اقتصاد؛ ترکیبی از عدد، امید و اعتماد
کارشناسان معتقدند به طور کلی برای مدیریت اقتصاد در شرایط بیثبات و مبهم، مهمترین گام تقویت تابآوری داخلی و کاهش وابستگی خارجی است؛ چراکه هرچه اقتصاد به منابع داخلی و تولیدات بومی اتکای بیشتری داشته باشد، در برابر تکانههای خارجی مقاومتر خواهد بود.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، در روزهای پر تب و تاب منطقه و زیر سایه سنگین ناامنیهای فزاینده ناشی از حملات رژیم صهیونیستی به ایران، بسیاری از شهروندان و فعالان اقتصادی نگران روزهای پرابهام پیش رو هستند و کارشناسان اقتصادی در دل این بحرانها از راهکارهای افزایش تابآوری و امیدواری اقتصادی نسبت به آینده سخن میگویند.
به عقیده تحلیلگران در حالی که نقطه پایان تلاطمها نامعلوم است و برای عبور کمچالشتر اقتصاد از این بحران تحمیلی تا رسیدن به نقطه امن و از آنجایی که مؤلفههای اقتصادی بیش از پیش تحت تأثیر عوامل سیاسی و امنیتی قرار گرفتهاند، دیگر نمیتوان با نسخههای سنتی به جنگ مشکلات اقتصادی رفت؛ چراکه صحنه، صحنه یک نبرد تمام عیار است؛ نبردی که برای سربلندی در آن مدیریت هوشمندانه، برنامهریزی استراتژیک، اقدامهای فوری و ویژه روزهای بحران و البته همراهی مردم، ضروری است.
دستور فرزین برای تخصیص یک میلیارد دلار واردات کالاهای اساسی
راهبردهای کلان برای مدیریت بحران اقتصادی
کارشناسان معتقدند به طور کلی برای مدیریت اقتصاد در شرایط بیثبات و مبهم، نخستین و مهمترین گام تقویت تابآوری داخلی و کاهش وابستگی خارجی است؛ چراکه هرچه اقتصاد به منابع داخلی و تولیدات بومی اتکای بیشتری داشته باشد، در برابر تکانههای خارجی مقاومتر خواهد بود.
خودکفایی در کالاهای اساسی، دارو، تجهیزات پزشکی و اقلام استراتژیک نهتنها نیازهای داخلی را برطرف میکند، بلکه مانع خروج ارز از کشور میشود و فشار بر ذخایر ارزی را کاهش میدهد که این محور برنامهریزی برای افزایش تولیدات کشاورزی، دامی و صنعتی را میطلبد به طوری که با حداقل اتکا به واردات، بتوان نیازهای اولیه کشور را پوشش داد.
مدیریت هوشمندانه منابع ارزی را هم در این بین نباید فراموش کرد. در شرایطی که درآمدهای ارزی تحت تأثیر تحریمها و نوسانهای جهانی قرار دارند، صرفهجویی و مدیریت بهینه منابع ارزی حیاتی است. این یعنی تخصیص ارز به اولویتهای اصلی از قبیل واردات کالاهای اساسی و مواد اولیه تولید و نه کالاهای لوکس و غیرضروری.
کنترل دقیق قاچاق ارز و کالا نیز میتواند به حفظ ذخایر ارزی کشور کمک شایانی کند. در این راستا، سیاستهای تشویقی برای افزایش صادرات غیرنفتی و تسهیل بازگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصاد داخلی، از اهمیت ویژهای برخوردارند ضمن اینکه باید از هر ظرفیتی ازجمله دیپلماسی اقتصادی فعال گرفته تا توسعه تجارت با کشورهای دوست و همسایه برای افزایش درآمد ارزی کشور بهره برد.
از دید تحلیلگران از آنجایی که تورم لجامگسیخته، دشمن شماره یک اقتصاد در شرایط بحران است، باید با ابزارهای پولی و مالی، نقدینگی را مدیریت و از شوکهای تورمی جلوگیری کرد که این «باید» سیاستهای انقباضی پولی، نظارت دقیق بر قیمتگذاری کالاها و خدمات و برخورد قاطع با محتکران و اخلالگران بازار را در خود دارد؛ چراکه ایجاد اطمینان در بازار و پیشبینیپذیر کردن اوضاع برای مردم و سرمایهگذاران، میتواند به کاهش التهاب و ثباتبخشی کمک کند. در این زمینه ارائه بستههای حمایتی برای اقشار آسیبپذیر و جلوگیری از کوچکتر شدن سفره مردم، بسیار مهم است.
راهبرد اثرگذار دیگر برای سرپا نگه داشتن اقتصاد در روزهای بحران، حمایت از تولید و اشتغال پایدار است؛ چراکه تولید موتور محرکه اقتصاد است. در شرایط بحرانی، دولت باید با تمام قوا از واحدهای تولیدی، بهویژه صنایع کوچک و متوسط، حمایت کند. کاهش بروکراسی، ارائه تسهیلات با سود پایین، معافیتهای مالیاتی موقت و تأمین مواد اولیه با قیمت مناسب، میتواند تولید را زنده نگه دارد و حفظ اشتغال و حتی ایجاد فرصتهای شغلی جدید نهتنها به پویایی اقتصاد منجر میشود، بلکه از افزایش نارضایتیهای اجتماعی نیز جلوگیری میکند. پس حتی زیر سایه ناامنی، تولیدکنندگان داخلی باید احساس کنند که دولت در کنار آنهاست و از آنها در برابر مشکلات حمایت میکند.
تقویت دیپلماسی اقتصادی و تلاش برای گسترش بازارهای صادراتی، جذب سرمایهگذاری خارجی (حتی در مقیاسهای کوچک) و عضویت فعال در سازمانهای منطقهای و بینالمللی، میتواند به اقتصاد کشور برای عبور از بحران یاری رساند و پیدا کردن شرکای تجاری جدید و متنوعسازی مقاصد صادراتی، ریسکهای ناشی از وابستگی به چند کشور خاص را کاهش میدهد.
اقدامهای فوری در کوتاهمدت برای پایداری اقتصادی
در کنار راهبردهای کلان، برخی اقدامهای فوری و کوتاهمدت میتوانند به کاهش شوکهای اولیه و حفظ آرامش نسبی در بازار کمک کنند که در این خصوص، مهمترین اقدام دولت، مدیریت هوشمندانه انتظارات عمومی است. در روزهای پرالتهاب جاری، انتشار اخبار و تحلیلهای واقعبینانه اما آرامبخش از سوی مسئولان اقتصادی، میتواند از هجوم مردم به بازارهایی مانند ارز و طلا جلوگیری کند.
در حال حاضر و به عنوان اقدامی فوری، پایش مستمر بازار و برخورد با اخلالگران، نظارت شبانهروزی بر بازار کالا و ارز از اهمیت بالایی برخوردار است. تیمهای بازرسی باید به طور مستمر قیمتها را رصد کرده و با هرگونه احتکار، گرانفروشی و سوءاستفاده از شرایط برخورد قاطع کنند. این اقدامها، اگرچه ممکن است به تنهایی مشکل را حل نکنند، اما از تشدید بحران و سوءاستفادههای فرصتطلبانه جلوگیری میکنند و به مردم اطمینان میدهند که دولت مراقب منافع آنهاست.
اضافه میشود در صورت ضرورت، تزریق هدفمند و کنترلشده ارز و کالاهای اساسی به بازار میتواند به تعدیل هیجانها کمک کند. این تزریق باید با برنامهریزی دقیق و در زمان مناسب صورت گیرد تا به جای ایجاد التهاب بیشتر، به ثباتبخشی منجر شود. به عنوان مثال، تأمین بهموقع و کافی کالاهای اساسی از طریق شبکه توزیع دولتی یا تعاونیها، میتواند نگرانی مردم را از کمبود یا افزایش قیمت برطرف کند.
حمایت اضطراری از مشاغل آسیبپذیر را هم باید به فهرست اقدامهای فوری در این روزها اضافه کرد. برخی مشاغل و کسبوکارها در شرایط ناامنی، به دلیل کاهش تقاضا یا مشکلات لجستیکی، آسیبپذیرتر هستند. بر این اساس ارائه حمایتهای اضطراری کوتاهمدت نظیر تسهیلات با تنفس چند ماهه، تخفیف در حق بیمه یا مالیات، میتواند به این مشاغل کمک کند تا از دوران سخت عبور کنند و از ریزش نیروی کار جلوگیری شود.
گفتنی است همواره و در دل هر بحرانی، نقش مردم و بخش خصوصی، به عنوان موتور محرک پنهان برای عبور از روزهای سخت، غیرقابل انکار است ضمن اینکه هیچ دولتی بدون اعتماد و مشارکت مردم نمیتواند از بحران عبور کند. شفافیت در اطلاعرسانی، ارائه راهکارهای واقعبینانه و دعوت از مردم برای مشارکت در طرحهای اقتصادی (مانند خرید اوراق قرضه دولتی یا سرمایهگذاری در طرحهای تولیدی کوچک)، میتواند سرمایه اجتماعی را تقویت کند و به دولت در عبور از این شرایط یاری رساند؛ چراکه مردم باید احساس کنند که بخشی از راهحل هستند، نه قربانی وضعیت.
لازم به یادآوری است بحرانها اغلب فرصتهایی برای نوآوری و کارآفرینی به وجود میآورند. بر این اساس شرکتهای دانشبنیان، استارتآپها و کسبوکارهای خلاق میتوانند با ارائه راهحلهای جدید و بومی به کاهش وابستگیها و ایجاد ارزش افزوده کمک کنند و دولت باید با حمایت از این کسبوکارها، حذف موانع قانونی و تأمین زیرساختها، راه را برای رشد آنها هموار کند.
در همین حال و در سطح خرد، مدیریت هوشمندانه مصرف در خانوارها نیز میتواند به اقتصاد کلان کمک کند. صرفهجویی در مصرف انرژی، آب و کالاهای غیرضروری، علاوه بر کاهش فشار بر منابع، میتواند به کاهش هزینههای خانوادهها نیز منجر شود و قدرت تابآوری آنها را در برابر شوکهای اقتصادی افزایش دهد.
امید و پایداری؛ مفاهیمی فراتر از اعداد و ارقام
واقعیت این است که حتی در دل سختترین تلاطمها، اقتصاد فقط اعداد و ارقام نیست. اقتصاد ایران در این روزهای سخت، تشنه امید و اعتماد است و در شرایط ناامنی، تزریق امید در کنار واقعبینی و تقویت روحیه پایداری در این عرصه پرظرفیت و غنی، از هر زمان دیگری مهمتر است.
تاریخ ایران گواه است که این سرزمین بارها از دل بحرانها سربلند بیرون آمده است پس امروز اقتصاد مقاومتی، نه یک شعار، بلکه یک ضرورت است؛ ضرورتی که در این روزها بیش از پیش معنا مییابد.
درنهایت تردیدی نیست که مدیریت اقتصاد در شرایط ناامن و پرابهام، فرایندی چندوجهی است که هماهنگی میان تمامی قوا، مشارکت فعال مردم و بخش خصوصی، نگاهی بلندمدت و استراتژیک و اتخاذ سیاستهای فوری را میطلبد تا کشور در این روزهای حساس سرپا بماند و ایران باز هم با سربلندی از سختی بحران عبور کند و به ساحل آرامش برسد.
منبع: قدس
انتهای پیام/