بلوغ استراتژیک ایران در مواجهه با اسرائیل

بلوغ استراتژیک ایران در مواجهه با اسرائیل

در منازعه میان ایران و رژیم صهیونیستی، ایران موفق شد تصویری چندلایه و هوشمندانه از چگونگی ضربه به چنین ساختار مستحکمی ارائه کند و نشان داد که با شناخت دقیق از گلوگاه‌های آسیب‌پذیر دشمن می‌تواند معادله بازدارندگی را دگرگون سازد.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، در عصری که نبردها دیگر صرفاً در میدان‌های جنگ تعیین‌کننده نیستند و تصمیم‌گیری‌ درباره میدان در مراکز تحلیل استراتژیک، رسانه‌ها و زیرساخت‌های اطلاعاتی شکل می‌گیرد مواجه‌ دوازده‌روزه ایران و اسرائیل را باید جلوه‌ای کم‌نظیر از تحول در نظم قدرت جهانی در سده بیست‌و‌یکم دانست. اسرائیل سال‌هاست با تکیه بر فناوری‌های نوین، حمایت‌های فراگیر غرب و سامانه‌های دفاعی پیچیده‌ای مانند گنبد آهنین در مقام نیرویی تثبیت‌شده در غرب‌آسیا شناخته می‌شود؛ اما در این منازعه ایران موفق شد تصویری چندلایه و هوشمندانه از چگونگی ضربه به چنین ساختار مستحکمی ارائه کند و نشان داد که با شناخت دقیق از گلوگاه‌های آسیب‌پذیر دشمن می‌تواند معادله بازدارندگی را دگرگون سازد.

این عملیات نه حاصل شتاب‌زدگی نظامی، بلکه نتیجه محاسبه‌ای هوشمندانه مبتنی بر تحلیل ساختار دفاعی اسرائیل بود. انتخاب پایگاه‌های هوایی تل‌نوف و نواتیم به عنوان اهداف اولیه، اقدامی راهبردی بود؛ این مراکز محل استقرار جنگنده‌های نسل پنجمی F‑35 محسوب می‌شوند که شالوده توان هوایی اسرائیل را شکل می‌دهند و حملات دقیق موجب اختلال جدی در کارکرد پروازی این جنگنده‌ها شد. تل‌نوف که در جنوب تل‌آویو قرار دارد، نه‌فقط محل نگهداری F‑35ها، بلکه پایگاهی برای یگان‌های جنگ الکترونیک، لجستیک نظامی و نجات هوایی نیز به‌شمار می‌آید. از سوی دیگر، نواتیم جایگاهی کلیدی در فرماندهی و ناوبری نظامی دارد و ایران با مختل‌کردن موقت این مراکز، نه‌فقط نیروی هوایی اسرائیل را با چالش مواجه کرد، بلکه اعتبار آن را در سطح بین‌المللی زیر سؤال برد. این اتفاق اثبات کرد که حتی پیچیده‌ترین سامانه‌های دفاعی نیز، در برابر حملات مبتنی بر شناخت عمیق و طراحی مهندسی‌شده مصون نیستند.

در گام بعد، تهران وارد عرصه جنگ اطلاعاتی و سایبری شد. یگان 8200 ارتش اسرائیل، نهادی که در سطحی معادل با آژانس امنیت ملی ایالات متحده (NSA) فعالیت می‌کند، هدف حمله‌ای کاملاً حساب‌شده قرار گرفت. این واحد مسئول نظارت الکترونیکی، عملیات سایبری، تحلیل داده‌ها و فعالیت‌های پنهان دیجیتال است. تحلیل‌گران غربی بارها تأکید کرده‌اند که بسیاری از شرکت‌های نوپای امنیت سایبری اسرائیل، ریشه در این واحد دارند. با مختل‌شدن کارکرد این نهاد کلیدی، اسرائیل یکی از مهم‌ترین بازوهای اطلاعاتی خود را از دست داد و برای نخستین‌بار در عرصه دیجیتال که همواره بر آن مسلط بود دچار تزلزل شد.

از دیگر اهداف اصلی ایران، زیرساخت‌های اقتصادی و فناورانه اسرائیل بود. تاسیسات عظیم شرکت اینتل در شهر کریات‌گات، یکی از مهم‌ترین مراکز تولید تراشه‌های نیمه‌هادی در منطقه، مورد حمله قرار گرفت. این مجتمع، نقش بنیادینی در درآمدزایی ارزی و صادرات فناورانه اسرائیل ایفا می‌کرد و توقف آن، به سرعت اقتصاد محلی را زمین‌گیر ساخت. چنین اقدامی فراتر از تخریب یک مرکز تولیدی این پیام را به مخابره کرد که اسرائیل به علت مکان خوبی برای حضور سرمایه‌گذارن جهانی نیست. حمله بعدی به مؤسسه علمی وایزمن یکی از برترین مراکز پژوهشی جهان در حوزه‌های زیست‌پزشکی، فیزیک و شیمی از منظر نمادین و علمی اهمیت مضاعفی داشت. این مؤسسه با صنایع دفاعی و شرکت‌هایی مانند Elbit Systems در تعامل نزدیک بود و برخی پروژه‌هایش در مرزهای نانوفناوری و مهندسی زیستی قرار داشت و آسیب به آزمایشگاه‌های این مجموعه، منجر به نابودی منابع عظیمی از سرمایه علمی و توقف پژوهش‌ها شد.

در بعد لجستیکی، حملات به فرودگاه بین‌المللی بن‌گوریون و بندر حیفا، شبکه تحرک و ارتباط اسرائیل را دچار فلج موقت کرد. فرودگاه بن‌گوریون، تنها درگاه مستقیم اسرائیل به فضای هوایی بین‌المللی است و بسته‌شدن موقت آن باعث شد پروازها لغو شده و بیمه‌گران نیز ریسک‌پذیری خود را متوقف کنند. از سوی دیگر، بندر حیفا به‌عنوان نقطه اتصال حیاتی زنجیره تأمین کالاهای استراتژیک، با توقف مواجه شد. واردات سوخت، غذا، تجهیزات صنعتی و دارویی به‌شدت مختل گردید و شرکت‌های چندملیتی ناگزیر به تغییر مسیرهای وارداتی خود شدند و این رخداد  روان عمومی ساکنین سرزمین‌های اشغالی را به شدت متأثر ساخت.

با این‌حال، تأثیر عمیق‌تر عملیات، در لایه اجتماعی اسرائیل نمایان شد. طی این دوازده روز، هزینه‌های صرف‌شده برای انرژی و سوخت به رقمی بالغ بر پنج میلیارد دلار رسید و در اوج نبرد، تنها در یک روز، 725 میلیون دلار هزینه صرف شد. سامانه گنبد آهنین که پیش‌تر نماد اعتماد دفاعی محسوب می‌شد با وجود صرف هزینه‌ای در حدود 200 میلیون دلار در روز نتوانست از اصابت صدها موشک جلوگیری کند. این مسئله موجب شد معادله هزینه فایده برای اسرائیل به‌شدت نامتعادل شود. در کنار آن، موجی از مهاجرت اضطراری آغاز گردید؛ بیش از 80 هزار نفر، عمدتاً از اقشار تحصیل‌کرده، کشور را ترک کردند. این، بزرگ‌ترین خروج جمعیتی از سال 1948 تا کنون بود، پدیده‌ای که اعتماد عمومی و افق سرمایه‌گذاری را به‌شدت تضعیف کرد.
در نهایت، آن‌چه از سوی ایران به نمایش گذاشته شد، تنها در قدرت موشکی یا توان اطلاعاتی خلاصه نمی‌شود. این عملیات، جلوه‌ای از بلوغ استراتژیکی بود که کمتر کشوری در منطقه به آن دست یافته است. هدف، نه اشغال خاک یا قدرت‌نمایی مقطعی، بلکه تضعیف گام‌به‌گام تصویری بود که اسرائیل از شکست‌ناپذیری خود ساخته بود. اکنون بسیاری از تحلیل‌گران جهانی با این پرسش مواجه‌اند: آیا دوره بازدارندگی یک‌سویه در غرب آسیا به پایان رسیده است؟ و اگر چنین است، ایران بدون ورود به یک جنگ تمام‌عیار، موفق به بازنویسی قواعد بازی قدرت در منطقه شده است.

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
تبلیغات