یادداشت| امام خمینی؛ رهبری فراتر از یک جغرافیا و محبوبِ ماندگار میلیونها افغانستانی
امام خمینی یکی از نادرترین چهرههای جهان اسلام است که فراتر از مرزهای ایران اسلامی، در دل میلیونها مسلمان دیگر نقاط جهان از جمله مردم مسلمان و مؤمن افغانستان به محبوبی ماندگار تبدیل شده است.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، بسیاری از نامها و چهرههای جهان معمولاً محصور در یک یا چند جغرافیای خاص هستند؛ در همان محدوده شناخته شده هستند؛ اگر آثاری داشته باشند در همان جغرافیا شناخته شده است و در همان حدود و ثغور مورد توجه هستند؛ اما شماری اندک از چهرهها نیز هستند که شهرت و محبوبیت آنها مرزهایی فراتر از یک جغرافیای محدود را درنوردیده و در جغرافیای کلان و کلانتری نام آنها بر سر زبانها افتاده است.
البته همین فرارفتن از یک جغرافیای محدود باز هم در گستره و چگونگی اثرگذاری، شدت و ضعف دارد، با این همه اما به جرأت میتوان گفت داستان حضرت روحالله(ره) در میان سرگذشت مشاهیر بنام معاصر، یکی از نادرترین آنها به ویژه در عرصه اثرگذاری محسوب میشود.
داستان عالمی مبارز و مجاهدی شجاع که مصداق بارز «ایمان و عمل صالح» را در گفتار و رفتار ایشان میتوان به آشکارا دید؛ گفتاری مبتنی بر «وحی الهی» و رفتاری «انبیا گونه» که نه تنها عزت و عظمت را برای مردم ایران به ارمغان آورد، بلکه فراتر از مرزهای یک کشور، نوید حقجویی و حقطلبی و جرأت ایستادگی در برابر ظلم و طاغوتشکنی را پس از مدتها در میان ملتهای مسلمان و غیرمسلمان زنده کرد.
حرکتی که نه تنها چشمها، بلکه دل هزاران هزار مؤمن حقجو و حقطلب در سراسر جهان به ویژه افغانستانیها را به سوی خود جلب و جذب کرده بود.
اعلام حمایت افغانستانیها از موضع حضرت امام پس از خرداد 1342
دلدادگی بخشی از مردم مؤمن افغانستان به حضرت امام خمینی(ره) به سبب پیوند عامه جوامع شیعی با مرجعیت، به سالها قبل از انقلاب اسلامی باز میگردد؛ دورانی که حضرت امام در نجف اشرف به تدریس اشتغال داشته و به عنوان یک مرجع دینی شناخته میشد.
از همان زمان، هم طلبههای افغانستانی بسیاری به تلمذ نزد ایشان مشغول بوده و هم بسیاری از افغانستانیها در شهرها و مناطق غیرشهری در مناطق مرکزی، شمال و جنوب غرب این کشور مقلد ایشان بودهاند.
این ارتباط دیرینه و آشنایی با ابعاد شخصیتی حضرت امام(ره) سبب شده بود که پس از سخنرانی ایشان در محکومیت جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی با حمایت طلاب افغانستانی همراه شود.
1. هیئت علمیه افغانیه کابل و اطراف آن؛
2. علما و طلاب نواحی قندهار؛
3. عدهای از علما و طلاب بلخی (بلخاب)؛
4. جمعی از علما و طلاب بهسود؛
5. هیئت علمیه غزنین؛
6. روحانیون هرات؛
7. اساتید و طلاب بامیان؛
8. روحانیون جوزجان(سرپل و...)
9. هیئت علمیه یکاولنگ؛
10. علما و مدرسین دایزنگی؛
11. علما و مدرسین سرجنگل؛
12. روحانیون لعل؛
13. طلاب و علمای دره صوف ترکستان افغانستان.
به عنوان گروههایی از طلاب افغانستان هستند که حمید روحانی در جلد سوم کتاب «نهضت امام خمینی» از آنها به عنوان حمایتکنندگان از سخنرانی تاریخی حضرت امام نام میبرد.
استمرار همراهی با حضرت امام و انقلاب اسلامی در سالهای بعد از پیروزی
در کتاب «اسناد انقلاب اسلامی»، شواهد و مستندانی نیز برای استمرار این حمایت در دهه پنجاه و در سالهای پس از انقلاب اسلامی نیز آورده شده است. از جمله، ایشان به بیانیه طلاب غیرایرانی (افغانستانی) در حمایت از انقلاب اسلامی اشاره کرده و متن بیانیه را به این شرح آورده است:
باسمه تعالی
در این لحظات حساس و سرنوشت ساز که تمام ملت ایران به پاخاسته اند از بزرگ و کوچک و از دانشگاهی تا کارگر از مراجع تا طلاب روشن و مسئول از دهقان تا کارمند از فرهنگی تا بازاری همه و همه در تحت رهبری مراجع عالیقدر بالاخص قائد بزرگ، زعیم عالیقدر حضرت آیت الله العظمی الامام خمینی(مدظله) به نهضت بزرگ و حیاتبخش اسلامی علیه استبداد داخلی و خارجی ادامه میدهند و در راه این قیام و انقلاب اصیل اسلامی از هرگونه یاری و فداکاری دریغ نمی ورزند و در مقابل جنایات و تجاوزات رژیم جبار و مفلوک و منفور ایستاده برای سرنگونی رژیم بدتر از مغول و چنگیز عزیزترین جوانانشان را نثار مینمایند و در ماه بزرگ محرم که ماه غلبه«خون» بر«شمشیر» است به ندای سرور شهیدان حسین بن علی(ع) لبیک گفته و مجاهدینی یکی پس از دیگری در راه خدا و به آزادی ضعیفان می فرستند، و در این عصر پر تلاطم و خفقان و استبداد که پاسخ ملت مستضعف را با توپ و تانک و مسلسل می دهند و در جواب منطق حق و قرآن و گُل،گلوله و آتش و باتوم ایثار میکنند و به پیرمردها و اطفال بیگناه رحم نمیکنند و به نام امنیت به خانه ها می ریزند و غارتگری و چپاولگری به راه می اندازند و به مساجد حمله ور شده و حرم امام هشتم را هدف گلوله قرار می دهند، ملت مسلمان و شجاع ایران با الهام از روش امامانشان مخصوصاً حضرت حسین بن علی(ع) سرور شهیدان و آزادمردان در مقابل طاغوت زمان در تحت رهبری مراجع عالیقدر تقلید به ویژه زعیم عالیقدر حضرت آیت الله العظمی الامام خمینی(مدظله) به جهاد در راه خدا و مبارزه بی امان برخاسته و بی وقفه به مبارزاتشان ادامه می دهند و تا آخرین مرحله که سرنگونی رژیم ضد اسلامی و برقراری حکومت عدل اسلامی است به مبارزاتشان ادامه خواهند داد.
ما طلاب علوم اسلامی اتباع دیگر کشورهای مقیم ایران (بویژه افغانستان) برطبق فرموده امام خمینی(دام عزه) و وظیفه اسلامی به نوبه خود نمیتوانیم در مقابل این همه جنایات بی تفاوت بوده باشیم و لذا ما هم دست بیعت به رهبر عالیقدر اسلام داده و تمام این جنایات و وحشیگریها را محکوم کرده و حمایت و پشتیبانی خود را از ملت غیور ایران تا برقراری حکومت اسلامی اعلام میداریم در راه پیشبرد هدفهای مقدس اسلامی از هر گونه کمک و افشاگری در سرتاسر جهان مضایقه نخواهیم کرد و در اجرای اوامر مراجع عالیقدر بالخصوص قائد اسلامی کوچکترین سستی و غفلت نخواهیم کرد.
«الا ان نصر الله لقریب»
محکمتر باد پیوند روحانیت آگاه و ملتهای اسلامی در سراسر جهان
حمایت قاطع امام خمینی از جهاد مردم افغانستان علیه ارتش متجاوز شوروی
با وقوع کودتای کمونیستی در افغانستان و به دنبال آن، ورود تجاوزگرانه ارتش اتحاد جماهیر شوروی به این کشور، مردم مسلمان این کشور در حالی که از هیچ حمایتی برخوردار نبودند به قیام علیه متجاوزان شوروی و حکومت کمونیستی این کشور اقدام کردند؛ این قیام با سکوت کشورهای مسلمان همراه شده بود، چنان که شاعر معروف افغانستانی «خلیل الله خلیلی» با گلایه از این سکوت، خطاب به «الازهر» چنین سروده بود:
ایها الازهر چنین آرام و خاموشی چرا؟
آفتاب خویش را در پرده می پوشی چرا؟
صبح رستاخیز با خواب همدوشی چرا؟
گرگ آمد یوسفا! در خواب خرگوشی چرا؟
ایها الازهر سخن بی پرده گو رأی تو چیست؟
رأیت دین بر زمین افتاده فتوای تو چیست؟
در شرار ظلم اوراق مصاحف سوختند
آتش الحاد در کوی خدا افروختند
کودک ما را کتاب کافری آمیختند
عالمان را لب ز اظهار حقیقت دوختند
ایها الازهر درین هنگام لب بستی چرا؟
در جهاد راه حق با ما نپیوستی چرا؟
بر مسلمانان مگر از دین حمایت فرض نیست
پیرو توحید را با هم صداقت فرض نیست؟
بهر این ناموس عظمی درس غیرت فرض نیست؟
در جهاد حق مگر با ما اخوّت فرض نیست؟
ایها الازهر ندای جنبش اسلام کو؟
سیل کفر آمد نمی بینی، نفیر عام کو؟
کشور ما کشور ارباب ایمان بوده است
قرنها دین الهی را نگهبان بوده است
خانقاه عشق و خلوتگاه عرفان بوده است
سنگر مردان و مأوای دلیران بوده است
ایها الازهر سپاه بت شکن بودیم ما
خار الحاد و ستم را بیخ کن بودیم ما
در جهان حکمت و دانش کشیده نام تو
شهره گردیده به عالم قبۀ الاسلام تو
درسگاهِ شرع را آغاز تو انجام تو
مؤمنان را دیده روشن درین ایام تو
ایها الازهر نمی بینی چرا احوال ما!
در میان اشک و خون آغشته ماه و سال ما!
در چنین اوضاعی و با قطببندی بلوک شرق و غرب در آن روزها، حضرت امام خمینی(ره) بدون توجه به خوشایند قدرتهای آن روز با شجاعت مثالزدنی به حمایت از مقاومت مردم مسلمان افغانستان زده و بارها آن را به زبان آوردند:
«... من بار دیگر اشغال سبعانه افغانستان را توسط چپاولگران و اشغالگران شرق متجاوز شدیداً محکوم مینمایم و امیدوارم هرچه زودتر مردم «مسلمان» و «اصیل» افغانستان به پیروزی و «استقلال» حقیقی برسند و از دست این به اصطلاح طرفداران «طبقه کارگر» نجات پیدا کنند».(صحیفه امام: 12/ 203)
«... ما بار دیگر پشتیبانی بیدریغ خود را از برادران مسلمان و مظلوم افغانی اعلام میداریم و اشغال اشغالگران را شدیداً محکوم مینماییم. ما مسلمانیم و شرق و غرب برایمان مطرح نیست. ما از مظلوم دفاع میکنیم و بر ظالم میتازیم. این یک وظیفه اسلامی است».(صحیفه امام: 12/ 138)
ما از ملت مسلمان و دلیر افغانستان کاملاً پشتیبانی میکنیم؛ ملتی که علیه تجاوزگران به مبارزه برخاستهاند بدانند که خدا با آنان است، هرچه بیشتر صفوف خودشان را فشردهتر کنند و با ایمان راسخ بجنگند تا پیروز شوند و بدانند که پیروزی نزدیک است».(صحیفه امام: 12/ 148)
تا پیشبینی پیروزی نهایی ملت افغانستان در همان اوایل رویدادهای افغانستان، در این فرمایش:
«شما وضع افغانستان را ببینید؛ به مجرد اینکه حکومت امین را از بین بردند،حالا افتادهاند به آدم کشی طیارههای شوروی بالای سر ملت افغانستان و قوای شوروی مجــهز توی شــهرها دارنــد چــه میکنند. البته مردم مقاومت دارند میکنند و بالاخره پیروزی با ملت است ان شاءالله».(صحیفه امام: 12/ 16)
امام خمینی(ره) محبوبی ماندگار در قلب میلیونها افغانستانی
نگاهی به تحولات افغانستان نشان میدهد محبوبیت امام خمینی(ره) در میان مردم افغانستان که روزگاری در احترام عملی و قلبی به یک مرجع دینی خلاصه میشد، به سرعت از چارچوبهای متعارف در حال عبور بود، چنان که پس از قیام مشهور 24 «حوت» مردم مسلمان هرات و خارج شدن اداره این شهر از دست حکومت کمونیستی وقت افغانستان، رادیو کابل اعلام کرد که چهار هزار ایرانی شهر هرات را اشغال کردند! حال اینکه قیامکنندگان ایرانی نبودند، اما متأثر از انقلاب اسلامی ایران و آرمانهای رهبری فرزانه آن بودند، چندان که نقل شده است زمانی که امام جمعه قندهار مردم را به قیام علیه دولت کمونیستی فرا میخواند، در آخر با صدای بلند اعلام کرد: «مذهب من حنفی است؛ رهبر من خمینی است».
داستان دلدادگی عاشقان افغانستانی امام خمینی(ره) فراتر از چارچوبهای مذهبی و جغرافیایی، صفحات پرحجمی دارد که پرداختن به آن ضمن آنکه ضرورتی انکارناپذیر دارد، از ظرفیت این یادداشت به وضوج خارج است.
این یادداشت را شاید بتوان طلیعه آغاز این اقدام مبارک نامید... آری، امام خمینی(ره) محبوبی ماندگار برای میلیونها افغانستانی است و این عشق و ارادت همچنان در نسلهای جدید آن نیز ساری و جاری است.
انتهای پیام/.