پیامدها و دلالتهای انتخابات مجدد سیسی به ریاست جمهوری مصر
کاهش وزن راهبردی مصر، تحلیل رفتن ابزارهای تأثیرگذاری آن و کاهش نقش ژئوپلیتیک این کشور طی سالهای اخیر و تلاقی آن با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی مزمن ادامه روند فعلی حکمرانی در قاهره را بسیار مشکل نموده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، همانگونه که پیش بینی می شد انتخابات ریاست جمهوری مصر (که طی روزهای 10 الی 12 دسامبر برگزار شد) با پیروزی قاطع عبدالفتاح السیسی بر رقبای وی به پایان رسید و رئیس جمهور مصر توانست با کسب نزدیک به 90 درصد آرا، بار دیگر بر مسند ریاست جمهوری تکیه بزند.
با وجود این نتیجه قابل پیش بینی، انتخابات مصر دارای یک شگفتی ساز غیرمنتظره بود که آن درصد بسیار بالای مشارکت مردمی در این انتخابات است. مردم مصر به طور سنتی اهتمام زیادی به فرایندهای انتخاباتی ندارند و حتی در طول دوران حدفاصل خیزش های 2011 تا 2013، درصد مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی بین 45 تا نزدیک 60 درصد بود. این درصد در دوران پس از 2013 افت قابل ملاحظه ای داشت و دولت نیز تلاشی برای بهتر نشان دادن آن نمی نمود.
اما بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی کمیسیون ملی انتخابات مصر، در انتخابات ریاستی فعلی بیش از 66 درصد واجدان شرایط در این انتخابات شرکت نمودند که این امر در طول تاریخ انتخابات های تاریخ مصر (دست کم از سال 1970 تا کنون) بی سابقه بوده است. علاوه بر میزان بسیار بالای مشارکت، نکته قابل توجه دیگر را نیز می توان کاهش قابل ملاحظه آرای باطله دانست. در دو انتخابات پیشین برگزار شده در سال های 2014 و 2018، معمولا فضای انتخابات طوری چیده می شد که سیسی نفر اول، آرای باطله رتبه دوم و رأی رقیب وی در جایگاه سوم قرار می گرفت. با این وجود در این انتخابات، رقابت تقریبا نفسگیری بر سر کسب رتبه دوم انجام شد و نامزدها برخلاف انتخابات قبلی تلاش نمودند تا ظواهر کار انتخاباتی و حزبی را (در چارچوب خط قرمزهای رژیم مصر) حفظ نمایند.
با وجود تلاش های دولت مصر برای روانه نمودن کارمندان دولت و فقرای بهره مند از سبدهای معیشتی به صندوقهای رأی، آمار ارائه شده از سوی کمیسیون انتخابات هنوز هم واقعی به نظر نمی رسد. برخی دلایل این شگفتی در میزان مشارکت را در عوامل زیر جستجو می کنند:
* افزایش بی ثباتی در محیط پیرامونی مصر و افزایش چالش های پیش روی کشور در لیبی، سودان، غزه و همچنین بحران بدهی، رهبران کشور را به فکر افزایش دادن میزان مشارکت در انتخابات به منظور ارسال پیام مشروعیت و وحدت سوق داده است.
* احتمال افزایش نارضایتی های عمومی در کشور در میان مردم، نخبگان و حتی بخشی از نظام سیاسی مصر به دلیل وضعیت اقتصادی و اجتماعی مصر و همچنین نارضایتی از سیاست های اتخاذ شده توسط سیسی ممکن است دولت را به سمت بالا بردن میزان مشارکت برای ارسال سیگنالی به داخل سوق داده باشد.
* تلاش رژیم صهیونیستی و غرب برای راندن مردم غزه به سمت مصر و تحمیل هزینه های امنیتی و سیاسی شکست 7 اکتبر بر مصر ممکن است دولت این کشور را به سمت فراهم نمودن یک پایگاه مردمی برای مقابله با فشارها قرار داده باشد.
* تجربه تاریخی مصر طی دویست سال گذشته نشان دهنده این است که دولت های متعدد در مواجهه با بحرانهای داخلی و خارجی دست به باز کردن کنترل شده فضای سیاسی و اجتماعی می زدند. اولین پارلمان مشورتی تاریخ مصر در سال 1866 در مواجهه با فشار غرب در بحران بدهی توسط خدیو اسماعیل تأسیس شد. عبدالناصر، سادات و مبارک نیز هر یک به شیوه ای دست به آزادسازی فضای اجتماعی و سیاسی زده اند. از این رو احتمال زمینه سازی برای گشایش در فضای سیاسی نیز می تواند یکی از این سناریوها باشد.
در مجموع به نظر می رسد مصر طی سالهای آینده آبستن تحولات مهمی باشد و انتخابات ریاست جمهوری فعلی مصر را می توان یکی از نشانه های تغییراتی دانست که در حال پدیدار شدن در افق سیاسی و اجتماعی این کشور هستند. کاهش وزن راهبردی مصر، تحلیل رفتن ابزارهای تأثیرگذاری آن و کاهش نقش ژئوپلیتیک این کشور طی سال های اخیر و تلاقی آن با بحران های اقتصادی و اجتماعی مزمن ادامه روند فعلی حکمرانی در قاهره را بسیار مشکل نموده است. از این رو تحولات آتی در این کشور از اهمیت دوچندانی برخوردار خواهدبود.
احمد بروایه، کارشناس مسائل شمال آفریقا
انتهای پیام/