از «صبر استراتژیک» تا «ابهام استراتژیک»

از «صبر استراتژیک» تا «ابهام استراتژیک»

راهبردی که دشمن صهیونیستی و آمریکا در جنگ ۱۲ روزه علیه ایران اسلامی انجام دادند تا بتوانند مردم را به کف خیابان بکشانند و علیه حاکمیت بشورانند که با بصیرت مثال‌زدنی و بی‌نظیر مردم، نتیجه عکس داد.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، حسن رشوند در یادداشتی نوشت: در میان واژه‌های سیاسی و ادبیات راهبردی دو واژه است که جایگاه مهمی در تعیین راهبردها و اجرای آن در مواجهه با تحولات سیاسی به ویژه در مواجهه با جبهه دشمن دارد.یکی از این دو واژه «اقدام استراتژیک Actio Stratagic » و دیگری « ابهام استراتژیک Ambiguity Stratagic» است.در کنار این دو واژه که سابقه‌ای طولانی در ادبیات راهبردی جهان داشته است‌، واژه جدیدی ابداع شد که توانست در حد فاصل این دو قرار گیرد و آن «صبر استراتژیک Strategic patience» بود.

قبل از اجرای هر اقدام راهبردی‌، این صبر استراتژیک است که می‌تواند یک راهبرد را در رسیدن به اهداف خود نزدیک یا از آن دور کند.در واقع‌، می‌توان گفت که صبر راهبردی یا استراتژیک مقدمه‌ای برای اقدام راهبردی است.در ادبیات راهبردی جمهوری اسلامی در مواجهه با دشمن‌، نگاه صبر راهبردی را مرهون روشنگری‌های رهبر حکیم انقلاب اسلامی هستیم.اما صبر راهبردی چیست و چرا در مواجهه با دشمن ضرورت دارد به آن توجه شود. 

صبر راهبردی به معنای پایداری و استقامت در راه اجرای صحیح استراتژی و انتظار برای بهره‌وری در بهترین زمان ممکن است.

1- در مدیریت کلان یک کشور یا نهاد سیاسی‌، صبر راهبردی یکی از مهم‌ترین شاخص‌های موفقیت به شمار می‌آید. اگر در راهبردی کلان، این باور وجود داشته باشد که راهبردی که در پیش گرفته شده‌، درست است، هیچ نیازی به اقدامات شتابزده و بدون فکر نخواهد بود. در بسیاری از اوقات حتی اتخاذ سیاست «صبر استراتژیک» از عملکردهای سریع و فوری، بسیار بهتر جواب می‌دهد. چرا که در مدیریت کلان چیزی به نام اقدام «جوگیرانه» موجب بروز خسارت‌های قابل پیش‌بینی و همچنین غیر قابل پیش‌بینی خواهد شد.

ما در هر تصمیم استراتژیکی، نیازمند بررسی جوانب و عواقب آن هستیم. بنابراین به این سادگی نیست که بتوان تصمیمی کلان گرفت و آن را به فوریت و بدون بررسی اجرا کرد. در سطوح پایین یک جامعه ممکن است افراد تصور کنند که رهبران سیاسی یا مسئولان اداره کشور در شرایط خاص جامعه می‌ترسند اقدام لازم را انجام دهند اما واقعیت این است که چنین موضوعی نمی‌تواند درست باشد. چراکه رهبران سیاسی در سطوح عالی، مواضعی را می‌بینند که در سطوح پایین‌تر قابل درک نیست.

از این نکته نباید غفلت شود که صبر استراتژیک یک دکترین سیاسی و نظامی است که بر بررسی و دقت همه‌جانبه موضوع و عدم واکنش فوری به تحریکات یا تهدیدها تأکید دارد. این رویکرد بر اساس این ایده است که صبر کردن و منتظر ماندن برای زمان مناسب می‌تواند منجر به کسب مزیت‌های استراتژیک و دستیابی به اهداف به طور موثرتر شود.

صبر استراتژیک، فراتر از یک فضیلت اخلاقی ساده، رویکردی سنجیده و هوشمندانه در مواجهه با چالش‌ها و تهدیدها است. این رویکرد مبتنی بر اصولی همچون؛ محاسبه دقیق و موشکافانه‌، انتظار برای زمان مناسب اقدام‌، آمادگی برای ارتقاء توان مقابله‌، دوراندیشی‌، اعتماد به نفس و موارد مهمی از این قبیل است. بنابراین، با رعایت این موارد و جوانب است که می‌توان خطرات هر اقدام دشمن را کاهش‌، موقعیت خود را تقویت و برای نظام سیاسی خود مزیت استراتژیک ایجاد کرد.

2- آنچه در طول 36 سال زعامت رهبری معظم انقلاب شاهد آن بودیم این بود که یک وجه اساسی در مواجهه ما با دشمن‌، برخورداری از عنصر مهمی همچون صبر استراتژیک بوده است. تاریخ انقلاب مملو است از راهبرد صبر که توانسته نجات دهنده کشور در مقاطع حساس باشد. بعد از ترور شهید هنیه در تهران که دشمن صهیونیستی میهمان جمهوری اسلامی را در تهران مورد هدف قرار داد و به شهادت رساند‌، رهبر حکیم انقلاب در نماز جمعه تهران فرمودند:« ما در انجام وظیفه خود نه تعلل می‌کنیم و نه شتاب زده عمل می‌کنیم بلکه منطقی و درست به وظیفه خود می‌پردازیم.... این مسئله به معنای این است که ما در تصمیمات استراتژیک‌، هم صبر می‌کنیم و هم عجله نمی‌کنیم.» انجام عملیات وعده صادق 2 نشان داد آنچه رهبر معظم انقلاب در‌باره پاسخ به دشمن در ترور شهید هنیه فرموده بودند می‌تواند با صبر استراتژیک قابل تحقق باشد و جمهوری اسلامی نه تنها ابایی از پاسخ دادن به رژیم صهیونیستی ندارد بلکه منطقی، حساب شده و بدون هیچ‌گونه شتاب‌زدگی به وظیفه خود عمل کرده است.

صبر استراتژیک مورد نظر رهبر معظم انقلاب تا وقتی است که خطوط قرمز نظام حفظ شود و اینگونه بود که بعد از تجاوز رژیم منحوس صهیونیستی به خاک کشورمان و به شهادت رساندن فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هسته‌ای و کشتار مردم عادی و غیر نظامی و همچنین پاسخ به آمریکا بعد از حمله به سه مرکز هسته‌ای کشور با 14 موشک به پایگاه «العدید» بزرگ‌ترین پایگاه آمریکایی‌ها در منطقه‌، همه بدون فاصله و با اقتداری مثال زدنی صورت پذیرفت. این برخورد قاطع در مقابل نقض خطوط قرمز نظام نه تنها امروز، بلکه از همان زمانی که ترامپ در دور اول رئیس‌جمهوری وارد کاخ سفید شده بود و برای مواجهه با جمهوری اسلامی ایران استراتژی کلان «فشار کوتاه مدت خرد‌کننده مادون جنگ‌، با هدف ایجاد تهدید موجودیتی» را طراحی کرده بود‌، قابل فهم است.

برآیند دو مؤلفه «فشار کوتاه مدت» و «راهبرد مادون جنگ» ترامپ در دور اول رئیس‌جمهوری‌اش این بود که با استفاده از تمام امکانات و ابزار‌های مادون جنگ بتواند به این هدف دست یابد که نظام در مواجهه با تهدید موجودیت خود به آمریکایی‌ها امتیازهای مورد انتظار را بدهد و از نگاه آمریکا آن دو مؤلفه امروز نتوانسته نظام سیاسی ایران را تغییر دهد و به این نتیجه رسیدند که موجودیت ایران فقط با تحریک مردم می‌تواند به خطر افتد. راهبردی که دشمن صهیونیستی و آمریکا در جنگ 12 روزه علیه ایران اسلامی انجام دادند تا بتوانند مردم را به کف خیابان بکشانند و علیه حاکمیت بشورانند که با بصیرت مثال‌زدنی و بی‌نظیر مردم، نتیجه عکس داد و مردم تماما به دفاع از کشور پشت رهبری و مسئولان نظام ایستادند. آمریکایی‌ها معتقدند هیچ چیزی برای رهبری به اندازه موجودیت جمهوری اسلامی و ایران مهم نیست. یعنی هر چیزی که بخواهد منجر به تهدید موجودیت ایران شود‌، ایشان در مقابل آن محکم می‌ایستد.بنابراین برای توقف برنامه‌های هسته‌ای‌، موشکی و منطقه‌ای ایران، آنها را به این نتیجه رسانده که باید رهبری و سیستم حکومتی در ایران را به این جمع‌بندی برسانیم که برنامه‌های راهبردی ایران به‌جای اینکه موجودیت ایران را تقویت کند‌، تضعیف‌کننده موجودیت ایران خواهد بود.

آمریکایی‌ها معتقدند‌، اعتقاد رهبری به مردم واقعی است و از نظر ایشان تنها تهدید موجودیت معتبر‌، تهدیدی است که از جانب مردم ایجاد شود. با همین نگاه و اعتقاد راسخ به مردم است که رهبر حکیم انقلاب از محمود کریمی در مداحی حسینیه امام خمینی(ره) می‌خواهند «سرود ‌ای ایران» را بخواند. چرا که تهدید موجودیت ایران برای رهبری انقلاب اهمیت دارد و این مردم هستند که تضمین‌کننده امنیت ایرانند و این سرود حماسی یعنی اعتقاد رهبری به همان چیزی است که مردم با عمق وجود به آن معتقدند.

3- و اما «ابهام استراتژیک Ambiguity Stratagic» چیست و چرا این راهبرد در این مقطع زمانی از اهمیت مضاعف برخوردار است وچرا دولتمردان و همه صاحب‌منصبان و تریبون‌داران موظف به رعایت آن هستند. منظور از ابهام استراتژیک این است که دولت از بیان روشن مقاصد و تعهدات خود پرهیز کند زیرا قصد دارد با پنهان کردن آن از اعمال نفوذ مخالفان جلوگیری نماید تا نظام بهتر بتواند به اهداف مدنظر خود دست یابد. در واقع، ابهام استراتژیک، حرکتی هدفمند است. آنچه بعضا شاهد برخی گفتارها و رفتارهای مسئولان در برخورد با رسانه‌های دشمن بوده‌ایم‌، از این جنس است که آشنایی اندکی با راهبرد ابهام دارند. دلیلی ندارد با هر سؤال یک رسانه خارجی که جهت‌دار سؤالات خود را تهیه و می‌پرسد‌، پاسخ صریح و شفاف داده شود. استراتژی ابهام را باید از امام راحل یاد گرفت که وقتی با سؤال خبرنگار لوموند در‌باره ورود اسلحه به کشور و مرجع آن مورد سؤال قرار می‌گیرد با دو کلمه مختصر«نمی‌دانم» و «اطلاعی ندارم»‌، خبرنگار را از پرسش‌های دیگر در این زمینه پرهیز می‌دارد. و اما نکته درخور توجه اینکه استفاده از راهبرد ابهام استراتژیک به هیچ‌وجه نباید به معنا و مفهوم عقب‌نشینی از شعارهای اصولی و مورد تأکید امامین انقلاب باشد و این برداشت را در ذهن مردم و حتی دشمن پدید آورد که گویا نظام از شعارها و مبانی اصولی خود عقب‌نشینی کرده است. به عنوان مثال، وقتی در‌باره شعار «مرگ با آمریکا» از مسئولی سؤال می‌شود آن مسئول نباید فراتر از پاسخ‌های معمول‌، نکاتی را بیان کند که برداشت عقب‌نشینی جمهوری اسلامی از شعارهای اصولی خود در ذهن مخاطبان شکل بگیرد، در حالی که معتقدیم شعار مرگ بر آمریکا از فرهنگ انقلاب جداشدنی نیست و ایضاً سؤالات مشابه‌ای که در مصاحبه اخیر رئیس‌جمهور با خبرنگار آمریکایی صورت گرفت.

 

منبع: کیهان

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
تبلیغات