تاثیر جنگ ایران و رژیم اسراییل بر پ ک ک از نگاه تحلیلگر ترکیه ای
یکی از تحلیلگران مشهور ترکیه بر اساس ارزیابی های تاریخی، به این مساله پرداخته که نبرد بین ایران و رژیم صهیونیستی، قابلیت آن را دارد که بر تحولات داخلی ترکیه و خلع سلاح پ.ک.ک تاثیر بگذارد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، این روزها در رسانه ها و مطبوعات ترکیه، تحلیلگری نیست که درباره جنگ بین ایران و رژیم صهیونیستی، اظهارنظر نکند.
بسیاری از آنها به بررسی ابعاد دفاع مقتدرانه موشکی ایران پرداخته و به این اشاره می کنند که ایران تنها کشوری بوده که در دهه های اخیر، با اقتدار و قاطعیت، به اقدامات تجاوزکارانه اسراییل پاسخ داده است.
برخی دیگر از تحلیلگران نیز، سراغ بررسی این موضوع رفته اند که این نبرد، به چه شیوه ای بر مسائل منطقه و به ویژه ترکیه تاثیر می گذارد.
مراد یتکین به عنوان یکی از تحلیلگران مشهور ترکیه که نزدیک به دو دهه از دوران طولانی روزنامه نگاری خود را به عنوان نماینده روزنامه حریت در واشنگتن سپری کرده، از پنجره متفاوتی به این موضوع نگریسته است.
او بر اساس ارزیابی های تاریخی، به این مساله پرداخته که نبرد بین ایران و رژیم صهیونیستی، قابلیت آن را دارد که بر تحولات داخلی ترکیه و خلع سلاح پ.ک.ک تاثیر بگذارد.
همزمان با انتشار تحلیل قابل توجه مراد یتکین، بسیاری از مطبوعات ترکیه، بیانیه ای از صلاح الدین دمیرتاش سیاستمدار زندانی کُرد منتشر کردند که در آن، خواهان دفاع از ایران شده بود.
استدلال دمیرتاش این است که بی اعتنایی به اقدامات گستاخانه اسراییل در برابر ایران، باعث می شود ترکیه نیز به خطر بیفتد.
حزب دمپارتی به عنوان مهمترین نهاد اقماری پ.ک.ک در ترکیه نیز، درباره روند خلع سلاح پ.ک.ک و توافق بین دولت و اوجالان و در یک بیانیه رسمی نوشته است: حمله اسراییل به ایران، یکی از موضوعاتی بود که قبلاً در نامه های عبدالله اوجالان به آن اشاره شده بود. او پیشبینی کرده بود که اسراییل به ایران حمله خواهد کرد. آن چه اهمیت دارد، این است که جنگ بین ایران و اسراییل، بر روند فعلی مذاکرات صلح در ترکیه تاثیر منفی نگذارد و حتی موجب تسریع آن شود.
با آن که منابع حزب عدالت و توسعه و حزب دمپارتی، نگرش خوشبینانه ای به روند خلع سلاح پ.ک.ک دارند، مراد یتکین از دید تاریخی، پای موضوعاتی را به میان کشانده که برای دولت ترکیه از هر لحاظ اهمیت دارد.
یادداشت تحلیلی این سردبیر مشهور ترکیه در سایت تحلیلی یتکین ریپورت را با هم مرور می کنیم.
ایران، اسراییل و پ.ک.ک
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، در دو روز متوالی، با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، دیدار کرد تا تنشها در بحران اسرائیل و ایران را کاهش دهد.
هاکان فیدان، وزیر امور خارجه نیز اخیراً در همین مورد با همتایان روسی و بریتانیایی خود در تماس بوده است.
درست مانند بحران اوکراین و روسیه، بحران اسرائیل و ایران نیز به ضرر منافع اقتصادی و سیاسی ترکیه است. بنابراین، تا زمانی که بنیامین نتانیاهو میگوید «به جنگ ادامه دهید»، ترکیه باید بگوید «نه. باید به تلاش دیپلماتیک ادامه داد».
بحرانی که با حمله اسرائیل به ایران در 13 ژوئن به شدت تشدید شد، موازنههای سیاسی در خاورمیانه را به هم زده است. آن هم در زمانی که ترکیه برای یافتن راهحلی سیاسی برای مسئله کردها زیر سقف مجلس به مرحله حساسی رسیده است.
آنکارا نمیخواهد پروژه خلع سلاح پ.ک.ک و ادغام اعضای آن در سیاست پارلمانی از هم بپاشد. این روند در ترکیه رسماً با نام پروژه «ترکیه عاری از تروریسم» شناخته میشود. واقعیت این است که اسراییل از جمله کنشگرانی است که نمیخواهد ترکیه مسئله کردها را در درون خود حل کند.
سابقه ای دراز، حتی قبل از تأسیس اسرائیل
این که اسرائیل میخواهد از جنبشهای جداییطلب برای بیثبات کردن سایر کشورهای منطقه استفاده کند، اتفاق جدیدی نیست. این ماجرا چنان سابقه ای طولانی دارد که نخستین گام های آن، حتی به قبل از تأسیس اسرائیل در سال 1948 برمیگردد.
یادآوری داستان آن بسیار آموزنده است. من در مورد آن به تفصیل در کتاب «خاورمیانه» نوشتهام. هر کسی که علاقهمند باشد میتواند آن را بخواند. اما من آن را در اینجا در چند جمله خلاصه میکنم.
در اوایل دهه 1930، در حالی که دیوید بن گوریون، رهبر صهیونیستها که بعدها رئیس جمهور و بنیانگذار اسرائیل شد، به عنوان رئیس سازمان هاگانا برای یک دولت یهودی، فعالیتهای زیرزمینی را در فلسطین انجام میداد، یک جوان 22 ساله را برای یک مأموریت مخفی به عراق فرستاد.
شغل پوششی او، با هویت جعلیاش، تدریس در یک مدرسه یهودی در بغداد و کار پاره وقت به عنوان روزنامهنگار بود. وظیفه اصلی او ایجاد روابط با قبایل کُرد در شمال عراق، در مرزهای ترکیه و ایران بود. این مرد جوان روون شیلوا نام داشت که در سال 1951، سه سال پس از اعلام موجودیت اسراییل، سرویس اطلاعاتی موساد را تأسیس و ریاست آن را بر عهده گرفت.
جداییطلبی کردها هدف عملیات اطلاعاتی خارجی توسط تیمی بود که قبل از تاسیس اسراییل، کلید زد.
روابطی که شیلوا آغازگر آنها بود، پس از جنگ جهانی دوم به کار آمد. اسرائیل با حمایت آمریکا از جنبش های کردهای عراق در زمان شاه علیه عراق و بعدها علیه ایران استفاده کرد.
بعدها ملا مصطفی بارزانی، رهبر حزب دموکرات کردستان، که توسط شورویها برای مقابله با نفوذ ایالات متحده و بریتانیا تأسیس شده بود، تغییر موضع داد و به ایالات متحده و اسرائیل اعتماد کرد و پس از آنکه با توافق نفتی 1975 تنها ماند، آن قدر تنها ماند که نامه او به کیسینجر بی پاسخ ماند. اما پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، جداییطلبان کرد توسط عراق علیه ایران حمایت شدند.
تأسیس پ ک ک در سال 1978 صفحه جدیدی را گشود. هدف پ.ک.ک ایجاد یک کردستان تحت حکومت مارکسیست-لنینیستی از طریق مبارزه مسلحانه بود. منظور عبدالله اوجالان، رهبر بنیانگذار پ.ک.ک، از «تأثیر سوسیالیسم واقعی» که در نامه 27 فوریه خود به آن اشاره کرد، الهام گرفتن از اتحاد جماهیر شوروی بود.
اوجالان، حزب کارگران کردستان (PKK) را از سوریه و تحت حمایت مسکو رهبری میکرد، تا اینکه در سال 1998 به دلیل تهدید ترکیه مجبور به ترک آنجا شد.
اکنون، در بحبوحه جنگ بین ایران و اسراییل، در سوریه، ما با این واقعیت روبرو هستیم که «قسد» یا نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) وابسته به پ.ک.ک هنوز هم مورد حمایت آمریکا است.
نیروهای دموکراتیک سوریه در سال 2015 توسط نیروهای ویژه ایالات متحده تأسیس شد. حالا هم می بینیم که تام باراک، سفیر آمریکا در آنکارا و نماینده ویژه ترامپ در امور سوریه، میگوید نیروهای دموکراتیک سوریه برای واشنگتن یک «متحد» هستند و آنها به ارائه کمکهای خود ادامه خواهند داد.
اما آنکارا میگوید انحلال و خلع سلاح باید تمام عناصر پ.ک.ک در ترکیه، عراق، ایران و سوریه را در بر بگیرد. ولی واکنش سران پ.ک.ک، تا زمان حمله اسرائیل و واکنش ایران، در این دو نکته خلاصه شد: 1- این توافق، پژاک در ایران و پ.ی.د در سوریه را ملزم به خلع سلاح نمیکند. 2- ما سلاحهای خود را زمین نمیگذاریم مگر اینکه ترکیه تضمینهای سیاسی و حقوقی ارائه دهد.
اوضاع پس از 13 ژوئن و آغاز جنگ ایران و اسراییل تغییر یافت و زمانی که نتانیاهو آشکارا اعلام کرد که می خواهد حکومت جمهوری اسلامی را از بین ببرد، اولین کسانی که به این فراخوان پاسخ مثبت دادند، گروههای جداییطلب کُرد ایرانی بودند.
چه باید کرد؟
این احتمال که بحران اسراییل و ایران بتواند بر روند خلع سلاح پ.ک.ک اثر منفی بگذارد و مانع از آن شود، امری قابل چشمپوشی نیست. حتی ممکن است سران پ.ک.ک در کوهستان قندیل، به فرجام این ماجرا امیدوار شوند و سراغ تعلل و و اتلاف وقت بروند و بر اساس چنین وضعیتی، به دنبال کسب امتیازات جدید از ترکیه باشند.
مهم نیست که اوضاع در حال حاضر چقدر ناامیدکننده به نظر برسد، ترکیه حق دارد که به سمت دیپلماسی حرکت کند و حداقل بر این گفتمان اصرار ورزد. این امر همچنین پیوندهای ارگانیکی با روند «ترکیه بدون تروریسم» دارد. باید تکرار کنم، اسرائیل نمیخواهد این روند موفقیتآمیز باشد.
از سوی دیگر، اقداماتی باید انجام شود تا به مبارزه خونین تقریباً نیم قرنی پ.ک.ک پایان داده شود و این مبارزه در سیاست پارلمانی ادغام شود.
نباید فراموش کرد که ماهیت ریشهدار پ.ک.ک همچنین به دلیل سیاستهای سرکوبگرانهای بود که سالها وجود شهروندان کُرد را انکار میکرد. اگر اکنون وعده تغییر داده میشود، باید آن را نشان داد. نباید اجازه داد بحران اسرائیل و ایران، فرصت ترکیه برای صلح اجتماعی، توسعه و دموکراتیزاسیون را تضعیف کند.
انتهای پیام/