قابلمهها، سیدنی، آمستردام، لندن و غزه!
اعتراض قابلمهای سیدنی بهمراتب قابلتر و قلببرانگیزتر از انقلاب قابلمهای ایسلند است. اینبار قابلمهها در حال بشارتدادن یک دمکراسی انسانی و جهانیاند که از غزه تا آمستردام و لندن و سیدنی صدایش شنیده میشود.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، در پی بحران اقتصادی انتهای دههی اول قرن حاضر، مردم ایسلند با قابلمههایی در دست به خیابانها آمدند. «انقلاب قابلمهها» نمادی شد از اعتراض مسالمتجو اما آهنین مردمی که دیگر تحمل فریب نداشتند. آن قابلمههای خالی، فریادی شدند علیه پر بودن دهانهای سیاستمداران از وعده و دستهای مردم از هیچ.
جورجو آگامبن، فیلسوف مشهور و زنده ایتالیایی، این اعتراض را خاصتر از سایر متفکران مورد ستایش قرار داد.
با این مقدمه، باید گفت امروز، در نقاط دیگری از دنیا از جمله آمستردام و لندن و سیدنی صدای قابلمهها برای احقاق حق برخاسته است.
در سیدنی، صحنهای مشابه انقلاب ایسلند اما با محتوایی عمیقتر، فراملیتر و انسانیتر تکرار شده است: مردمی که برای همدردی با غزه، با قابلمههای خالی بر کف خیابانها کوبیدند. این بار نه برای وام یا تورم، بلکه برای زندگی. برای حق زندگی مردمی که زیر آوار بمبها دفن میشوند.
در سیدنی، قابلمههای خالی نشان از سفرههای خالی مردم است، اما نه مردم استرالیا؛ بلکه مردم محاصرهشدهی غزه. این قابلمهها، رسانههایی بیواسطه شدند برای انتقال دردی که تا همین چند ماه پیش، پژواک چندانی نداشت. اکنون این درد جهانی شده و این قابلمهها آن را در مرکز یک جامعهی دور، طنینانداز کردهاند.
اگر در ایسلند، اعتراض به سوءمدیریت مالی بود، اینبار در سیدنی، اعتراض به بیعدالتی تاریخی و سکوت نظاممند است. اعتراض به جریان وابسته و قلمفروش رسانهای که قربانی را مقصر و جلاد را مظلوم جلوه میدهد. اعتراض به آنانی که از شنیدن صدای مادران داغدار فلسطینی خسته نمیشود، چون هرگز گوش نسپرده است.
در این میان، آنچه فیلسوفی چون آگامبن از آن با عنوان «احیای زندگی سیاسیِ واقعی» یاد میکند، به شکل خالصتری ظهور مییابد. دیگر سخن از خواستههای اقتصادی نیست؛ سخن از کرامت است، از وجدان، از نوعی سیاست جهانیِ رهاییبخش. قابلمههایی که در سیدنی نواخته شدند، اگرچه از نظر فیزیکی خالی بودند، اما بار معنایی آنها از هر شعار سیاسیئی پُرتر بود. آنها فریاد زدند که ما هنوز میفهمیم، هنوز احساس میکنیم، هنوز انسانایم.
در فلسفه آگامبن، مفهوم «هوموساکر» (انسان مطرود) اشاره به انسانی دارد که از حمایت قانون خارج شده، اما همچنان مشمول قدرت حاکم است.
مردم غزه، در چشم نظم جهانی امروز، به نماد تام هوموساکر بدل شدهاند: انسانهایی که هر روز کشته میشوند، بیآنکه این مرگها ارزشی حقوقی همراه با مجازات عینی و کیفری پیدا کند.
در این میان، اعتراض نمادین مردم سیدنی، در حقیقت تلاشی است برای بازگرداندن هوموساکر به ساحت حق شهروندی، برای تبدیل زندگی برهنه به زندگیِ بامعنا.
در این قابلمههای خالی، فریاد انسانهایی نهفته است که نمیخواهند غزه در سکوت بمیرد. آنها گواهی دادند که حیات انسانی نباید تابع هندسه قدرت یا مرزهای جغرافیایی باشد.
اعتراض قابلمهای در سیدنی نشان میدهد که وجدان انسانی، حتی در عصر سرد و بیاحساس تکنولوژی، هنوز زنده است. این قابلمهها تنها صدای خالی نبودند؛ صدای خروش زندگی بودند، آوازی برای حیات، برای حق حیات و برای آن بخشی از بشریت که در غزه هر روز مرگ را زندگی میکند.
قابلمههای خالی سیدنی، در واقع پر بودند؛ پر از معنا، پر از عشق انسانی، پر از فریادی که گفت: غزه تنها نیست.
در نهایت، باید گفت اعتراض قابلمهای سیدنی بهمراتب قابلتر و قلببرانگیزتر از انقلاب قابلمهای ایسلند است. اینبار قابلمهها در حال بشارتدادن یک دمکراسی انسانی و جهانیاند که از غزه تا آمستردام و لندن و سیدنی صدایش شنیده میشود.
منبع: الف
انتهای پیام/