یادداشت میهمان| از موکب تا هویت

یادداشت میهمان| از موکب تا هویت

کربلا، در امتداد اربعین، صرفاً یک جغرافیا نیست، بلکه فرهنگ است، تمدن است و مدرسه‌ی انسان‌سازی. موکب‌ها حکم دانشگاه‌هایی را دارند که در آن فلسفه‌ی ایثار تدریس می‌شود و هر قدم زائر، برگ درسی از تاریخ آموخته‌شده در مکتب سیدالشهدا است.

به گزارش گروه حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلام محمدرضا آتشین‌صدف، کارشناس رادیو معارف و استاد حوزه علمیه قم در یادداشتی به ابعاد هویتی حماسه اربعین پرداخت و نوشت: هر سال میلیون‌ها عاشق، فارغ از مرزها و ملیت‌ها و مذهب‌ها، از خاک نجف تا آستان کربلا راهی می‌شوند نه فقط برای زیارت که برای بیعت. بیعتی با خون و عشق؛ بیعتی با صدای پرطنین زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) و پیکر خون‌بار علی‌اکبر (علیه السلام). اربعین در ظاهر مراسمی آئینی است؛ اما در حقیقت طرحی برای بازخوانی معنای سیاست در سپهر اسلام تمدنی است؛ سیاستی که بر مدار محبت، مظلومیت و ایستادگی می‌گردد. در این نوشتار، می‌کوشیم اربعین را نه فقط به عنوان رویدادی فصلی، بلکه جلوه‌ای جاری از قدرت نرم جبهه‌ی مقاومت اسلامی تحلیل کنیم؛ با نظر به مؤلفه‌های معرفتی، تمدنی و احساسی‌اش.

دیپلماسی نذر و قدم؛ سیاستی از جنس مردم

در دنیایی که قدرت در دست نخبگان سیاسی و ابزارهای سخت خلاصه شده، اربعین از دل تاریخ برمی‌خیزد تا بگوید قدرت می‌تواند از نذر یک دختر نوجوان عراقی، از قدم‌های زائر خسته‌ی پاکستانی و از اشک‌های پیرمرد ایرانی منتشر شود. موکب‌های ساده با چای پررنگ، استکان‌های دسته‌دار و نگاه‌های مهربان و لبخندهای با صفا، جایگزین میزهای مذاکره‌ای می‌شوند که سال‌هاست تهی از حقیقت‌اند.

در این مسیر، سیاست نه در قراردادها و معاهده‌ها که در سلام و صلوات تحقق می‌یابد. مردم، نه راضی‌شدگان، بلکه کنش‌گرانند؛ نه مصرف‌کنندگان سیاست که تولیدکنندگان معنای آن. اربعین، دیپلماسی مردمی را نه به‌عنوان ایده‌ای انتزاعی، بلکه به‌عنوان واقعیتی میدانی به صحنه آورده است و اینجاست که قدرت نرم عاشورا، رخ می‌نماید؛ قدرتی بی‌خشونت، اما نافذ؛ بی‌اجبار، اما مؤثر و بی‌مرز، اما فراگیر.

امت اسلامی در مسیر اربعین، امت واحده‌ای می‌شود که نه با مصوبات سازمان‌های رنگارنگ بی‌خاصیت، بلکه با دل‌های هم‌تپنده‌اش وحدت یافته. زبان حسین (علیه السلام) تبدیل به زبان مشترک می‌شود؛ زبانی که از درد، غربت و فداکاری سخن می‌گوید؛ اما نه برای مویه، برای حرکت؛ نه برای سوگ، برای تغییر.

پیوست فرهنگی مقاومت؛ تمدن برآمده از اشک و شعور

کربلا، در امتداد اربعین، صرفاً یک جغرافیا نیست، بلکه فرهنگ است، تمدن است و مدرسه‌ی انسان‌سازی. موکب‌ها حکم دانشگاه‌هایی را دارند که در آن فلسفه‌ی ایثار تدریس می‌شود و هر قدم زائر، برگ درسی از تاریخ آموخته‌شده در مکتب سید الشهدا است. آنچه این مسیر را به پروژه‌ای تمدنی بدل می‌کند، پیوست فرهنگی آن است؛ پیوستی که میان عقل، عشق و اراده‌ی سیاسی پیوند برقرار می‌سازد.

تصویر امام خامنه‌ای و شهید سلیمانی که بر سردر موکب‌های بین‌المللی نقش بسته، پرچم فلسطین که با پرچم «یا حسین» درهم‌تنیده شده و اشعار مقاومت که با صدای جوانان عراقی زمزمه می‌شود، نشان از آن دارد که اربعین، فرصت بی‌نظیری است برای تمدن‌سازی؛ تمدنی که از دل عاشورا برخاسته و به آینده‌ای رهایی‌بخش چشم دوخته است.

در این تمدن، شهادت نه پایان زندگی، بلکه آستانه‌ی معناست و پیروزی، نه فتح قلعه، بلکه تسخیر دل‌هاست. حسین (ع) از این منظر، تنها فرماندهی نیست که سپاه را هدایت کند، بلکه پیامبری است که وجدان انسان‌ها را احیا می‌سازد. ایران، در این منظومه‌ی معنایی، همان نقطه‌ی مرکزی است که عقل سیاسی و عاطفه‌ی عاشورایی را در خدمت مقاومت فرهنگی یکپارچه می‌کند؛ مقاومتی که نظام سلطه را به چالش کشیده و برای آزادی انسان‌ها مبارزه می‌کند.

روایتی نرم در برابر رسانه‌ی سخت

رسانه‌ی سلطه‌گر جهانی، تلاش دارد تصویری هراسناک از مقاومت بسازد؛ تصویری پر از خشونت، رادیکالیسم و ناامیدی؛ ولی اربعین، چون نسیم بهاری، خس و خاشاک‌ها را از این تصویر می‌زداید و سیمای واقعی مقاومت را در آیینه‌ی خدمت، محبت و اشک می‌نمایاند. دوربین‌های موبایل‌های زائران، بیش از ماهواره‌های رسمی، روایتگری می‌کنند؛ روایت‌هایی از پسرک زائر که در راه جورابش را درآورده تا بر خاک کربلا بی‌واسطه گام بردارد یا پیرزن موکب‌داری که با کمر خمیده دیگ غذا را هم می‌زند یا جوان تنومند عربی که تن خسته‌ی پیادگان را مشت و مال می‌دهد.

در این جنگ روایت‌ها، پیروز آن کسی نیست که رسانه‌ی پرقدرت دارد، بلکه آن است که حقیقتی پرشور را حکایت می‌کند. حقیقتی که در آن، حسین (ع) نه صرفاً امام مذهبی، بلکه فراانسانی انسان‌ساز است و اربعین، شبکه‌ی رسانه‌ای مقاومت مردمی است؛ رسانه‌ای که نه بر اساس بودجه که بر اساس ایمان گسترش یافته است.

صحن حرم مقاومت، در این میان، از ایران تا یمن و از عراق تا فلسطین و لبنان، گسترده است؛ این پیوند با قرارداد و پیمان شکل نگرفته بلکه با دل‌هایی که به حسین اقتدا کرده‌اند و این همراهی، پرچمی است که در برابر طوفان تحریف، پابرجا مانده؛ زیرا در اشک مادران شهدا و نذر زنان موکب‌دار و انفاس سحرخیزان ریشه دارد. رسانه‌ی اربعین، همان نغمه‌ی گام‌هاست که در دل شب، به سوی صبحی مهدوی ره می‌سپارد.

پایان و آغاز

و اما آنجا، در ضریح نورانی حضرت ابا عبدالله (علیه السلام) زمانی که چشم زائر لبریز از اشک است و قلب او سرشار از شور و عقلِ او آکنده از معنا، اربعین به نقطه‌ای می‌رسد که دیگر زمان و مکان در آن گم شده است. اینجاست که اربعین، نه فقط واقعه‌ای دینی، بلکه طلوعی تمدنی می‌شود؛ طلوعی الهی که هم زنده است، هم آگاه و هم ایستاده بر آرمان؛ و آرمان، چیزی نیست مگر همان که سالار شهیدان فرمود: «إن کانَ دین مُحَمَّداً لَمْ یَستَقِم الَّا بِقَتلی فَیا سُیُوف خُذینی». اینجاست که شهادت نه گزینه‌ی آخر، بلکه هویت نخست انسان عاشورایی است و این انسان زائر، در دل تاریخ ره می‌سپارد تا جامعه‌ای بسازد که در آن معنویت، عقلانیت و عدالت هم‌نشین‌اند.

و ما فرزندان این بوم و بر، این حرم نستوه مقاومت ایستاده‌ایم؛ با پرچم «یاحسین»، نه برای تهاجم، بلکه برای بیدارگری. قدم‌هایمان بر خاک کربلا و دل‌هایمان در دست سیدالشهدا است و امیدواریم روزی، همین راه اربعین، جاده‌ای شود به‌سوی ظهور، آنگاه که پیروزی نهایی بر ستم، در سایه‌ی همان نذرهای کوچک و اشک‌های پنهان طلوع کند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار ویژه نامه‌ها
اخبار روز ویژه نامه‌ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات