راهبردهای مبارزاتی ضداسرائیلی آیتالله قاضیطباطبایی + فیلم
در چهلوپنجمین سالگرد شهادت آیتالله قاضی طباطبایی، بر مبارزات ضد اسرائیلی این شهید محراب بعد از سال ۱۳۴۲ پرداخته شده است.
بهگزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، در چهلوپنجمین سالگرد شهادت آیتالله قاضی طباطبایی، بر مبارزات ضد اسرائیلی این شهید محراب بعد از سال 1342 پرداخته شده است.
شهید آیتالله قاضی طباطبایی، در مسجد مقبره وسط خطبههای نماز عیدفطر با صراحت به حامیان اسرائیل حمله کرد و از خطر آن برای مسلمانان و منطقه هشدار داد.
مأموری در گزارشی به ساواک نوشت: آقای قاضی سیام آذر47 در حضور قریب به سه هزار نفر گفته: «دستگاه استعمار در هر زمانی تلاش میکند از پیشرفت اسلام جلوگیری کند و در لباس مسلمانی از یهودیان حمایت مینماید.»
ساواک احساس خطر کرد. شبانه آیتالله قاضی را دستگیر و شش ماه به بافت کرمان تبعید کرد. بعد از آن بین مردم شایع شد که ساواک وی را به درخواست یهودیان تبعید کرده و دولت ایران با ارسال کمکهای مالی از اسرائیل پشتیبانی میکند .
این اولین تبعید او نبود. پدرش میرزا محمدباقر، از علمای بزرگ تبریز، به مخالفت با سیاستهای اسلامستیزانه رضا شاه برخاسته بود. در پی این مخالفتها شاه او را همراه پسر 16 سالهاش، محمدعلی، اول به تهران و بعد به مشهد تبعید کرد.
محمدعلی در 27 سالگی تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت کند. در مدت ده سال سکونت در قم پای درس علمای زیادی نشست که از مهمترین آنها میتوان به آیتالله حجت کوهکمری و امام خمینی اشاره کرد.
بعد از این مدت سید محمدعلی تصمیم گرفت راهی نجف شود. در آنجا از درس علمایی مثل آیت الله حکیم و آیت الله خویی بهرهمند شد.
او سه سال بعد عراق را به مقصد تبریز ترک کرد. به خاطر جایگاه علمی و پیشینه خانوادگیاش به سرعت بین مردم تبریز محبوب شد.
در سالهای اقامت در نجف شیفته اخلاق والای شیخ محمدحسین کاشفالغطاء شده بود و مریدِ افکار بلند سیاسی و اجتماعی او. شاید همین زمینهای شد که در سال 1342وقتی مبارزات امام شروع شد به عنوان یکی از یاران و شاگردان او، تبریز را با قیام همراه کند.
از 2 آبان 42 تا 8 آذر همان سال سیدمحمدعلی قاضی طی چهار سخنرانی به شاه حمله کرد؛ اولی به خاطر همدستی شاه با اسرائیل بود. در دومی میگفت یهودیها مانعِ ترویج صنعت در ایران هستند. در خطابهی سوم نسبت به نفوذ یهودیها و بهاییها در هیئت حاکمه ایران هشدار داد و در چهارمی به شاه حمله کرد که تلاش دارد اسلام را از جامعه حذف کند.
پنج روز بعد از آخرین سخنرانی در 13 آذرماه سال 1342، ساواک او را دستگیر کرد و همراه برخی علمای تبریز راهی زندان قزل قلعه کرد. پس از گذشت 2 ماه و 15 روز به «سلطنت آباد» تهران منتقل شد.
بعد از آزادی از زندان و بازگشت به تبریز دوباره به حمایت از فلسطین پرداخت. در27 شهریور 46 به تبعیت از روحانیون قم اعلامیهای منتشر کرد. اعلامیه در حمایت از اعرابی بود که در حال جنگ با اسرائیل بودند و در آن از مردم خواسته بود برای کمک به آسیبدیدگان و آوارگان کمک مالی جمع کنند.
بعد هم که ماجرای نمازعیدفطر سال 47 و تبعید پیش آمد.
مسئله فلسطین همچنان برای او اولویت داشت. یکسال و نیم بعد در پائیز سال 51 هم دوباره سندی به ساواک ارسال شد: «آقای قاضی به همراه آیتالله میلانی از تجار تبریز پول جمع کرده است و بهوسیله دو نفرتاجر که راهی سوریه و عربستان و آلمان غربی بودهاند، برای چریکهای فلسطینی فرستاده است.»
انتهای پیام/