نفرت به جای رقابت برای انتخابات نوامبر
تبلور دوگانه ترامپ-بایدن، سبب شده کمتر تحلیلگری در آمریکا از آینده نزدیک در این کشور به خوبی یاد کند!اکثر آیندهنگاریها و آیندهپژوهیهای صورت گرفته در خصوص انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مؤید ظهور دولتی حداقلی، بحرانساز و ضعیف در این کشور خواهد بود.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، حنیف غفاری در یادداشتی نوشت: جو بایدن، رئیسجمهور ناتوان و فرتوت امریکا روزهای خوبی را سپری نمیکند! او از سوی برخی سران و شخصیتهای مطرح حزب دموکرات بابت کنارهگیری از ادامه حضور در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر تحت فشار قرار گرفته است. مهمتر اینکه برخی سناتورها و نمایندگان حزب دموکرات در کنگره نیز به کارزار جایگزینی بایدن پرداخته و حتی بر سر جانشینان احتمالی وی مشغول رایزنی و لابیگری هستند.
اما آنچه در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر در امریکا نمود دارد، تبلور نفرت به جای رقابت است. طرفداران ترامپ نسبت به انتخابات ریاستجمهوری پیش رو به مثابه آخرین فرصت برای بازگشت به قدرت مینگرند و حتی گروه موسوم به «پسران مغرور» و دیگر گروههای نژادپرست و افراطی طرفدار رئیسجمهور سابق امریکا، خود را برای شورش داخلی در این کشور (در صورت شکست در انتخابات) مهیا ساختهاند. از سوی دیگر، پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو نیز به معنای بسیج بخش عمدهای از گروههای اجتماعی و نخبگانی علیه کاخ سفید خواهد بود. تبلور دوگانه ترامپ-بایدن، سبب شده کمتر استراتژیست و تحلیلگری در امریکا از آینده نزدیک در این کشور به خوبی یاد کند! اکثر آیندهنگاریها و آیندهپژوهیهای صورت گرفته در خصوص انتخابات ریاستجمهوری امریکا مؤید ظهور دولتی حداقلی، بحرانساز و ضعیف در این کشور خواهد بود.
همانگونه که اشاره شد، عنصر نفرت، جایگاه ویژهای در تشدید بحرانهای داخلی در امریکا خواهد داشت. بخشی از این نفرت نهادینه شده، معطوف به ساختار قدرت و برخی دیگر، معطوف به بازیگران است. اکثر رأیدهندگان امریکایی از ساختار انتخاباتی این کشور تنفر دارند؛ ساختاری که به صورت سنتی متقلبانه بوده و بر اساس تجمیع آرای شهروندان شکل نگرفته است. در ساختار کالج الکترال، هر ایالت بر حسب جمعیت و اهمیت خود، امتیاز الکترال خاصی دارد و فراتر از آن، اگر نامزدی حتی یک رأی بیشتر نسبت به نامزد دیگری در یک ایالت به دست آورد، کل آرای الکترال آن ایالت را به حساب خود واریز میکند. در این ساختار، در نهایت آرای مخالف نامزد پیروز در یک ایالت نیز به آرای موافق تبدیل شده و امتیاز آنها به سبد حزب برتر واریز میشود. همین ساختار شکننده باعث شد در سالهای 2000 و 2016 میلادی، جمهوریخواهان به رغم کسب آرای عمومی کمتر، در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شوند. فراتر از ساختار انتخاباتی امریکا، نظام لیبرالدموکراسی مولد مسائل و معضلات زیادی برای شهروندان این کشور بوده است. در دوران شیوع کرونا و پس از آن، دال مرکزی و مؤلفههای تشکیل دهنده نظام لیبرال دموکراسی در امریکا زیر سؤال رفت. قطعاً انتخابات ریاستجمهوری پیش رو و حوادث تبعی آن، چنین روندی را تسریع خواهد کرد.
عوامل دیگری که در نهادینه شدن این نفرت نقش دارند، سیاستمداران و بازیگران هستند. رئیسجمهور سابق امریکا یعنی دونالد ترامپ صراحتاً اعلام کرده شکست در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو را نمیپذیرد. بایدن یا هر نامزد دیگری از حزب دموکرات نیز تحمل پیروزی یا حضور چهارساله رقیب (ترامپ) در مسند قدرت را نخواهد داشت. نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر هر دو مطمئن و بدون تردید، از پیروزی قطعی خود سخن میگویند! بدون شک در شرایطی که یک گره کور سیاسی در کشوری ایجاد میشود، نهادهای نظارتی و قضایی بیطرف نقش مهمی در پایان دادن به بحران به وجود آمده دارند. با این حال در ایالات متحده امریکا چنین قانونی صادق نیست. اصلیترین و آخرین مرجعی که باید رأی نهایی در خصوص نتیجه انتخابات ریاستجمهوری امریکا و اعتراضات نامزدها را صادر کند، دیوان عالی این کشور است. این دیوان اکنون متشکل از 9قاضی است که شش نفر از آنها، رسماً طرفدار حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو بوده و سه نفر آنها دموکرات هستند! به عبارت بهتر، در اینجا نهادهای حقوقی تضمینکننده انتخابات امریکا نیز از ثبات و بیطرفی برخوردار نیستند. همین موارد، اجزای منظومه بحران و بیثباتی در ایالات متحده را شکل میدهد.
منبع:جوان
انتهای پیام/