آناتومی تقابل حق و باطل/ خوانشی در سیره علوی و رهبری معاصر
مواجهه با باطل نیازمند ترکیب بصیرت و عمل، حکمت و قدرت، صبر و اقدام است. این مواجهه نه یک رویارویی موقتی، بلکه فرآیندی مستمر است که در آن هر نسل باید مسئولیت خود را درک کند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، یکی از بنیادیترین مسائل تاریخ بشر، تقابل میان حق و باطل است. این تقابل نه یک رویداد موقتی، بلکه قانونی جاودانه است که در تمام عصرها و جوامع خود را نمایان میسازد. آنچه در زیارت عاشورا با عبارت «إلی یوم القیامة» بیان شده، دقیقاً همین حقیقت است: جنگ میان جبهه حسینی و یزیدی پایانناپذیر است.
امام حسین (ع) در مسیر کربلا این تقابل را به شکل عملی تعریف کرد. ایشان فرمود هر مسلمانی که سلطان جائری ببیند که حرام خدا را حلال میکند و پیمان الهی را میشکند، باید مقاومت کند. این تعریف، چارچوب کلی مواجهه با ظلم و باطل را ترسیم میکند.
دشواری تشخیص: پیچیدگی آمیختگی
اما مشکل اصلی در کجاست؟ امام علی (ع) در یکی از عمیقترین تحلیلهای خود میفرماید که اگر باطل کاملاً عریان ظاهر میشد، هیچکس آن را پیروی نمیکرد، و اگر حق صرف و خالص بود، هیچکس مشتبه نمیشد. مشکل از جایی شروع میشود که «پارهای از حق و پارهای از باطل فراهم شده و در هم آمیخته میشود».
این آمیختگی توسط دستهایی رخ میدهد که عمداً حق و باطل را مخلوط میکنند تا باطل قابل عرضه شود. در زمان معاصر، این همان شیوهای است که رهبر انقلاب آن را «تبلیغات جهانی» مینامد: تلاشی برای دگرگون جلوه دادن حقایق و مبهم ساختن مرزهای حق و باطل.
معیارهای تشخیص: نشانههای راه درست
پس چگونه میتوان حق را از باطل تشخیص داد؟ قرآن و سیره معصومین معیارهای روشنی ارائه میدهند. یکی از مهمترین این معیارها، واکنش کفار و استکبار جهانی است. اگر راهی که میروید کفار را خوشحال میکند، احتمالاً همراه پیامبر نیستید، اما اگر استکبار را عصبانی میکند، این نشانه «اشداء علی الکفار» بودن است.
این معیار بسیار عملی و قابل اعمال است. وقتی سیاستها، اقدامات یا مواضع ما مورد تأیید دشمنان اسلام قرار میگیرد، باید تأمل کرد که مبادا مسیر را اشتباه رفته باشیم. برعکس، وقتی مواضع ما باعث نگرانی و خشم قدرتهای ستمگر میشود، این نشانه درستی مسیر است.
اصول مواجهه: ترکیب حکمت و قدرت
آمادگی بدون تجاوز
یکی از بنیادیترین اصول مواجهه با باطل، رعایت عدالت حتی در جنگ است. اصل «لا تقاتلوهم حتی یبدؤکم» (با آنها نجنگید تا خودشان شروع کنند) نشان میدهد که حق هرگز آغازگر تجاوز نیست، اما همیشه آماده دفاع است.
این اصل در عین حال که از تجاوز منع میکند، بر آمادگی کامل تأکید دارد. این همان چیزی است که امروز در قالب «اقتدار بازدارنده» تعبیر میشود: قدرتی که موجب جلوگیری از جنگ میشود، نه برانگیختن آن.
منابع قدرت: توکل و تلاش
برتری ذاتی حق
امام علی (ع) میفرماید: «اندکی حق، بسیاری باطل را نابود میکند، همچنان که آتش اندک، هیزم فراوان را میسوزاند.» این قانون طبیعی، امیدی عمیق در قلب مؤمنان ایجاد میکند. حق به خاطر ماهیت ذاتیاش دارای قدرت نفوذ و تأثیری است که باطل فاقد آن است.
نقش عنایت الهی
قرآن کریم در توصیف جنگ بدر میفرماید که خداوند مؤمنان را با هزار فرشته یاری کرد، اما بلافاصله اضافه میکند که «النصر إلا من عند الله» (پیروزی جز از سوی خدا نیست). این یاری الهی برای تقویت قلب مؤمنان بود، نه برای اتکال صرف به امکانات مادی.
واقعه حنین درس بزرگی در این زمینه است. زمانی که مسلمانان به کثرت خود مغرور شدند، شکست خوردند. این نشان میدهد که عامل اصلی پیروزی، توفیق الهی است که مشروط بر تقوا و عدم غرور است.
شرایط موفقیت: وحدت و صبر
خطر تفرقه
قرآن هشدار میدهد: «و نزاع نکنید تا سست نشوید و قدرت شما از میان نرود.» این آیه یکی از مهمترین عوامل شکست را معرفی میکند: تفرقه و نزاع داخلی. تاریخ نشان میدهد که بسیاری از شکستهای جبهه حق، نه به خاطر قدرت دشمن، بلکه به دلیل تفرقه داخلی رخ داده است.
اهمیت صبر و استقامت
صبر نه یک حالت منفعل، بلکه مقاومت فعال در برابر مشکلات است. قرآن میفرماید خداوند با صابران است. این صبر شامل استقامت در برابر تبلیغات دشمن، مشکلات اقتصادی، فشارهای سیاسی و تهدیدات نظامی میشود.
تطبیق معاصر: نمونه فلسطین
رهبر انقلاب اسلامی این اصول کلی را در مسئله فلسطین به شکل عملی پیاده کرده است. شناخت رژیم صهیونیستی به عنوان «غده سرطانی» نه یک شعار عاطفی، بلکه تحلیلی بر اساس رفتار و عملکرد این رژیم است.
تأکید بر «تجهیز ملت فلسطین» و «مسلح شدن کرانه باختری» نشاندهنده باور به این اصل است که حق باید از خود دفاع کند و نمیتوان انتظار داشت که صرفاً با منطق و گفتگو، باطل را متقاعد کرد.
جمله «اسرائیل جز زبان زور نمیفهمد» بیانگر این واقعیت است که برخی نیروهای باطل تنها در مقابل قدرت تسلیم میشوند. این نگاه واقعبینانه، نه از روی خشونتطلبی بلکه از روی شناخت درست طبیعت دشمن است.
درسهای راهبردی: نگاه بلندمدت
زوال حتمی باطل
یکی از مهمترین درسهایی که از این متون استخراج میشود، باور به زوال حتمی باطل است. «جاء الحق و زهق الباطل إن الباطل کان زهوقا» (حق آمد و باطل نابود شد؛ باطل نابودشدنی است). این قانون تاریخی به مؤمنان امید میدهد که در دشوارترین شرایط نیز دست از تلاش برندارند.
اهمیت بیداری ملتها
رهبر انقلاب بر این نکته تأکید میکند که «بیداری اسلامی در دنیای اسلام موجب شده است که قدرتها دیگر آن توانایی گذشته را نداشته باشند.» این بیداری، عامل اصلی تغییر موازین قدرت در جهان معاصر محسوب میشود.
نتیجه: راهنمایی برای عمل
مواجهه با باطل نیازمند ترکیب بصیرت و عمل، حکمت و قدرت، صبر و اقدام است. این مواجهه نه یک رویارویی موقتی، بلکه فرآیندی مستمر است که در آن هر نسل باید مسئولیت خود را درک کند.
آنچه مهم است، درک این نکته است که حق و باطل نه دو نیروی برابر، بلکه حق دارای برتری ذاتی است. اما این برتری تنها زمانی تحقق مییابد که اهل حق به وظایف خود عمل کنند: شناخت درست، وحدت کلمه، مقاومت فعال، و اتکال به خدا.
در هر عصر و هر جامعهای، تشخیص جبهه حق از باطل ممکن است، اما نیازمند بصیرت، شجاعت و پایبندی به اصول است. کسانی که این مسیر را انتخاب میکنند، هرچند ممکن است با مشکلاتی مواجه شوند، اما در نهایت در کنار پیروزان تاریخ قرار خواهند گرفت.
نویسنده: حجت الاسلام مجید رحیمی، پژوهشگر
انتهای پیام/