یادداشت سردبیر فرهیختگان در نقد توئیت شکوری‌راد؛ در دنیای شما ساعت چند است؟


یادداشت سردبیر فرهیختگان در نقد توئیت شکوری‌راد؛ در دنیای شما ساعت چند است؟

مسعود فروغی سردبیر روزنامه فرهیختگان در واکنش به توئیت شکوری‌راد از چهره‌های اصلاح‌طلبان نوشت: چرا سهم تقصیر خودتان در دولت روحانی را گردن نمی‌گیرید؟ و چرا چشم دیدن ابهت‌ آن روز بزرگ، یعنی تشییع آن مرد ملی را ندارید؟

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، مسعود فروغی سردبیر روزنامه فرهیختگان در واکنش به توئیت علی شکوری‌راد از چهره‌های اصلاحات که در گذشته عضو جبهه مشارکت و دبیرکل حزب اتحاد ملت بود، نوشت: همیشه از موانع گفت‌وگو و انسداد در تریبون‌های رسمی نوشتیم و انتقاد کردیم. از تریبون نماز جمعه مشهد گرفته تا فلان سخنران مشهور. در 70 روز اخیر مخصوصا و در سال‌های اخیر نیز، از خطرات زیرزمینی شدن سیاست و تک‌صدایی در فضای عمومی گفتیم. از اینکه می‌توان تکثر در فضای سیاسی را به رسمیت شناخت و اختلافات داخلی را موتور محرکه کشور کرد. اما برخی چهره‌های سیاسی مثل آقای شکوری‌راد خودشان پلاکارد «مرگ بر گفت‌وگو» دست می‌گیرند و با نفی بخش مهمی از واقعیت چنان شبیه اپوزوسیون تازه به دوران رسیده ساکن در آمریکا و کانادا موضع می‌گیرند که گویا از وضعیت فعلی خودشان راضی هستند. 

 

شاید کسی بگوید جریانات سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب دیگر مگر محلی از اعراب دارند که حرف‌شان پاسخی بگیرد؟ در کلان موضوع خیر. دیگر موضوعیت آنچنانی ندارند. اما برای بازسازی امر سیاسی در ایران راهی جز نقد صریح صاحبان تریبون که باید زودتر بازنشسته می‌شدند نداریم. از این جهت چند نکته درباره توییت جناب شکوری‌راد می‌نویسم.

یکم. تعریض شکوری‌راد به حرف رهبری درباره صدای مردم که دو‌ نمونه عینی داشت با ارجاع به 25 خرداد 88 اتفاق مبارکی است. دروغی که سال 88 طرفی از انتخابات درباره نتیجه آن گفت بزرگترین بدهی اصلاح‌طلبان به سیاست‌ در ایران است و هرقدر بیشتر درباره آن حرف زده شود، می‌توان بیشتر از آسیب دهشتناک آن دروغ بر سرنوشت ملت گفت. 8 ماه وضعیت خاص ایران که منجر به تحریم‌های سنگین دولت اوباما علیه تهران شد حاصل اصرار یک گروه سیاسی به دروغی بزرگ بود. دیگر اینکه مقایسه جمعیت 25 خرداد با تشییع حاج قاسم فاصله امثال شکوری‌راد با واقعیت را نشان می‌دهد. کاش عاقلی در دوستان او پیدا شود و حداقل درباره ریاضیات نکاتی بگوید.

دوم. اصلاح‌طلبان در دو انتخابات 92 و 96 از آقای حسن روحانی حمایت کردند و او پیروز انتخابات شد. تا وقت ماه عسل روحانی که حدودا تا پایان تابستان 96 طول کشید مثل همین موضع جناب شکوری‌راد را می‌گرفتند که بله آقا ما بردیم! ولی بعد که معلوم شد ایران با چه فاجعه‌ای در دولت روبرو شده کم‌کم دست‌های اصلاح‌طلبان از حالت رقص به مشت گره کرده تبدیل شد و به موضع منتقد دولت رفتند. مثل آن کسی که کت را با زیرشلواری پوشید بود. گفتند چرا اینطوری؟ گفت نمی‌دانم مهمان می‌آید یا نه. آقایان وقتی پای کارنامه دولت به میان می‌آید ژست مخالف می‌گیرند و وقتی می‌خواهند قلدری کنند، از انتخابات 96 مایه می‌گذارند. حداقل با یک دست نرقصید و با یک دست شعار ندهید.

سوم. خنده دارترین بخش توییت شکوری‌راد، جمله سوم اوست. تهدید به اینکه بگذارید مردم با شعار زن، زندگی، آزادی به میدان بیایند. ارجاع او به این شعار هم مثال همان کسی است که میان آن دو خواننده معروف ایستاد و گفت ما سه نفر را کجا می‌برید؟ عادت همیشگی گروه‌های سیاسی در ایران این است که پشت شعاری که برای خودشان نیست پنهان می‌شوند و ساعتی آن را اجاره می‌کنند. این بار این شگرد جواب نمی‌دهد.

نمی‌توان فقط به وزیر ارشاد انتقاد کرد که چرا بلد نیستی با هنرمندان حرف بزنی؟ یا گفت چرا آقای علم‌الهدی درباره خانم‌های شل‌حجاب یا بی‌حجاب آن تعابیر بد را به کار برد؟ یا نوشت چرا دبیر ستاد امر به معروف را عزل نمی‌کنید؟ یا انتقاد کرد از نماینده مجلسی که زنان را به شلاق درج شده در قانون ارجاع می‌دهد؟ یا از طرح صیانت گفت ولی به این مواضع جناب شکوری‌راد کاری نداشت. مگر می‌شود سوال نکرد چرا لکه ننگ دروغ سال 88 را پاک نمی‌کنید؟ چرا حالا که قدرت موشکی ایران ابزار قدرتمند کشور در مناسبات بین‌المللی است، از مواضع سال 96 اعلام برائت نمی‌کنید؟ چرا سهم تقصیر خودتان در دولت روحانی را به گردن نمی‌گیرید؟ و دست آخر چرا چشم دیدن ابهت‌ آن روز بزرگ، یعنی تشییع آن مرد ملی را ندارید؟

چگونه می‌توان مدعای اصلاح و گفت‌وگو داشت ولی روزهای ملی را مثل شبکه سعودی ندید؟ چه فرقی میان شما با آن خانم دلال است که از پاریس تا واشنگتن دنبال پول است؟ چرا یکبار محض رضای خدا یک فاصله گذاری روشن با اپوزوسیون نمی‌کنید؟

کسانی در خیابان اعتراض داشتند یا جایی را آتش زدند و یا در ایذه آن طفل معصوم را شهید کردند، با این نقش بازی اصلاح‌طلبان کاری ندارند، این البته خبر خوبی نیست. از دست رفتن مرجعیت گروه‌های سیاسی آشفته بازاری خطرناک درست کرده است. اما راه احیای سیاست پوشیدن لباس اپوزوسیون نیست.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران