۱۱۰ دقیقه گزارش ویدئویی تسنیم از چهلمین جشنواره فیلم فجر
جشنواره فیلم فجر به پایان راه رسید؛ ۱۱ روز با اکران ۲۲ فیلم؛ امسال خبرگزاری تسنیم کوشید تا با ۱۱۰ دقیقه گزارش ویدئویی و بررسی ۱۰ موضوع سینمایی، خانه جشنواره را به تصویر بکشد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جشنواره فیلم فجرِ امسال به جای افتتاحیه با اکران فیلمها کار خودش را آغاز کرد و 22 فیلمِ سودای سیمرغ را در 11 روز برای اهالی رسانه و منتقدین به نمایش درآورد. در این گزارش نگاهی به 11 گزارش ویدئویی تسنیم از این رویداد داریم که هر روز در کنارِ گفتوگو با عوامل فیلمها، منتقدین و هنرمندان به موضوعی خاص پرداخته است.
روز اول و شروعِ پرحاشیه جشنواره فیلم فجر/ عذرخواهی جواد عزتی!
چهلمین جشنواره فیلم فجر با یک قهرمان ورزشی شروع شد؛ زندگینامه «علیرضا بیرانوند». وزیر ورزش برای تماشای این فیلم به برج میلاد آمد. نشست خبری هر دو فیلم روز اول جشنواره فیلم فجر با حاشیههایی همراه شد. «مرتضیعلی عباسمیرزایی» کارگردان فیلم «بیرو» به کیفیت نامناسب سالن نمایش برج میلاد انتقاد کرد. همان انتقادی که «محمدحسین مهدویان» در نشست خبری فیلم «مرد بازنده» به مسئولان جشنواره داشت و از آنها خواست برای سالهای آینده فکری کنند و فیلمها با استاندارد مناسبتری در فضای جشنواره فیلم فجر به نمایش درآید.
* در بخش دیگری با دوربین تسنیم موضوع قهرمان را در فضای جشنواره فیلم فجر و با منتقدین و هنرمندان دنبال کردیم. سراغ «سعید الهی» مدیر فرهنگی جشنواره فیلم فجر رفتیم. او درباره برخورد فیلمسازان با موضوع قهرمان در سینمای ایران، گفت: "سینمای ایران سالهاست که از کاهش جایگاه قهرمان و به تعبیری از خلأ قهرمان رنج میبرد. در سینمای ایران وجود قهرمان کمک میکند که مخاطب همواره گیشه را حفظ کند و به چرخه صنعت سینمایی کمک میکند."
اما حاشیههای فیلم «مرد بازنده» ادامه داشت و عکاسان در آغاز نشست خبری این فیلم، نسبت به نوع برگزاری نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر انتقاد کردند. «جواد عزتی» در حمایت از اهالی رسانه از مدیران جشنواره خواست که فکری برای محل برگزاری نشستهای خبری کنند.
اما در پایان این گزارش ویدئویی، یک حسرت و یک مطالبه هم داشتیم؛ مژده لواسانی مجری تلویزیون درباره حسرت خود که به داشتن فیلمهای با قصه و با محتوا برمیگشت، تأکید کرد: "چیزی که همیشه حسرتش را میخورم فقدان قصه خوب است. شاید در سالهای قبل بیشتر داشتیم و این روزها کمرنگ است و امیدارم روزی فیلمی را روی پرده ببینیم که قصه خیلی خوبی داشته باشد و ما را جذب کند.
سیدجواد هاشمی هم مطالبه خودش را اینگونه مطرح کرد: من نمیدانم تا چه زمانی قرار است جشنواره فیلم فجر به همه ژانرها و گونهها توجه کند به جز کودک و مطمئنم این روند درست نمیشود اما من باید حرفم را بزنم. به نظرمن کودکان و نوجوانان بخش عمدهای از جامعه ما به شمار میروند که مورد توجه قرار نگرفتهاند.
شروعِ حواشی آقازادگی در جشنواره با شوخی رضا رویگری
روز دوم جشنواره فیلم فجر با فیلم علفزار کاظم دانشی و بهرام رادان شروع شد. فیلمی پرتنش و به نوعی پلیسی و جنایی! محمدرضا مقدسیان منتقد سینما درباره این فیلم، گفت: ماجرا ماجرای تعرض به یک خانم در شرایط خیلی ویژه و خاص است و به نظرم صحبت کردن در مورد این اتفاقات، شاید در جامعه ایرانی مثل خیلی جوامعِ دیگر به عنوان تابو مطرح میشود به نظرم این تابو باید از بین برود و حقی از کسی ضایع نشود.
* پژمان جمشیدی مثل جواد عزتی امسال با نقش یک بازپرس وارد جشنواره شده و در علفزار نقش یک بازپرس وظیفه شناس را بازی میکند. بازی بینظیرش نشان داد که انگار او یک بازیگری بوده که پیش از بازیگری فوتبالیست شده است. او در مقابل دوربین تسنیم درباره نقشِ خودش گفت: من خیلی این نقش را دوست دارم؛ به نظرم کاراکترم در این فیلم یک آدم شریف تودارِ درونگرایی است که ایفای نقشش بسیار سخت بود.
سؤالی که از بهرام رادان تهیهکننده این فیلم پرسیدیم این بود: با ساخت "علفزار" باعث شدید که تابوی پرداخت به یکسری آسیبهای اجتماعی شکسته شود. ساخت اینگونه آثار باعث کاهش جرائم میشود و آگاهی نسبت به آسیبهای اجتماعی فراهم میآید؛ این بازیگر سینما و تهیهکننده این فیلم، چنین پاسخ داد: راستش را بخواهید اگر آن حرفی که شما میزنید اتفاق بیفتد و مسئولین این را بدانند چقدر ساخته شدن فیلمهای این چنینی در پیشگیری از وقوع جرم، تأثیر دارد، آن موقع مثلِ الان واقعاً با سعهصدر و لطف با ما برخورد خواهند کرد. شاید محصولات آینده سینمای ایران یک مقداری بتواند سهم کوچکی از پیشگیری وقوع جرم داشته باشد.
کاظم دانشی کارگردان این فیلم در پاسخ به این سؤال که آیا "علفزار" دغدغه شخصیتان بوده است، تأکید کرد: من واقعاً راجع به این موضوع مسئله داشتم. راجع به قصههای جنایی مسئله دارم و دغدغهام این است راجع به این سبک و این ژانر فیلم بسازم.
سپس به سراغ یکی از بازیهای متفاوتِ این فیلم که مائده طهماسبی، نقشش را ایفا کرد، رفتیم. او این چنین درباره این فیلم و تأثیرگذاری ساخت چنین فیلمهایی در جامعه صحبت کرد و گفت: "من چند سال پیش فیلمی بازی کردم به نام "هیس دخترها فریاد نمیزنند"؛ ساخت این فیلم باعث شد خیلی خانوادهها درباره آن اتفاقِ مهم به فکر افتادند که از بیآبرویی نترسند و به نوعی جلویِ آسیبهای اجتماعی را بگیرند. این فیلم هم نظیر آن فیلم در واقع به ما نشان میدهد چقدر مهم است راجع به این معضلات اجتماعی صحبت کنیم و به مردم بگوییم اگر این اتفاق افتاد، نترسند."
* دومین فیلمی که در برج میلاد به نمایش درآمد، "شادروان" حسین نمازی بود. کارگردانی که او را بیشتر با سریالهای تلویزیون میشناسیم. حالا با طنزی به جشنواره آمده که بیشتر تلخِ تا کمدی! سینا مهراد به عنوان بازیگرِ نقش اول این فیلم در مقابل دوربین تسنیم، "شادروان" را اینگونه معرفی کرد: فیلم سینمایی "شادروان" به کارگردانی حسین نمازی و تهیهکنندگی عباس نادران یک گروه خوب یک حس و حال خوب دوران فیلمبرداری داشت و الان هم به نظرم جوّ سالن خوب بود و انرژیها مثبت بود و امیدوارم این فیلم در موقع اکران عمومی هم خوب دیده شود.
* شاید یکی از نکات جالب این فیلم بازی خوب بهرنگ علوی و نازنین بیاتی باشد. البته نباید از نقش متفاوت سینا مهراد بگذریم. بازی متفاوتی که باعث شد سعید سهیلی به جشنواره بیاد و بازی متفاوت پسرش را ببیند. سعید سهیلی اینگونه در جلوی دوربین تسنیم صحبت کرد: من این فیلم را دوست داشتم فیلم "شادروان" را دوست داشتم مجموع همهشان را دوست داشتم و آن هم مثل بقیه خوب بود.
رضا رویگری در نشست خبری فیلم "شادروان" حاضر شد. که فقط در ابتدای فیلم به عنوان نقش پدر خانواده حضور دارد وقتی روی صحنه آمد همه خبرنگاران تشویقش کردند؛ رضا رویگری در جواب این تشویقها گفت: چقدر دلم براتون تنگ شده بود!
اما نشست خبری فیلم "شادروان" حواشی دیگری هم داشت حاشیههایی که با عبارت "آقازاده و آقازاده بودن" همراه شد همان عبارتی که در روزهای ابتدایی انتخاب فیلمهای سودای سیمرغ بسیاری از رسانهایها از آن استفاده کردند. (در نشست خبری اینطور مطرح شد که به نظرتان چند هنرمند مستقل از جشنواره کنار گذاشته شد تا آقازادهای مثل شما هم ردای هنرمندی به تن کند؛ عباس نادران اینگونه پاسخ میدهد که این را از دبیرخانه جشنواره بپرسید.) اما رضا رویگری یک شوخی داشت که جالب بود؛ او گفت: اگر جزو آقازادهها بودند دستمزد بیشتری میگرفتم؛ فکر میکردم ایشان هم مثل ما اجارهنشیناند!
* موضوعِ روز دوم جشنواره فیلم فجر، طنز و کمدی بود. یکی از نکاتی که وجود دارد خیلی کمدی را جدّی نمیگیرند و در همه جشنوارهها خصوصاً «فجر» این اتفاق بیشتر میافتد؟
پژمان جمشیدی نظر خودش را اینگونه مطرح کرد: روزهای سختی را گذراندیم به خاطرِ کرونا و مسائل اقتصادی و نیاز است مقداری این روزها مردم بخندند و لبخند روی لبانشان باشد. به نظرمن سینمای کمدی بخش مهمی از سینما است اما اینجا هم مثل سایر دنیا در جشنوارهها جدّی گرفته نمیشود و دلیلش را نمیدانم.
* روز دوم جشنواره فیلم فجر یک نکوداشت برگزار کرد برای فیلمساز فقید سینمای ایران رحیم رحیمیپور و محمدعلی باشهآهنگر میهمان قابِ ماندگار جشنواره شد و درباره سینمای ابراهیم حاتمیکیا صحبتهای قابلتوجهی داشت.
هوشنگ توکلی پس از برگزاری نکوداشت جلوی دوربین تسنیم حاضر شد و گفت: رحیم رحیمیپور در واقع در آن بیست و خردهای سال آخر عمرش به آن خیلی ظلم شد به دلیل دیدگاههای عدالتخواهانهای که داشت. تا اینجای مسئله، رحیمپور را محو کردند.
همچنین محمدعلی باشهآهنگر نویسنده و کارگردان که به برنامه «دیده بان» حاتمیکیا آمده بود درباره این برنامه به خبرنگار تسنیم گفت: "دیدهبان" را که الان ما بحث کردیم در دوره خودش امکانات فوقالعادهای نداشته اما مفاهیمی در این فیلم هست که این مفاهیم همچنان در قله مفاهیم سینمای دفاع مقدس جا دارد.
میانجیگری امین حیایی در روزِ دعوای خبرنگاران با "لایههای دروغ"
سومین روز جشنواره فیلم فجر با "برف آخر" امیرحسین عسگری، شروع شد. فیلمی که بعد از مدتها لادن مستوفی را به سینما برگرداند و نقش یک دکتر وظیفهشناس را به امین حیایی داد. مجید صالحی بعد از تجربه چند نقش متفاوت این بار با کاراکتری خارج از فضای کمدی به جشنواره آمد.
سؤالی که از لادن مستوفی پرسیدیم این بود که چرا آنقدر کم کار شده؟ او پاسخِ جالبی داد: شما بودید آنجا (نشست) این سؤال را کردید! من کمکار نیستم. به اندازهای که باید کار میکنم. حالا کارهایی که میکنم به نمایش درمیآید نمیدانم مقصر تهیهکنندهها هستند. گروه سازنده و یا گروه ممیزی. نمیدانم جریان چیه؟
- اگر بازیها را کنار بگذاریم. شاید برف آخر به سختی بتواند در اکران عمومی بازگشت سرمایه داشته باشد. نکتهای که منتقد سینما در گفتوگو با ما به آن اشاره کرد.
محمود گبرلو منتقد سینما اینگونه پاسخ داد: این فیلمها طبیعتاً برای تماشاگر ایرانی که بخواهد در صنعت سینما تعریف شود خیلی جایگاهی ندارد. اما من یک فیلم بینم و از یک فیلم خوب لذت میبرم. اما اگر بخواهم با سیاستهای صنعت سینما تطبیق بدهم شاید بگویم تماشاگر یک مقدار با آن مشکل خواهد داشت. امیدوارم کارگردان یک فکری برای بازگشت سرمایه و ثبت در تاریخ سینما بکند.
لادن مستوفی در بخشِ دیگری گفت: سینمای ما نیاز دارد به اینکه ما وارد فضاهای از این دست بشویم. فیلمهایی مثل "برف آخر" فیلمهایی که در واقع بستر مناسبی باشد برای مطرح کردن مسائل انسان؛ مسائل طبیعت و دردهای بشری. در سینمای ما سالهاست که به خاطر همین ترسی که شما میگویید ترس بازگشتِ سرمایه، یک مقدار کنار گذاشته شده و این باعث میشود این تنوع را در سینمای خودمان نداشته باشیم.
اما هر دو نشست خبری امروز بیشتر از اینکه محتوا داشته باشد حاشیه داشت؛ در نشست خبری فیلم "برف آخر" بحث تهیهکنندگی و انصراف احسان علیخانی مطرح شد که مصطفوی تهیهکننده این فیلم این شایعات را رد کرد. او در مقابل دوربین تسنیم، گفت: آقای علیخانی دوست عزیز من است، آنقدر آرتیست و کاربلد است نمیدانم این حاشیهها از کجا در میآید. من عین آنچه در نشست خبری گفتم، خدا شاهد میگیرم واقعیت بود و ذرهای تحریف در آن نبود.
* اما خبرنگاران دستبردار نبودند و این بار به حذف امین حیایی از سرمایهگذاری فیلم اشاره کردند. اما امین حیایی با ردِ این شایعات اعلام کرد که قرار بود احسان علیخانی در این نشست حضور داشته باشد اما مشغول ساخت عصر جدید است. سؤالی که خبرنگار تسنیم از او پرسید: (آقای حیایی گفتید احسان علیخانی مشغول ساخت عصر جدید است؟) انشاءالله خودشان دارند فراخوانشان را آماده میکنند. نمیدانم و زمان پخش، مشخص نیست و ترکیب داوران هم نهایی شده، شاید عوض شوند.
* موضوعمان ژانرهای پلیسی و اکشن بود. این ژانرها کم و بیش در سینمای ایران وجود دارد. برای اینکه فیلمسازان ما بهتر بتوانند کارهای پلیسی و اکشن خوب بسازند و بالأخره مخاطبان ما فیلمهای خارجی را به فیلمهای ایرانی ترجیح ندهند باید چه کار کنند؟
امین حیایی اینگونه پاسخ داد: در واقع باید کیفیت ساخت فیلمهایمان به آن کیفیتِ فیلمهای خارجی برسد، در ویژوآلشان در مدل فیلمبرداریشان و کارهایی که انجام میدهند اکشن ساختن در ایران سخت است.
نادر فلاح هم درباره این ژانر صحبت کرد: مسیری را که سینمای حرفهای اکشن میرود باید دنبال کنیم. باید بازیگرانی تربیت کنیم که اینها مشخصاً بخواهند ژانر اکشن کار کنند. هنرهای رزمی را جدّی بگیرند و سخت تربیت کنند. در این بچههای بدلکار خیلیها این طوریاند و این را فراموش نکنیم.
محمد علیزاده خواننده هم درباره این ژانر صحبت کرد: امیدوارم فیلمنامههای خیلی قویتری را در این ژانر ببینیم. البته تخصصم این نیست و تخصصم چیز دیگری است. اما به عنوان آدمی که خیلی فیلمباز و کتاببازم! همیشه در این سالها ژانرهای پلیسی و اکشن جزو ژانرهایی بوده احساس میکنم، فیلمنامههایش خیلی قدرتمند نبوده و امیدوارم خیلی فیلمهای قدرتمندی ببینیم.
سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی درباره ایجاد تنوع ژانر تأکید کرد: یکی از برنامههایی که در فارابی در سال آتی داریم بحث سبد ژانر سینمایی است؛ تا یک توزیع متناسبی در ژانرهای مختلف در میان آثار سینمایی ایجاد کنیم و در این راستا در حال برنامهریزی هستیم. امیدوارم بتوانیم به حوزههایی ورود کنیم که در سینمای ایران، سینماگرها کمتر به آن توجه و ورود داشتند.
* دومین فیلمی که به نمایش درآمد جزو معدود فیلمهای اکشن جشنواره فجر به حساب بیاید. نادر فلاح، میلاد میرزایی و مجید سعیدی در "لایههای دروغ" بازی میکنند. نادر فلاح در جلوی دوربین قرار گرفت: این فیلمنامه از آن جزئیات دراماتیک و ریزه کارههایی که باید در یک درام باشد برای اینکه لحظه به لحظه با فیلم همراه باشیم یعنی این طوری نیست فقط در لحظههای اکشن و درگیریهای اکشن فیلم را همراه باشیم؛ فیلم باید آنقدر دراماتیک باشد که لحظه به لحظه ما را با خودش همراه کند. این نقطه ضعف این فیلمنامه بود و در بحث بازی هم یک نقطه ضعفهایی بود این را هم کاملاً میپذیرم.
* شاید بتوان لقبِ پرحاشیهترین نشست خبری را تا به اینجای جشنواره به نشست خبری "لایههای دروغ" داد. فیلمی که رامین سهراب ساخته و خودش هم نقش اولش را بازی کرده است.
سؤالات نشست خبری "لایههای دروغ" بیشتر چالشی بود تا محتوایی! و حتی بحث به حاشیه و جنجال هم کشیده شد. نادر فلاح بازیگر این فیلم با احترام به نظر اهالی رسانه اعلام کرد بابت بازی در این فیلم پشیمان نیستم اما منتقد هستم.
ارسلان قاسمی بازیگر "لایههای دروغ" از این فیلم دفاع کرد و گفت: من به عنوان یکی از اعضای کوچک "لایههای دروغ" با افتخار از فیلمم دفاع میکنم و فکر میکنم دوستانی که نقد کردند و یکسری صحبتهایی که نه در شأن من و عوامل و فیلم ما بود مطرح کردند، فکر میکنم این دوستان علم و آگاهی لازم را نداشتند.
رامین سهراب کارگردان این فیلم هم گفت: من با بودجهای که داشتم بهترین فیلمی را که میتوانستم بسازم ساختم. میدانم که اشکال دارد اما فیلم اولم است. شما فرض کنید 5 سال دیگر من چه فیلمهایی میتوانم بسازم. اگر بودجه و امکاناتش را داشته باشم مطمئن باشید هرچه جلوتر برویم بهتر میشود.
میلاد میرزایی با انتقاد درباره فیلمِ خودش صحبت کرد و گفت: در "لایههای دروغ" خیلی چیزها گم است؛ خیلی شخصیتها. رنگ ندارد ما نمیفهمیم این بازیگر یا این کاراکتر و این نقش چه تأثیری در روند فیلمنامه دارد. داستان اصلی هنوز مشخص نشده است. نقدی که خودم هم به این فیلم دارم. فیلمی نیست که اتفاقاً در جشنواره باشد و داوری بشود. فیلمی نیست که راجع به آن بتوان قضاوت کرد. این فیلم نباید در جشنواره میبود به خاطر اینکه فیلمی نیست رقابت کند با فیلمهای دیگر.
یکی از اتفاقات مهم سومین روز جشنواره فیلم فجر بازدید سخنگوی دولت بود که درباره امیدآفرینی در سینمای ایران به نکته جالبی اشاره کرد. او گفت: طبعیتاً بنده موافق این هستم هرچه بتوان امیدآفرینی را در آثار هنری ما بیشتر شود برای همه مردم و کشورمان بهتر است. برای اینکه امیدآفرینی در فیلمها بیشتر بشود اگر امید در واقعیت و کفِ جامعه افزایش پیدا کند به طبع خود جامعه هنری هم به طبع به سمت ایجاد امید و امیدآفرینی خواهند داشت.
* روز سوم جشنواره فیلم فجر دو نشست مهم دیگر هم داشت؛ محمود کلاری درباره رنگ در سینمای امروز صحبت کرد؛ سیفالله صمدیان به توصیف سینمای عباس کیارستمی پرداخت.
ادامه حاشیهها با آقازادگی و راه درستی که علی نصیریان نشان داد
جشنواره فیلم فجر در روز چهارم خود میزبان دو فیلمساز جوان شد. ملاقات خصوصی را امید شمس ساخته که هوتن شکیبا و پریناز ایزدیار به کمک او آمدند. امید شمس عاشقانهای را به تصویر کشیده که بستری اجتماعی دارد؛ این کارگردان جوان به ما گفت که با این فضا و خانوادههای زندانیها کاملاً آشنا است.
امید شمس کارگردان «ملاقات خصوصی» گفت: فیلم برگرفته از یک واقعیت است و ما از ساخت یک مستند به این سوژه رسیدیم و برای همین تبدیل به دغدغه شده است. چون در این محیط بزرگ شدهام برای همین این دغدغه را از دوران کودکی داشتهام و این ایده را با دغدغه یکی کردهام و نهایتاً به این فیلمنامه رسیدم.
* رضا درستکار منتقد سینما درباره این فیلم گفت: «ملاقات خصوصی» نسبت به دیگر فیلمهای جشنواره سروشکل درست و سینماییتری دارد و فیلم قابل احترامی است.
بابک بهشاد بازیگر فیلم «ملاقات خصوصی» این فیلم را اینگونه توصیف کرد: قصه عاشقانهای است که به خصائص انسانی ربط دارد. رنجی که انسانها میکشند، همیشه دغدغه انسانها بوده و هست. «ملاقات خصوصی» فیلم شریف و دوستداشتنی است؛ من و امید شمس این شانس را داشتهام که با او کار کنم. در فیلم کوتاهش هم همین نقش را داشتهام.
زیبا کرمعلی بازیگر سینما بعد از تماشایِ «ملاقات خصوصی» گفت: این فیلم یک عاشقانه ناب است که باید مردم خودشان قدم به قدم آن را تجربه کنند. با اینکه فیلمنامه را خوانده بودم اما خود فیلم خیلی تأثیرگذار است. میتوانم بگویم که فیلم خوبی بود و روی من اثر گذاشت.
بهمن ارک نویسنده فیلم «ملاقات خصوصی» درباره اینکه واقعاً این مشکلات در زندانها وجود دارد و براساس واقعیت روایت کردهاید، افزود: در زندان که اتفاقات بدتر از این وجود دارد که به ما اجازه ساخت آن را نمیدهند منتها سازمان زندانها گفت در چارچوبی که مدنظرش است فیلم را بسازیم.
* "ماهان" فیلمی بود که نتوانست انتظار مخاطبان برج میلاد برآورده کند. تا جائیکه برخی از اهالی رسانه ترجیح دادند در نشست خبری هم حاضر نشوند.
علی شاه حاتمی کارگردان قدیمی سینما و تلویزیون و تهیهکننده این فیلم در پاسخ به سؤالی درباره اینکه خیلیها میگویند شما علیه آقازادگی حرف میزدید اما فیلم شما از جنس آقازادگی است، گفت: این توهین است و گفتم که برخی از خبرنگاران حرّیت خود را از دست دادهاند؛ خیلی از فیلمسازان فرزندانشان به عنوان کارگردان و خواننده و بازیگر در حال کارند. اگر هم قرار باشد آقازداگی وجود داشته باشد خوشحالم که خروجی آن هنرمند باشد تا اینکه دل مردم را به درد بیاورد و مفتخوری کند.
* هرچقدر نشست خبری «ملاقات خصوصی» آرام و محتوایی بود، نشست خبری "ماهان" با حاشیه پیش رفت. کارگردان "ماهان" بعد از اینکه با نقد جدّی از سوی اهالی رسانه مواجه شد صراحتاً اعلام کرد که شرکت در جشنواره انتخاب من نبوده!
* اما خبرنگاران یکبار دیگر هیأت انتخاب را مقصر دانستهاند و تهیهکننده به کنایه گفت که باید بعد از جشنواره یک محاکمه برگزار کنیم و هیأت انتخاب را محاکمه کنیم!
البته نباید از اقدام زیبای عوامل این فیلم غافل شد که عواید حاصل از اکران این فیلم را به درمان کودکان سرطانی اختصاص بدهند.
روز چهارم برای مرحوم اکبر عالمی هنرمند فقید سینمای ایران نکوداشت برگزار کرد؛ هنرمندی که آرزو داشت هنرمندان از راهش وارد سینمای ایران بشوند اما واقعاً چکونه باید وارد عرصه هنر شد؟ استاد علی نصیریان به نکته جالبی اشاره کرد: باید درس بخوانند و به کارگاهها بروند البته این کارگاهها بیشتر برای پول درآوردناند اما بالأاخره باید تئاتر کار کنند، تئاتر ببینند و یاد بگیرند.
محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی امروز به جشنواره آمد و از او پرسیدیم آیا باندبازی در سینمای ایران وجود دارد و اگر وجود دارد باید با آن چه کار کنیم؟ او گفت: "در سینمای ایران تهیهکنندهها و کارگردانان تصمیمگیرنده در حوزه تولیدند اینکه میگویند باندهایی هستند برای انتخاب بازیگران، طبیعتاً نمیتوانم بگویم که این اتفاق میافتد چون باید سلیقه کارگردان و تهیهکننده باشد و نقش همخوانی داشته باشد با کاراکتری که انتخاب شده است.
البته برخی از بازیگران هستند که توان جذب محدود اسپانسر در سینمای ایران را دارند اما نمیتوان گفت که تمام سینمای ایران درگیرِ این جریان است اما خیلی از تهیهکنندههای خوب ما دنبال بازیگران خوباند فارغ از این میخواهند که فیلمشان در وجهه هنری و اقتصاد موفق باشد و برای همین میخواهند دست پیدا کنند به بازیگران خوب که دیده بشوند پس نمیتوان گفت که ملاک اصلی اینها پول و یا سرمایه باشد."
رضا درستکار منتقد سینما درباره باندبازی در سینمای ایران و اینکه هرکسی به طرقِ دیگری غیر از راه اصلیاش میخواهد بازیگر بشود، گفت: اگر کسی از من بپرسد که میخواهم بازیگر بشوم راه آن چیست؟ میگویم، من دانشگاه و تحصیل در رشته مربوطه را پیشنهاد میکنم. اینکه باید ثبتنام کند، درس بخواند در این فاصله در جریان اجرای سینما قرار میگیرد. اگر خوب و توانمند باشد حتماً جذب میشود اگر هم خیر، فارغالتحصیل و نهایتاً مدرس میشود.
بابک بهشاد بازیگر فیلم «ملاقات خصوصی» با خندهای از این سؤال گذشت و گفت باندبازی در سینمای ایران! من فکر نمیکنم. اما امیریل ارجمند بازیگر سینما و تلویزیون تأکید کرد که باندبازی در سینمای ایران وجود دارد و تبعیضی که بازیگران را دو دسته کرده است از همین باندبازیها نشأت میگیرد.
متین حیدرینیا که امسال با فیلم «علفزار» به جشنواره فیلم فجر آمده در این باره گفت: آخر و عاقبت ندارد و همیشه باید منتظر باشند همانکسی که آنها را آورده، برد. همیشه برایم سؤال بوده که چرا برخی میخواهند یک نفر را به زور بازیگر کنند.
سیاوش چراغیپور هم اینگونه واکنش نشان داد: دیدم مواردی که حقشان نبوده اما الان در موقعیتهاییاند که خوشبختانه مردم با شعوری که دارند به این مسائل واقفاند. من اعتقاد دارم مهمترین راز بازیگری نه به هر قیمتی رسیدن است بلکه ماندگار بودن و ماندگار شدن است.
پیام احمدینیا دیگر بازیگر فیلم «ملاقات خصوصی» هم درباره باندبازی در سینمای ایران تأکید کرد که من 22 سال است که بازی میکنم و الان 10 فیلم برای اکران دارم اما چون آن پروپاگاندا و آن تیم و تیمکشی را ندارم به من آنطور که به برخی نگاه میکنند، ندارند. شاید اگر کسی دیگر بود برای او هزاران بار کف میزدند.
نوستالژی محمدحسین لطیفی با "دسته دختران" و سیمرغی جالب برای پژمان جمشیدی!
بانوان سینمای ایران میداندار روز پنجم جشنواره فیلم فجر بودند. فیلم "بیمادر" اولین ساخته یک مجری تلویزیون است، کارگردانی که با مستند وارد تلویزیون شد اما با "هوش سیاه" بیشتر شناخته شد. او حالا با مادرانهای آمده است که بهکمک امیر آقایی، میترا حجار، پژمان جمشیدی و پردیس پورعابدینی حتی میخواهد خودش را در صف مدعیان سیمرغ هم قرار بدهد.
علی اوجی تهیهکننده و بازیگر فیلم «بیمادر» گفت: «بیمادر» یک فیلم اجتماعی است با یک موضوع بسیار ملتهب و با بازیهای درخشان امیر آقایی، میترا حجار، پردیس پورعابدینی و پژمان جمشیدی، فکر میکنم یکی از فیلمهای مهم اجتماعی امسال باشد.
یکی از نکتههایی که از کارگردان فیلم «بیمادر» پرسیدیم، این بود "شما جنوب شهر تهران را خیلی بد نشان دادید در صورتی که خیلی مطابق واقع نیست"، سیدمرتضی فاطمی اینگونه پاسخ داد: شریفترین، نجیبترین و زیباترین جنوبشهریهایی که تا به امروز دیدم شخصیتهایی بودند که پژمان جمشیدی و پردیس پورعابدینی نقش آنها را ایفا کردند.
سیدمرتضی فاطمی درباره موضوع روز پنجم هم که توجه به سینمای زنانه و کاراکترهای زنانه در سینمای ایران بود، چنین گفت: "من تلاش کردم شاهنقشهای فیلم از همه کاراکترها باشند اما احتمالاً مخاطب با زنان فیلم بیشتر ارتباط برقرار میکند و از این موضوع خیلی خوشحالم".
* پردیس پورعابدینی درباره قهرمان فیلم "بیمادر" تعبیر جالبی داشت که با هم ببینیم؛«بهنظر من هر کاراکتری که در این فیلم وجود دارد قهرمان داستان است، چون همهشان خاکستریاند و تکلیف هیچکدام روشن نیست و همهشان آدمهای شریف و درستیاند.»
* اما نشست خبری "بیمادر" هم لحظات آرامی نداشت حتی سؤال خبرنگاران به سانسور فیلم هم کشیده شد؛ مصباح تهیهکننده فیلم سانسور را نپذیرفت اما اصلاحات را پذیرفت.
* خبرنگاران از پژمان جمشیدی پرسیدند که آیا به سیمرغ گرفتن فکر میکند یا نه! پژمان جمشیدی هم به این موضوع واکنش نشان داد، او گفت: «میدانم همه به من لطف دارند و از تهِ دل خوشحالم میکند و باید بازی همه را ببینیم و هرکدام از بچهها سیمرغ بگیرند قسم میخورم خوشحال میشوم.»
* دسته دختران تنها فیلم جشنواره است که یک بانوی فیلمساز آن را کارگردانی کرده است و مخاطب را وارد قصه زنان جنگ، صبوریها و مقاومتهایشان میکند.
منیر قیدی این بار از نیکی کریمی بهعنوان نقش اصلی داستانش، پانتهآ پناهیها و فرشته حسینی استفاده کرده است؛ او مقابل دوربین تسنیم درباره اینکه چرا نمیخواهد گفتوگوی رسانهای داشته باشد، به این نکته اشاره کرد: "من فیلم ساختم که حرف نزنم. اگر نمیخواستم فیلم بسازم سخنران میشدم، فیلم ساختم حرف نزنم، دوست دارم به مادرم تقدیمش کنم."
حسین سلیمانی بازیگر درباره حضور خودش در فیلم «دسته دختران» به این نکته اشاره کرد: من نقش را انتخاب نکردم انتخاب شدم برای این فیلم؛ خیلی از فیلمها را خودت انتخاب میکنی که بازی کنی اما اینجا اینطوری نبود. خدا را شکر میکنم که انتخاب شدم، چون میدانستم که چه بازیگرانی برای این نقش پیغام میدادند و تلاش میکردند این نقش را بازی کنند.
اما فیلم "دسته دختران" منیر قیدی، محمدحسین لطیفی کارگردان سینما را یاد روز سوم خودش انداخت و او گفت: "اولین پلان این فیلم را دیدم یادِ "روز سوم" افتادم که داشتند دختران عقبنشینی میکردند و میآمدند، این اولین پلانها بود که میدیدم با اسلحه میجنگیدند و اینها واقعیت بود.
حسین سلیمانی، بازیگر گفت: در واقع این فیلم جنگی است، فیلم ماشین خارجی و چشمان رنگی نیست.
از منیر قیدی کارگردان فیلم "دسته دختران" سؤال کردیم که برخی میگویند "ضدجنگ بودن فیلم شما به دفاعمقدسی بودنش میچربد؛ شما این نقد را قبول دارید؟"، او این چنین پاسخ داد: بهنظرمن اینطور نیست، اتفاقاً درباره دفاع صحبت میکردیم.
* دبیر جشنواره هم بالاخره روز پنجم خودش را به جشنواره رساند و به تماشای فیلم "دسته دختران" نشست. او مقابل دوربین تسنیم به این نکته اشاره کرد: مردان و زنان این سرزمین که در فیلم "دسته دختران" بیشتر زنان را دیدیم رشادتها کردند برای اینکه امروز ما فرصتهایی برای نگاه مجدد به تاریخ خودمان و نگاه مجدد به مردم خودمان داشته باشیم. من مفتخرم که ایرانیام و زنان و دختران این سرزمین آنقدر شجاعانه و با ذوق میتوانند دنیایی را بسازند که بنشینیم، نگاه و تحسین کنیم.
* امروز زنان سینمای ایران خوش درخشیدند، از نقشهای اول تا کارگردانی، موضوعی که باعث شد در این گزارش بیشتر درباره آن صحبت کنیم، جایگاه بانوان در سینمای ایران کجاست؟
حبیب ایلبیگی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی درباره این موضوع گفت: بررسیای که من انجام دادم اگر قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را نگاه کنید بیشترین فیلمسازان زن ما بهعنوان خالق اثر، خوشبختانه میتوان گفت بعد از انقلاب اسلامی وارد سینما شدند بهعنوان فیلمساز و ما الآن جزو کشورهایی هستیم که تعداد زیادی فیلمساز مطرح خانم که آثارشان اتفاقاً آثار مطرحی است، هم در جشنوارههای داخلی و هم جشنوارههای خارجی و همین طور بهعنوان داور و کارشناس در جشنوارهها و محافل بینالمللی شرکت میکنند.
محمد صدیقیمهر، بازیگر درباره توجه به سینمای زنان گفت: خیلی جا دارد که کارگردانان زن، بیشتر کار کنند، فیلمسازانی که خوش درخشیدند و کار خودشان خوب بوده است خصوصاً خانم قیدی که قبلاً هم از ایشان کارهای خوبی دیدهایم و امیدوارم که موفق باشند.
محیا اسناوندی مجری تلویزیون تأکید کرد: میخواهم بگویم "میم مثل مادر" و فیلمهای مادرانه دیگری که در سینمای ایران دیدهایم آنقدر خوب بوده و به دل ما نشسته است که هر وقت فیلم مادرانهای میبینیم ناخودآگاه در ذهنمان قیاس میکنیم.
مسعود نقاشزاده دبیر جشنواره فیلم فجر: من واقعاً افتخار میکنم به زنان سرزمین خودم، چه آنهایی که در آن روزهای سخت جنگیدند و چه کسانی که در این روزها تصویر رزم و رشادتهای آنها را برای ما بازتولید میکنند و میسازند و به ما نشان میدهند، این واقعاً موجب افتخار است.
تشویق "هِناس" واقعی در روز غیاب "ابراهیم حاتمیکیا"
ششمین روز از جشنواره فیلم فجر با به تصویر کشیدن زندگی یک قهرمان آغاز شد. بعد از زندگی شهید مجید شهریاری، سختیهای زندگی دانشمندان هستهای این بار در هناس به نمایش درآمد فیلمی بهکارگردانی حسین دارابی و تهیهکنندگی محمدرضا شفاه.
(بعد از تماشای فیلم) با شهره پیرانی همسر شهید رضایینژاد همکلام شدیم و او با حالت بغض و گریه جلوی دوربین حاضر شد و گفت: این چهارمین بار است که فیلم را میبینم هر بار تحت تأثیر آن قرار میگیرم و حس نمیکنم که فقط زندگی من است بلکه زندگی همه همسران شهدای هستهای است حتی زندگی همه همسران شهدا است، کسانی که یک مسیری را انتخاب میکنند.
مریلا زارعی با نقش همسر یک دانشمند هستهای به جشنواره آمده است؛ از او پرسیدیم تا حسوحالش را برای بازی در نقش همسر شهید رضایینژاد بیان کند و او گفت: حسّ خیلی خوبی داشتم قرار بود که زندگی یک زن دلیر و قهرمان را بازی کنم.
واکنش اهالی رسانه به این فیلم تشویق ممتد خانواده شهید رضایینژاد بود. شهره پیرانی گفت: اولین سؤالی که همه مخاطین چه عام و خاص از من میپرسند این است که چقدر واقعی است، هیج نقطهای از فیلم نیست که برداشتی از زندگی من نبوده باشد یا بهفراخور درام برجستهتر یا تقلیل داده شده است وگرنه درام بهخاطر ارتباط نویسندگان با من برداشت از زندگی شخصی من است.
بهروز شعیبی در این فیلم نقش شهید داریوش رضایینژاد را بازی میکند؛ او درباره نقشِ خودش اینگونه توضیح داد: خوشحالم که توانستم این نقش را بازی کنم مخصوصاً با این نگاه که از درون خانواده و روابط انسانی و خانوادگی، افرادی که این شکل از زندگی و تفکر را انتخاب میکنند، همیشه با مسائلی روبهرو هستند که این بخشِ نادیده را در «هناس» میبینیم.
مریلا زارعی در پاسخ به این سؤال که این نقش را به چهکسی تقدیم میکند، گفت: این نقش را به خانم پیرانی تقدیم میکنم و همسرانی که در وضعیت خانم پیرانی بودند.
اما نشست خبری یک گلایه هم داشت که بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون مطرح کرد. سیاوش طهمورث گفت: 56 سال است که کار هنری میکنم اما هیچوقت برای اختتامیه و افتتاحیه جشنواره فیلم فجر دعوت نشدهام.
* ابراهیم حاتمیکیا امسال با تهیهکنندگی کار پسرش به جشنواره فیلم فجر آمد. یوسف حاتمیکیا اولین کارش را با عنوان "شب طلایی" و با بازیگران سرشناس شروع کرد.
عباس کریمی عباسی منتقد و داور تجلی اراده ملی درباره این فیلم گفت: شب طلایی فیلم خوبی برای خانوادهها است همه میتوانند آن را ببینند زیرا در آن مفاهیم خوبی مانند عدالت، حقیقت و توجه به بزرگترها در خانواده است. داستان، داستانِ پُرتعلیق معماگونه است. در خانواده که خیلی پیچیدگی خاص فیلمهای معمایی را ندارد اما میتواند جذاب باشد و فراز و فرودهای زیادی دارد.
* غیبت ابراهیم حاتمیکیا باعث شد برای اولین بار در جشنواره امسال یک نفر تلفنی در نشست خبری حضور پیدا کند و گفت: دو سال بود که کرونا سمت ما نیامده بود و حالا باعث شد که در این جلسه حضور نداشته باشم.
* بحثهای زیادی درباره تهیهکنندگی ابراهیم حاتمیکیا و استفاده از نامش برای "شب طلایی" مطرح شد که یوسف حاتمیکیا کارگردان این فیلم پرده از یک حقیقت برداشت، او گفت: واقعیت این است موقعی که تصمیم گرفتیم فیلم را شروع کنیم و بسازیم مجریان طرح ما کسانی بودند که البته الآن هم هستند؛ تصمیم گرفتیم کار را شروع کنیم اما کارت تهیهکنندگی نداشتیم، نزدیکترین شخص پدرم بود و ایشان، خدا را شکر، طرح را دوست داشتند و همراه شدند، فیلمنامه را دوست داشتند و باعث شد دو بار سر صحنه بیایند و واقعاً پدرانه همراه شدند، اعتماد کردند و باعث شدند استقلالم را داشته باشم، و به همین خاطر، هر بدی و خوبی هست تجربه من است.
* امسال در جشنواره فیلم فجر شاهد اکران چند فیلم بیوگرافی هستیم که کنار بیرو، هناس و موقعیت مهدی مخاطبانشان را وارد دنیای شخصیتهای ملی، میهنی و دفاع مقدسی میکنند و جامعه قهرمانان واقعیاش را بشناسد همان نکتهای که حسن معجونی به آن اشاره کرد، او گفت: "من فکر میکنم که ارجاعاتشان باید قوی باشد در وهله اول کاراکترهایی که میسازند، اینها خیلی ماندنیاند، آدمهای زمان خودمان را به تصویر بکشند.
بهروز شعیبی دراینباره گفت: خیلی وقتها فیلمهایی ساخته شده که خیلی وفادار به داستان واقعی بوده است و جذاب نبوده و در معرض مخاطب قرار گرفته و خیلی مقبول واقع نشده است.
یوسف حاتمیکیا تأکید کرد: نباید خود کارگردان و نویسنده مدهوش آن کاراکتر شود، یعنی مخاطب بتواند با آن کاراکتر همذاتپنداری کند؛ هم ضعفها و قوتهایش را ببیند، در این حال با آن شخصیت ارتباط برقرار میکند.
محمدرضا شفاه نیز تصریح کرد: حساسیتهایی که خانوادهها دارند برخی اوقات در عین حال آن حساسیتها را متوجه میشوم و مانع ساخت فیلمهای بیوگرافی میشود، البته کم ساخته میشود به همین خاطر است.
شهره پیرانی همسر شهید رضایینژاد گفت: حضور امروز من برای تأیید فیلم بوده و بهنظر من یک ژانر خوب و تأثیرگذار است.
تشکیل صفهای طولانی برای دیدن "موقعیت مهدی"
جشنواره فیلم فجر در روز هفتم بالأخره رکورد تماشاگران در برج میلاد را شکست. صفهای طولانی مخاطبان نشان میداد که مخاطبان منتظر معجزه هادی حجازیفر بودند، اما نگهبان شب آغازگر مارتن هفتمین روز جشنواره فیلم فجر بود. فیلمی به کارگردان رضا میرکریمی که پس از "قصر شیرین" مدتها بود فیلمی روی پرده نداشت.
* چرا رضا میرکریمی برای ساخت فیلم سراغ قشر ضعیف جامعه میرود؟ میرکریمی اینگونه پاسخ داد: دغدغههایم چیزهایی است که در فیلم دیدید. البته بحث فاصله طبقاتی و مشکلاتی که در جامعه وجود دارد، لایه دوم فیلم من است. برای من آدمها و انسان ماندن آنان مهم است. این هدف اصلی است که در فیلم پیگیری میشود.
* در روز بازی ضعیف محسن کیایی و ویشکا آسایش، تورج الوند با کاراکتر رسول و لاله مرزبان با نصیبه کمشنوا موفق و درخشان ظاهر شدند. لاله مرزبان اینگونه درباره فیلم "نگهبان شب" صحبت کرد: "عشق میتواند خیلی چیزها را پنهان کند و وقتی که عاشق میشوید خیلی از نکات منفی چیزی که دوستش دارید را نمیبینید. به نظرم "نگهبان شب" در رابطه عاشقانه چنین تصویری را نشان میدهد."
حسین سلطانمحمدی منتقد سینما درباره فیلم «نگهبان شب» گفت: آقای میرکریمی فیلمسازی مرسوم خود را دارد، توجه به بحثهای اجتماعی و حداقل کاخ در کنار کوخ و سوءاستفاده از قشرهای ضعیف را میبینید.
* با ورود موقعیت مهدی به خانه جشنواره، رکورد تماشاگران برج میلاد نیز شکست. صفهای طولانی که همه را متعجب کرد و علاقهمندانی که روی زمین نشستند تا موقعیت مهدی هادی حجازیفر را تماشا کنند. حبیب والینژاد تهیهکننده این فیلم درباره استقبال خوب مردم از "موقعیت مهدی"، گفت: به نظرم هرچهقدر فیلمهای دفاع مقدس با باور خود به موضوع نزدیک میشود و فیلم را میسازد، دیدنی است. این تجربه را بارها دیدهام که فیلمهایی که با باور همه عوامل ساخته شده دیده شده است.
* موقعیت مهدی با مشارکت صدا و سیما ساخته شده و سیمافیلم را نیز به جشنواره آورد. هادی حجازیفر نقش مهدی باکری و برادرش وحید حجازیفر نقش حمید باکری را بازی کرده است. یکی از نکات جالبی که حجازیفر دربارهاش صحبت کرد، حمایت از ساخت فیلمهای دفاع مقدس بود اما این نکته را با گلایه مطرح کرد. "واقعاً گفتم که سراغ فیلمهای دفاع مقدسی نمیروم، مگر اینکه کاری درباره دفاع مقدس بسازم که نه اسلحه داشته باشد و نه انفجار."
* پس از استقبال خوب اهالی رسانه از موقعیت مهدی به سراغ وزیر ارشاد رفتیم و از او پرسیدیم که آیا برنامهای برای حمایت از فیلمهای دفاع مقدس دارد؟ او در این باره گفت: "از سیاستهای قطعی وزارت ارشاد و سازمان سینمایی در دوران جدید توجه ویژه به روایت نمایشی از قهرمانان دفاع مقدس است. این را به عنوان یک سیاست قطعی دنبال میکنیم. بنای ما این است که عقبافتادگیهای جدی که در نمایش شخصیتهای موثر و حماسی دفاع مقدس داشتیم را در این سالها جبران کنیم."
*آیا صدا و سیما بعد از تجربه موقعیت مهدی برنامهای برای ادامه ساخت فیلم در سینمای ایران دارد؟ روابط عمومی معاونت سیما تأکید کرد: سیمافیلم ساخت فیلمهای الف فاخر را در دستور کار دارد و حتماً خبرهای خوشی از کارهای هنری درباره پرداختن به شهدای شاخص خواهید شنید. این فیلم تجربه خوبی بود که هم نسخه سینمایی دارد و هم نسخه تلویزیونی.
سؤالی که از هادی حجازیفر پرسیدیم این بود که مدیران ما چه باید بکنند تا جرأت و جسارت ساختن فیلمهایی درباره دفاع مقدس مانند موقعیت مهدی را پیدا کنند؟ به نظرم اگر دو کار انجام بدهند، خیلی از مشکلات حل میشود. اول اینکه اعتماد کنند و دوم اینکه کارشکنی نکنند. نیازی به کمک نیست و اگر همین دو کار را انجام بدهند، همه چیز درست میشود.
* موضوع امروز ما تفاوت بین سینمای دفاع مقدس و سینمای ضدجنگ بود. نظر هادی حجازیفر را در این باره ببینید. او در این باره گفت: جنگ موقعیتی است که افراد شفافترین رفتار را از خود نشان میدهند. اگر سختیهای جنگ را نشان ندهیم نمیتوانیم بگوییم این رزمنده 17 ساله چه کار کرده است؟ باید دو روی سکه دیده شود. من اعتقادی به ضد جنگ ندارم و معتقدم هر اثر خوبی فینفسه باید ضدجنگ باشد. فرقی ندارد چه باشد، چرا که ما این داعیه را داریم که دفاع کردهایم.
حبیب والینژاد هم در این باره گفت: در حوزه دفاع مقدس هرکسی با هر رنگ و لباسی علاقهمند بوده که درباره دفاع مقدس کار کند، من جانانه تشویق و کمک کردم.
حجتالاسلام علی سرلک تأکید کرد: باید سینما را به رسمیت بشناسیم و بنابر تعبیر مقام معظم رهبری اگر این مدیا به درستی شناخته شود، میتواند زبان بیان حقیقت باشد. فکر میکنم قدری تفاهمات و سوءتفاهمات فاصلهها را زیاد کرده است.
حضور "بدون قرارِ قبلی" بهروز شعیبی در روزِ مظلومیت فیلمنامه و دستمزد بالای بازیگران!
روز هشتم جشنواره فیلم فجر نوبت به فیلمهای روانشناختی رسید. "بیرویا" اولین فیلم آرین وزیردفتری که صابر ابر و طناز طباطبایی در آن بازی کردهاند. هومن سیدی در کنار سعید سعدی تهیهکنندگی این فیلم را برعهده دارند. اما هدف از به تصویر کشیدن یک بیمار اسکیزوفرنی توسط سازندگان این فیلم چه میتواند باشد؟
آرین وزیر دفتری کارگردان این فیلم گفت: فیلم از المانهای درام روانشناختی در فیلم استفاده میکند و در فیلمنامه و طراحی که من کردم منتها اما قصدم این بود که از فیلم بتوان تعبیرهای مختلفی از آن بشود اما کلید واژه آن هویت است اما چیزی که باید در آن انتها قرار میگرفت یک قطعیتی بود که ما در فرصت کوتاهی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم.
* بهروز شعیبی بدون قرار قبلی به برج میلاد آمد این فیلم به سراغ چالش هویت جوان ایرانی رفته مشکلی که امروز در جامعه ما احساس میشود. پگاه آهنگرانی نقش اصلی این فیلم را بازی میکند، صابر ابر، مصطفی زمانی و الهام کردا از دیگر بازیگران این فیلماند. از همه مهمتر اینکه شعیبی حال و هوای مخاطبان جشنواره فیلم فجر را عوض کرد و آنها را روانه حرم امام رضا(ع) کرد. بهروز شعیبی با نشان دادن سختیهای یک خانواده اوتیسمی کار خوب خودش را تکمیل کرد.
بهروز شعیبی در پاسخ به این سؤال که شما گفتید این کار (بدون قرار قبلی) آغازی برای ساخت فیلمهایی درباره امام رضا (ع) است، خاطرنشان کرد: بله، گفتم امیدوارم این اتفاق بیافتد به امید خدا به هرحال یکی از پایبندیهای اخلاقی ما ایرانیها آقا امام رضا است و امیدوارم اما به همین شکل که دوستان به من اجازه بدهند که نه شعاری بدهم و نه شکل فقط ظاهری و فضای شعارگونه برای فیلم باشد و اجازه بدهند با همین روایت خودمان و از صنعت سینما استفاده کنیم چرا که نه حتماً.
وی در پاسخ به سؤال دیگری درباره موضوع بازگشتِ فیلم به هویت و وطن، گفت: فیلم برای ما ایرانیها است خودم به عنوان ایرانی هرچیزی را دوست دارم را وارد این فیلم بکنم. با توجه به اینکه کرونا نمیگذاشت.
الهام کردا بازیگر فیلم «بدون قرار قبلی» درباره حس و حال خودش از رفتن به حرم در داخل فیلم و اتفاقاتی که افتاد، گفت: من آن فضا را خیلی دوست دارم و وقتی آنجا بودم و فیلم را میدیدم و خیلی فضای خاصی است و همانطور که فضای خاصی است احساس خاصی هم دارم.
* اوتیسمیها هم در جواب این کار شعیبی با شاخهای گل به استقبال مخاطبان فیلم رفتند... به سراغِ مدیرعامل انجمن اوتیسم ایران رفتیم و او گفت: سعیده صالح غفاریام، مدیرعامل انجمن اوتیسم ایران و خدا را شکر میکنم که جامعه کمکم به مقولههایی مانند طیف اختلاف اوتیسم میپردازد. امروز ما در جشنواره فیلم فجر شاهد اکران فیلم "بدون قرار قبلی" بودیم که از زوایای مختلفی به اوتیسم پرداخته بود. هم کودک اوتیسم و هم به مادر اوتیسم که دغدغههای بالایی دارد، پرداخته شده است. هرچند گذرا چون که در دو ساعت نمیشود دغدغه یک خانواده اوتیسم را به تصویر کشید. هرچند که هر لحظه این زندگی دچار چالش است چون درگیر معضلات عجیب و غریبی است که حتی کلام قادر به بیان آن نیست اما حاکمیت عشق و معنا و روح داشتن فرزند اوتیسم که فرزند نمیتواند به آنها بگوید مامان و بابا دوستتان دارم! و شما به آنها عشق میورزید؛ این کاری است که مادر و پدر اوتیسم میکند.
* بغض بهروز شعیبی زمانی ترکید که خبرنگاران درباره مهاجرت از او سؤال کردند. او این چنین گفت: این سرزمین ما است ما اگر نگران نسل بعد خودمان هستیم هرچیز را اگر روزی بکاریم فرزندان ما روزی برای برداشت آن خواهند آمد بیایم خوبیها را بکاریم بچههای ما قطعاً به سراغ چیزهایی که ما برای آنها در این سرزمین نگه میداریم برمیگردند همانطور که یاسمین لطفی برگشت برای عزیزترین چیزی که پدرش برای او در این سرزمین گذاشت.
* امروز بزرگداشتی برای کامپوزیا پرتوی برگزار شد؛ فیلمنامهنویس فقید ایرانی که کارهای ماندگاری در سینمای ایران دارد اما امروز اولویت تهیهکنندههای ما دستمزد بالای بازیگران است یا فیلمنامههای قویتر؛ واقعاً جایگاه فیلمنامه در سینمای ایران کجاست؟مجتبی راعی نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون که برای حضور در قابهای ماندگار به جشنواره فیلم فجر آمده بود و گفت: فیلمنامهنویسی یک موضوع و توانایی است برای هر موضوعی که شما بخواهید بگویید با این توانایی آن را جذاب کنید که هرکس دید بگوید نتوانستم آن را رها کنم. ما در ایران به جای آنکه این مسیر را برویم که مسیر خیلی سختی است، سالها ممارست میخواهد که هرکسی نمیتواند اینگونه بنویسد؛ ما موضوع ملتهب انتخاب میکنیم. مثلاً میگوییم این موضوع را همه میروند میبینند پس دیگر احتیاجی به توان فیلمنامهنویسی نداریم همین که همه میگویند برویم ببینیم کافی است برای اینکه قطعی شود چنین موضوع ملتهبی چند تا ستاره میخواهد پس نه به یک نویسنده متبحر نیاز داریم و نه به یک کارگردان متبحر!
الهام کردا بازیگر فیلم «بدون قرار قبلی» درباره این موضوع گفـت: به نظرمن پایه هر تئاتر یا فیلمی، بیش از هرچیزی، متن است. اینکه چه داستانی دارد و خط داستانی، اینکه آدمهایت را چطور در کنار قرار میدهد و چطور با هم حرف میزنند معلوم است که اگر چنین چیزی نباشد. هرچهقدر هم بخواهی شلوغکاری کنی و از آدمهای عجیب استفاده کنی. خب تماشاگر آنقدر باهوش است که این را نمیپذیرد. به نظرم این هوش تیم سازنده و کارگردان میتواند باشد که مؤلف یک کار نویسنده آن کار است و بتوانند اولین انرژی را بگذارند روی اینکه متن خوبی داشته باشند.
غلامرضا موسوی تهیهکننده شناخته شده سینمای ایران در این باره تأکید کرد: به گمان من اگر کسی دنبال این است که سرمایه او برگردد دنبال این باید باشد که فیلمنامه سرراستی داشته باشد و اگر به تماشاچی باشد باید قصه را خوب تعریف کند. این مهم نیازمند این است که فیلمنامهنویس خوب و قبراقی کار را انجام دهد؛ نمیشود که بدون فیلمنامه خوب قصه خود را تعریف کند بتوانید با تماشاگر روبرو شوید.
حامد مهربانی مجری تلویزیون درباره جایگاه فیلمنامهنویسی در ایران به مصادیقی اشاره کرد و گفت: من "دسته دختران" را دوست دارم به جهت سوژه که کسی به آن توجه نکرده، اما وقتی فیلم را دیدن فهمیدم که کارگردان اسیر پروداکشن شده است و فقدان فیلمامه درباره چند تا فیلم دیگر هم میتوانم همین حرف را بزنم فیلمهاییاند که خیلی خوش ساختند و در آن خوب بازی کردهاند. بازیگران خیلی خوب در آن بازی کردهاند و کارگردان خیلی خوب تلاش کرده است تا بازیگران را کنار هم بچیند و یک منطق تصویری داشته باشد همهچیز اما من بیننده تماشاگر حال خوبی ندارم. چون قطعاً در آن فیلم یک خلل مهمی وجود دارد، وقتی میبینم که مشکل فیلم کجاست میبینم که در فیلمنامه است.
غلامرضا موسوی تهیهکننده سینمای ایران، گفت: در همین جشنواره فیلمهای داریم که دوستان برای آن زحمت کشیدند اما به گمان من با تماشاگر ارتباط خوبی نخواهد داشت دلیلش این است که یا قصه خوبی ندارد یا خوب تعریف نکرده است.
مجتبی راعی، افزود: باید روزگاری بشود که موضوع ملتهب نیازمند فیلمنامهنویس خوبی باشد و بیشتر از اینکه به ستاره نیاز داشته باشد به کارگردان خوب نیاز دارد آن موقع فیلم خوب، پخته و ماندگار بدست خواهد آمد.
سؤالی دیگر که مطرح شد این بود: برخی تهیهکنندهها میگویند که 75 درصد از بودجه کارشان صرف بازیگران میشود و آنطور که باید بودجه صرف فیلمنامه و نویسنده نمیشود تا نویسندهها هم انگیزه لازم برای نوشتن را داشته باشند؛ غلامرضا موسوی در این باره خاطرنشان کرد: "واقعیت این است که اگر بودجهای را برای فیلمی به طور منطقی تعریف کنید. بخشی از فیلم بودجه را بیش از حد مطالبه کند و شما هم به هر دلیلی از جمله بازیگران پرداخت کنید طبیعتاً از جاهای دیگری باید بزنید اما به گمان من اینجا نباید فیلمنامه باشد فیلمنامه اصل و اساس است مثل ستون یک فیلم هست و دوستانی که به این دقت نکنند خسارت آن را هم میدهند."
چالش با آقازاده "شهرک" در روز تقدیر خلبانان از کارگردان "2888"
2888 و شهرک دو فیلمی بودند که روز گذشته (19 بهمن) در جشنواره فیلم فجر اکران شدند. "شهرک" دومین فیلم بلند علی حضرتی است که پای ساعد سهیلی را بعد از "روز صفر" به جشنواره فیلم فجر باز کرد. کاظم سیاحی، مرتضی ضرابی، شاهرخ فروتنیان و رویا جاویدنیا از بازیگران این فیلماند.
شاهرخ فروتنیان درباره این فیلم گفت: فیلمی در ستایش سینما و بازیگری. علی حضرتی کارگردان این فیلم تأکید کرد: فیلم در ستایش زندگی میچرخد و فاکتورها و مؤلفههای مهم زندگی را تجربه میکند.
همایون ارشادی بازیگر سینما که در این فیلم ایفای نقش کرده، گفت: فیلم درباره تخیّل و واقعیت است اینکه وقتی بازیگر میشویم با تخیّل زندگی میکنیم اما واقعیت چیز دیگری است. منتها این فیلم نشان داد که سه ماه میبرند تا نقش را بازی کنی اما وقتی ما جلوی دوربین میرویم تلاش میکنیم تا در این نقش باقی بمانیم.
مرتضی ضرابی دیگر بازیگرِ این فیلم افزود: یک فیلم خوشساخت با فکر و اندیشه نو که من خیلی افتخار کردم که اگر حتی حضور اندکی در این فیلم داشتم.
* پایِ بحث آقازادگی به جشنواره فیلم فجر باز شد این بار با نشست فیلم "شهرک"؛ چالشی که علی سرتیپی و علی حضرتی درباره آن صحبت کردند. علی حضرتی کارگردان این فیلم گفت: درباره برچسبِ آقازادگی یک جبری است که در فیلم هم به آن اشاره شده که من نمیتوانم انتخاب کنم که در چه خانوادهای به دنیا آمدهام اما میتوانم انتخاب کنم که چقدر بیحاشیه و سالم پیش بروم.
علی سرتیپی تهیهکننده این فیلم تأکید کرد: من آقازادگی را نمیفهمم در این کار اصلیترین خروجی است؛ این فیلم کاملاً در بخش خصوصی بدون هیچ حمایت دولتی ساخته شده و یک فیلم متفاوت است.
* دومین فیلمی که به نمایش درآمد 2888 بود فیلمی به کارگردانی کیوان علیمحمدی و علی اکبر حیدری؛ شیرین اسماعیلی یکی از بازیگران نقش اصلی این فیلم، گفت: عاشقانهای که برای دلتنگیهای آدمها در این فیلم وجود دارد.
* 2888 ناگفتههای خلبانان جنگ تحمیلی است کاپیتان محمود ضرابی دبیر کانون خلبانان ایران و چند خلبان پیشکسوت دیگر امروز به برج میلاد آمدند و بعد از نشست خبری فیلم از کارگردان فیلم تقدیر کردند. کاپیتان ضرابی در این باره خاطرنشان کرد: هیچ منتی بر کسی نداریم اگر 10 بار دیگر در ایران به دنیا بیایم میروم سرباز و خلبان میشوم. اما فیلم "2888" برای من فوقالعاده بود؛ یک فیلم متفاوت که در شیراز هم رونمایی آن را دیدم که در این چند روز خواب من را گرفته است.
* این فیلم توانست از بازیگران چهرهای مانند امین حیایی، کامبیز دیرباز، هادی حجازیفر و سام درخشانی برای صدای بازیگرانش استفاده کند؛ کاری که موافقان و مخالفانی داشت که آیا سازندگان فیلم از بازیگران چهره برای کشاندن مخاطبان به سینما استفاده کردند. علیاکبر حیدری کارگردان فیلم در این باره گفت: فکر میکنند سوء تفاهم است، چون که از اول تمام خبرهایی که برای فیلم رفتیم گفتیم که دوستان حضور فیزیکی در فیلم ندارند و کلیپی که از فیلم منتشر کردیم نشان میدهد که در استودیو در حال صداپیشگیاند.
* شهردار تهران برای تماشای فیلم "موقعیت مهدی" خودش را به جشنواره رساند؛ از آقای زاکانی درباره حمایتهای شهرداری از سینمای ایران پرسیدیم: "ما از تمام فیلمها و سریالهایی که آن جنبه امیدبخش، تعالیبخش و انگیزهبخش و حقایق جامعه را با یک روحِ امیدی به همراه داشته باشد، حمایت میکنیم.
* جوانگرایی در جشنواره فیلم فجر موضوعی بود که در جشنواره فیلم فجر با هنرمندان در میان گذاشتیم؛ شاهرخ فروتنیان در این باره گفت: نسل نویی در سینما وارد شده که خوش فکر است و صاحب اندیشه.
حسین پارسایی نویسنده، بازیگر و کارگردان تأکید کرد: اتفاق خجستهای است که هم جوانگرایی است و هم آزمون و خطای خود را در فیلم کوتاه انجام دادهاند. به نظرم یک نفس تازه و یک خون تازه میتواند در سینمای ایران باشد.
همایون ارشادی بازیگر سینما خاطرنشان کرد: خوشبختانه در سینمای ایران جوانهایی آمدهاند که بازیگران خوبی آمدهاند اینگونه نیست که جلوی دوربین یکباره رفته باشند بلکه بازیهای خوبی میکنند. این امید را میدهند که سینمای بهتری برای آینده ایران خواهیم داشت.
علیرضا شاه حسینی نویسنده و کارگردانِ جوان سینما درباره جوانگرایی در سینمای ایران، افزود: چقدر خوب است که در سینمای ایران در کنار جوانها افراد با تجربه زیادی داریم که به راحتی میتوانند در کنار جوانها کارهای فاخر زیادی تولید شود.
مرتضی ضرابی تأکید کرد: این جوانگرایی نباید به فدا شدن تجربهها بینجامد تجربههای خوب را باید حفظ کرد.
فرارِ مهران مدیری از دستِ خبرنگاران با عینکِ دودی!
خائنکشی پایِ مهران مدیری و فیلمِ "ضد" پای نادر سلیمانی را به خانه جشنواره فیلم فجر باز کرد. روزی که "ضد" با حضور کارگردانش و "خائنکشی" بدون کارگردانش روی پرده رفتند.
"ضد" دومین تجربه کارگردان "لباس شخصی" است. فیلمی که به تعبیرِ کارگردانش سراغِ موضوعِ نفوذ رفته و این بار نادر سلیمانی، لیلا زارع، لیندا کیانی و دوباره مهدی نصرتی را واردِ واقعه هفتم تیر کرده است.
امیر عباس ربیعی کارگردان فیلم «ضد» در گفتوگو با تسنیم به این نکته اشاره کرد: به طورکل ژانر سیاسی، ژانر مورد علاقه من است. مسئله نفوذ دغدغهام است. تاریخ معاصر هم از نظر محتوایی مورد علاقه و سلیقهام است. همه اینها دست به دست هم میدهد وقتی با یک قصهای مثل قصه «ضد» مواجه میشوم، استقبال میکنم و مشغول به کار میشوم.
محمدرضا شفیعی تهیهکننده فیلم تأکید کرد: ارجاعات تاریخی که ما در فیلم دادیم ارجاعات واقعی است و متکی به اسنادی که قابل اتکا هست.
بازی نادر سلیمانی مورد توجه منتقدان و اهالی رسانه قرار گرفت. چرا طنازان آنقدر در کارهای جدّی میدرخشند؟ سلیمانی اینگونه پاسخ داد: چون راه به طنازان ندادند کارهای جدّی انجام بدهند. امید من این بود که بعد از این واقعاً به بازیگران طنز این اجازه را بدهند که وارد عرصه کارهای درام یا ژانرهای بهتر از این بشوند.
در روزِ معمولی ستارگان «خائنکشی» این سارا بهرامی بود که خوش درخشید. شهرام خرازیها منتقد سینما درباره این فیلم گفت: «خائنکشی» روایت کیمیایی از تاریخ سیاسی معاصر ایران است و آنچه که در تاریخ سیاسی معاصر ایران ثبت شدهنیست.
نرگس محمدی که بازیگر این فیلم است درباره «خائنکشی» گفت: چیزی که من فکر میکنم ما ایرانیها سالهاست دچار این شدیم حتی در خلوتمان یا در معاشرت دوستانهمان و زندگیمان، سیاست آمده در زندگیهایمان. من فکر میکنم در «خائنکشی» حتی در آن دوره هم آدمها درگیرِ سیاستاند و درگیرِ اتفاقاتیاند که در محیط اطرافشان میافتد و ما هیچکداممان به عنوان یک ایرانی به این قضایا بیتفاوت نیستیم.
"خائنکشی" گذری به ماجرای ملی شدن صنعت نفت دارد و فرهاد آئیش نقش مصدق را بازی میکند. آئیش در گفتوگو با خبرنگار تسنیم درباره ایفای این نقش، گفت: من خودم به عنوان یک بازیگر، همیشه اکراه داشتم برای بازی شخصیتهای واقعاً موجود، به خاطر اینکه شما یک بخشی از خلاقیتتان را احتمالاً باید از دست بدهید به خاطر اینکه کاملاً آزاد نیستید آن نقش را آنطوری که دلتان میخواهد بازی کنید.
* مهران مدیری دوباره با عینک دودی برای عکس گرفتن روی جایگاه رفت و خالق اثر هم ترجیح داد همچنان با جشنواره فیلم فجر قهر بماند.
* اما نقد اکثر خبرنگاران به غیبت مسعود کیمیایی بود که علی اوجی جراحی پا را بهانه کرد و از کرونای امیر آقایی خبر داد. اما مهران مدیری پرده از یک حقیقت برداشت. او در نشست خبری اینچنین گفت: پایین بحث این بود که آقای کیمیایی تشریف ندارند، نرویم. حرف درستی هم هست ما باید به احترام ایشان اینجا نمیبودیم اما من از همه خواهش کردم برویم نشست را برگزار کنیم. به این دلیل که اگر این نشست برگزار نمیشد نبودنِ آقای کیمیایی دیده نمیشد.
* نقدی که به مسعود کیمیایی شد این بود که انگار در دهه خودش باقی مانده و فضای روز جامعه را نمیبیند؛ تاریخ را از نگاه شخصی خودش روایت میکند نه آنچنان که هست! شاهد احمدلو در واکنش به این نکته چنین گفت: این دستهبندیها هیچوقت معیارِ سنجش قرار نمیگیرد؛ دهه 1360، 1370 و 1390 نداریم. سینما یعنی فیلم و فیلم هم یعنی سینما.
فرهاد آئیش در این باره تأکید کرد: من ممکن است سلیقه سینماییام سلیقه آقای کیمیایی نباشد اما من پرتقال هم دوست ندارم سلیقه من نیست و هیچوقت هم نمیخورم. اما یکی از بهترین میوههاست. من فکر میکنم ما باید یک مقداری مراقب باشیم وقتی قضاوت میکنیم تاریخ سینما و هنر خودمان را؛ آقای کیمیایی در آن سالها ساخته شده و به هر حال با خودش یک ارثیهای از آن دوران به سینمایش میآورد.
حمیدرضا آذرنگ اینچنین واکنش نشان داد: ما خیلیهایمان در دهههای خودمان ماندیم. در جاماندگیهای خودمان که نامش را میگذاریم نوستالژیها.
* آیا مسعود کیمیایی از رقابت کردن با تازه نفسهای سینما شانه خالی کرده یا غیبتش دلیل دیگری دارد؟ علی اوجی اینگونه واکنش نشان داد: این حرف از اساس اشتباه است. مگر میشود مسعود کیمیایی که یکی از بزرگترین فیلمسازان سینمای ایران است از رقابت شانه خالی کند! آقای کیمیایی خیلی بزرگاند و شأنشاهن روی سر ماست. حق دارند که در واقع بزرگی کنند برای ما و نکته این است که در سن 80 سالگی فیلم روپا و سرپایی ساختند و فیلم خودش گویاست و نیازی به این حرفها ندارد.
* عینک دودی مهران مدیری و فرارش از قرار گرفتن جلوی دوربینِ خبرنگاران ما را به یادِ مرد «هزار چهره» تلویزیون انداخت نه مجری «دورهمی»!
* موضوع امروز ما سینمایِ سیاسی بود که فیلمسازان باید چطور تاریخ و بحثهای روز سیاسی را روایت کنند که به شعارزدگی دچار نشوند و برای مخاطبمان جذاب باشد.
- نادر سلیمانی در این باره گفت: خودم سازنده باشم سعی میکنم واقعیت را بنویسم.
- لیلا زارع که در فیلم «ضد» نقشآفرینی کرده درباره موضوع سینمای سیاسی، گفت: من دوست ندارم فیلمهای شعاری را، چه سیاسی باشد و چه غیرسیاسی. به طورکل فیلمهای سیاسی سلیقه من نیست.
- فرهاد آئیش درباره سینمای سیاسی واکنشِ جالبی داشت: خودم جزو هنرمندانیام که سیاست را هیچوقت دوست نداشتم و هیچوقت با آن درگیر نبودم. اما یک بخشی از تاریخ را که نگاه میکنیم میبینیم که سیاست یک بخشی از تاریخ هنر هم میتواند باشد.
- حمیدرضا آذرنگ با ارجاعی به فیلم «خائنکشی» مسعود کیمیایی درباره موضوع سینمای سیاسی صحبت کرد و گفت: در این کار اصلاً آقای کیمیایی با سیاست کاری نداشت. با چیزهایی که در جامعهمان گمشده کار داشت. با انسانیتی که دائم شعارش ورد زبانمان است اما نیست خودمان در چشم همدیگر نگاه میکنیم و میفهمیم که دروغ است.
- شهرام خرازیها منتقد سینما هم درباره سینمای سیاسی گفت: به طور مشخص شاید آنهایی که یک مقدار نزدیکاند به سینمای سیاسی استانداردند، فیلمهای ابراهیم حاتمیکیا مثال درستی در این راستا است.
- امیرعباس ربیعی کارگردان فیلم «ضد» گفت: فضای ملتهبی که درباره این فیلمها ایجاد میشود فیلمسازان را میترساند اما اگر کسی دغدغه و مسئلهاش باشد نباید از این اتفاقات بترسد.
- محمدرضا شفیعی تهیهکننده تعبیرِ جالبی درباره سینمای سیاسی داشت و آن نکته این بود: یکی از دلایلی که فیلمسازان سراغ این سوژهها و مسائل نمیرودند یا کمتر میروند این است که معارضین خیلی مزاحمتهای اجرایی ایجاد میکنند بعضاً فیلمسازان را پشیمان میکنند سراغِ این جنس سوژههایی بروند که هم چالشی، هم پرسرو صدا و هم مدعی زیاد دارد.
سیمرغی که "متخلفین" از جشنواره فیلم فجر پر دادند!
جشنواره فیلم فجر به پایان راه رسید؛ 11 روز با اکران 22 فیلم؛ تلخیها و شیرینیها. دِرب و نمور روز آخر جشنواره را کِسلآور پیش بردند. اما دِرب کارگردان فیلم را به گریه انداخت تا جائیکه محقق اعلام کرد اگر سالن پُر میبود من شک میکردم. هادی محقق کارگردان فیلم اینگونه گفت: اگر یک شخص در سینما مینشیند این حق صددرصد اوست، که سینما را دوست نداشته باشد ترک کند. اما باور کنید یک فرهنگ حیرتانگیز و سطحی است آنقدر من ناراحت میشوم نه تنها برای فیلم خودم، بارها میبینم موبایل روشن میکنند.
اما فیلم دوم، «نمور» داود بیدل بود که علیمردانی و باربد بابایی را در مقابل هم قرار داد. علیمردانی درباره این فیلم به خبرنگار تسنیم گفت: بحث خانواده و فروپاشی خانواده در همه جای دنیا بحث مهمی است. اینکه به چه دلایلی میتواند یک خانواده طوری متلاشی بشود اعضایش سالها از هم دور باشند مختلف است.. دلایل مختلفی دارد؛ در «نمور» بحث اصلی این است که تمام مفاهیمی که میتواند در زندگی همه ما پررنگ یا کمرنگ به وجود آید یک بخشی از آن در زندگی نم برداشته داود و دلآرام که برادر و خواهرند و یا دانیال و بقیه کاراکترهای داستان، وجود دارد.
سؤالی که برای خیلیها پیش آمد چالش بازیگر مجریها و مجری بازیگرها بود که قرار است باربد بابایی با بازیگری خیلی گذرا برخورد کند یا مثل شهاب حسینی و صابر ابر از اجرا به سمت بازیگری برود؟ باربد بابایی در این باره گفت: بچههای بازیگر که خیلی اجرا کردند. یک نکته میگویم اما نه در موردِ خودم! اگر چند کار پشت سر هم در عرصه نمایش انجام بدهم، مخاطبِ عام به من بگوید تو رو در این مدیوم دوست نمیداریم قطعاً ادامهاش نمیدهم. من میگویم اگر بازیگری میآید اجرا میکند و خوب است چرا نکند. اگر خوب نیست نباید بکند.
* حذف سیمرغ مردمی حاشیهای بود که در روز آخر جشنواره فیلم فجر رقم خورد. ببینید پاسخ شبه دیپلماتیک دبیر جشنواره فیلم فجر را. مسعود نقاشزاده گفت:
"اظهار تأسف میکنم که دو تا فیلم خوب به دلیلِ این تصمیمی که ما ناگزیر بودیم بگیریم در این جدول شاید مثلاً شبههای در موردشان ایجاد شده، اما این تصمیم فرآیند کلی اجرای نظرسنجی مردمی بوده و ما برای اینکه مطمئن باشیم رأی مردم و آن چیزی که داریم اعلام میکنیم واقعی است این تصمیم را گرفتیم. اطمینان پیدا نمیکردیم از اینکه آیا این نتایج درست هست یا نه؟! به خاطر حفاظت از رأی مردم و حقوق صاحبان آثار این تصمیم را سخت گرفتیم و امیدوارم نتایجش در سالهای آینده نتایجِ خوبی باشد."
پیشبینی اهالی رسانه از دریافتکنندگان سیمرغ خیلی نزدیک به واقعیت بود؛ عمدتاً به پژمان جمشیدی برای بهترین بازیگر و موقعیت مهدی و هادیحجازیفر را بهترین فیلم و کارگردانی و البته برخی هم در این میان ملاقات خصوصی را بهترین فیلم و امید شمس را بهترین کارگردانی دانستند. نظرات متفاوتِ دیگری هم داشتیم.
بعد از اعلام نامزدهای دریافت سیمرغ جشنواره، جای خالی سیمرغ بهترین رسانه جشنواره احساس میشد. یکی از خبرنگاران دربارهاش گفت به نظرم در پایان جشنواره، رسانه برتر را هم یک سیمرغ میگرفت چه اشکالی دارد.
بعد از برگزاری 40 دوره جشنواره فیلم فجر، جای خالی دبیرخانه دائمی برای انتقال تجربیات و عدم تکرار اشتباهات گذشته در برگزاری جشنواره احساس میشود.
در این 11 روز تلاش کردیم روایتی صادقانه از اتفاقات جشنواره برای شما داشته باشیم امیدوارم از گزارشهای ما لذت برده باشید.
گزارش از مجتبی برزگر
تصویربردار و تدوینگر: مهدی کماسی، حسین دزفولی، علیرضا مطیعیان، محمدرضا بیاتی و محمدرضا کشتدار
انتهای پیام/