امام حسن عسکری (ع) چگونه فرزندشان را امام معرفی کردند؟
ماجرای تعیین امامتِ امام عصر عجلالله تعالی فرجه یکی از سرفصلهای مهم احادیث عترت علیهمالسلام است که برخی محدثان شیعی بخش مجزایی را به آن اختصاص دادهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ماجرای تعیین امامتِ امام عصر عجلالله تعالی فرجه یکی از سرفصلهای مهم احادیث عترت علیهمالسلام است که برخی محدثان شیعی بخش مجزایی را به آن اختصاص دادهاند. این دست از احادیث از آنجا حائز اهمیت است که شیعه بنا بود دورانی را به نام عصر غیبت آغاز کند؛ عصری که دسترسی به امام معصوم منقطع میشود و شیعیان باید به واسطه نائبان امام در دوران غیبت صغری با آن وجود مقدس ارتباط بگیرند و در دوران غیبت باید به وسیله قرآن و احادیث برجای مانده از عترت معارف خویش را تقویت و به واسطه فقیهان و یا با رسیدن به مقام اجتهاد، پایههای احکام شرعی خویش را مستحکم کنند.
شیخ صدوق یکی از محدثانی است که در کتاب «کمال الدین و تمامالنعمة» خود سعی کرده احادیث تعیین امامت امام عصر عجل الله تعالی فرجه را دستهبندی کند. در یکی از این روایات میخوانیم:
احمد بن اسحاق گوید: بر امام عسکرى علیهالسلام وارد شدم و میخواستم از خلافتِ پس از ایشان پرسش کنم. حضرت آغاز سخن کرد و فرمود: اى احمد بن اسحاق خداى تعالى از زمان آدم علیهالسلام زمین را خالى از حجت نگذاشته است و تا برپایی ساعت (ظهور) نیز خالى از حجّت نخواهد گذاشت. به واسطه اوست که بلا را از اهل زمین دفع میکند و به خاطر اوست که باران میفرستد و برکات زمین را بیرون میآورد. یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یُخَلِّ الْأَرْضَ مُنْذُ خَلَقَ آدَمَ ع وَ لَا یُخَلِّیهَا إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بِهِ یَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ بِهِ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِهِ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْض.
اسحاق ادامه میدهد: گفتم اى فرزند رسول خدا، امام و خلیفه پس از شما کیست؟ حضرت شتابان برخاست و داخل خانه شد، سپس برگشت در حالى که بر شانهاش کودکى سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده میدرخشید. فرمود: اى احمد بن اسحاق، اگر نزد خداى تعالى و حجتهایش گرامى نبودى، این فرزندم را به تو نشان نمیدادم. او همنام و همکنیه رسول خدا صلى اللّه علیه و آله است. کسى است که زمین را پر از عدل و داد میکند، همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد. یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ لَوْ لَا کَرَامَتُکَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَى حُجَجِهِ مَا عَرَضْتُ عَلَیْکَ ابْنِی هَذَا إِنَّهُ سَمِیُّ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ کَنِیُّهُ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.
اى احمد بن اسحاق، مَثَل او در این امّت مثل خضر و ذو القرنین است. او غیبتى طولانى خواهد داشت که هیچ کس در آن نجات نمییابد مگر کسى که خداى تعالى او را در اعتقاد به امامت ثابت دارد و در دعا به تعجیل فرج موفّق کند؛ یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ مَثَلُهُ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ مَثَلُ الْخَضِرِ ع وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِی الْقَرْنَیْنِ وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو فِیهَا مِنَ الْهَلَکَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِیهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِه.
احمد بن اسحاق گوید: گفتم: اى مولاى من آیا نشانهاى هست که قلبم بدان مطمئن شود؟ آن کودک به زبان عربى فصیح به سخن درآمد و فرمود: أَنَا بَقِیَّةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِه؛ اى احمد بن اسحاق، پس از مشاهده جستجوى نشانه نکن. احمد بن اسحاق گوید: من شاد و خرّم بیرون آمدم.
در یک نگاه کلی، این روایت حداقل پنج بخش دارد:
1. تأکید امام بر این معرفت قرآنی که از زمان خلقت آدم علیهالسلام تاکنون زمین هیچ گاه خالی از حجت خدا باقی نمانده است و نخواهند ماند؛ اوست که خداوند به واسطهاش بلا را از اهل زمین دفع میکند، باران میفرستد و در زمین برکت قرار میدهد.
2. تأکید بر اینکه نام و کنیه او از ابتدا از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله تسمیه شده است؛ بیان این جمله از آن جهت است که خیلی از مدعیان دروغین مهدویت سعی کردند با جعل احادیث، خود را منتسب به پیامبر صلی الله علیه و آله و یا خاندان ایشان کنند که در رأس آنان بنیالعباس قرار داشتند.
3. غیبت ایشان را به غیبتی پیامبری همچون خضر نبی مثال زدند.
4. به راهکارهایی درباره عبور از مهلکههای دوران غیبت اشاره کردند.
5. از جانب خداوند معجزهای را رقم زدند که تکلم امام عصر عجل الله تعالی فرجه در کودکی و به زبان فصیح و مهمتر از آن، بیان معرفتی عمیق و آیندهنگرانه بود.
سعید شیری
انتهایپیام/