه حرکت : بزرگداشت مجاهدت و شهادت امام حسین ( ع ) و یارانش ، که خود ماهیتی آرمانخواهانه و اجتماعی دارد .
2. حرکت جمعی : بزرگترین گردهمایی میلیونی جهان که پیام وحدت و همبستگی و عدالت طلبی و محبت را فریاد میزند .
3. مسابقه در خدمت : مهماننوازی بیمنت و خالصانه ، که جلوهای از فتوت عرفانی و ایثار است . خدمت به زائران ناشناس بدون انتظار پاداش ، نمادی از عشق به خلق و دگرخواهی است .
4. هدف اصلاحگرانه : اربعین در پی استقرار عدالت و رفع ظلم در سایه توحید و ولایت است . این حرکت ، سلوکی اعتراضی به وضع موجود جهان و طلب جهانی عاری از ظلم است و سرشار از عدالت طلبی و محبت است .
ر اهکارهای تعمیق معنویت در سفر اربعین
بی شک سفر اربعین سفری معنوی است و هر مسافر و زائری که این مسیر را طی می کند تحولی معنوی هرچند جزئی پیدا می کند. اما برا ی ارتقای بعد عرفانی این سفری معنوی توجه به نکات زیر اهمیت دارد :
1. سفر را با انگیزهای الهی برای تقرب به خدا و تجدید عهد با مکتب امام حسین ( ع ) آغاز کنیم .
2. ضمن اینکه در همه حال باید به یاد خدا بود، در طول مسیر زمان هایی را باید به مراقبه، عبادت، سکوت ، تفکر و ذکر اختصاص دهیم.
3. باید م یان مراقبه در تنهایی ( عبادات فردی ) و فعالیتهای گروهی معنوی توازن برقرار کرد و از هرگونه سخن یا رفتار تفرقهانگیز ، قومگرایانه یا ملیگرایانه دوری کرد و هویتهای قومی ، فرقهای و ملی را باید در هویت جمعی عاشقان حسین ( ع ) محو کرد و « من » های پراکنده را به « ما » یی واحد تحت شعار « حب الحسین یجمعنا » تبدیل کرد .
4. دگردوستی را با خدمت خالصانه و ایثار مانند مشارکت در پذیرایی ، خدمات پزشکی ، نظافت و آموزش تقویت کنیم.
5. مجاهده و ریاضت . با تحمل مشقّات سفر ( گرسنگی ، تشنگی ، خستگی ) اعتدال را رعایت کنیم و از افراطِ آسیبرسان بپرهیزیم .
6. تلاش جمعی کنیم برای شناسائی مشکلات و بحران ها و ستم و محرومیت در سطوح محلی و جهانی و شناسایی افرادشایسته و تشکیل هسته هایی ب رای یافتن راه حل مشکلات و همکاری در راستای عدالت و کمک به ضعیفان ، پیشگیری از ستم و همدردی با محرومان ( به تأسی از ایثار حسینی ).
اربعین : الگویی برای عرفان معاصر
راهپیمایی اربعین پلی است بین عرفان فردی و مسئولیتپذیری اجتماعی . این حرکت ، با الهام از قیام امام حسین ( ع )، مرز بین اسارت و آزادی ، و ذلت و عزت را ترسیم میکند و زائر را به سوی عرفان اصلاحگرانه اجتماعی هدایت میکند . اربعین ، سلوکی است که در آن عبادت با مبارزه و خودسازی با عدالتخواهی درهمآمیخته است . تأثیر این سفر زمانی به اوج میرسد که :
هر زائر « منشور اصلاح فردی و اجتماعی » خود را در طول مسیر تدوین کند .
خدمات جمعی ، مانند پذیرایی میلیونی ، به کانونی برای تمرین ایثار و برادری تبدیل شود .
پیام عدالتخواهانه اربعین از مرزهای جغرافیایی فراتر رود و به جنبشی جهانی علیه ستم و بی عدالتی بدل گردد .
به تعبیر سنت ادبیات عرفانی ، اربعین « سفری است که مقصدش ، آغاز راه است » ؛ آغازی برای بازسازی خویشتن و جهان در پرتو نور ایثار و شهادت حسینی . این مراسم ، اگر با تدبیر و برنامهریزی انجام شود ، میتواند قدرتی عظیم و تأثیرگذار در سطح منطقهای و جهانی ایجاد کند و بر افکار عمومی و حتی دولتها اثر بگذارد . اربعین ، با تلفیق توحید ، ولایت ، عشق، عبودیت ، عدالتخواهی ، محبت و خدمت ، الگویی زنده از عرفان عملی اجتماعی ارائه میدهد که میتواند بیداری اجتماعی و سیاسی را در پی داشته باشد و به تحول در فرد ، جامعه و امت اسلامی منجر شود.
یادداشت از محمد فنائی اشکوری
انتهای پیام/