نگاهی به طرح «تقاطع صلح» ارمنستان؛ آیا پروژه ایروان عملیاتی خواهد شد؟
در پروژه «چهار راه جهان»، ارمنستان آماده ایجاد چند گیت برای عبور و مرور کالا و افراد با ترکیه، آذربایجان، گرجستان، ایران و روسیه است و ایجاد زیرساختهای آن را نیز در دستور کار دارد، اما این طرح دارای ابهاماتی است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، روز 26 اکتبر، در چارچوب نشست بینالمللی جاده ابریشم در تفلیس، نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان از پروژه «چهار راه جهان» ارمنستان رونمایی کرد.
پروژهای که به گفته وی نه تنها به رفع انسداد ارتباطات در منطقه بلکه مهمتر از آن به برقراری صلح در قفقاز جنوبی منجر شده و در نتیجه ارمنستان را به چهار راه پروژههای زیربنایی تبدیل میکند.
براساس این ایده، پروژه مزبور نه تنها ارتباطات ریلی و جادهای، بلکه خطوط انرژی را نیز شامل میشوند. با این حال، چشمانداز ارائه شده با شرایط واقعی در منطقه فاصله زیادی دارد.
برای فهم بهتر عدم تطابق شرایط کنونی منطقه قفقاز جنوبی و چشمانداز ارائه شده در خصوص پروژه «چهار راه جهان» بهتر است ابتدا با ایده نیکول پاشینیان در ارتباط با گسترش صلح در منطقه از طریق گسترش راههای مواصلاتی بین همسایگان و کشورهای منطقه قفقاز جنوبی به صورت مختصر آشنا شویم.
چهار راه جهان (تقاطع صلح) چیست؟
پروژه تقاطع صلح و یا چهار راه جهان با هدف اصلی توسعه ارتباطات بین ارمنستان، ترکیه، آذربایجان و ایران از طریق تعمیر، ساخت و بهره برداری از جادهها، خطوط ریلی، خطوط انرژی، کابلها و خطوط برق که به منظور سرمایه گذاری، به دولتها خصوصاً دولتهای منطقه و سرمایهگذاران خصوصی پیشنهاد و ارائه شده است.
در این پروژه، هدف، بازسازی و تعمیر خطوط ریلی و جادهای موجود در سرزمین ارمنستان است که بیشتر آنها پس از فروپاشی شوروی به علت عدم وجود سرمایه لازم جهت نگهداری بهینه و تعمیرات، از چرخه خدمات رسانی خارج شده و یا با کمترین ظرفیت موجود در حال فعالیت هستند.
به عنوان مثال راهآهنهای عبوری که جنوب و شمال ارمنستان را به یکدیگر متصل میکند، 30 سال است که در سطح منطقهای کار نمیکند و بزرگراههای متعددی که شرق و غرب این کشور را به هم متصل میکنند قابلیت جابهجای بار و مسافر را از دست داده و به نوعی بلا استفاده هستند.
این درحالی است که دولت ارمنستان می گوید که از سرگیری بهرهبرداری از این مسیرها آنها را به یک مسیر کوتاه و کارآمد تبدیل میکند. مسیر جادهای و ریلی که دریای کاسپین را به دریای مدیترانه و خلیج فارس را به دریای سیاه متصل میکند.
در پروژه چهار راه جهان، ارمنستان آماده ایجاد 3 دروازه ورودی برای زیرساختهای جادهای در مرز ارمنستان و آذربایجان، از جمله در کایان، سوتک و کاراهونج و دو دروازه در مرز ارمنستان و نخجوان از جمله انگخاکوت و یراسِخ است.
همچنین دولت ارمنستان زیرساختهای دو گیت ورودی آخوریک و مارگارا را در مرز این کشور با ترکیه پیش بینی کرده است. ایروان در این طرح آمادگی دارد با احیای چهار بخش از خطوط ریلی در خاک ارمنستان، ارتباط بین خاک ارمنستان، آذربایجان و ترکیه را تضمین کند. بدین شکل ارمنستان پنچ گیت ورودی در مرز خود در اختیار آذربایجان قرار میدهد و در سوی دیگر نیز سه گیت ورودی به ترکیه اختصاص داده شده است.
دولت پاشینیان در اجرای این طرح تعهد داده تا خط ریلی موجود مابین نوردوز(تقاطع مرز ایران-ارمنستان- جمهوری آذربایجان)-آگاراک (ایران-نخجوان-ارمنستان) را احیا و چند پست بازرسی مرزی در این مناطق فعال کند.
این بخش از پروژه تکمیل دالان زنگزور مدنظر باکو و آنکارا است که ارمنستان تکمیل بخش ریلی آن را برعهده گرفته است. البته یکی از مناقشات ارمنستان و آذربایجان وجود همین گیتهای بازرسی در مرز نخجوان و آذربایجان است زیرا علی اف اعتقاد دارد در مسیر کریدور زنگزور هیچ فرد و دولتی اجازه بازرسی آذربایجانی ها را برای ورود و خروج به داخل این دو منطقه ندارد و به طور کل حاکمیت ارمنستان را در خاک خود نقض میکند.
همچنین به منظور تکمیل دسترسی ریلی ترکیه به خاک جمهوری آذربایجان، بخش راهآهن یراسخ تا مرز نخجوان را احیا کرده و بخشهای فرسوده راهآهن از گیومری تا مرز ترکیه را تعمیر و بازسازی کند.
ارمنستان همچنین اعلام آمادگی کرده تا قسمت های فرسوده راهآهن از هرازدان تا کایان (مرز آذربایجان) را بازسازی کرده که به گفته دولت پاشینیان این امر باعث ایجاد ارتباطات جدید بین همه کشورهای منطقه خواهد شد. به نظر می رسد تنها کشورهای منتفع از این پروژه که ارمنستان امتیازات ویژهای به آنها داده است، ترکیه و جمهوری آذربایجان خواهند بود.
اما ایروان برای اجرای این پروژه چهار اصل را مدنظر قرار داده است:
1- اعمال حاکمیت کشور میزبان بر کلیه زیر ساختها.
2-اعمال قوانین ملی هر کشوری بر کنترل گمرگ و مرزها در قلمرو سرزمینی و تامین امنیت همه جانبه آن.
3-کلیه زیرساختها میتواند برای حمل نقل بینالمللی و داخلی استفاده شود.
4- سادهسازی رویههای کنترل مرزی و گمرکی بر اساس برابری و اجرای متقابل.
آیا ارمنستان به چهارراه منطقهای تبدیل خواهد شد؟
اولین نکتهای که در ارتباط با پروژه چهار راه جهان یا همان تقاطع صلح باید به آن اشاره کنیم اینست که این پروژه برخلاف رنگ و لعاب اقتصادی که به آن زده شده، دارای مولفهها و ماهیتی ژئوپلیتیکی است. از همین روی نگاه همسایگان این کشور به پروژه فوق نیز کاملاً سیاسی و امنیتی خواهد بود.
در ادامه باید به این نکته اشاره داشت که چندین پروژه حمل و نقل و لجستیکی امروز در منطقه قفقاز جنوبی در دستور کار قرار دارد. آنها را می توان به دو گروه تقسیمبندی کرد: شمالی-جنوبی و شرقی-غربی.
گروه اول شامل پروژههای «شمالی-جنوبی» میشود که با هدف ایجاد دسترسی «خلیج فارس به دریای سیاه» در حال تکمیل و راهاندازی هستند. کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب که روسیه را از طریق ایران به هند متصل می کند، مهمترین پروژه حمل و نقلی در این مسیر است.
ارتباطات اصلی این مسیر از سه شاخه آذربایجان، دریای کاسپین و کشورهای آسیای مرکزی میگذرد. در این بین ارمنستان خود را خارج از این پروژه و منافع حاصل از آن دید، زیرا ارتباط ریلی با ایران و روسیه وجود ندارد و بخش جادهای این کشور که متصل کننده ایران و روسیه است نیز آماده نیست.
در این زمینه، آذربایجان یک مزیت آشکار دارد: پس از ساخت قطعه ایرانی رشت - آستارا، محموله های بندرعباس از طریق راهآهن مستقیم از طریق آذربایجان به روسیه میرسد. پروژه خلیج فارس - دریای سیاه قرار است هند را با اروپا در مسیر ایران - ارمنستان - گرجستان پیوند دهد.
هند برای تسریع در تحویل محموله در نوسازی بندر چابهار ایران مشارکت کرده است. بندری که باید به قطب مهم این پروژه تبدیل شود. در واقع، ارمنستان به دو شکل میتواند در این پروژه عظیم حضور داشته باشد: ساخت بزرگراه باکیفیت از مرز ایران به گرجستان یا اتصال بخش ریلی از مناطق ایران - نخجوان - ایروان و بندر پوتی گرجستان.
در مورد اول، ارمنستان پس از جنگ 2020 بخشی از جاده گوریس - کاپان را به آذربایجان منتقل کرد و اکنون در حال ساخت جاده جایگزین است که البته جاده فعلی کیفیت نسبتاً پایینی دارد. در حالت دوم، نخجوان به گره اصلی این طرح تبدیل می شود.
گروه دوم شامل پروژه های «کریدور میانی» و «کریدور زنگزور» است. این پروژه که با نام مسیر حمل و نقل بین المللی ترانس خزر نیز شناخته می شود، برای اتصال اروپا به آسیا در مسیر ترکیه-گرجستان-آذربایجان طراحی شده است.
در چارچوب این مسیر، راه آهن باکو- تفلیس- قارص فعالیت می کند که 6 سال پس از راه اندازی شده و در حال حاضر با 20 درصد ظرفیت در حال بارگیری و فعالیت است. پروژه دوم، کریدور زنگزور، یک پروژه کلیدی برای ترکیه و آذربایجان است: این پروژه در درجه اول یک پروژه سیاسی است، نه اقتصادی.
بر اساس چشم انداز ترکیه و آذربایجان، «کریدور زنگزور» باید در امتداد مسیر باکو-مغری-نخجوان- قارص راهاندازی شود، یعنی این مسیر در ارمنستان فقط از قلمرو سیونیک استان جنوبی ارمنستان عبور کند.
طرفین خاطرنشان می کنند که افتتاح کریدور زنگزور بین مناطق غربی آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان که آذربایجان و ترکیه را به هم متصل میکند و احداث راه آهن نخجوان- قارص کمک مهمی به تشدید حملونقل و ارتباطات بین دو کشور خواهد کرد».
یعنی در صورت رفع انسداد در تمام مسیرهای ارتباطاتی شمالی-جنوبی و شرقی-غربی نقطه تلاقی و چهار راه تمامی مسیرها در نخجوان خواهد بود. این دقیقاً همان سناریویی است که آنکارا و باکو در حال اجرای آن هستند: خاک آذربایجان (نخجوان) واقع در منطقه نفوذ ترکیه، تبدیل به چهار راه اصلی مسیرهای حملونقل منطقهای میشود که هرگونه ارتباط ریلی و جادهای بین ایران و ارمنستان به آن بستگی دارد.
آیا پروژه «چهارراه صلح» واقعاً می تواند صلح را به ارمغان بیاورد؟
اصطلاح «چهار راه جهان» بر اساس ایجاد وابستگی اقتصادی متقابل و ایجاد شرایطی در آینده است که همکاری و مذاکره سود بیشتری نسبت به جنگ ایجاد کند. به عبارت دیگر، اگر آذربایجان و ترکیه از طریق ارمنستان ارتباط برقرار کنند و محاصره خود را لغو کنند، روابط تجاری و اقتصادی افزایش مییابد که به تضمین صلح تبدیل می شود.
با این حال، یک سری خطاهای اساسی در این گفتمان وجود دارد. جمهوری آذربایجان و ترکیه، که اساس سیاستهای منطقهای آنان در قبال ارمنستان حذف هویت و موجودیت این کشور است را نمیتوان در این دسته بندی قرار داد.
نمونهای بارز از این نوع نگاه در قبال ارامنه را میتوان در خصوص حل مسئله قرهباغ مشاهده کرد. اینکه چگونه آنها راه حل قهرآمیز را برای حل مسائل خود با ارامنه ترجیح میدهند، پاکسازی قومی انجام شده در قرهباغ و وقایع پیش از آن: آذربایجان به جای ارائه شرایط جذاب برای «ادغام» مردم ارامنه قرهباغ در ساختارهای سیاسی و اجتماعی آذربایجان، برق و گاز را در زمستان بر روی 120 هزار جمعیت ساکن در منطقه قطع کرد. همراه با این اقدام، محاصره بعدی برای شکستن اراده جمعیت ارمنی برای ماندن در خانکندی (آرتساخ) و مجبور کردن آنان به ترک محل سکونت بومی خود طراحی شد.
ثانیاً آنکارا و باکو هدف خود را توسعه همکاری با ارمنستان قرار نمی دهند. این را برنامه به روز شده یا همان بسته پیشنهادی صلح دو کشور در رابطه با ارمنستان پس از تصرف قره باغ کوهستانی نشان میدهد: اسکان آذربایجانیها در مناطق و خاک ارمنستان تحت عنوان آذربایجان غربی، بسته شدن نیروگاه هستهای متسامور و شروطی از این دست.
ثالثاً، روند نظامی سازی در هر دو کشور ادامه دارد. ترکیه بودجه نظامی را 150 درصد افزایش میدهد و به 40 میلیارد دلار میرساند، هزینههای نظامی آذربایجان بعد از بازپسگیری قرهباغ نیز افزایش یافته است. طرفین به طور منظم تمرینات نظامی مشترک و بزرگی را در نزدیکی مرزهای ارمنستان انجام میدهند. این فعالیتها از گفتمان رسمی باکو و آنکارا که همانا «درگیریها راه حل نظامی دارند» ناشی میشود.
چهارم، هر دو کشور یعنی آذربایجان و ترکیه روایت و مفهومی جدید درباره نا کجا آبادی با نام «آذربایجان غربی» میسازند. براساس ایدههای باکو، آذربایجان غربی کل قلمرو ارمنستان مدرن را در بر میگیرد. در این زمینه، تغییر نامها، هیدرونیمها (تغییر اسم رسمی منابع آبی و دریاچهها) و نامهای دیگر ارمنی به اسامی آذربایجانی ادامه دارد. در عین حال، این جامعه ذهنی با نام «آذربایجان غربی» با دریافت حمایت رسمی از سوی دولت به فعالیت خود ادامه می دهد. توسعه چنین زیرساخت های سیاسی-اجتماعی گواه نیات توسعه طلبانه آنکارا و باکو است.
در مجموع این شاخصها میتوان نتیجه گرفت که اگر ارمنستان دستور کار آذربایجان و ترکیه را نپذیرد، این دو کشور اراده و ابزار سیاسی کافی برای اعمال فشار و زورگویی بر ایروان را دارند، به عبارت دیگر، صلح بر اساس تداوم امتیازات یک جانبه از سمت ارمنستان امکان پذیر است که مطمئناً از علیه منافع ملی این کشور خواهد بود.
از این نظر، مفهوم «چهار راه صلح» موضوعیت ندارد: نخجوان به یک چهار راه تبدیل خواهد شد و ترکیه و آذربایجان با استفاده از ابزار قدرت به سیاست توسعه طلبانه خود ادامه خواهند داد.
بنابراین، پیشنهاد ترکیه و آذربایجان برای رفع انسداد ارتباطات با منافع ارمنستان مطابقت ندارد. ارمنستان به جای تحقق منافع خود در این طرح، مطمئناً تحت نفوذ ترکیه قرار خواهد گرفت که نامطلوب است. ارمنستان برای دستیابی به صلح در منطقه و تحقق منافع ملی خود بهتر است توجه خود را به گسترش ارتباطات با ایران و روسیه معطوف کند که سودمندتر به نظر میرسد زیرا این کشورها هیچگونه طمع سرزمینی نسبت به ارمنستان نداشته و ندارند.
به ویژه با توجه به تلاشهای روسیه برای از سرگیری روند مذاکرات در زمینه ارتباط ریلی از طریق گرجستان با ارمنستان و یا سرمایهگذاری در تکمیل مسیر زمینی شمال به جنوب ارمنستان که روسیه و گرجستان را به ایران متصل میکند. این موضوع با توجه به موقعیت روسیه و ایران به عنوان شرکای تجاری و اقتصادی کلیدی ارمنستان میتواند آینده سیاسی و اقتصادی این کشور را تامین کند.
در آخر اینکه حتی با نگاهی سیاسی به پروژه چهار راه جهان یا همان تقاطع صلح پاشینیان میتوان فهمید که این پروژه تنها نیاز ارمنستان را برآورده خواهد کرد و دیگر کشورهای همسایه هیچکدام سود و منفعتی از این طرح نخواهند برد و هرکدام به شکلی با اجرایی شدن آن مخالفت خواهند کرد.
گرجستان بیش از دیگران با این طرح مخالفت خواهد کرد، زیرا در حال حاضر انحصار جادههای غرب به شرق را در اختیار دارد. اگر این تقاطع اجرایی شود و جریان ترانزیت کالا از خاک ارمنستان عملی شود، گرجستان نیمی از سود کلان خود را که از ترانزیت کالا در این مسیرها است را از دست می دهد.
قاعدتاً ایران نیز به این پروژه نیازی ندارد، زیرا اجرایی شدن این طرح میتواند به موقعیت استراتژیک ایران در مسیر ترانزیت شرق به غرب ضربه زده و از سوی دیگر اجرایی شدن کریدور زنگزور به لحاظ استراتژیکی و امنیتی به هیچ عنوان خواست ایران نخواهد بود. همچنین در طرح فوق هیچ امکان و مزیت چشمگیری برای ایران وجود ندارد.
اما ترکیه و آذربایجان هم خواهان عملیاتی شدن این پروژه نخواهند بود. زیرا باز شدن راههای ترانزیتی به توسعه ارمنستان خواهد انجامید و در وهله بعدی این طرح، ارمنستان را به هاب ترانزیتی منطقه تبدیل خواهد کرد که بههیچ عنوان ترکیه این موضوع را نخواهد پذیرفت.
علاوه بر این، باز شدن کریدور زنگزور تنها راهی برای دسترسی آذربایجان به نخجوان نخواهد بود بلکه مقدمهای بهمنظور تصرف استان «سیونیک» ارمنستان است. از همین روی در تمامی پیشنهادهای صلحی که از سوی جمهوری آذربایجان داده میشود، موضوع مشخص شدن حدود مرزی میان دو کشور مسکوت گذاشته شده تا در آینده امکان دست درازی به جنوب ارمنستان برای حکومت باکو فراهم باشد.
اما در مورد روسیه باید گفت که بهنظر میرسد باتوجه به شرایط موجود، این کشور تنها تحت یک شرط با عملیاتی شدن «چهارراه جهان» موافقت خواهد کرد و آن اینست که طرف روسی کنترل کامل جادههای فوق را در اختیار داشته باشد که این امر با چهار شرط پاشینیان کاملاً در تعارض است.
به طور خلاصه باید گفت، از هر 6 کشور منطقه، پنج کشور مخالف اجرایی شدن «چهارراه جهان» هستند. در نتیجه، آنچه نخست وزیر ارمنستان نمایندگی میکند، چه بخواهیم و چه نخواهیم اتفاق نخواهد افتاد.
پژوهشگر: مهدی سیف تبریزی
انتهای پیام/