ساخت ۹۰ دکور در ۳۰ شب؛ ایده ترسناکی که در «صبح روز بعد» اجرا شد/ «مرغ سحر» تلویزیون چرا اجرای سحرگاهی رمضان را انتخاب کرد؟! + فیلم
تهیهکننده و کارگردانِ برنامه سحرگاهی شبکه دو سیما میگویند چقدر حضورِ فرزاد جمشیدی به این برنامه کمک کرده و همچنین تنوع دکور که مطابق با سوژه و شخصیتها هر شب تغییر میکند. دکورهایی که تا آخر ماه رمضان به ۹۰ دکور میرسند.
خبرگزاری تسنیم - مجتبی برزگر: تدارک و پخش برنامههای سحرگاهی در ایام ماه مبارک رمضان مدتهاست از سوی مدیران ارشد تلویزیون در دستور کار است و بعضاً رقابتهایی در این زمینه میان شبکهها شکل گرفته است تا بتوانند بهترین برنامهرا برای روزهداران هنگام سحر مهیا کنند.
این درحالی است که طی سالهای اخیر شبکه دو سیما از این رقابت به نوعی جا مانده بود و برنامهای قابل دفاع در ماه مهمانی خدا برای مخاطبین خود تدارک ندیده بود تا اینکه امسال ایده جذاب آنهم با دکوری چرخان نگاهی نو و هنری را به اجرا گذاشت.
سیداحمد موسویان تهیهکننده و هادی نعمتاللهی با این ایده در رمضان 1402 که همزمان شده بود با نوشدن سال بستری نوین را فراهم کردند تا با قصهگویی «مرغ سحر تلویزیون» - فرزاد جمشیدی- در ساعات اولیه بامداد مهمان خانههای روزهداران شوند.
به این ترتیب بازگشت فرزاد جمشیدی به تلویزیون یکی از اتفاقات قابل توجهی بود که در نمودارهای نظرسنجی محبوبهای ماه رمضان، نام «مرغ سحر» در صدرِ این نمودار دیده شود که مهر تاییدی بر جذابیت و تدارک خوب شبکه دو بود، البته نباید فراموش کنیم که درباره این برنامه جدید آنتن رمضانی شبکه دو، حرف و حدیثهای چندانی مطرح نشد و در نظرسنجیهایی که رسانه ملّی چندی پیش منتشر کرد، این صدرنشینی دیده نمیشد؛ اما با نگاهی به تلوبیون و جستوجو میان صفر و یکهای مجازی میتوان کاملاً به این واقعیت رسید که خلاقیت و نوآوری مخاطبِ «صبح روز بعد» را برای وقتِ سحر را مقابل جعبه جادو آنهم در هنگام سحر نشانده است.
به هرحال با درنظر گرفتن اینکه مخاطبان حق انتخاب دارند و تنوع برنامههای سحرگاهی به آنها امکان داد تا در میان شبکهها برنامه مورد علاقه خود را دنبال کنند دیدیم در میان این برنامهها گروهی «ماه خدا» شبکه یک که از قدیمیترین برنامههای سحرگاهی تلویزیون به شمار میرود را دنبال کردند و تعدادی از مخاطب «ماه من» شبکه سه سیما با دکورِ پُر از آب را به عنوان برنامه سحرگاهی مورد علاقه انتخاب کردند. اما در این میان، توجه بسیاری از مخاطبین به حضور دوباره فرزاد جمشیدی با روایتهای 30 گانه، قصهگویی و دکورِ چرخانِ تئاترگونه و شعرخوانی صابر خراسانی در شبکه دو جلب شد.
این درحالی است که برخی مخاطبان "صبح روز بعد" براین باور هستند که همهچیز برای پخش شدن برنامه مورد علاقه آنها از 3 بامداد تا یک ساعت بعد از اذان صبح ادامه دارد؛ اما کارِ عوامل «صبح روز بعد» از نیمه شب آغاز میشود تا ساعتی بعد از سحر! بله هر روز برای روی آنتن رفتن برنامه مورد علاقه مخاطبان برنامه اگرچه به ظاهر فقط چند ساعت ادامه دارد اما عوامل از ساعتها قبل از برنامه با به عبارتی هر شب از بامداد تا پایان برنامه مشغول فعالیت هستند تا چند ساعتی که مهمان خانههای روزهداران هستند بهترین اوقات را برایشان تدارک ببینید.
به همین دلیل برای دیدن واقعیت آنچه برای پخش شدن برنامه "صبح روز بعد" انجام میشود سری به استودیوی تولید آن زدهایم تا علاوه بر آشنا شدن با زیر و بم ساخت این برنامه نکاتی را از برخی از عوامل تولید آن نیز بشنویم.
سولهای آشنا ازگذشته برای برنامهای جدید
وارد برج میلاد شدیم و خودمان را به یک سوله پس از لوکیشن قدیمی «خندوانه» رساندیم. لوکشینی که امروز به دلیل یک اتفاق ناگوار حال و هوایی خاص داشت چون درگذشت خواهر مجری برنامه حداقل برای دقایق اولیه سکوتی معنادار را بر فضای آنجا حاکم کرده بود. حال خودِ فرزاد جمشیدی و اشکهایی که در جریانِ قصهگوییاش میریخت نشان میداد چقدر رفتنِ خواهرش او را تحت تاثیرقرار داده، اما تعهدش به مخاطبان را هم فراموش نکرده است.
این درحالی است وحید جلیلی قائممقام رئیس صداوسیما در امور فرهنگی و حامد بامروتنژاد مدیر شبکه دو سیما نیز در این قسمت از برنامه به پشت صحنه برنامه آمده بودند. حامد عسکری و دوستانش در شبکه افق هم برای تسلیت از راه رسیدند. دنبال فرصتی بودیم تا با هادی نعمتاللهی و البته سید احمد موسویان صحبت کنیم؛ این اتفاق هنگام اذان صبح افتاد.
حال و هوایِ فرزاد جمشیدی نشان میداد که شاید نتوانیم با او گفتوگویی داشته باشم، اما همانطور که قبلاً اشاره شد حرفهایگری و تواضع و فروتنیاش این امکان را فراهم کرد. این اتفاق ساعتی بعد از تمام شدن برنامه انجام شد و به همه سؤالات هم پاسخ داد.
آرزو داشتم برنامه سحرگاهی داشته باشم
در قدم اول گفتوگویی کوتاه با هادی نعمتاللهی داشتیم؛ او گفت: فکر میکنم باید بگویم که کار کردن برای سحر، یکی از آرزوهای من بوده است. سحر ماه مبارک خیلی اقتضائات عجیبی دارد. فکر میکنم برنامهسازی در سحر آنهم زنده قابل مقایسه با ساخت برنامههای دیگر نیست. سحر امسال یک مقداری متفاوت بود با سالهای پیش، از روزهایی رد شدیم که حال و هوای مردم حال و هوای خاصی بود.
نعمتالهی در ادامه با اشاره به مطرح شدن برخی موارد مثل قهر مردم با رسانه ملی تصریح کرد: من خیلی نمیپسندم که مردم با تلویزیون قهر کردند یا تلویزیون نمیبینند، هنوز به عقیده من تلویزیون کار کردِ خودش را دارد اگر برنامهای با رعایت سلیقه و نیاز مخاطب تولید کند.
کارگردانِ «صبح روز بعد» در ادامه درباره این برنامه توضیح داد: باید بپذیریم که برنامههای تلویزیونی یک افتی داشتهاند و از همه مهمتر اینکه تلاقی عید نوروز و ماه مبارک رمضان، فضای امسال را خاص میکرد. سید احمد موسویان (تهیهکننده) با من تماس گرفت و پیشنهاد برنامه سحر داد. تیمی که به من گفتند قرار است همراه من باشند از اتفاقات مبارک این برنامه بود. خوشبختانه همه عوامل و گروه با همدیگر لذت بردیم و توانستیم این برنامه را به سرانجام برسانیم.
وی در خصوص اینکه تمام تلاشمان را کردیم تکراری نباشیم، گفت: یکی از اقتضائات ما برای ساخت این برنامه، تلاش برای تکراری نشدن بود. میخواستیم از کلیشه فرار کنیم و سحرِ شبکه دو را به دستاوردی تبدیل کنیم. یک فرزاد جمشیدی داشتیم و یک طرح قصهگو؛ تصمیم بر این شد که سحرِ امسال را با آقای جمشیدی داشته باشیم. هرچند که شاید نزدیک به یک ماه مانده به ماه رمضان ابهامهایی وجود داشت که خدا را شکر فرزاد جمشیدی آمد و کار به خوبی پیش رفت.
نعمتاللهی به بخشی اشاره کرد که جزو اتفاقات درخشان این برنامه است؛ او گفت: مردم تصویری از اجرای فرزاد جمشیدی در برنامههای سحرگاهی داشتند و این اجرا را میپسندند. اجراهایی که مملوء از پلاتوهای طولانی؛ میدانستیم که این بخش ماجرا درخشان خواهد شد. امروز که داریم با هم صحبت میکنیم فرزاد جمشیدی خواهرش را از دست داده و حاضر نشد برنامه را کوتاهتر کند یا در این برنامه حاضر نشود؛ این رفتارهای او واقعاً قابل تقدیر است.
کارگردان «صبح روز بعد» از ایدهای گفت که ترسناک بود؛ نعمتاللهی صحبتهایش را اینگونه ادامه داد: ما میخواستیم در کنار روایت قصهها، از فضای ویدئو وال و دکورهایی که قبلاً مخاطب دیده فاصله بگیریم. یک ایدهای آمد که ترسناک بود و تصمیم گرفتیم که یک دکور چرخان داشته باشیم. سه پرده روایت داریم و هر قهرمانی که سوژه روز ما است، پردههای روایی متناسب با او بسته میشود. یک دکورِ مینیمال تئاتری برای هرکدام از این پردهها ساخته میشود. فقط برای قصههای سحر ماه مبارک از 90 دکور رونمایی شد. یعنی روزی سه دکور عوامل ما از ساعت 11 صبح طراحی و نصب را آغاز میکنند و تا یک ساعت و نیم قبل از شروع برنامه دکور آماده میشود.
در ادامه به سراغِ فرزاد جمشیدی رفتیم و با او همکلام شدیم.
او صحبتهایش را اینگونه آغاز کرد: در مرگ آن عزیز که امروز سوز بود و غم اشک از دیده آمد و آه از نهاد رفت. من امروز با مصیبت بزرگی مواجه شدم یکی از عزیزترینهای زندگیام را از دست دادم؛ من یک خواهر از دست ندادم یک مادر و پشتوانه و یک دعاگو را از دست دادم که برایم سخت بود. هرچه نشستم حساب کردم و دیدم من اگر در برنامه حاضر نشوم، 84 نفر دیگر که در برنامه کار میکنند نباید بیایند و از همه مهمتر این است که جبهه بزرگتر و خردمندترِ مردم که همیشه گفتم مردم از من خیلی باسوادترند، منتظرند که امشب یک جرعهای از این سحر بنوشند.
ترس مقدس صحبت کردن برای مردم همیشه همراه من بوده اما امروز خیلی بیشتر؛ این سحرگاه موضوع برنامه در مورد مرحوم طاهره صفارزاده بود که خدا ایشان را رحمت کند، یکسالی که خدمت ایشان بودم، به من گفتند آقای جمشیدی شما در سحرهای ماه مبارک رمضان کار میکنید که سه خصلت دارد؛ یکی اینکه حرف حق را به مردم میزنید و دوم اینکه چون مردم کمتر کتاب میخوانند، کتابها را برای مردم میخوانید و سوم اینکه یک رد پایی از خودت میگذاری که مردم بعد از این برنامه تمام شد یک کمی مزمزه میکنند که واقعاً شیرین و قشنگ بود. یعنی فکر مردم را به تحرک وادار میکنید.
امروز وقتی داشتم زندگینامه خانم دکتر صفارزاده را میخواندم از هر دو چشمم اشک میآمد و هم در رسای خواهرم و هم اینکه چقدر شغلمان حساس است. ما سرباز خط مقدم هستیم، ما نمیتوانیم به خاطر غم خودمان صحنه را ترک کنیم مجبوریم بایستیم، پای خودمان را جفت کنیم و برای مخاطب صحبت کنیم.
او درباره بازگشت دوباره به آنتن سیما و اینکه چطور شد وارد مسیر اجرای برنامه سحرگاهی شد،گفت: من سالها برنامههای مختلفی چه سیاسی، چه اجتماعی و چه گونههای مختلف اجرا کردم اما ژانر و قالب مرا مردم با این برنامه شناختند. من هرگز نقش بازی نکردم یعنی واقعاً نسبت به چیزی که گفتم مؤمن و باورمند بودم. در سحر مهمترین نکته همین است. در واقع نمیشود که شما از ماه مبارک رمضان حرف بزنید و روزهخواری کنید. یعنی عملاً کارتان نمیگیرد؛ شاید این مدلی باشند اما کارشان نمیگیرد. سحر به نحوی مرا انتخاب کرد؛ برای سربازی بزرگی که به طول ابدیتِ من، امتداد داشت. من آمدم در این قالبِ برنامههای سحرگاهی و بسیار خوشحالم.
جمشیدی همچنین اشاره کرد: حامد با مروتنژاد مدیر شبکه دو سیما روزی که برای اجرای برنامه دعوت کرد، من قبل از آن به تلویزیون برگشته بودم و برنامه داشتم. ایشان وقتی مرا دعوت کردند اولِ صحبتهایشان بعد از «نام خدا» این بود که ما متأسفیم که 6، 7 سال قبل هم میتوانستیم دعوت کنیم و شما برنامه سحرگاهی اجرا کنید. اما کسی همت نکرد؛ دلم از این حرف خیلی شکست. از آنجا قول دادم که دستِ دلم را در دستِ حامد بامروتنژاد بگذارم. چون حس کردم که برای خدمتگذاری آمده است.
وی درباره اینکه چرا تلویزیون را دوباره برای اجرای برنامه سحرگاهی انتخاب کرد، تأکید کرد: من در سالهای گذشته در خبر فوری، همشهری، عقیق و پلتفرمهایی مثل روبیکا و همراه اول برنامه داشتم و اجرا میکردم. امسال هم همینطور بود؛ پیشنهادهای خوبی از نظر مالی داشتم؛ مدیر شبکه دو به من گفت وسعت آنتن تلویزیون نسبت به آنتن پلتفرم چقدر است؟ گفتم خیلی زیادتر است؛ گفتند پس اگر حرف خوب میزنید تلویزیون میتواند جایگاه بهتری داشته باشد اما اینکه به شما دستمزدِ کمتری بدهند من قبول کردم. گفتم که اینجا به شما بیشتر نیاز است قبول کردم اکنون که نگاه میکنم میبینم به لطف خدا اتفاق خوبی افتاده است.
این مجری افزود: البته استخاره کردم و خوب آمد؛ الان میبینم تصمیم درستی گرفتم یعنی بُردِ مؤثر این برنامه خیلی بیشتر بود. پلتفرمها هم زحمت میکشند و اتفاقاً رقیب خوبی برای تلویزیوناند که باید تلویزیون هم مشکلاتش را اصلاح کند.
در پایانِ گفتوگوها هم به سمتِ دکور گردان رفتیم و با سیداحمد موسویان تهیهکننده گفتوگویی کوتاه داشتیم.
موسویان گفت: مدیر شبکه دو از ما خواست برای ایام رمضان و بازه سحرگاهی کار متفاوت و خلاقانهای داشته باشیم به ما اعتماد کردند و ما هم سعی کردیم نوعی خطشکنی کنیم. کارگروهی از حرفهایها به همین منظور تشکیل شد و سعی کردیم 30 شب 30 روایت از قهرمانان ملی مذهبی ایران روایت کنیم، خود فرزاد جمشیدی هم در اتاق فکر برنامه حضور داشت. فرمی داشتیم که هم محتوا را پوشش دهیم و هم این ساختار جذابیت بصری داشته باشد بازخوردها هم خدا را شکر تا الان خیلی خوب بوده است. محسن برمهانی معاون سیما به پشت صحنه آمد و به دوستان و گروه لطف داشتند.
موسویان با اشاره به بخشی از برنامه که به آسیبهای اجتماعی میپردازد گفت: اصلاً دوستانمان در شهرداری نگاه اسپانسری به برنامه نداشتند. یک نکته درباره فضای محتوایی مطرح کردند که مورد استقبال خودمان هم قرار گرفت. هر ساله در ایام ماه مبارک برنامهها به اتفاقات مرتبط با خیریهها و آزاد کردن زندانیها میپردازد. ما غیر از قصه قهرمانان یک خط قصه دیگری هم داشتیم که آسیبهای اجتماعی بود. سراغ گرمخانهها رفتیم و افراد کم برخورداری که شهرداری آنها را در گرمخانهها اسکان داده بود و هر شب با آنها گفتگو میکردیم. هر شب با دو سوژه مختلف که به دلیل آسیبهای اجتماعی و روحی از خانه و اجتماع دور شدهاند گفتگو داریم.
وی همچنین به حضور صابر خراسانی اشاره کرد: در بخش دیگری از برنامه، شعرخوانی صابر خراسانی را داریم که بیست دقیقه به اذان صبح داستانی مرتبط باحال و هوای مشهد و حرم امام رضا (ع) را تعریف میکند. همچنین مناجاتخوانی و بخش معرفی شهدا را داریم.
وی با اشاره به یکی از اتفاقات این برنامه و موضوع دکورها بیان کرد: هر شب دکور ما عوض میشود و مطابق با سوژه و شخصیتها سه دکور متفاوت داریم به نوعی که تا آخر ماه مبارک 90 دکور خواهیم داشت. این کار سخت است اما محتوا میطلبد که این تغییر را داشته باشیم. هادی نعمتاللهی کارگردان هنری برنامه است و با همراهی او این تغییرات را داریم. خواستیم فضا صرفاً خطی و گفتگومحور نباشد و اتفاق مورد نظرمان شکل بگیرد.
انتهای پیام/