چگونه ضربه بزنیم؟
عملیات آمریکا علیه تاسیسات هستهای ایران از حیث استراتژیک، یک ویژگی عجیب داشت: بر خلاف آمادگیهایی که وجود داشت و انتظار میرفت آنها یک حمله بسیار سنگینتر به تاسیسات مختلف با همراهی رژیم داشته باشند، اما به حملهای محدود به ۳ سایت هستهای اکتفا شد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، رضا رحمتی در یادداشتی نوشت: سرانجام آمریکا بامداد 1 تیر در یک تجاوز آشکار و نقض فاحش حقوق بینالملل، تاسیسات هستهای ایران مستقر در نطنز، اصفهان و فردو را هدف قرار داد. آمریکا با استفاده از بمبهای سنگر شکن در حالی به تاسیسات صلحآمیز ایران حمله کرد که ایران در هنگامه مذاکره با تروئیکای اروپا قرار داشت و بنا بود هفته آینده نیز در سطح وزرای خارجه این گفتوگوها ادامه داشته باشد. ترامپ بعد از حمله به ایران از سوی رژیم اشغالگر، در کنفرانس مطبوعاتی خود اذعان کرد او و نتانیاهو یک تیم هستند و بدین وسیله از تقسیم کار خود و نخستوزیر رژیم در خصوص ایران صحبت کرد. موضوعی که ناظران سیاسی را به فریبآمیز بودن 5 دور مذاکره بین ایران و آمریکا هدایت میکند.
* هدف آمریکا از ورود به جنگ
این عملیات از حیث استراتژیک، یک ویژگی عجیب داشت: بر خلاف انتظار و آمادگیهایی که وجود داشت و انتظار میرفت آنها یک حمله بسیار سنگینتر به تاسیسات مختلف با همراهی رژیم داشته باشند، اما به حملهای محدود به 3 سایت هستهای اکتفا کردند. به هر روی با توجه به اینکه زمان حمله از قبل مشخص شده بود و آمادگی کشور برای سناریوهای بدتری وجود داشت، غافلگیری رخ نداد. به برداشت ناظران سیاسی «مشخصاً مهمترین هدف آمریکاییها، قرار دادن جمهوری اسلامی ایران در دوراهی و ایجاد انشقاق در تصمیمگیری است. به واقع، با این حمله محدود، آنها یک دوراهی ایجاد کردهاند: از یک سو، تهدید میکنند اگر پاسخی صورت گرفت، حملات آنها چند برابر میشود و به جنگی فراگیر با آمریکا تبدیل خواهد شد و از سوی دیگر اگر پاسخی داده نشود، تجاوز آمریکا پذیرفته شده، بازدارندگی کشور خدشهدار شده و از این پس شاهد حملات گاه و بیگاه آمریکا خواهیم بود. به عبارت دقیقتر آنها قصد دارند سیستم محاسباتی ایران را که بر هدف قرار دادن رژیم صهیونی اتفاق نظر وجود دارد، درگیر دوراهی کرده و مسؤولان را از اِعمال تصمیم موثر بازدارند. در واقع هدف آنها این بود - و هست - که اقدام کنند، اما این اقدام را کمتر از برآورد اولیه ایران، به حدی نرسانند که تهران را تحریک به جنگ همهجانبه کند. بنابراین به برداشت من بیپاسخ ماندن اقدام آمریکا اشتباه محاسباتی است. با این حال ایران باید از امکانات ویژه خود استفاده کند.
* امکانات استراتژیک ایران برای پاسخ به آمریکا
سوای این تصویر از وضعیت روابط ایران و آمریکا، پاسخ ایران به اقدام دشمنانه آمریکا نسبت به ایران موضوعی است که در این یادداشت به آن اشاره خواهم کرد ...
... سوال این است: امکانات استراتژیک ایران برای پاسخ به حمله تجاوزگرانه آمریکا چیست؟
1- بستن تنگه هرمز
عجالتا مهمترین ابزار ایران برای احیای بازدارندگی از یک سو و بازداشتن خصم از ارتکاب حملات بعدی از دیگر سو، استفاده از ابزار اقتصادی است. به همین دلیل طرفین مخاصمه از همه ابزارهای سیاسی و دیپلماتیک برای بازداشتن ایران از استفاده از این گزینه استفاده کردهاند. به گزارش یورونیوز، بر اساس تحلیلهای نظامی، موشکهای کوتاهبرد و میانبرد ایران توانایی هدفگیری زیرساختهای نفتی، خطوط لوله در تنگه یا حتی حمله به کشتیهای تجاری را دارند. موشکهای سطح به سطح نیز میتواند تانکرها یا بنادر حوزه خلیج فارس را هدف قرار دهد. همچنین حملات هوایی با استفاده از هواپیماها و پهپادها میتواند سیستمهای ناوبری یا تجهیزات راداری در بنادر مهم منطقه را مختل کند. ضمن اینکه مینگذاری در تنگه هرمز گزینه دیگری است که مقامهای ایرانی پیشتر از آن یاد کردهاند. ایران همچنین میتواند با اعزام ناوهای جنگی، مسیر تنگه را به صورت فیزیکی مسدود کند. از نظر بسیاری از ناظران سیاسی، تنگه هرمز، گلوگاه استراتژیک جهان محسوب میشود. مهمترین بازیگری که مستقیما تحت تأثیر انسداد این آبراهه قرار میگیرد اروپاست؛ به همین دلیل کلود مونیگه، کارشناس امنیتی و عضو پیشین سرویس اطلاعاتی فرانسه، گفته بستن تنگه هرمز برای اروپا «فاجعهبار» است.
2- استفاده از تمام ظرفیت محور مقاومت
اینک بهترین زمان برای بازیابی هستههای خفته مقاومت در منطقه است. علیرغم لفاظی رژیم صهیونیستی و آمریکا مبنی بر تضعیف مقاومت در منطقه، اما ظرفیت بازدارندگی ایران در بعد بازدارندگی مثلثی کماکان فعال است. انصارالله یکی از مهمترین بازیگران منطقه محسوب میشود که شلوغترین آبراههای جهان را تحت نفوذ موشکها و پهپادهای بسیار دارد و این امکان برایش وجود دارد که موشکهای دوربرد بالستیک را به سمت اهداف رژیم پرتاب کند. همچنین امکان استفاده از ظرفیت ناامنسازی کشتیرانی آمریکا و کشورهای حامی رژیم تروریست نیز از امکانات مهم انصارالله است. ظرفیتهای نظامی انصارالله برای بازدارندگی برای دشمنان هم باورپذیر است و هم معتبر؛ همین هفتههای گذشته بود که آمریکا دست به دامن انصارالله برای آتشبس شد. در جبهه زمینی هنوز حزبالله لبنان از یک وضعیت نسبتا پایدار برخوردار است. از نظر تهدید پایگاههای آمریکایی، نیروهای مقاومت عراق از وضعیت خوبی برخوردارند و میتوانند عراق را به محلی ناامن برای آمریکا تبدیل کنند. به نظر میرسد اینک بهترین زمان برای بیدار شدن هستههای خفته مقاومت در افغانستان، پاکستان و حتی جمهوری آذربایجان به منظور آمادهباش وسیع یعنی «دست به ماشه شدن» است. قدرت گروههای حامی ایران را نباید دستکم گرفت و بخشی از بار تامین بازدارندگی باید در این حوزه دنبال شود.
3- استفاده از حداکثر توان نظامی علیه اسرائیل
معتقدم در شرایط کنونی بهترین گزینه، دردآورترین گزینه است؛ حمله شدید به اسرائیل. دیر یا زود آمریکا وارد جنگ ایران و اسرائیل(در سطح وسیعتر) خواهد شد؛ بنابراین فرصت مناسبی وجود دارد که تا زمان ایجاد اقناع افکار عمومی آمریکا توسط ترامپ یا تظاهر به اقناع، ایران به صورت مستقیم با سرعت و بیشترین میزان خشونت، سرزمین اشغالی و تمام اهداف از پیش مشخص شده را مورد حمله قرار دهد. شاید با ورود مستقیم و بلندمدت آمریکا به جنگ، تا این اندازه دستهای ایران برای رسیدن به تلآویو، حیفا و ... بلند نباشد. نیروهای مسلح باید از دستهای بلندی که اینک به همه جای فلسطین اشغالی میرسند بهترین نتیجه را بگیرد. شاید این پنجره طلایی فرصت برای نیروهای نظامی ایران همیشه باز نباشد. زدن اسرائیل همان طور که رهبر انقلاب به آن اشاره فرمودند. ایجاد محدودیت برای اهداف نباید مدنظر قرار گیرد، ایران باید کوبندهترین اقدام را بر اساس اصل «سرعت و خشونت» هماینک انجام دهد.
4- خروج فوری از NPT
با توجه به رسوایی آژانس و مدیرکل بدنام آن، اینک طلاییترین فرصت برای خروج بدون قید و شرط از تمام ترتیبات حقوقی مربوط به انرژی هستهای است. اگرچه توان هستهای ما تقلیل یافته و باید پیش از این وضعیت این موضوعات پیگیری میشد، اما هرچه زودتر ایران از این ترتیبات خارج شود، دستش در آینده بازتر خواهد بود. در شرایطی که افکار عمومی بینالمللی با ایران همسوست و هزینه خروج حداقلی است، ایران باید از این فرصت استفاده کند.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/