این درس‌ها به چه درد ما می‌خورد؟

این درس‌ها به چه درد ما می‌خورد؟

درباره مردودی امتحانات نهایی ۱۴۰۴، آمار دقیق منتشر نشده با این حال گزارش‌ها غیررسمی حاکی از حجم قابل توجه مردودی در پایه‌های نهم تا دوازدهم است.داده‌های مرکز آمار ایران در سال‌های اخیر نشان ‌می‌دهد نزدیک به ۹۳۰ هزار کودک و نوجوان ترک تحصیل کرده‌اند.

به گزارش گروه رسانه‌هایخبرگزاری تسنیم، گزارش‌های سال‌های اخیر نشان می‌دهد حدود 30 درصد دانش‌آموزان ممکن است تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه تمام نکنند. برخی گفته‌اند از 1٫2 میلیون دانش‌آموز ورودی سالانه، تنها حدود 70 درصد به پایان دوره متوسطه می‌رسند؛ بر اساس داده‌های مرکز آمار ایران در سال‌های اخیر حدود930 هزار کودک و نوجوان نیز ترک تحصیل کرده‌اند. از آنجایی که مردود شدن در سال تحصیلی شروع شرایطی است که دانش آموز را ترک تحصیل می رساند، هدف اصلی این گزارش بررسی روند نرخ مردودی در سال تحصیلی گذشته و علت های آن است. آمار دقیقی از این پدیده منتشر نشده است ولی بر اساس اطلاعات منتشرشده در یکی از تخصصی‌ترین سایت های مشاوره تحصیلی در خرداد 1404، بسیاری از دانش‌آموزان پایه‌های نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم در امتحانات نهایی مردود شده‌اند و باید در نوبت‌های شهریور یا دی برای قبولی تلاش کنند. مردودی در خرداد 1404 به‌ویژه در پایه‌های نهم تا دوازدهم افزایش چالش‌ها را نشان می‌دهد، حتی اگر آمار رسمی دقیق منتشر نشده باشد.

به ویژه درباره مردودی امتحانات نهایی 1404، آمار رسمی دقیق منتشر نشده با این حال گزارش‌ها غیررسمی حاکی از حجم قابل توجه مردودی در پایه‌های نهم تا دوازدهم است. مردودی یعنی نمره زیر 7 و برای این گروه از دانش آموزان برنامه‌هایی نوبت شهریور/دی و تک ماده برای جبران پیش‌بینی شده است. مردودی خرداد، اولین جرقه های ترک تحصیل محسوب می شود؛ معمولا دانش آموزان بعد از یکی دو سال تجدید آوردن و کشیده شدن پایان تحصیلات به تابستان و زمستان، کم کم از درس خواندن سرد می شوند و تحصیل را کنار می گذارند.

در این میان، ترک تحصیل مولفه ای است که اطلاعات آماری بیشتری از آن در دسترس است که آخرین آمارها نشان می دهد با کاهش نرخ درصدی در دوره ابتدایی و راهنمایی، اما افزایش در تعداد مطلق افراد ترک مدرسه کرده مواجه هستیم و مسئله جدی به قوت خود باقی است. اطلاعات مرکز آمار می گوید نرخ کلی ترک تحصیل در مقاطع ابتدایی و متوسطه اول در سال 1402–1403 حدود 1.65٪ بوده که نسبت به سال قبل آن (1.97٪ در 1401–1402) کاهش داشته است.  در دوره متوسطه دوم هم نرخ ترک تحصیل از 2.59٪ به 1.65٪ کاهش داشته است.  پسران در همه مقاطع بیشتر از دختران ترک تحصیل کرده‌اند.

این درس‌ها واقعاً به چه درد ما می‌خورد؟

غم انگیز است که بگوییم در کلاس های درس دیگر کمتر هیاهوی آموختن و کشف دیده می شود. دیگر کمتر دستی برای دانستن بالا می‌رود؛ سوال ها از سر تردید است. تردیدی که دارد عمیق و ریشه‌دار می شود: «این درس‌ها واقعاً به چه درد ما می‌خورد؟» در سال‌هایی که بحران اقتصادی، بیکاری، و بی‌اعتمادی به آینده شغلی بر نظام آموزش سایه انداخته، مدارس بیش از هر زمان دیگری با افت انگیزه، کاهش کیفیت یادگیری و رشد نرخ مردودی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

«اگر در تلگرام و شبکه‌های اجتماعی یا سایت های مشاوره جست‌وجو کنید، می‌بینید که بعضاً آماری منتشر شده، مثلاً درباره‌ی معدل‌های کشوری یا افت آموزشی و نرخ مردودی‌ها. اما من تاکنون یک آمار دقیق، منسجم و رسمی در این زمینه ندیده‌ام.» محمدرضا نیک نژاد، آموزگار و کارشناس آموزشی است. او در گفت‌وگو با اطلاعات آنلاین می گوید:«اگر بخواهیم دلایل این وضعیت را در سال‌های اخیر بررسی کنیم، باید آموزش را به‌عنوان یک نهاد اجتماعی ببینیم که با سایر نهادها و عوامل جامعه در ارتباط است؛ عواملی مثل بیکاری، وضعیت اقتصادی، سیاست‌گذاری‌های فرهنگی و اجتماعی و غیره.»

نیک نژاد مثال می زند که بیکاری می‌تواند هم یک پیامد و هم یک علت ناکارآمدی آموزش باشد. وقتی دانش‌آموز احساس می‌کند مطالبی که یاد می‌گیرد، هیچ فایده‌ای برای زندگی امروز و فردایش ندارد، انگیزه‌اش از بین می‌رود. یا وقتی می‌بیند خواهر یا پسرخاله‌اش با مدرک دانشگاهی بیکار هستند یا حقوق ناچیزی دارند، طبیعی است که بپرسد: «این درس‌ها به چه درد می‌خورد؟»

نقش نظام جذب معلم و محتوای درسی در بی انگیزگی دانش آموزان

از سوی دیگر، نظام جذب معلم، محتوای درسی و روش‌های آموزش نیز در ایجاد این وضعیت نقش دارند.همانطور که این کارشناس آموزشی تاکید می کند محتوایی که برای دانش‌آموزان برانگیزاننده نیست یا با نیازهای واقعی آن‌ها ارتباطی ندارد، نمی‌تواند باعث علاقه‌مندی و رشد شود.

به گفته نیک نژاد شرایط اقتصادی خانواده‌ها هم تأثیر زیادی دارد. زمانی خانواده‌ها می‌توانستند برای آموزش فرزندانشان سرمایه‌گذاری کنند—چه مادی و چه معنوی.« مثلاً پدر یا مادر وقت بیشتری در خانه بودند، با بچه‌ها درس کار می‌کردند، یا هزینه کلاس و منابع کمک‌آموزشی را می‌دادند. اما حالا، با بحران اقتصادی، اولین چیزهایی که حذف می‌شود، فعالیت‌های فرهنگی و آموزشی است. وقتی معیشت به خطر می‌افتد، توجه به آموزش هم کم‌رنگ می‌شود.»

نرخ مردودی و ترک تحصیل نتیجه فشار چند جانبه است نه تک عاملی

بنابراین، این وضعیت تک‌عاملی نیست. افت تحصیلی و نرخ بالای مردودی‌ها نتیجه‌ی فشاری چندجانبه است: فشار اقتصادی بر خانواده، ناکارآمدی نظام آموزشی، بی‌اعتمادی به آینده شغلی، و فرسودگی معلمان و دانش‌آموزان.این کارشناس آموزشی که سال هاست در کلاس درس با دانش آموزان در ارتباط است می گوید:«من به‌عنوان معلم، زمانی را به یاد دارم که از کلاس 45 نفره شاید یکی دو نفر چنین پرسشی داشتند که «این درس به چه درد می‌خورد؟». اما حالا، این سؤال همه‌ی کلاس است. وقتی ذهنیت عمومی این است که درس خواندن فایده‌ای ندارد، انگیزه از بین می‌رود.»

معلم موظف است درس بدهد حتی اگر بداند محتوا برای دانش آموز مفید نیست

البته نیک نژاد بر این واقعیت هم اذعان دارد که مدارس هم در چارچوب‌هایی کار می‌کنند که برایشان تعیین شده. «معلم هم موظف است همان محتوا را تدریس کند، حتی اگر خودش بداند برای دانش‌آموز مفید نیست. این وضعیت باعث شده آموزش در ایران به فرآیندی فرساینده برای معلم و دانش‌آموز تبدیل شود—و این هم یکی از دلایل اصلی افت آموزشی و افزایش نرخ مردودی‌هاست.»

منبع: اطلاعات آنلاین

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
غارعلیصدر
او پارک
پاکسان
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران
تبلیغات